سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** تیم مذاکره کننده، مسیری را که ظریف رفته خراب نکند
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «تبعات ورود دوباره شورای امنیت» به قلم «رضا نصری» فعال اصلاح طلب نوشت: «تبعات ورود شورای امنیت را - مانند قبل - دستکم نگیرید. احتمال ورود مجدد شورای امنیت بالاست. این بار برقِ شورای امنیت ایران را بگیرد، دستبردار نخواهد بود. دیگر هم توان این را نداریم تا بدون اجرای قطعنامههای شورای امنیت آنها را لغو کنیم. یعنی دیگر مجال نخواهند داد آنچه دکتر ظریف انجام داد، تکرار شود. تردید نکنید رژیم بازرسی تأسیسات را از «آژانس» به «شورای امنیت» منتقل خواهند کرد - با اختیاراتی بس وسیعتر و پیامدهایی سنگینتر».
در ادامه این مطلب آمده است: «جلوی یک آسیب جدی امنیتی - و یک بیثباتی بلندمدت اقتصادی و روانی - را اگر شده با زیانهای قابل جبران فعلی بگیرید؛ اما نگذارید سندی دست طرف مقابل قرار بگیرد که دستاش برای زمینهچینیهای خطرناک و اِعمال انواع آسیبهای دائمی باز شود. تصمیمتان را به تحریفها، روایتهای مغرضانه جناحیاز برجام و تیم ظریف، سوءبرداشتها و ایرادات غیرواقعبینانه از برجام و تیم گذشته متکی نکنید».
این روزنامه اصلاح طلب طوری وانمود کرده که گویا قطعنامه های ضدایرانی محصول عملکرد جریان انقلابی بوده است و دولت روحانی در نقش منجی، ایران را از این قطعنامه ها رها کرده است.
این در حالی است که برای نمونه، قطعنامه 1929 در سالگرد فتنه 88- خرداد 1389(ژوئن 2010)- با هدف ترغیب و تشویق جریان فتنه صادر شد. جریان فتنه در سال 89 رو به افول بود و آمریکا و شرکای واشنگتن برای کمکرسانی به فتنه گران و تحت فشارقراردان مردم و به خیال خام اینکه نظام جمهوری اسلامی ضعیف و دچار بیثباتی داخلی شده است، این قطعنامه را صادر کردند.
در همان مقطع «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا در پاسخ به سؤال خبرنگار واشنگتن پست که پرسیده بود قطعنامه 1929 شورای امنیت علیه ایران چه اثر قابل توجهی دارد؟ گفته بود: «این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است».
همچنین اولین قطعنامه شورای حکام علیه ایران در دولت خاتمی صادر شد. بعد هم که روحانی مسئول مذاکرات شد، شش قطعنامه دیگر علیه ایران صادر شد. اولین قطعنامه شورای امنیت هم زمانی صادر شد که لاریجانی مسئول مذاکرات هسته ای بود. حتی قطعنامه دوم و سوم شورای امنیت نیز در زمان مذاکرات لاریجانی صادر شد. بعد از برجام هم قطعنامه 2231 صادر شد که طبق آن تحریم های متعددی در حوزه های مختلف علیه ایران باقی ماند
در دولت روحانی و در دوران وزارت ظریف و به واسطه امضای برجام، قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران ملغی نشد، بلکه همگی در قطعنامه 2231 تجمیع شد. با این تفاوت که پیش از آن ایران به قطعنامه ها رسمیت نداده بود، اما این بار با امضا پای برجام و قطعنامه 2231 به آن ها اعتبار بخشید!
این روزنامه اصلاح طلب با قهرمان سازی از تیم مذاکره کننده دولت روحانی تاکید کرده که آمریکا و اروپا «دیگر مجال نخواهند داد آنچه دکتر ظریف انجام داد، تکرار شود»؛ این ادعا در حالی است که در دوران وزارت ظریف، علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای در ایران، تحریم ها 2 برابر شده و قیمت دلار نیز تا حدود 10 برابر افزایش یافت.
در دوران وزارت ظریف ما شاهد صدور قطعنامه ضدایرانی شورای حکام آژانس با پیشنهاد کشورهای اروپایی عضو برجام بوده ایم.
