تنشزدایی فراگیر منطقهای میان بازیگران رقیب در سال 1401 که با توافق ایران و عربستان سعودی به ابتکار چین در روزهای پایانی سال به اوج رسید، به طرح چند سوال با این محوریت انجامیده که این روند شتابان و در حال تقویت چه سمت و سویی خواهد یافت؟ آیا این روندی باثبات است یا با نوساناتی همراه خواهد بود؟ دامنه این تنشزدایی تا کجا خواهد بود و چه متغیرهایی میتوانند نقش عوامل برهم زننده و در عین حال همگراکننده میان ایران و بازیگران منطقهای را ایفا کنند؟ و در نهایت اینکه فرآیند شکل گرفته تنشزدایی منطقهای بدون بهبود برجام امکانپذیر خواهد بود یا خیر؟ «دنیایاقتصاد» در یک نظرخواهی از تحلیلگران و کارشناسان مسائل منطقه به این سوالات پاسخ داده است.
متغیر های شگفتیساز
علی اکبر اسدی پژوهشگر مسائل منطقه و استادیار روابط بینالملل پژوهشگاه علوم انسانی در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» تاکید کرد که تنشها و رقابتهای یک دهه گذشته که برای همه بازیگران منطقهای هزینههایی را در بر داشت به مدیریت تنشها و تنشزدایی در طول دو سال گذشته تغییر جهت داده است، آنهم به دلیل فهم مشترک میان بازیگران کلیدی منطقه درباره هزینهها و بروز متغیرهای جدید. این پژوهشگر مسائل منطقه با بیان اینکه روند کنونی فعلا معطوف به کاهش تنشهاست، افزود: اوضاع متغیر در سطح بینالمللی، ورود روابط قدرتهای بزرگ به فاز جدید و همچنین برنامه بازیگران منطقهای برای توسعه نفوذ از جمله عواملی است که میتواند در سالهای آینده این روند تنشزدایی را تحتالشعاع قرار دهد. اسدی با بیان اینکه نقش متغیر برجام نیز در این روند مهم است، تاکید کرد: اگر برجام احیا شود روند همکاریها میتواند باثباتتر شود و نقش عوامل بینالمللی همچون متغیر آمریکا را که مانعی در این فضاست تعدیل کند. در واقع برجام میتواند اطمینان خاطری به گسترش همکاریها باشد و دست بازیگران شورا را برای سرمایهگذاری به دلیل محدودیتهایی که در روابط با آمریکا دارند، بازتر کند. با این حال برجام الزاما روند تعیینکنندهای در این میان نیست و بدون توافق هستهای هم تنشزدایی منطقهای همانگونه که در دو سال اخیر پیش رفته است، به جلو حرکت خواهد کرد. اما نباید نقش متغیرهای شگفتیساز را که امکان وقوع دارند، نادیده گرفت.
دو روند ناهمسو اما همزمان
حسن احمدیان استادیار مطالعات خاورمیانه دانشکده مطالعات جهان نیز به «دنیایاقتصاد» گفت: ما در آغاز یک روند قرار داریم که هنوز تا روشن شدن کلیت ابعاد آن زمان نیاز است، اما میتوان انتظار داشت که سال نسبتا آرامی در پیش داشته باشیم بهویژه با توجه به تنشزدایی ایران و عربستان و ایران و بحرین. احمدیان با اشاره به نقشآفرینی روند همزمان دیگر برای اخلال در این فضا گفت: این روند همزمان نقش متغیر مداخلهگر اسرائیل است که این توافقات را به ضرر منافع خود ارزیابی میکند و درصدد اخلال در چنین فرآیندی است. حتی خود آمریکاییها نیز تمایل چندانی به تنشزدایی میان تهران و ریاض ندارند. بنابراین تحول بزرگی در کار نیست و نمیتواند این روند را متاثر کند، جز تبدیل شدن برجام و توافق هستهای به یک بحران جدید که میتواند منطقه را دستخوش تحولات جدیدی کند.
