در ادامه این موج بزرگ، رسانههای پرتغالی از قطعی شدن پیوستن محمد محبی، مهاجم سانتاکلارا به استقلال خبر دادهاند و البته باشگاه تراکتور هم تاکید کرده به توافقات خوبی برای استخدام سعید عزتاللهی دست یافته است. سریال بازگشت لژیونرها به ایران با عقد قرارداد زودهنگام علیرضا بیرانوند و مرتضی پورعلیگنجی با پرسپولیس آغاز شد و دامنه آن در ادامه به پیوستن کاوه رضایی به استقلال، حضور اشکان دژاگه در فولاد و حتی جذب دوباره بازیکنانی در سطح حجت حقوردی و علی قربانی به لیگ ایران کشیده شد. همزمان شایعاتی در مورد پیوستن محمد نادری به یکی از تیمهای مهم لیگ برتر هم به گوش میرسد که میتواند این چرخه را پررنگتر کند. این سیل بازگشت لژیونرها که راه افتاده، حسی دوگانه در مخاطب ایجاد میکند. از یک طرف خوشحال و امیدواریم که به هر حال سطح فنی لیگ برتر کمی تکان خواهد خورد. بدون تعارف در یکی، دو سال گذشته از نظر کیفی لیگ بسیار ضعیفی داشتیم که بخشی از آن به خاطر خروج بیرویه بازیکنان به سمت کشورهای دیگر بوده است.
حس دوم اما تلخ است؛ اینکه این همه بازیکن مهم ایرانی نتوانستند شرایط خودشان را در لیگهای خارجی تثبیت کنند و به ناچار به کشورمان بازگشتند. بهطور مشخص انتظار ما امروز این بود که علیرضا بیرانوند در یکی از بهترین تیمهای جهان دروازهبان فیکس باشد یا مرتضی پورعلیگنجی که در جام ملتهای 2015 ستاره تیم ملی ایران بود، حالا وضعیتی ممتاز در یکی از پنج لیگ برتر اروپا داشته باشد. کارنامه آنها اما چه بود؟ شاید نیمی از هواداران پرسپولیس هم اسم آخرین تیم گنجی را ندانند، همانطور که بعید است حتی یک درصد هواداران فوتبال بتوانند نصف تیمهایی که سعید عزتاللهی در این سالها عوض کرد را اسم ببرند! کاوه رضایی این فصل آخر در اروپا چه کرد؟ محمد نادری چطور؟ اشکان دژاگه چند ماه است پا به توپ نزده؟ از محمد محبی که ناگهان از لیگ یک به پدیده سپاهان تبدیل شد و به تیم ملی هم راه یافت، انتظار داشتیم امروز در نقطهای بسیار بالاتر از اینها ایستاده باشد، اما گویا سعی و تلاش او هم در پرتغال به جایی نرسید. موج این دیپورتها زمانی معنادارتر میشود که یاد عبارت پرتکرار این روزها یعنی «نسل طلایی» فوتبال ایران میافتیم.
این آیا واقعا نسل طلایی فوتبال ماست که فوج فوج بازیکنانش از لیگهای درجه چندم جهان به خانه برمیگردند؟ شاید ما اشتباه میکنیم، اما رامین رضاییان بعد از جدایی از پرسپولیس حتی به حضور در لیگ دسته دوم قطر هم راضی بود و چند روزی با یک تیم تمرین کرد، اما بعد تبدیل به بمب نقلوانتقالاتی سپاهان شد! ایران نه؛ نسل طلایی را ژاپن دارد که همین حالا 16 بازیکنش در پنج لیگ معتبر اروپا توپ میزنند، در حالی که سهمیه ما فقط دو بازیکن است!