سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
**آزمایش های موشکی دستاورد برجام را مخدوش کرد!
روزنامه شرق در مطلبی به قلم «فریدون مجلسی» دیپلمات سابق و فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: «برجام مقاومتی بود که صورت گرفت و ما را از جنگ و تحریمهای کشنده نجات داد...در این میان سوءتفاهمی ایجاد شد که سرنوشت برجام را دستخوش تغییراتی کرد. در سوی ایرانی ماجرا اینگونه تصور شد که بدون زمینهسازیهای لازم درباره برجام میتوان به اقدامات بینالمللی و بهویژه منطقهای دست زد. نباید فراموش کنیم که از دیدگاه غرب...دلیل تحریمهای اولیه ایران شعار نابودسازی اسرائیل بود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آنها مسئله هستهای ایران را ابزاری برای نابودسازی اسرائیل میدانستند. اگرچه در برجام نامی از این شعار نیامده بود اما محدودکردن برنامه هستهای ایران و تلاش برای عدم دستیابی قطعی ایران به بمب هستهای تلاشی برای راحتکردن خیالشان از این رویداد بود؛ اما اقدامات بعدی ایران به سوءتفاهمهایی دامن زد که ریشه در همین مسئله داشت. آزمایشهای موشکی ایران موجب شد تا آنها دوباره این احساس خطر را بکنند که اینبار ایران بهمدد برنامه موشکیاش قصد نابودسازی اسرائیل را دارد».
شرق در این یادداشت تصریح کرد: «این دولت رفتنی است و دولت بعدی هم از خودش نوعی عقلانیت بازگشت به عرصه بینالمللی را بروز داده است. اگرچه ممکن است در مجلس سخنانی گفته شده یا بشود، تظاهراتی صورت بگیرد و پرچمسوزیهایی رخ بدهد؛ اما آنها بیشتر جنبه مصرف داخلی را دارند. مردم امیدوارند این مذاکرات واقعی و به قصد بازگشت به عرصه بینالمللی باشد».
حامیان برجام با «آسمان ریسمان به هم بافتن» در پی آن هستند تا دستاورد تقریبا هیچِ برجام را به گردن دیگران بیندازند. این در حالی است که بی دستاوردی برجام هیچ ارتباطی به توان موشکی ایران ندارد و صد البته «خسارت محض برجام» نتیجه اعتماد مطلق دولت روحانی به آمریکا است.
اگر آقای ظریف به این قائل نبود که «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است» و اگر آقای عراقچی «امضای کری را تضمین تلقی نمی کرد» و اگر آقای روحانی، «اوباما را فردی مودب و باهوش نمی دید»، و اگر دولت تعهدات برجامی خود را پیش دستانه و با عجله انجام نمی داد و شروط 28 گانه را دقیق اجرا می کرد، قطعا با خسارت محض و بی دستاوردی برجام روبرو نمی شدیم.
و اما همانطور که هسته ای بهانه بود، موشکی و منطقه ای و حقوق بشر و حتی به رسمیت شناختن رژیم کودک کش اسرائیل هم بهانه است. آمریکا و تروئیکای اروپا قریب به 43 سال است که در رویای تبدیل شدن ایران به «گاو شیرده» هستند.
غارتگری و زورگویی جزو لاینفک رفتار دولت های آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان است. مشکل آمریکا و تروئیکای اروپا این است که نگاه حاکمیت ایران به آمریکا، نگاه «ارباب-رعیتی» نیست.
آمریکا و اروپا سابقه تجهیز صدام به سلاح های شیمیایی و همچنین سابقه تجهیز و پشتیبانی از داعش و دیگر گروهک های تروریستی در منطقه را در کارنامه خود دارند. آیا این عاقلانه است که ایران در مقابل چنین دولت های جنایتکاری سلاح دفاعی خود را زمین بگذارد؟
آمریکا در توافق هسته ای متعهد شده بود که تمامی تحریم ها را در روز اجرا- دی 94- لغو کند. حالا اصلاح طلبان بجای اینکه دولت آمریکا ا بازخواست کنند، مدعی هستند که ما باید در مولفه های قدرت خود تعدیل ایجاد کنیم.
زیباکلام: چرا میخواهید با واکسن کرونا پیشرفت ایران را به رخ مردم جهان بکشید؟
«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب و از حامیان دولت روحانی در یادداشتی در روزنامه آرمان با عنوان «پیدا و پنهان واکسن کرونا» نوشت: «سخنی به اغراق نرفته است اگر گفته شود که از میان تمامی کشورهایی که ظرف یک سال و نیم گذشته دست به گریبان کرونا شده اند، می توان گفت ایران تنها کشوری است که نگاه آن به موضوع کرونا و به خصوص تهیه واکسن، نگاهی ایدئولوژیک هم بوده است».
زیباکلام در بخش دیگری از این یادداشت نوشت: «مسئولان کشور...هدفشان این بوده که پیشرفت و ترقی ایران را به رخ مردم ایران و جهانیان بکشانند...ایران با رقم زیر پنج میلیون یکی از پایین ترین کشورهای جهان در زمینه واکسیناسیون بوده است. این وضعیت در حقیقت باعث می شود تا بی اعتمادی مردم حتی اقشار و لایه های خاص جامعه بیشتر از گذشته شود».
