ماهان شبکه ایرانیان

شخصیت دالی و مدلولی امام حسین(ع) بر اساس الگوی نشانه شناسی هامون

نشانه شناسی دانشی است که نشانه های یک نظام زبانی یا غیرزبانی را بررسی می کند و از قرن بیستم گسترش یافته و بر پایه دال، مدلول و دلالت استوار است (بیگ زاده و احمدی، ۱۴۰۰: ۸۴)

شخصیت دالی و مدلولی امام حسین(ع) بر اساس الگوی نشانه شناسی هامون

مقدمه

نشانه شناسی دانشی است که نشانه های یک نظام زبانی یا غیرزبانی را بررسی می کند و از قرن بیستم گسترش یافته و بر پایه دال، مدلول و دلالت استوار است (بیگ زاده و احمدی، 1400: 84). شالوده این دانش را فردیناند دوسوسور (1857- 1913)، زبان شناس سوئیسی و چارلز ساندرس پیرس (1839-1914) فیلسوف آمریکایی بنا نهادند (عیاشی، 1429: 33). پایه های دانش نشانه شناسی و کارکردهای شخصیت، میراث مهم رویکردهای اولیه ساخت گرایی و صورت گرایی بوده است؛ کاری که با پژوهش پراپ درباره قصه عامیانه آغاز شد و کاربرد روش نشانه شناسی را گسترش داد (استون و ساوانا، 1382: 50). سوسور نشانه را ترکیبی از دال و مدلول می دانست. سوسور دال را تصور آوایی و مدلول را تصور ذهنی در نظر می گرفت. وی معتقد است که دال و مدلول جدایی ناپذیرند. او نشانه را الزامی می داند؛ یعنی رابطه دال و مدلول رابطه لازم و ملزوم است (اسلم جوادی و نیک پی، 1387: 177-204). سوسور معتقد است نشانه ها در اصل به یکدیگر ارجاع می دهند و نشانه کلی است که از اتصال دال و مدلول است و به دلالت اشاره دارد (شاه علی، 1389: 51). به گفته وی هر نشانه، سویه ای محسوس و پنهان دارد، سویه محسوس را دال و سویه پنهان را مدلول می نامیم (احمدی، 1375: 33). به عبارت دیگر، زبان و کلمه اشاره، مدلولی را در ذهن بر می انگیزد و این مدلول ذهنی برای آن چیزی است که در جهان خارج عینیت دارد و این سیر دلالت نامیده می شود (الغذامی، 2006: 17). در این پژوهش صفات و شخصیت دالی و مدلولی امام حسین علیه السلام در پرتوی نشانه شناسی فیلیپ هامون مورد تحلیل قرار گرفته تا از این طریق لایه های معنوی نهفته در اخلاق و منش این امام بزرگوار متبلور شود.

پیشینه پژوهش

تاکنون پژوهشی شخصیت و صفات دالی و مدلولی امام حسین علیه السلام را در پرتوی فرآیند نشانه شناسی هامون مورد بررسی قرار نداده است. در مورد نشانه شناسی هامون می توان به موارد زیر اشاره کرد. بیگ زاده و احمدی (1400) در مقاله «نشانه شناسی شخصیت امام رضا علیه السلام در «هاچین و واچین» زهرا داوری بر پایه نظریه فیلیپ هامون» که در فصلنامه فرهنگ رضوی چاپ شده است، سیمای امام رضا علیه السلام در «هاچین و واچین » را بر اساس نظریه نشانه شناسی شخصیّت فیلیپ هامون مورد بررسی قرار داده است. طاهری نیا و حیدری (1393) در فصلنامه لسان مبین مقاله «ساختار نشانه ای شخصیت حضرت مریم در قرآن کریم » را منتشر کردند که ابعاد پنهانی شخصیت حضرت مریم(ع) را نمایان کرده است. عامری و دیگران (1395) در مقاله «نشانه شناسی ادبی شخصیت فرعون در قرآن کریم» چاپ شده در مجله پژوهش های ادبی – قرآنی، شخصیت فرعون در قرآن کریم را با رویکرد نشانه شناسی و از حیث دال (نام، جایگاه نحوی، ضمائر و بعد بلاغی) و مدلول (صفات، کنش گفتاری و کنش رفتاری) مورد مطالعه قرار داده اند. مقاله «بررسی فرآیند نشانه شناسی اجتماعی در آموزه های علوی با تکیه بر نهج البلاغه با تکیه بر هویّت و آداب معاشرت» نوشتۀ نظری و دیگران (1398) که در پژوهشنامه علوی چاپ شده، نشانه شناسی اجتماعی در کتاب مذکور را با تکیه بر دو مقوله هویّت و آداب معاشرت مورد بررسی قرار داده است.

با توجه به این که شخصیت امام حسین علیه السلام در پرتوی فرآیند نشانه شناسی، مورد بررسی قرار نگرفته، نگارش مقاله ای در این حوزه می تواند زوایایی از لایه های معنایی نهفته در شخصیت دالی و مدلولی امام حسین علیه السلام به مخاطبان ارائه کند.

نشانه شناسی

نشانه شناسی بررسی نحوه شکل گیری و تولید معنا بر مبنای نظام های نشانه ای است. نشانه شناس نشانه ها را نه در خلأ، بلکه در بستر متون و گفتمان های مختلف بررسی می کند (موحد مجد و دیگران، 1394: 37). نشانه شناسی، بررسی فرآیند تولید و بازتولید جریان معنا در تمام اشکال ارتباطات است (سجودی، 1390: 128). نشانه شناسی در بستر ساختارگرایی متولد شده است و ما را قادر می سازد که متون و فرهنگ فردی و جمعی را مجموعه ای از نشانه ها بدانیم که تحلیل آنها می تواند راهی برای درک ساختارهای معنایی فرهنگ باشد (سرافراز، 1390: 97). نشانه شناسی ریشه در آرای زبان شناس سوئیسی، فردیناند دوسوسور دارد. ادبیات عامه در واقع با نشانه شناسی ادبی شخصیت پیوندی دیرینه دارد و توانسته است به رمز و نشانه های این گونه ادبی دست یابد و آن را وسعت بخشد (بیگ زاده و احمدی، 1400: 84).