فراز و نشیبهای دیپلماتیک
محمد سلطانینژاد استادیار مطالعات منطقهای دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» گفت: به نظر میرسد روند شکل گرفته مثبت است و نتایجی را به لحاظ تاثیر بر امنیت و ثبات منطقه و تامین منافع ملی بازیگران بر جای خواهد گذاشت. با این وجود نتایج بیشتر پیشگیرانه است تا خلاقانه معطوف به متوازن کردن تنشهای جدید. این استاد دانشگاه افزود: در چنین روندی به هرحال فراز و نشیبهایی وجود خواهد داشت اما وزن آن به گونهای نیست که بتواند کلیت روند ثبات زایی و تنشزدایی در حال شکلگیری را دچار چالشهای جدی کند. به عبارت دیگر پیشرانهای شکل دهنده به پروسه تنشزدایی و مدیریت تنشها قویتر از عوامل بازدارنده و اخلالگر است. سلطانینژاد درخصوص مولفه برجام نیز تاکید کرد: برجام میتواند تقویتکننده این روند باشد، اما از آنجا که تنش ایران و عربستان در منطقه از عوامل دیگری غیر از برجام متاثر بود، طبیعتا نقش این عنصر در روند تنشزدایی ثانویه خواهد بود.
صلح سرد یا گرم؟
هرمز جعفری مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل خلیج فارس در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» گفت: برای پاسخ دقیق به این پرسشها باید به روند تحولات توجه کرد و اینکه چنین روندی به صلح سرد منجر خواهد شد یا همراه با تعاملات گرم خواهد بود، همچنان با ابهام مواجه است. واقعیت این است که حرکت شکل گرفته در سطح منطقه در جهت ثبات بیشتر خواهد بود و تردیدی در ثبات زایی این مولفههای شکل گرفته نیست. جعفری تاکید کرد: با این وجود باید محتاط بود و منتظر ماند سرنوشت برجام چه خواهد شد. مباحثات مربوط به توافق هستهای برای ایران و منطقه اهمیت راهبردی دارد و مولفهای تعیینکننده است. از این جهت سرنوشت توافق بسیار مهم است. این کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: اینکه منطقه وارد تعاملات عمیق میشود یا خیر، مولفه برجام بسیار نقشآفرین است. اگر تهران مسائل با آژانس را به گونهای پیش ببرد که منجر به رسیدن به یک چارچوب توافقی شود این میتواند در سطح منطقهای و بینالمللی مهم باشد و مقدمهای برای بازگشت طرفین به میز مذاکرات باشد.
ورود متغیرهای جدید منطقهای
جواد حیران نیا مدیر گروه خلیج فارس مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه نیز به «دنیایاقتصاد» گفت: با توجه به تاثیر متغیرهای سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی، چربش باثبات بودن بیشتر از نوسانات در این روند خواهد بود، اگرچه اخلال در چنین فرآیندی محتمل است، اما نمیتواند روند کلی را دستخوش تحولات گسترده کند و بازی شکل گرفته را بر هم بزند. حیران نیا با اشاره به متغیرهای سطح بینالمللی افزود: نقش چین در توافق میان ایران و عربستان و مباحثی که در مورد انتقال قدرت از غرب به شرق گفته میشود، نگاه چین و آمریکا به منطقه خلیج فارس و خاورمیانه از جمله عواملی است که از سالها قبل شکل گرفته بود و بازیگران منطقهای بر اساس این نقشه جدید، در حال ایفای نقش خود هستند و آمریکا دیگر قدرت مطلق تاثیرگذار بر این پویاییها نیست. این تحلیلگر مسائل منطقه تاکید کرد: بازی آینده بازی است که نقش چین در آن پررنگ است همانگونه که پکن گارانتی توافق بین ایران و عربستان سعودی بوده است. با این حال و بهرغم نقش چین در دور زدن تحریمها برای ایران و نادیده گرفتن غرب، اما رابطه جمهوری اسلامی بدون احیای برجام عمق پیدا نخواهد کرد و ما در چارچوب سیاست نگاه به شرق ناچار هستیم برجام را به سرنوشت روشنی برسانیم و این مساله برای چینیها و هندیها برای بهرهگیری از متغیرهای اقتصادی، کریدورها و... بسیار مهم است و توافق هستهای میتواند این روند را تقویت کند.