جریان اصلاح طلب بجای هراس افکنی و اصرار برای امتیازدهی یکطرفه ایران، بهتر است کمی هم به فکر منافع ملی و عزت مردم کشورمان باشد.
** اگر حامی زنان بودید، از «قاتلِ یک زن» حمایت نمی کردید
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «زنان، اولویت آخر اصولگرایان» نوشت: «حال که اصولگرایان در تمامی نهادهای قدرت حاکم شدهاند، ضرورت حمایت از زنان در حال رنگباختن است، وقتی مجلس انقلابی یازدهم درگیر ممنوعکردن نگهداری حیوانان خانگی و مسدودسازی اینترنت است، چگونه میخواهد فرصت کند بر حمایت زنان و کودکان تمرکز کند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در مجلس دهم که رکورددار بیشترین تعداد نماینده زن در بین مجالس مختلف بود، تلاشهایی صورت گرفت اما همه به در بسته خورد. یکی از همین دست تلاشها، که سالهاست پشت در مجلس بلاتکلیف مانده، لایحه منع خشونت علیه زنان است...این لایحه هر رفتار عمدی را که باعث آسیب یا ضرر به جسم، روان، شخصیت، حیثیت یا حقوق و آزادیهای قانونی زن شود، جرم خوانده است».
جریان اصلاح طلب در بزنگاه ها ثابت کرده است که نه تنها حامی و مدافع حقوق زنان نیست، بلکه تضییع کننده حقوق بانوان کشورمان است.
ماجرای قتل همسر دوم نجفی تنها یک نمونه در این خصوص است. سیاستمدار مشهور اصلاح طلب که کاندیدای این طیف برای انتخابات ریاست جمهوری نیز بوده است، در اقدامی جنایتکارانه، همسر دوم خود را که زنی جوان بود با سلاح غیرمجاز به شکل فجیعی به قتل رساند.
در این میان، اصلاح طلبان بجای دفاع از مقتول و محکوم کردن اقدام قاتل، از «قاتلِ یک زن» قهرمان ساخته و مقتول را آماج توهین و تهمت قرار دادند. خاتمی و همقطاران وی برای نجات قاتلِ یک زن، 10 میلیارد تومان هزینه کردند. اما در مقطعی که مردم به واسطه سوءمدیریت دولت روحانی با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه بودند، صدایی از این افراد جهت مطالبه گری از دولت بلند نشد.
اصلاح طلبان در سال 96 شورای شهر تهران را دربست در اختیار گرفتند. این طیف تا سال 1400 شهرداری تهران را در اختیار داشت و 3 شهردار عوض کرد اما به هیچ عنوان اجازه نداد که یک زن به عنوان شهردار پایتخت انتخاب شود. در همان مقطع یکی از فعالین زن اصلاح طلب اعلام کرد که اسامی زنان در لیست شهرداران احتمالی، صرفا دکوری و نمایشی بوده است.
طیف اصلاح طلب در ماجرای حضور زنان به عنوان تماشاچی در ورزش مردان نیز با این استدلال که «اگر زنان به عنوان تماشاچیِ بازی مردان به ورزشگاه نروند دچار بیماری روحی و روانی میشوند»! و «زنان باید به عنوان تماشاچی بازی مردان به استادیوم بروند تا هم فحش بدهند و هم فحش بشنوند»! و... از این مسئله دفاع کردند.
این روزنامه اصلاح طلب از لایحه منع خشونت علیه زنان دفاع کرده است. این در حالی است که به عقیده کارشناسان، این لایحه در جهت اطاعت از بند 2 هدف 5 سند 2030 تهیه شده است. براساس مستندات متعدد، سند 2030 سندی ضدزن و ضدخانواده و در راستای فروپاشی نهاد خانواده تنظیم شده است.