شخصیت یکی از عناصرکلیدی در شعر، داستان و نظایر آن است. گونه های شخصیت برای بشریت نقش بسزایی داشته و الگویی ارزشمند به شمار می روند. شخصیت مذهبی، از گونه های شخصیتی است که نقش مهمی در تربیت فردی و اجتماعی دارد (همان، 85). چهره شخصیتی و ویژگی زندگانی اهل بیت(ع) شایستگی رهبری جامعه و حق تعلیم و تربیت آنان است. امام حسین علیه السلام با توجه به برخورداری از معارف و کرامات همواره الگویی سازنده برای جامعه به شمار می رود. در این جستار صفات اخلاقی و شخصیت دال و مدلولی امام حسین علیه السلام در پرتوی نظریه نشانه شناسی هامون مورد بررسی قرار گرفته است.

رابطه بین دال و مدلول در نشانه شناسی

سوسور دو مفهوم مهم دال و مدلول را در نشانه شناسی مطرح می کند. تصور هیچ یک از این دو مفهوم بدون عنایت به دیگری ممکن نیست. دلالت رابطه ای ایجابی است که بین دال و مدلول برقرار است. سوسور (1378: 173) نشانه زبانی را متشکل از یک دال (دلالت، تصور صوتی) و یک مدلول (ارزش یا تصور مفهومی) می داند و رابطه میان این دو را که به نشانه هستی و انسجام می بخشد، دلالت می نامد. وی بر این باور است که رابطه بین دال و مدلول از نوع اختیاری است. اصل اختیاری بودن نشانه های زبانی را سوسور با توجه به وجود واژه های گوناگون که در زبان های مختلف بر یک مفهوم یکسان دلالت می کند، ارائه کرد (همان). بر اساس کتاب زبان شناسی عمومی سوسور، می توان چنین استنباط کرد که هر مدلولی می توانسته هر دالی باشد و هر دالی نیز می توانسته به هر مدلولی دلالت کند و از این رو، این رابطه اختیاری است (صفوی، 1380: 26).

نشانه شناسی شخصیت

نشانه بر معنای غایبی دلالت می کند که در متن حضور ندارد و یک چیز دیگر به وسیله آن معرفی می شود. هر چند گاهی هیچ ارتباط معنایی بین لفظ و معنا وجود ندارد؛ اما در هر جامعه بر اساس قراردادهای وضعی، هر لفظ نشان دهنده معنایی است (بیگ زاده و احمدی،1400: 87). از جمله ویژگی های بارز نشانه، صراحت نداشتن و غیر مستقیم بودن آن است؛ یعنی صورت کلام در نشانه مد نظر نیست، بلکه مفهومی فراواژگانی را باید کاوید و این امر از رازهای پیچیدگی دانش نشانه شناسی است (همان). اگر چه گاهی مدلول ها به طور مستقیم، دلالت واضحی بر دال نداشته باشند (طاهری نیا و حیدری، 1393: 47). مطالعات نشانه شناختی شخصیت نشان می دهد که هر شخصیتی، صورتی از یک شخصیت بشری یا غیر بشری با ویژگی های چند وجهی است و پژوهشگر در دنیای نشانه ها، تمام عناصر بیرونی و روانی شخصیت، نام، نوع پوشش، کارکرد، نسبت اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک را بررسی می کند؛ چنانکه شبکه ارتباطی بین شخصیت ها را نیز مطالعه می کند و از طریق نام و سن به نشانه شناسی شخصیت می پردازد (عامری و دیگران، 1395: 147). فیلیپ هامون، نشانه شناسی ادبی شخصیت را در سه سطح شخصیت به مثابه دال، شخصیت به مثابه مدلول و سطوح تحلیل شخصیت بررسی کرده است (همان). نشانه شناسی ادبی یافتن مناسبت میان تصویر (دال) و تصور (مدلول) است و هدفش در نهایت کشف مناسبتی است میان آنچه نویسنده ارائه و خواننده فهمیده یا تأویل کرده است (احمدی، 1375: 1/ 6). نشانه شناسی ادبی با بررسی مناسبت های مذکور و کشف ارتباط میان آ نها می کوشد تا به معنا و مفاهیمی ورای این مناسبت ها دست یابد، اگر چه نشانه های زبانی معنای قاموسی لفظ مد نظر است (طاهری نیا و حیدری، 1393: 48).

شخصیت امام حسین علیه السلام به عنوان دال

امام حسین علیه السلام با فداکاری و جان فشانی های خود تاریخ بشری را رقم زدند و درس آزادگی و عزت به انسان ها آموختند. در رفتار امام علیه السلام ، از ابتدا که از مدینه حرکت کرد تا وقتی که در کربلا به شهادت رسید، همان معنویّت، عزّت، سرافرازی و در عین حال عبودیّت و تسلیم مطلق در مقابل خدا محسوس است. امام حسین علیه السلام در جریان واقعه عاشورا نمود هایی از تعظیم شعائر الهی، عبادت، توکل، رضا و تسلیم را به منصه ظهور گذاشتند (نوروزی و بدیعیان، 1388: 94). علائلی (1996: 104) از اندیشمندان معاصر اهل سنت می گوید: «ما در تاریخ انسان به مردان بزرگی برخورد می کنیم که هر کدام در جبهه و جهتی عظمت و بزرگی خویش را جهانگیر ساخته اند، یکی در شجاعت، دیگری در زهد و آن دیگری در سخاوت و... اما شکوه و بزرگی امام حسین علیه السلام حجم بزرگی است که هر یک از ابعاد بی نهایتش مشخص کننده یک عظمت تاریخ است، گویا او جامع همه والایی ها و فرازمندی ها است».

