لیگ 22 چه شکلی خواهد بود؟
همیشه در آغاز فصل تردیدهایی در مورد چگونگی مسابقات باشگاهی در کشور وجود دارد، اما به جرات میتوان گفت بیستودومین فصل از لیگ برتر فوتبال ایران که از همین جمعه آغاز میشود، یکی از مبهمترین و مجهولترین تورنمنتها از این دست است. رسما در لیگ برتر زلزله آمده. تیم قهرمان فصل گذشته سرمربیاش را عوض کرده و ریکاردو ساپینتو به جای فرهاد مجیدی روی نیمکت استقلال نشسته است. سپاهان هم بعد از یک دومی و یک سومی در لیگ برتر، عذر محرم نویدکیا را خواست و یک کادرفنی گرانقیمت به زعامت ژوزه مورایس استخدام کرد. موج حضور مربیان خارجی به تراکتور نیز رسیده است؛ تیمی که یک فصل ناامیدکننده را پشت سر گذاشت و حالا قربان بردیف ترکمن را روی نیمکتش میبیند. به علاوه باشگاهها امسال بهشدت ولخرجی کردهاند و بسیاری بر این باورند که با گرانترین فصل تاریخ لیگ برتر مواجه هستیم. کلی از لژیونرها به کشور بازگشتهاند و بازیکنان خارجی زیادی نیز جذب شدهاند. در نتیجه هیچچیز این لیگ قابل پیشبینی نیست و بسیار کنجکاویم ببینم معادلات قدرت چطور رقم خواهد خورد.
در فدراسیون چه اتفاقی رخ میدهد؟
این هم یک معمای بزرگ است. رسما و عملا تمام امور جاری فوتبال کشور متوقف شده تا روز هشتم شهریور که انتخابات فدراسیون برگزار شود و فاتح جدید در خیابان سئول بر کرسی قدرت تکیه بزند. البته که برخی حدسها در مورد نام برنده احتمالی وجود دارد، اما به هر حال تشریفات اداری باید طی شود و چه بسا اتفاق غیرمنتظرهای هم در این میان رخ بدهد. فعلا اما همهچیز در برزخ است؛ از سرنوشت تیم ملی امید که در بازیهای کشورهای اسلامی هم شرکت نکرد تا تیم ملی بزرگسالان که مهمترین محصول فوتبال هر کشور است، اما در تب بلاتکلیفی میسوزد. تحرکات وسیعی از سوی نامزدها آغاز شده و کار حتی به یارکشی از بین ملیپوشان رسیده است. استوری شگفتانگیز گروهی از بازیکنان در حمایت از یکی از گزینهها همه را شوکه کرد و به وضوح نشان داد پشت صحنه چه خبر است. حمید استیلی، مدیر تیم ملی صراحتا مدعی شد از طرف کاندیداها با بازیکنان تماس گرفته شده و به آنها قول تغییر سرمربی را دادهاند. دیگر خودتان ببینید چه خبر است! ظاهرا تنها چیزی که در این کشمکش مهم نیست، منافع فوتبال ایران است.
داستان تیم ملی به کجا میرسد؟
این اما بزرگترین، خبرسازترین و در عین حال حیثیتیترین معمای صد روز آینده فوتبال ایران است. تیم ملی کشورمان در حالی روز 30 آبان باید رودرروی انگلستان، گرانترین تیم ملی فعلی فوتبال جهان بایستد که نه آمادهسازی قابل قبولی داشته و نه حتی بهطور قطعی میدانیم چه کسی در این مسابقات روی نیمکت خواهد نشست! اگرچه بهطور شفاهی اعلام شده دراگان اسکوچیچ در سمتش ماندگار است، اما کیست که نداند تکلیف قطعی داستان بعد از انتخاب رئیس جدید فدراسیون روشن خواهد شد؟ سوال اینجاست که تیم کشورمان با چه کسی راهی دوحه خواهد شد؛ اسکوچیچ؟ کارلوس کیروش؟ برانکو؟ و شاید هم یک مربی ایرانی! اگر سیاست حفظ مربی در دستور کار باشد، آیا از کیفیت اسکو ایمان داریم؟ با دودستگی بازیکنان چه باید بکنیم؟ اگر هم سیاست رئیس جدید تغییر کادرفنی باشد، چطور میتوانیم مطمئن باشیم در این فاصله کوتاه سرمربی جدید بر اوضاع اشراف پیدا کند؟ به هر جهت کم و کیف حضور ایران در جامجهانی ابهام بزرگ صد روز آینده است؛ معمایی که امیدواریم جوابش هر چه هست، به سود فوتبال ایران باشد و آبرو و اعتبار تیم ملی کشورمان را به باد ندهد.