** مشکلات اقتصادی تقصیر توانمندی ایران در صنعت هسته ای است!
روزنامه اعتماد در مطلبی به نقل از «حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران نوشت: «بدون بازگشت روابط خارجی به یک سطح عادی و رفعتحریمهای بینالمللی، حرکت به سمت توسعه اقتصادی، کنترل تورم و حل مشکلات اساسی کشور توسط مسوولان و مدیران امکانپذیر نیست... امسال هفدهمین سالی است که کشور و ملت ایران درگیر بحران بینالمللی هستهای هستند و طولانی شدن این بحران، اقتصاد ایران را ضعیف میکند و اقتصاد ضعیف موجب نارضایتی مردم میشود».
در ادامه این مطلب آمده است: «ایجاد محدودیت برای فعالان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و محدودیت برای احزاب سیاسی در شرایط فعلی مطلوب نیست و دولت باید پیام روشنی در این زمینه به جامعه بدهد و آنها را برای حضور گسترده در عرصههای مختلف فرا بخواند. حرکت به سمت رشد و توسعه اقتصادی تنها با یک بسیج ملی و بلندنظری دولتمردان و فعالیت آحاد مردم، شدنی است».
این فعال اصلاح طلب، مشکلات اقتصادی در کشور را به توانمندی ایران در صنعت هسته ای ربط داده و مدعی شده است که این توانمندی، اقتصاد کشور را ضعیف کرده است!
در روزهای گذشته «محمد اسلامی» رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: «سالانه یک میلیون بیمار از خدماتی که سازمان انرژی اتمی در بخش پزشکی و جامعه سلامت کشور ارائه میکند، بهرهمند میشوند».
رهبر معظم انقلاب- 20 فروردین 1394- فرمودند: «مسئولین بدانند دستاورد کنونی هستهای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کمارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند. صنعت هستهای برای یک کشور، یک ضرورت است. اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هستهای را میخواهیم چهکار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری میگفت ما این مادّهی بدبوی عَفِن را میخواهیم چهکار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است. صنعت هستهای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هستهای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینهی کشاورزی و غیر کشاورزی. صنعت هستهای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است».
ایشان همچنین - 13 دی 86- فرمودند: «ما برای بیست سال دیگر حداقل بایستی بیست هزار مگاوات برق از انرژی هستهای به دست بیاوریم. برآوردی که برای مصرف انرژی در کشور و تولید برقِ مورد نیاز کردهاند، حداقل بیست هزار مگاوات باید از طریق انرژی هستهای باشد؛ والّا ما باید برق را از دیگران گدائی کنیم؛ یا اگر نتوانستیم گدائی کنیم، یا ننگمان آمد، یا به ما ندادند، از خیر چیزهائی که با نیروی برق میچرخد، باید بگذریم؛ از کارخانه، از تولید، از بسیاری از ابزارهای پیشرفت. خب، ما کِی شروع کنیم تا بتوانیم بیست هزار مگاوات را بیست سال دیگر به دست بیاوریم؟ الان اگر دیر هم نشده باشد، قطعاً زود نیست».
«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه چندی پیش گفته بود «صنعت هسته ای اساس استقلال راهبردی فرانسه است»؛ با اینحال جریان غربگرا در داخل با هجمه به این صنعت بسیار مهم، آن را هزینه زا و بی فایده جلوه می دهد.
بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب که شریک اصلی دولت روحانی در 8 سال گذشته بوده است، با عوامل پیشرفت ایران مخالف است، ساخت پالایشگاه، ارتقای نیروگاه های برق، بهره مندی از صنعت هسته ای در شیرین سازی آب، خودکفایی در تولید بنزین، پیشرفت در حوزه کشاورزی، تأمین داروی بیماران خاص و...از جمله مواردی است که جریان اصلاحات پیش از این بارها مخالفت خود را با اجرای آن اعلام کرده است.
این طیف همزمان با مخالفت با این توانمندی ها، حامی اصلی مدیران نجومی بگیر، مفسدان گردن کلفت اقتصادی، آقازاده های شاغل در هلدینگ های اقتصادی و ژنرال های پیر و خسته است.
اگر نسخه جریان اصلاحات در سیاست خارجی و اقتصاد جواب می داد، باید در دولت روحانی شاهد تحول اقتصادی و پیشرفت چشمگیر در سیاست خارجی بودیم. آیا چنین اتفاقی رخ داد!؟