نام شناسی شخصیت امام حسین علیه السلام

نام در نام شناسی شخصیت به مثابه دال از اهمیت بالایی برخوردار است. «نام شناسی علمی است که به بررسی، تحلیل و ریشه یابی در صورت صوری و معنایی نام ها می پردازد. این رشته، امروزه یکی از شاخه های فرعی زبان شناسی محسوب می شود. از زمان های قدیم، محققان و نویسندگان، علاقه مند به ریشه یابی نام ها و در پی ایجاد پیوند و رابطه میان اسم ها با مأخذ غیر اسمی بوده اند » (اسدی، 1389: 14). از طرفی دیگر«اسم خاص باعث می شود که شخصیت، بیرون از مشخصه های معنایی اش وجود داشته باشد؛ مشخصه هایی که مجموعه آنها، کل شخصیت را می سازد. خواننده به کمک اسم خاص به هستی شخصیت دست پیدا می کند. مشخصه های معنایی شخصیت، تنها سر آغاز راه اوست، جاده ای است که به معنا می رسد» (اخوت، 1371: 165). به قول همگان نام ایشان، «حسین بن علی » و فرزند دوم امام علی علیه السلام و فاطمه زهراسلام الله علیها و نوه حضرت محمدصلی الله علیه وآله است. ایشان در بین شیعیان اباعبدالله و سیدالشهداء علیه السلام نیز خوانده می شود. حسین اسم مصغر حسن است و در لغت به معنای نیکو و صاحب جمال است. اصل کلمه حسین از حسن است به معنای هر اثر بهجت آفرین و شادی بخش که مورد آرزو باشد (راغب اصفهانی، 1387: 400).

در روایات متعدد شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر اکرم(ص)، فرزندان ذکور علی(ع) و فاطمه(ع) را به نام های حسن و حسین و محسن نامگذاری کرد[1] (شیخ مفید، 1413: 2/27؛ ابن منظور، 1414: 4/393). روایات دیگر حاکی است که امام حسین علیه السلام در ابتدا به نام عمویش جعفرِ طیّار که در آن زمان هنوز در حبشه زندگی می کرد، جعفر نامیده شد اما حضرت محمد(ص) نام او را حسین نهاد. نیز در روایات آمده که نام حسن و حسین، نام هایی بهشتی بودند و پیش از اسلام بر کسی نهاده نشده است. حاج منوچهری (1384: 665) می گوید عنوان «حَسَنَیْن»، یعنی دو حسن، در کلام پیامبر اسلام مشهور است و همراهی این دو نام، بیش از شباهت لغوی، بیان کننده قرابت شخصیت صاحبان این دو نام است. کنیه امام حسین علیه السلام در تمام منابع اَبوعَبْدِالله آمده، اما نزد خواص، لقب ابوعلی را نیز داشته است. امام علیه السلام القاب بسیاری دارد که با القاب حسن یکی است. امام حسین علیه السلام القاب خاصی مانند زَکیّ، طَیِّب، وَفیّ، سَیِّد، مُبارَک، نافِع، اَلدَّلیلُ عَلی ذاتِ اللّه، رشید، و اَلتّابِعُ لِمَرضاةِاللّه داشته است. ابن طلحه مشهورترین لقب امام علیه السلام را زکیّ و مهم ترین آنان را سیِّدُ شَبابِ أهلِ الْجَنَّة می داند. در برخی متون ادبی و تاریخی قرن چهارم هجری و پس از آن، با وجود اینکه وی خلافتی نداشته است، از وی با لقب امیرالمؤمنین یاد می شود. در برخی احادیث منسوب به امامان شیعه (ع)، امام حسین علیه السلام با لقب شهید یا سَیِّدُالشُّهَداء یاد شده است (عمادی حائری، 1387: 27).

شخصیت امام حسین علیه السلام به عنوان مدلول

ویژگی های شخصیتی امام حسین علیه السلام نقش مهمی در زندگی افراد جامعه ایفا می کند. صفات و ویژگی های شخصیت امام حسین علیه السلام به مثابه یک مدلول مبین خصایلی چون فداکاری، بخشش، محبت، شفاعت، عزت نفس، تواضع، کرامت نفس، شرافت، دین داری و مانند اینها است. این ویژگی های شخصیتی زمینه را برای رشد و پرورش احساسات و عواطف نرم و نیز اثرپذیری تربیتی فراهم می کند. در این رهگذر برخی از خصوصیات و ویژگی های امام حسین علیه السلام نظیر دلاوری، فتوت، گذشت، فروتنی، تقوا، شکیبایی و چراغ هدایت بودن به عنوان مدلول و شیء ارزشی مورد توصیف قرار می گیرند.

