حکایت باقری اما کاملا از یک جنس دیگر است. آقا کریم نهتنها هرگز دنبال تخریب سرمربی نبوده، بلکه بعد از خروج برانکو و زمانی که به او تعارف زدند سرمربی تیم شود، به صراحت گفت: «خودم را در این حد و اندازهها نمیبینم. برای پرسپولیس سرمربی بزرگ بیاورید و اگر دوست داشت با من کار کند، در کنارش خواهم بود.» پارسال پرسپولیس چهار جام مختلف را از دست داد و اعضای کادرفنی تحت فشار شدید افکار عمومی قرار گرفتند. این فضا منجر به جدایی سه دستیار یحیی گلمحمدی شد، اما کریم باقری دور از همه این هیاهوها، با اعتماد کامل هواداران سر جای خودش ماند. نیازی به رمزگشایی و کشف اسرار نیست که بدانیم نقش باقری در پرسپولیس کمتر جنبه فنی دارد. خودش هم مدعی اثرگذاری جدی در این حوزه نیست، اما حضور او در پرسپولیس به نیمکت «وزن» داده و مانع از بروز بسیاری از بحرانها شده است. در فوتبالی که گاهی یک بازیکن جوان و ناشناخته سه برابر رقم قرارداد باقری را میگیرد تا روی نیمکت استراحت کند، محکوم کردن کریم به گرانفروشی و ناکارآمدی منصفانه نیست. کاش همه آدمهای به اصطلاح اضافی این مملکت، وزن و اعتبار او را داشتند...
مورد تحسین همکاران
بین علی دایی و دراگان اسکوچیچ یا گابریل کالدرون و یحیی گلمحمدی یک دنیا تفاوت وجود دارد، اما یکی از وجوه مشترک این آدمها، تجربه خوشایند همکاری با کریم باقری است. مرور برخی جملات جالب آنها در مورد آقا کریم خالی از لطف نیست.
علی دایی: «کریم باقری برای ما یک نعمت است.»
برانکو: «در پرسپولیس افتخار همکاری با باقری را داشتم. او برای ما خیلی مفید بود. رفتاری انسانی دارد و اصلا به بازیکن اجازه نمیداد دردسر ایجاد کند.»
گابریل کالدرون: «کریم باقری مهره مهمی در کادرفنی تیم است و توانمندیهای بسیاری دارد. امیدوارم در آینده از او در پستهای مهمی استفاده شود چرا که به پیشرفت فوتبال ایران کمک زیادی خواهد کرد.»
اسکوچیچ: «از روز اولی که سرمربی تیم ملی شدم، دنبال استفاده از کریم باقری بودم. اول به خاطر صداقت و بعد هم کیفیت او. باقری به عنوان یک عضو کادرفنی خیلی میتواند به ما کمک کند. او شخصیت آرامی دارد و با این آرامش میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند.»
افسوس تاریخی؛ وداع در 27 سالگی
برانکو ایوانکوویچ در مورد کریم باقری میگوید: «بزرگترین اشتباه او این بود که خیلی زود خودش را از مسابقات ملی بازنشسته کرد.» آخ که هزاران حیف از آن تصمیم و هفت سالی که مفت و مسلم سوخت. آقا کریم بعد از بازی ایران و ایرلند در انتخابی جامجهانی 2002 با فوتبال ملی وداع کرد و تا انتخابی 2010 که با دعوت علی دایی به تیم ملی برگشت، بر تصمیمش پای فشرد. باقری در این سالها در اوج دوران آمادگی بود، اما نعمت حضورش در زمین از تیمی که دقیقا برانکو هدایتش را بر عهده داشت دریغ شد. شاید اگر باقری در جامجهانی 2006 یا جامهای ملتهای آسیا در 2004 و 2007 کنار تیم ملی بود، خیلی میتوانست به ایران کمک کند، اما افسوس که این فرصتها سوخت و از بین رفت. هر کسی دیدگاه خاص خودش را دارد؛ خداداد عزیزی هم معتقد است کریم باقری بهترین فوتبالیست تاریخ ایران به شمار میآید. او بارها با قاطعیت این گزاره را تکرار کرده. حرف از یک هافبک دفاعی تراز اول است که ضمن انجام وظایفش، در بازیسازی و گلزنی هم مهارت داشت. باقری هنوز با 19 گل زده، رکورددار بیشترین تعداد گل در تاریخ مسابقات مقدماتی جامجهانی به حساب میآید. آقا کریم در جریان حماسه ملبورن گل اول ایران را زد و روی گل دوم هم با ضربه سر اولش تعیینکننده بود. آمار گلزنی او شگفتانگیز است؛ 50 گل در 87 بازی. باقری با حد نصاب 57/ 0 گل در هر بازی، حتی از مهدی طارمی هم میانگین بهتری دارد. فکر میکنید او اگر الان 25 ساله بود، باشگاههای لیگ برتری چقدر باید برای جذبش پول میدادند؟
نکته آخر: اسکوچیچ در مصاحبه اخیرش با عادل فردوسیپور مدعی شد همچنان به استفاده از کریم باقری در تیم ملی علاقهمند بوده، اما فدراسیون فوتبال عضویت همزمان او در باشگاه و تیم ملی را ناممکن دانسته است. این اتفاق در حالی رخ میدهد که طبیعتا تداخلی بین اردوهای تیم ملی و مسابقات باشگاهی نیست و مخصوصا در برهه فعلی، نیمفصل اول لیگ 22 قبل از جامجهانی برگزار میشود. اگر واقعا سرمربی تیم ملی به باقری نیاز دارد، چرا اجازه همکاری نمیدهید؟