درخصوص اجرای طرح واکسیناسیون کرونا قطعا قصور و تقصیر وجود دارد و مردم در این زمینه گلایه مند هستند و این گلایه بجا و به حق است، اما این گلایه مندی با خودتحقیری و نادیده گرفتن زحمات و پیشرفت های چشمگیر ایران در مبارزه با کرونا هیچ نسبتی ندارد.
در روزهای گذشته زیباکلام در توئیتی نوشته بود: «به نظر شما کشوری که نتوانسته در زمینه تولید یک دوچرخه ساده بچه گانه، صادراتی داشته باشد و بعد از شصت سال عصاره صنعت خودروسازی اش، پراید و پیکان است، چگونه ممکن است در زمینه تولید واکسن کرونا تبدیل به یک تولیدکننده بین المللی شود؟».
یکی از فعالین رسانه ای در پاسخ به این توئیت تحقیرآمیز و البته توهین آمیز زیباکلام نوشت: «چه خود کوچک پنداریِ عجیبی، صدها رخداد علمی مهم در ایران پدید آمده، انتقادها به جای خود ولی این دیگر تحقیر حاکمیت نیست، تحقیر یک ملت است».
یکی دیگر از فعالین رسانه ای در واکنش به همفکران زیباکلام نوشت: « چه نکته دقیقی گفت سخنگوی ستاد کرونا اگر بگویند یک ایرانی رئیس ناسا شده یا در آلمان فناوری اختراع کرده باور میکنیم اما اگر این فناوری در ایران اختراع شود، بسیاری باور نمیکنند، در حالی که واکسن سازی در انستیتوپاستور ایران ١٠٠ سال قدمت دارد. به امید ریشه کن شدن ویروس خودتحقیری».
جریان غربگرا اصرار دارد که توان و استعداد عظیم جوانان و نخبگان کشورمان را نادیده بگیرد. این طیف حتی در حد طبخ غذا هم به استعداد و توانایی های داخلی اعتقاد ندارد. برای نمونه، در سال 95 و در زمان وزارت عباس آخوندی، یک کترینگ اتریشی فعالیت خود را در ایران آغاز کرد و در مراسمی با حضور وزیر راه و شهرسازی، اعلام شد که این کترینگ با سرآشپز اتریشی، وعدههای غذایی راهآهن جمهوری اسلامی ایران و شرکتهای وابسته را تا ١٠ سال آینده طبخ خواهد کرد.
** در «دولتِ اصلاح طلبان» طبقات متوسط «فقیر» شدند
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «حسین راغفر» کارشناس اقتصادی اصلاح طلب نوشت: «اولین اقدامی که دولت سیزدهم باید پیگیر آن باشد کاهش شدید قیمت ارز است که اگر این اتفاق رخ دهد به تدریج مشکلات حل خواهد شد البته این موضوع همکاری دستگاههای قضایی و مجلس را میطلبد تا قیمت کالاها و اجناس به تدریج پایین بیاید».
راغفر در ادامه نوشت: «افزایش قیمت ارز در این مدت باعث شد که گروههای محروم در جامعه بهشدت آسیب ببینند و طبقات متوسط نیز فقیر شوند و این گرانیها در این مدت بر بخش سرمایه انسانی کشور نیز بهشدت اثر گذاشت به گونهای که تنها در سال 1399 حدود 900 نفر از اعضای هیات علمی جوان دانشگاه کشور مهاجرت کردهاند و این موضوع نشان میدهد که با این دستمزدی که به اعضای هیات علمی دانشگاهها داده میشود و این نرخ دلار قدرت خرید همه افراد جامعه بهشدت آسیب دیده است و به نظر میرسد که موثرترین اقدام دولت در شرایط کنونی کاهش قیمت ارز باشد».
فعالین و رسانه های اصلاح طلب این روزها در صف منتقدان دولت قرار گرفته و نسبت به وضع فعلی گلایه مند هستند. اما این طیف اصلا به نقش و سهم خود در ایجاد وضع موجود اشاره نمی کند.
وضع موجود اقتصادی نتیجه روی کار بودن دولتِ اصلاح طلبان است. طیف اصلاح طلب در سال های 92 و 96 قوه مجریه را دربست در اختیار گرفت. در 8 سال اخیر بسیاری از اعضای ارشد ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی در سال 88، در دولت در پست های ارشد مدیریتی حضور یافتند.
برخی تحلیلگران معتقدند که دولت روحانی از بیشترین شباهت با دولت میرحسین موسوی برخوردار بود. اگر در سال 88 موسوی یا کروبی در انتخابات پیروز می شدند، افرادی همچون آخوندی، زنگنه، جهانگیری، نعمت زاده، حسین فریدون، عیسی کلانتری، محمدعلی نجفی، ابتکار، ظریف، شریعتمدار، ربیعی و...در کابینه در پست های ارشد حضور داشتند.
در حال حاضر بسیاری از کارشناسان- با گرایش های سیاسی مختلف- در این نظر متفق القول هستند که روحانی قوه مجریه را با بدترین شرایط و شاخص های اقتصادی به دولت سیزدهم تحویل می دهد.
تنها در یک نمونه، دولت روحانی تورم 43 درصدی را به عنوان میراث به دولت بعدی تحویل می دهد. بدهی 396.2 هزار میلیارد تومانی دولت به بانک ها و نقدینگی 3600 هزار میلیارد تومانی نیز از دیگر میراث های دولت روحانی برای دولت سیزدهم است.