1) دلاوری امام حسین علیه السلام و یارانش

شجاعت امام حسین علیه السلام به عنوان یک مدلول و شیء ارزشی بیانگر شخصیت والای این حضرت به هنگام نبرد با دشمن است. سلحشوری و شجاعت برای مقابله با دشمن و ترس از خطرات و اقدامات سخت و دشوار یکی از مهم ترین مکارم اخلاقی امام حسین علیه السلام و یاران شهیدش است. روح حماسی در عرصه های نبرد در ویژگی های فردی و تربیتی امام علیه السلام ریشه دارد. قیام کربلا از ابتدا تا انتها، متجلی شجاعت امام حسین علیه السلام بود. قاطعیت امام علیه السلام در مخالفت با یزید و ممانعت از بیعت با او و تصمیم حرکت به کوفه و عدم تزلزل روحیه از شنیدن اخبار کوفه و داشتن آمادگی کامل همگی نشان از شجاعت و شهامت امام علیه السلام و یارانش دارد (شهیدی، 1357: 3-196). زندگی امام حسین علیه السلام سرشار از صحنه های بروز شجاعت در جلوه های مختلف آن است. ادامه صلح امام حسن(ع) و مقاومت در برابر معاویه پس از به شهادت رساندن حجربن عدی و یارانش و برملا کردن ماهیت امویان در آن دوران سخت از نمونه های شجاعت و شهامت امام حسین علیه السلام است. در روز عاشورا پس از آنکه تمام یاران امام علیه السلام به شهادت رسیدند و کسی برای یاری رساندن به ایشان باقی نماند و آن همه مصیبت استوارترین انسان ها را می شکست و همه چیز در اطراف او موجب ضعف قلب و انکسار روح و تزلزل در اراده بود، اما این ها هیچ تأثیری در شجاعت و دلیری امام علیه السلام نداشت. بالاتر از همه این ها، شجاعتی است که امام حسین علیه السلام و اهل بیت(ع) او و یارانش در صحنه های مختلف عاشورا نشان دادند که خود کتابی مفصل می شود؛ مانند شهامتی که مسلم بن عقیل در کوفه هنگام نبرد از خود نشان داد یا شجاعت یاران امام علیه السلام در عرصه کربلا، آن چنان بود که فریاد همه را برآورد و یکی از سران سپاه کوفه خطاب به سربازان فریاد زد: ای بی خردان! می دانید با چه کسانی می جنگید؟ با شیران رمنده و خشمگین با گروهی که مرگ آفرین اند. هیچ کدامتان به هماوردی آنان به میدان نروید که کشته می شوید (ابومخنف، 1417: 224). ابن حجر هیتمی در کتاب شرح الهمزیه گفته است: «بیشتر کسانی که به جنگ با امام حسین علیه السلام پرداختند، کسانی بودند که به آن حضرت نامه نوشتند و با او بیعت کرده بودند، وقتی حسین دعوتشان را اجابت کرده و به سویشان آمد نزد دشمنش رفتند و سپاهی که ابن زیاد برای نبرد حسین فرستاده بود، بیست هزار تن بودند. حسین با آن جمعیت کم، با آن لشکر بسیار کارزار نمود و در آن موضع ایستادگی شگفت انگیزی نشان داد، و اگر میان او و میان آب حایل نشده بودند بر او غالب نمی‎گشتند، زیرا حسین شجاع بزرگی بود که در میدان نبرد مغلوب نمی‎شد» (شبراوی، 1423: 50-51). ابن ابی الحدید (1388: 15/ 274-275) از دیگر اندیشمندان اهل سنت می‎گوید: «کیست در شجاعت مانند حسین بن علی(ع) که در میدان کربلا گفتند: ما شجاع تر از او کسی را ندیدیم در حالی که انبوه مردم بر او حمله ور شده، و از برادران و اهل و یاران جدا شده باشد، مانند شیر رزمنده سواران را درهم می‎شکست و چه گمان می‎بری به مردی که راضی به پستی نشد، و دست در دست آنها نگذارد تا کشته شد».

عباس محمود عقّاد (1425: 144)، دانشمند و ادیب مصری نیز در وصفت شجاعت امام حسین علیه السلام می‎گوید: «وَشَجَاعَةُ الْحُسَینِ صِفَةٌ لَا تُسْتَغْرَبُ مِنْهُ لِأَنَّهَا الشیءُ منْ معْدِنِهِ؛ شجاعت حسین صفتی است که جای شگفتی ندارد؛ زیرا آن چیزی است که از معدن خود ظهور کرده است». شجاعت فضیلتی است که آن را از پدران و نیاکان به ارث برد و به فرزندانش آن را به ارث داد، تا اینکه می‎گوید: «وَلَیس فِی بَنِی الْإِنْسَانِ مَنْ هُوَ أَشْجَعُ قَلْباً ممَّنْ أَقدَمَ عَلَی مَا أَقْدَمَ عَلَیهِ الْحُسَینُ فِی یوْمِ کرْبَلَاءَ؛ در میان انسان ها کسی شجاعت تر از حسین نیست که بتواند کاری که او در کربلا انجام داد، انجام دهد».

2) فتوت و گذشت امام حسین(ع)

از ویژگی های برجسته و نمایان امامان فتوت، پهلوانی و گذشت آنها است. توجه ویژه پیامبرصلی الله علیه وآله، آغوش حضرت زهرا(ع)، پرورش علی بن ابی طالب(ع) و ویژگی های شخصیتی امام حسین علیه السلام از ایشان نمونه ای از یک شخصیت بزرگ، جوانمرد و با فضیلت ساخت. از ویژگی های بارز امام حسین علیه السلام که می توان از آن به عنوان یک ارزش و مدلول یاد کرد، جوانمردی و گذشت آن حضرت است. به عنوان مثال زمانی که ایشان از سرزمین اشراف عبور کرد به یاران خویش دستور داد تا آب زیادی با خود بردارند. در میانه مسیر حضرت و یارانش با سپاه حر بن یزید برخورد کردند، سربازان حر از شدت تشنگی فریادِ العطش سر می دادند که امام حسین علیه السلام به یاران خویش دستور داد تا سپاه دشمن و حتی اسب هایشان را سیرآب کنند. چنین منشی برخاسته از روح جوانمردی و گذشت حضرت است که ایشان را به عنوان یک مکتب والا و بلند مرتبه برای مردم و جامعه قرار داده است.

