دکتر منوچهر قارونی؛ متخصص قلب و عروق
بر اساس اطلاعات موجود طبق آمار در امریکا، (که در ایران نیز صدق میکند)، در میان دانشجویان پزشکی از هر 100 نفر دختر، 30 نفر به پرولاپس میترال دچار هستند.
در آقایان از هر 100 نفر 15 نفر به این بیماری مبتلا هستند. این عارضه، به عنوان یک بیماری شایع مادرزادی قلمداد میشود.
در این حالت، دریچه میترال بر روی نسجی نرم و فیبروزه که اصطلاحاً بافت فیبر و میگزوماتو نامیده میشود، قرار دارد.
در هنگام سیستول که دریچه میترال باید بسته شود، دریچه آئورت باز شده، و فشار بطن چپ به 120 میلیمتر جیوه میرسد، در این حالت دریچه میترال بایستی، شدت زیادی را تحمل کند، تا مانع از برگشت خون به دهلیز چپ شود.
در نتیجه اگر پاپیلاری ماسل میترال در نسجی از قلب که دچار فیبروز شده است، قرار گیرد، مانند این است که، بین دو کوه چادری زده شود، بادی که به چادر میوزد باعث کشیده شدن چادر میشود، حال اگر یکی از میخهای چادر را در شنزار بزنیم (در محیط محکم نباشد)، چادر به ناگهان کشیده شده و به گونهای ناهمگن قرار میگیرد.
پس دریچه میترال نیز به این صورت عمل میکند، هنگامی که خون وارد میشود در صورت وجود بافت نرم، سرعت جریان خون به ناگهان گرفته میشود، و این کشیدگی با علایمی مانند: درد تیر کشنده و گاه فشارنده، سوزش و تپش قلب همراه است.
هنگامی که امواج به ناحیه میرسند، به کندی عبور کرده سبب ایجاد PVC (اکسترا سیستول بطنی) میشود، در نتیجه خصوصا در مواردی که افراد دچار بیخوابی، عصبانیت، گرفتاری باشند دردهای سوزشی تشدید شده و با تپش قلب همراه است.
حال اگر بافت فیبرو میگزوماتو، فقط در قسمتی از پاپیلاری ماسل، که نسج قلبی است و به آن چسبیده است نباشد، و در صورتی که این بافت فیبرو تمامی نواحی قدامی و خلفی پاپیلاری ماسل و تمامی «کوردو پندیناها» را نیز درگیر کند، همچنین لیفلتها یا همان لتهای دریچههای میترال را نیز دربرگیرد، در نتیجه تمامی دریچه قلب بافت فیبروماتو شود، این حالت «سندروم بارلو» نامیده میشود.
در چه مواردی تعویض دریچه میترال ضرورت دارد؟
معمولا در پرولاپس میترال معمولی که یکی از پاپیلاری ماسل قدامی یا خلفی بر روی نسج فیبرومیگزوماتو است، عوارض و خطرات زیادی ندارد، ولی در برخی موارد امکان ایجاد نارسایی میترال وجود دارد، در صورتی که این نارسایی به تدریج تشدید شود و در حالتی که در سندروم بارلو و نارسایی میترال که منجر به بزرگی قلب میشود، ناچار به تعویض دریچه میترال میشویم.
معمولا در اکثر موارد پرولاپسهای دریچه میترال به صورت خوشخیم بوده و مشکلی ایجاد نمیکند و بیمار با مصرف داروهایی مانند پروپرانولول یا انیدرال که باعث کاهش تعداد ضربان قلب و کاهش قدرت انقباض قلب میشود، کاملا احساس آرامش داشته و خواب راحتی خواهد داشت.
چگونه سمع قلبی در تشخیص عارضه کمک میکند؟
معمولا هنگام سمع قلب توسط پزشک شنیدن صدایی به نام کلیک، مشخص کننده پرولاپس دریچه میترال است.
در این حالت، انقباض که سبب بسته شدن ناگهانی دریچه قلب میشود یکی ازLifled ها (طنابها) که به علت وجود نسج فیبرومیگزوماتو دچار کشیدگی شده، باعث کاهش ناگهانی سرعت طناب (Lifled) ایجاد صدای کلیک میشود. (صدای کلیک: مانند صدایی است که کاغذی را جمع کرده و یکباره کشیده شود.
در واقع هرگاه سرعت جسمی به ناگهان گرفته شود، صدای ایجاد شده کلیک نامیده میشود).
کلیک قلب در چه مواردی تغییر میکند؟
کلیک با ایستادن، عصبانیت تشدید شده و با خوابیدن تعدیل میشود. در واقع هرچه حجم خون قلب چپ، کمتر باشد، صدای کلیک قویتر و هر چه حجم خون قلب چپ بیشتر باشد، صدای کلیک ضعیفتر است.
بیماریهای همراه با پرولاپس میترال
معمولا همراه پرولاپس میترال، بیماریهای دیگری نیز وجود دارد. از همه شایعتر میگرن و سندروم رینود است.
به گونهای که خانمها هنگام پریود دچار سردرد میگرنی شده یا انگشتان دست و پا در زمستان رنگ پریده، دارای سوزش و حالت اسپاسم میشود، گاهی اوقات ممکن است در عروق ته چشم، ضایعات ترومبوز نیز مشاهده شود.
بنابراین، میتوان گفت پرولاپس میترال تنها مربوط به قلب نیست، بلکه یک بیماری سیستمیک مادرزادی بوده که از طریق «اتوزوم غالب» منتقل میشود. در واقع علایم پرولاپس میترال با افزایش سن، شدت مییابد.
اندیکاسیون تجویز آنتی بیوتیک
در کل، پرولاپس دریچه میترال بیماری خوش خیمی است که معمولا در مواردی مانند: اعمال جراحیهای دندان، زنان یا زخم پا نیازی به تجویز آنتیبیوتیک وجود ندارد.
ولی در پرولاپسهای میترال که همراه با نارسایی میترال است و هنگام سمع قلب، سوفل هم شنیده میشود.
باید بدانیم در صورتی که عفونتی وارد خون شود، امکان دارد این عفونت با اثر بر روی دریچه، آندوکاردیت ایجاد شود که این مورد عارضهای خطرناک است، بنابراین در مواردی که پزشک برای بیمار تشخیص پرولاپس میترال را میدهد و در مواردی که همراه با MR (نارسایی میترال) باشد، تجویز آنتیبیوتیک به عنوان پروفیلاکسی ضرورت دارد.
ولی در صورتی که همراه با پرولاپس MR وجود نداشته باشد، هیچ نوع پروفیلاکسی لازم نیست.