شکارچی بدون شکار
در این سالها یک بازیکن دیگر هم وجود داشت که استقلالیها مبلغ گزافی خرج دریافت رضایتنامهاش کردند. او مرتضی تبریزی بود؛ مهاجم ذوبآهن که ابتدای لیگ هجدهم آبیپوش شد. استقلال بابت دریافت رضایتنامه او یک میلیارد و 800 میلیون تومان به ذوبآهن چک داد؛ چکی که مطابق معمول به موقع پاس نشد و مسوولان وقت باشگاه اصفهانی را به صرافت دریافت حکم جلب مدیرعامل استقلال انداخت! این همه انرژی صرف شد تا تبریزی به استقلال بیاید. نتیجه اما چه بود؟ هیچ. این بازیکن طی دو فصل حضورش در استقلال، 34 بار برای این تیم به میدان رفت و در همه مسابقات فقط 7 گل زد که تعدادی از آنها از روی نقطه پنالتی بود! تبریزی هم مثل امین قاسمینژاد بعد از استقلال به عضویت گلگهر سیرجان در آمد.
ستاره همیشه مصدوم
یکی از بازیکنانی که استقلال مدتها برای جذبش انتظار کشید و هزینه هنگفتی هم پرداخت، داریوش شجاعیان بود. این تصور وجود داشت که هافبک شیرازی و تکنیکی گسترش فولاد تا سالها خط میانی استقلال را بیمه خواهد کرد. به همین دلیل هم آبیها پیش از آغاز لیگ هفدهم نزدیک به دو میلیارد تومان (حدود 600هزار دلار) خرج دریافت رضایتنامه او کردند. شجاعیان اما خرید موفقی برای استقلال نبود. او خیلی زیاد مصدوم شد و در معدود مقاطعی که میتوانست به صورت مستمر برای آبیها بازی کند هم توفیق چندانی در این تیم کسب نکرد. تنها یادگار بازیکنی که پیش از فصل جاری در لیست مازاد فرهاد مجیدی قرار گرفت، مصاحبه اعتراضآمیز او در این مورد بود که چرا باشگاه استقلال فقط یک پرس غذا به بازیکنانش میدهد!
برنده دربی نقلوانتقالات؟
پروژه حضور امین قاسمینژاد در استقلال یک شلکن- سفتکن تمام عیار بود. فرهاد مجیدی زمستان قبلی او را میخواست، اما امین آزاد نشد. تابستان که قاسمینژاد آزاد شد، دیگر مجیدی او را نمیخواست. به همین دلیل هم این بازیکن رضایتنامه در دست راهی باشگاه پرسپولیس شد تا شاید سرخپوش شود. اینجا بود که استقلالیها تحریک شدند و دوباره باب مذاکره با او را باز کردند. امین 35 ساله آبیپوش شد، اما نیمفصلی کابوسوار را پشت سر گذاشت. او به ندرت به بازی گرفته شد و چندان هم موفق نبود. تنها یک گل، ثمره حضور قاسمینژاد در استقلال بود؛ بازیکنی که خودش میگوید بهطور قرضی جدا شده، اما فرهاد مجیدی تلویحا آب پاکی را روی دستش ریخت و گفت از نظر او هر بازیکنی میرود، قطعی رفته است!
یاغی دوستنداشتنی
یکی از بدترین خریدهای تاریخ استقلال از نظر فنی، اخلاقی و حرفهای، جذب محمد حسین کنعانیزادگان در ابتدای لیگ شانزدهم بود. این بازیکن که سابقه عضویت در پرسپولیس را داشت، برای گذراندن خدمت سربازی راهی ملوان شد، از آنجا به تیم ملی رسید و به همین دلیل در بازگشت به پرسپولیس خواهان دریافت دستمزد بسیار بالاتر شد. قرمزها او را نخواستند. وسط این دعوا، استقلال کنعانی را جذب کرد و قرارداد 50 میلیونی او را به 950 میلیون تومان افزایش داد. این مدافع میانی بلافاصله با مصدومیت مواجه شد و هیچ اثر مثبتی روی کار تیم نگذاشت. بعد هم به سرعت جدا شد و بارها از حضور در استقلال ابراز پشیمانی کرد. او سپس به پرسپولیس برگشت و برای اثبات تعصبش، دست به درشتگویی علیه استقلال زد. این یک داستان تلخ تلخ بود.
بخت با بختیار یار نبود
برای سالهای طولانی ستارهای در لیگ وجود داشت که همه میدانستند استقلالی است و به همین دلیل هم آبیها برای جذبش لحظهشماری میکردند. او بختیار رحمانی بود؛ هافبکی که در اوج جوانی با فولاد قهرمان لیگ برتر شد. در ابتدای لیگ شانزدهم بالاخره انتظارها به سر رسید و رحمانی با نظر علیرضا منصوریان به استقلال پیوست. این خرید آنقدر برای آبیها شعفانگیز بود که مهدی رحمتی ناپرهیزی کرد و یک تصویر از خودش و بختیار در فرودگاه روی صفحه شخصیاش گذاشت؛ آنچه شائبه دخالت کاپیتان وقت تیم در نقلوانتقالات استقلال را به وجود آورد. رحمانی اما خیلی زود همه را ناامید کرد؛ آنقدر که در دربی رفت، روی نیمکت تیمش با یک شاخه گل کلنجار میرفت. او بین دو نیمفصل با اصرار شدید رضایتنامه گرفت و جدا شد.
چه بمب بد صدایی
بین خریدهای پرسروصدا، اما ناموفق استقلال میتوان به نفراتی مثل آرش افشین، یعقوب کریمی و حتی همین رشید مظاهری که حضور خسرانباری در جمع آبیپوشان داشت اشاره کرد. با این حال اجازه بدهید موضوع را با قصه گادوین منشا تمام کنیم؛ بازیکنی که بین دو نیمفصل لیگ هجدهم در لیست مازاد برانکو قرار گرفت و استقلال او را روی هوا زد. منشا یک نیمفصل حضور ناموفق در جمع آبیها داشت که تنها با یک گل زده برابر فولاد همراه شد. او حاشیههای بسیار زیادی خلق کرد که از آن جمله میتوان به درگیریاش با یکی از هواداران استقلال اشاره کرد. نهایتا هم پس از آنکه فهمید در یک بازی فیکس نیست قهر کرد و فرهاد مجیدی، سرمربی موقت تیم، برای همیشه او را کنار گذاشت.