در توصیف فتوت و جوانمردی امام حسین علیه السلام آمده است: روزی مردی مسافر از شام به مدینه آمده بود که امام حسین علیه السلام را سوار بر مرکب دید و بر اثر کینه ای که از او در دل داشت آنچه توانست به حضرت نسبت داد. امام علیه السلام نزد او آمد و با روی خوش و خندان سلام کرد و به او فرمود: ای پیر مرد! به گمانم غریب هستی و گویا امری بر تو اشتباه شده، اگر از ما درخواست رضایت کنی از تو خشنود می شویم اگر چیزی بخواهی به تو می دهیم اگر راهنمایی بخواهی تو را راهنمایی می کنیم اگر گرسنه باشی تو را سیر می کنیم اگر عریان باشی تو را می پوشانیم و اگر حاجت داشته باشی، آن را ادا می نماییم. هنگامی که پیرمرد در برابر گستاخی اش آن همه گذشت و بزرگواری را از امام حسین علیه السلام دید، شرمنده شد و تحت تأثیر قرار گرفت، به طوری که گریه کرد و گفت: گواهی می دهم که تو خلیفه خدا در زمین هستی و خداوند آگاه تر است که مقام رسالت خود را در وجود چه کسی قرار دهد. تو و پدرت نزد من مبغوض ترین افراد بودید، ولی اکنون محبوب ترین افراد نزد من، تو می باشی (مجلسی، 1388: 43: 344).

3) فروتنی و تقوای امام حسین علیه السلام

یکی دیگر از خصلت های برتر و بارز امام حسین علیه السلام فروتنی و تقوا پیشگی ایشان بود. ابن اثیر (1415: 2/20) در کتاب أسد الغابة می نویسد «کان الحسین رضی الله عنه فاضلا کثیر الصوم و الصلوه و الحج و الصدقه و افعال الخیر جمیعها؛ امام حسین علیه السلام بسیار روزه می گرفت و نماز می گزارد و به حج می رفت و صدقه می داد و تمام کارهای پسندیده را انجام می داد ». شخصیت حسین بن علی(ع) آنچنان بلند و دور از دسترس و پر شکوه بود که وقتی با برادرش امام مجتبی(ع)، پیاده به کعبه می رفتند، همه بزرگان و شخصیت های اسلامی به احترامشان از مرکب پیاده شده، همراه آنان راه پیمودند (بلاذری، 1417: 152).

اگر عظمت الهی در دل آدمی رخنه کند، انسان به معرفتی می رسد که به صورت خداترسی و ترس ناپذیری از غیرخدا جلوه می کند، از این رو جز در برابر خدا سر تسلیم فرود نمی آید و در ناملایمات و ملایمات، در سختی ها و راحتی ها استوار و شکرگزار خواهد بود. در مکتب امام حسین علیه السلام بالاترین معرفت، دریافت عظمت حق و خداترسی است (درخشان، 1387: 4). چنان که امام حسین علیه السلام از پدرش روایت کرده است: «حسبک من العلم ان تخشی الله (حرانی، 370)؛ از دانش تو را همان بس که از عظمت خدا بترسی». تعظیم کردن در برابر غیرخدا و تن دادن به پستی ها به دلیل عدم درک عظمت الهی است و اگر آدمی بپذیرد که همه چیز از اوست و جز او هیچ قدرتی وجود ندارد، دیگر تسلیم امر باطلی نمی شود. امام حسین علیه السلام برترین نمونه این منطق است. چنان که وقتی حربن یزید ریاحی راه وی را به سوی کوفه سد کرد و از کشته شدن هشدار داد، شأن خود را این گونه بیان فرمود: «لیس شأنی شأن من یخاف الموت ما اهون الموت علی سبیل نیل العز و احیاء الحق؛ شأن من شأن کس نیست که از مرگ بهراسد. چقدر مرگ در راه رسیدن به عزت و احیای حق سبک و راحت است». مواضع امام حسین علیه السلام در قیام شکوهمندش گویای این حقیقت است (درخشان، 1387: 6). هنگامی که عبدالله بن جعفر پسر عموی حضرت، وی را از حرکت به سوی عراق نهی نمود و از ایشان خواست از این سفر منصرف شوند و امان نامه ای را برای ایشان ارسال کرد، امام علیه السلام در جواب نامه و امان نامه پسر عمو، چنین پاسخ می دهند: این گواه روشن و صادق بر منطق خداترسی و ترس ناپذیری از غیرخداست (همان). «اما بعد فانه لم یشاقق الله و رسوله من دعا الی الله وعمل صالحا و قال اننی من المسلمین و قد دعوت الی الامان و البر والصله، فخیر الامان، أمان الله؛ آن که به سوی خدای عزوجل دعوت نماید عمل صالح انجام دهد و گوید من از تسلیم شدگانم، با خدا و رسولش مخالفت نکرده است و اینکه به من وعده امان و نیکی و پاداش داده ای، پس بدان که بهترین امان، امان خداست و آن که در دنیا از خدا نمی ترسد هرگز در قیامت امان نیابد، از خداوند می خواهم ترسی از خود در دنیا عنایت فرماید که موجب امان ما در روز قیامت گردد» (طبری، 1363: 5/388).

بنابراین چون خداترسی در وجود آدمی جای گیرد، ترس از غیرخدا بی معنا می شود. خداترسی حریمی است که حافظ حرمت آدمی و موجب استقامت و شکست ناپذیری در انسان می شود. راه کمال به سوی حق، با خداترسی و ترس ناپذیری هموار می شود و امام حسین علیه السلام این راه را چنان تصویر نموده است که هرکس بتواند ببیند و هر عدالت خواه و آزاده ای آن را سیر کند (درخشان، 1387: 8). چنان که شوشتری (1362: 11 /423) در وصف سیره عملی امام حسین علیه السلام می نویسد: «دیده شد که امام حسین(ع)، خانه خدا را طواف می کرد. سپس به مقام ابراهیم رفت و نماز گزارد. پس گونه خود را بر مقام نهاد و شروع به گریه کرد و می فرمود: الها! بنده ناچیز تو، به در خانه ات پناه آورده. خدمتگزار کوچک تو، به در خانه ات پناه آورده. خواهان تو، به در خانه ات پناه آورده. نیازمند تو به در خانه ات پناه آورده. این فرازها را پیوسته، تکرار می فرمود. سپس برگشت و بین راه، به نیازمندانی گذر کرد که پاره نانی را می خوردند، به آنان سلام گفت. آنان حضرت را به خوراک خود دعوت نمودند».

4) بخشندگی و سخاوت امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام به عنوان الگوی بشر از تمام کمالات و ویژگی های انسانی برخوردار بود. یکی از والاترین خصلت ها و ویژگی های انسانی ایشان، سخاوت و بخشش بود. آن حضرت پیوسته از مردم حمایت می کرد و بر این باور بود که «مَنْ جادَ سادَ وَمَنْ بَخِلَ رَذِلَ وَان اجوَدَ النَّاسِ مَنْ اعْطی مَنْ لا یرجُو؛ کسی که بخشش نماید، بزرگی خواهد یافت و هرکس بخل بورزد، پست خواهد شد و یقینا بخشنده ترین مردم کسی است که به نیازمندی که امید یاری ندارد، بخشش کند» (ری شهری، 1391: 13/13-14).

امام حسین علیه السلام همیشه به یاری یتیمان و نیازمندان می شتافت و به زنان بی سرپرست رسیدگی می کرد. هر بار که پولی به دست امام علیه السلام می رسید، آن را در میان نیازمندان تقسیم می کرد. امام حسین علیه السلام در تاریکی شب، کیسه هایی پر از غذا و پول به منزل یتیمان و زنان بی سرپرست می برد، به گونه ای که حتی معاویه نیز به بخشنده بودن امام علیه السلام اعتراف می کرد. او زمانی که مقداری هدایا به برخی از بزرگان فرستاد گفت: حسین بخشش خود را از یتیمانی که پدرانشان را در جنگ صفین از دست داده اند آغاز کرد و اگر پولی اضافه می آورد با آن شتر سر می برید و به مردم اطعام می داد (شریف قرشی، 1385: 2/128). انس می گوید: «در محضر امام حسین علیه السلام بودم. یکی از کنیزان امام علیه السلام نزد او آمد و دسته گلی به ایشان هدیه کرد. امام علیه السلام به کنیز فرمود: در راه خدا آزاد هستی. من به امام علیه السلام گفتم: به خاطر یک دسته گل کم ارزش، آزادش کردید؟ امام علیه السلام فرمود: خداوند این چنین ما را ادب فرموده است که واذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا با حسن منها او ردّوها؛ هر گاه به شما تحیت گویند، بهتر از آن یا (دست کم) به همان گونه پاسخ بدهید. و بهتر از این دسته گل، آزادکردنش بود» (اربلی، 1382: 2/206).

5) شکیبایی امام حسین(ع)

کسی که از واقعه کربلا و عاشورا شناخت داشته باشد به ویژگی اخلاقی صبر و بردباری امام حسین علیه السلام معترف می شود. فجایای بزرگی که بر خاندان اهل بیت پیامبر اکرم(ص) در سال 61 هجری بر امام حسین علیه السلام وارد شد چیزی نبود که هر کسی بتوان تاب تحمل آن همه مصیبت را داشته باشد. آنگاه که حضرت بر زمین قتلگاه افتاده بود و لحظات آخر عمر شریف خویش را سپری می کرد، آخرین پرده از شکوه و عظمت صبر حسینی به نمایش در می آید، حضرت در آخرین لحظه زندگی خود به آستان دوست این چنین مناجات می کرد: «صبراً علی قضائک یا رب لا اله سواک یا غیاث المستغیثین» (دربندی، 1415: 423). در روز عاشورا پس از آنکه تیر بر گلوی علی اصغر(ع) اصابت کرد، امام علیه السلام گریست و دو دست خود را زیر گلوی فرزند شیرخوارش نهاد، سپس فرمود «ای نفس شکیبایی پیشه کن و آنچه را بر تو وارد می شود، به حساب خدا بگذار. خدایا! آنچه را در حال حاضر بر ما واقع می شود، می بینی، پس آن را پشتوانه ای برای روز قیامتمان قرار ده » (عزیزی، 1391: 81). سپس بر جنازه او نماز گذارد. امام علیه السلام به این امر واقف بودند که خواندن نماز بر روی جنازه طفل شیرخوار واجب نیست اما بر اساس آیه 45 سوره بقره بر آن بود از صبر و نماز یاری جوید تا طاقتِ تحمل مصیبت به این سنگینی را داشته باشد (عزیزی، 1385: 123).

امام حسین علیه السلام در صبر و شکیبایی الگو بود و در تمام مراحل به شکیبایی توصیه می کرد. او به هنگام آخرین وداع با خاندانش، آنان را به در پیش گرفتن صبر توصیه کرد و با اندرز حکیمانه، آنان را از بی تابی در مقابل دشمنان نهی فرمود و از دخترکوچکش خواست تا زمانی که پدر زنده است گریه نکند و قلب او را شعله ور نسازد. «آنگاه که با زخم های بی شمار و فرق شکافته و پیشانی شکسته و سینه در هم کوبیده و سوراخ شده از تیر سه شعبه بر ریگ های نینوا افتاده است و در همان حال تیرهای ظلم در گلویش فرو نشسته، زبان از شدت عطش و بسیاری حرکت، مجروح و جگر شعله ور و لب ها خشک است، قلب مبارکش از سویی با دیدن انبوه شهیدان بر خون تپیده اش سوخته و از دگر سو، با نظاره بر خاندان محاصره شده اش سخت در تب و تاب است و محاسن و سر و صورت به خون آغشته است. در همان شرایط از یک طرف فریاد دادخواهی خاندان را می شنود و از طرف دیگر صدای شادمانی و شماتت دشمنان را، چون چهره از خاک برمی دارد و دیده به این سو و آن سو می گشاید، پیکرهای به خون آغشته ای را می نگرد که در کنار هم چیده شده اند، ولی با همه این پیشامدهای سهمگین و مصایب بزرگ و طاقت فرسا چون کوهی ثابت و استوار بر موضع بر حق و قهرمانانه اش ایستاده است، نه آهی می کشد، نه دریغی می دارد و نه یک قطره اشک ضعف در برابر دشمن می ریزد، تنها زیر لب زمزمه دارد که: بار خدایا! من در برابر حکم تو شکیبایم! جز تو معبودی نیست، ای فریادرس دادخواهان» (همان).

6) امام حسین علیه السلام به عنوان چراغ هدایت و کشتی نجات

دیگر خصوصیت حضرت، چراغ هدایت بشر در تاریکی ها و کشتی نجات در طوفان بلاها و فتنه ها است؛ گونه ای که هرکس از نور این چراغ بهره ببرد هرگز در تاریکی و گمراهی نرود و کسی که بر این کشتی نجات بنشیند، در تلاطم فتنه ها و امواج خروشان ظلمت و نفاق غرق نمی شود و به سلامت به ساحل بهشت خداوند می رسد. در زیارت حضرتش می خوانیم «بضیاء نورک اهتدی الطالبون الیک و اشهد انک نورالله الذی لم یطفا و لایطفا ابدا و انک وجه الله الذی لم یهلک و لا یهلک ابدا؛ و با فروغ نور تو رهجویان تو هدایت می شوند وگواهی می دهم که تو آن نور خدایی هستی که از ازل روشن بوده و تا ابد هیچ کس آن را خاموش نتواند کرد و تو وجه باقی الهی هستی که آن وجه باقی از ازل تا ابد هرگز نابود و فانی نخواهد گشت» (طریحی، 1375: 1/237).

جلوه دیگری که خداوند برای امام حسین علیه السلام قرار داده است، کشتی نجات بودن ایشان است. در سخت ترین و بزرگ ترین امتحان یعنی ماجرای عاشورا، کسانی که سوار بر کشتی نجات امام حسین علیه السلام شدند، از طوفان بلایا در امان ماندند که این ماجرا تا آینده و رسیدن به دوران ظهور امام زمان(عج) ادامه دارد (برقعی، 1339: 33). در واقع می‎توان گفت مردم همچنان که نیازمند چراغ هدایتی امام حسین علیه السلام هستند، در این مسیر مردم باید مورد حمایت واقع شوند تا با اندک آشوبی از مسیر دور نشوند تا اینکه به ساحل آرامش و آن سرزمین ایده آل یعنی سرزمین ظهور برسند. خداوند برای اینکه ویژگی مصباح هدایتی و کشتی نجاتی امام علیه السلام را بیشتر متبلور سازد، مراحلی را در دنیا قرار داد تا نور امام حسین علیه السلام بیشتر بر عالم سرازیر شود تا کسانی که به دلیل انجام گناهان و خطاها به واسطه فریب شیاطین، که پرده هایی مقابل نور هدایت ایجاد کرده‎اند، بتوانند تحت تأثیر نور اباعبدالله(ع) همچنان که حجاب گناهان را می‎زدایند، از نور هدایتی امام علیه السلام بهره ببرند. در واقع وجه مصباح هدایتی امام حسین علیه السلام و کشتی نجاتی حضرت همیشه باید در کنار یکدیگر قرار داشته باشند، به این صورت که ابتدا توسط خداوند در کشتی نجات امام حسین علیه السلام قرار می‎گیرند سپس با چراغ هدایت امام علیه السلام مسیر هدایت به سوی صراط مستقیم را طی می کنند که در حدیث هم به زیبایی در کنار هم قرار داده شده‎اند (اسفندیاری، 1380: 419).

نتیجه

نشانه شناسی شخصیت و صفات امام حسین(ع)، نشانه هایی از نور، گشایش، مکارم اخلاقی، مسیر درست، آرامش دنیوی و اخروی را در برابر ما قرار داده و باعث می شود تا با شناخت هر چه بهتر شخصیت این امام بزرگوار، به خود شناسی و خدا شناسی دست یابیم؛ چرا که امامان(ع) یکی از راه های رسیدن به خداشناسی هستند. نشانه شناسی شخصیت امامان(ع)، علاوه بر آشنایی با حوزه های مربوط به علوم زبانی، بستر را برای برخورداری از علوم معرفتی و انسانی، پیش روی مخاطب باز می کند و از این طریق می توان با شاخه های مختلف علوم آشنا و از چشمه های آن سیراب شد. در این پژوهش با بررسی ابعاد مختلف شخصیت دالی و مدلولی امام حسین علیه السلام و خصوصیات اخلاقی ایشان می توان گفت خصلت های درونی و بیرونی امام علیه السلام به عنوان یک شیء ارزشی در میان مردم چه در گذشته و چه در حال روشن کننده مسیر درست و متجلی صفات نیک و پسندیده است. شخصیت دالی و مدلولی امام حسین علیه السلام به عنوان یک نشانه، باعث شناخت خصلت های خوب و بد یک جامعه در زمان زندگی آن حضرت در میان مردم و نیز در زمان حال به شمار می رود؛ چرا که به واسطه شناخت ویژگی های امام حسین علیه السلام می توان خوب را از بد و حق را از باطل جدا کرد و به ماهیت آن پی برد. صفات دالی و مدلولی امام حسین علیه السلام بیانگر مجموعه ای از عناصر فرهنگی، اجتماعی، کارکردی و پوششی مطلوب و تعریف شده در جامعه اسلامی است. به عنوان مثال برخورد متواضعانه و مهربانانه حضرت با مردم به ویژه یتیمان نشان دهنده عنصر فرهنگی و اجتماعی ایشان است. این دو عنصر مانند سایر عناصر، برخاسته از رفتار و منش دینی-مذهبی است که خداوند از ابتدا در ایشان نهاده بود. صفات اخلاقی امام حسین علیه السلام به عنوان یک الگوی برتر و والا، مبین شخصیت و سیمای متعالی این امام بزرگوار است. ویژگی و صفات پسندیده امام حسین علیه السلام از جهت دال یعنی نام شناسی، هم با نام امام علیه السلام و هم با شخصیت مدلولی حضرت یعنی شفاعت، کرامت، محبت، سخاوت و شخصیت رئوف ایشان هماهنگ و متناسب است.

منابع

احمدی، بابک (1375)، ساختار و تاویل متن، تهران، مرکز.

ابومخنف، لوط بن یحیی (1417ق)، وقعه الطف، قم، مؤسسه النشر الإسلامی.

ابن اثیر، عز الدین (1415ق)، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، قم، دار الکتب العلمیه.

ابن ابی الحدید (1388)، شرح نهج البلاغه، ترجمه غلامرضا لایقی، تهران، نشر نیستان.

اخوت، احمد (1371)، دستور زبان داستان، اصفهان، فردا.

استون، الین و جرج ساوانا (1382)، «نشانه شناسی شخصیت»، ترجمه داوود زینلو، مجله هنر، ش55، ص 48- 63.

اسدی، سعید و فربد فرهنگ (1389)، «نشانه شناسی شخصیت های نمایشی در نمایش نامه مرگ فروشنده»، هنرهای نمایشی و موسیقی، ش39، ص13 -23.

اسفندیاری، محمد (1380)، کتابشناسی تاریخی امام حسین علیه السلام به ضمیمه امام حسین علیه السلام در الذریعه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

اسلم جوادی، محمد و امیر نیک پی (1387)، «ایده و مفهوم ساختگرایی با بررسی آراء سوسور و لوی استروس تا دریا»، معرف فرهنگ اجتماعی، س 1، ش 3، ص117 -203.

اربلی، علی بن عیسی (1382)، کشف الغمه فی معرفه الائمه، تهران، انتشارات اسلامیه.

ابن منظور، محمد بن مکرم (1414ق)، لسان العرب، بیروت، دار صادر.

بلاذری، احمد بن یحیی (1417ق)، انساب الاشراف، بیروت، دار الفکر العربی.

بیگ زاده، خلیل و پریسا احمدی (1400)، «نشانه شناسی شخصیت امام رضا (ع) در «هاچین و واچین» زهرا داوری بر پایه نظریه فیلیپ هامون»، فصلنامه فرهنگ رضوی، س 9، ش33، ص83 -104.

برقعی، سید فخر الدین (1339)، «حسین مصباح الهدی و سفینه النجاه»، نشریه مجموعه حکمت، ش50، ص30- 37.

حاج منوچهری، فرامرز (1384)، تاریخ معصومان، امام حسین(ع)، تهران، بنیاد دائره المعارف بزرگ اسلامی.

حرانی، ابن شعبه (1388)، تحف العقول، ترجمه سید مهدی سازندگی، قم، نوید اسلام.

دربندی، فاضل (1415ق)، اکسیر العبادات فی اسرار الشهاده، بحرین، شرکه المصطفی للخدمات الثقافیه.

درخشان، بهرام (1387)، اصول ماندگاری و جاودانگی اندیشه امام حسین علیه السلام در قلوب و تاریخ اندیشه ها، قم، موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان.

راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1387)، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ترجمه و تحقیق همراه با تفسیر لغوی و ادبی قرآن از غلامرضا خسروی حسینی، تهران، المکتبة المرتضویة لإحیا آثار الجعفریة.

ری شهری، محمد (1391)، «دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ (فارسی -عربی)»، ترجمه عبدالهادی مسعودی و سید محمود طباطبائی نژاد، قم، موسسه فرهنگی دار الحدیث.

سجودی، فرزان (1390)، نشانه شناسی: نظریه و عمل، تهران، نشر علم.

سرافراز، حسن (1390)، «استوارت هال و مهار بحران، خوانشی بر کتاب مهار بحران»، نامه فرهنگ و ارتباطات، ش1، ص141-160.

سوسور، فردیناند (1378)، «دو دوره زبان شناسی عمومی»، ترجمه کورش صفوی، تهران، نشر هرمس.

شاه علی، احمدرضا (1389)، «نشانه شناسی جریان فکری- سیاسی اصول گرایی با تأکید بر واژه مردم»، مجله رهیافت انقلاب اسلامی، س4، ش 12، ص49 -66.

شهیدی، سید جعفر (1357)، قیام امام حسین(ع)

پی نوشت:

[1] مشابه نام های فرزندان حضرت هارون(ع) که شَبَّر و شَبیر و مُشبّر است.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان