سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز شنبه 19 اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که تذکر مهم رهبر انقلاب خطاب به منتخبان جدید مجلس شورای اسلامی و فعالان سیاسی، روزهای سخت سیل زدگان سیستان و بلوچستان و سفر رئیس جمهور به خوزستان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
محمد خاتمی در جدیدترین اظهارات خود ضمن تلاش برای توجیه رای ندادن خود در انتخابات مجلس شورای اسلامی بخشی از راهبردهای ترسیمی اصلاح طلبان ساختاری برای اجتماعی سازی و معنادهی را آشکار ساخت، این تغییر رفتار مورد توجه روزنامههای اصلاحطلب قرار دارد.
روزنامه اصلاحطلب هممهین بر این باور است دلیل اصلی رای ندان خاتمی را باید در ناامیدی وی از خویشتن ارزیابی کرد، این روزنامه که ارگان اصلاحطلبان گذاری و مشارکتجو محسوب میشود، درباره آخرین تحرکات غیر سیاسی لیدر اصلاحات نوشته است:
این روزنامه در یاددداشتی با طرح این پرسش ها که آیا خاتمی همچون تاجزاده، ادامه همراهی با صندوق را همسویی با ظلم میداند؟ آیا خاتمی همچون سران جبهه اصلاحات، مسئله را به فقدان نامزدهای انتخاباتی یا کاهش تاثیر مجلس و نهادهای انتخابی فرومیکاهد؟ آیا خاتمی همچون بخش بزرگی از رایدهندگان یک دهه پیش، از تکرارها و ناکامیها و پای صندوق رفتنها، خسته شده است؟، تاکید می کند، احتمالاً، همه این موارد در کنش 11 اسفند خاتمی مؤثر بوده است. اما به نظر میرسد آنچه عامل اصلی غیبت خاتمی در این دوره بود؛ نه ناامیدی از روزنهگشایی در «صخره» پیش روی اصلاحات، بلکه نوعی ناامیدی از خویشتن است.
به باور این روزنامه، خاتمی حال در آینه، خاتمی 1402 را میبیند که چه تکرار کند و چه تکرار نکند، چه پای صندوق برود و چه پای صندوق نرود، چه از لیستی حمایت بکند یا نکند؛ تاثیری در روند مناسبات نخواهد داشت. او ازیکسو، ساختار سیاسی و جریان حاکم را میبیند که نهفقط با او که با محافظهکارانی چون ناطقنوری، حسن روحانی و علی لاریجانی هم سر آشتی ندارد و به بیان خاتمی، در مسیر «خودبراندازی» و به بیان لاریجانی، در تداوم «خالصسازی» گام برمیدارد. او از سوی دیگر، جامعهای با اکثریت ناراضی، منفعل، خشمگین و خسته از کنش را میبیند که دیگر حتی صدای او را نمیشنود؛ چه رسد که با تکجملههای تکراریاش، به میدان آید و صحنهآراییها را بر هم بریزد.
روزنامه هم میهن با تاکید بر اینکه خاتمی، خود را در صفحه شطرنج سیاست همچون شاهی مات مییابد؛ ناتوان از هرگونه حرکت و کنش، می نویسد، با این تفاوت که او، نهفقط با مهرههای رقیب (جریان حاکم و ساخت قدرت) که با مهرههای خود (بدنه اجتماعی و ناراضیان) نیز محاصره شده است. خاتمی 1402، برای نخستینبار صندوق را و بازی را و صفحه شطرنج را رها کرد و در خانه نشست. گویی، تنها این کار را میتوانست؛ اینکه خود را رها کند، رها از دو لبهی انسداد قدرت و انفعال ملت!
روزنامه آرمانملی سعی دارد خاتمی را در جبهه اصلاحات حفظ کرده و رای ندادن او را پیامی برای انتخابات سال 1404 بخواند، این روزنامه مینویسد:
خاتمی بر عهد خود عمل میکند اما عنصر زمان مواد و استلزامات مادی و معنوی این حرکت تشخیص مکان و جامعه هدف، زبان و ادبیات جدید را میطلبد که او و همفکرانش را بتواند در این مسیر با وجود فشارهای داخلی، منطقهای و بینالمللی در لایههای گوناگون به عنوان افراد موثر قرار دهد. اگر او این عناصر چهارگانه؛ زمان، مواد، مکان و ادبیات موضوع را نداشته باشد و مهمتر از این بعد از این اقدام دامنه تحرکات خود را افزایش ندهد؛ دیگر نمیتواند خاتمی اثرگذار بر عرصه تاریخ فعلی و ماندگار در چارچوب منزلت بیشتری که میتواند برای خود مهیا کند، بماند.
با وجود آنکه رسانههای اصلاحطلب در حال رتوش تحریم از سوی خاتمی هستند اما در واقعیت وی می کوشد تا ضمن مشروعیت بخشی از رای ندادن خود آن را به نام مردم و برای مردم تعریف کرده و به نوعی از مساله تحریم و عدم مشارکت قبح زدایی کند.
خاتمی در راستای توجیه راهبرد تحریم انتخابات از سوی اصلاح طلبان تلاش دارد تا از القای جامعه ناراضی ای سخن به میان بیاورد که اکثریت داشته و درگیر بحران های فزاینده می باشند، واضح روشن و مبرهن است که خاتمی می کوشد تا خود را به عنوان اپوزیسیون تعریف کرده و نظام حکمرانی موجود را به عنوان دگرخود تعریف کند.
مروری بر رسانههای اصلاحطلب نشان میدهد که اصلاح طلبان مشارکتجو با بیان اینکه اصلاح طلبان تحریمی با همین تخمین های غلط خاتمی را به سوی عدم مشارکت سوق دادند، تصریح می کنند اصلاح طلبان ساختاری و تحریمی در شرایط کنونی بدون اینکه اشاره ای به تخمین اشتباه خود نمایند می کوشند همین میزان مشارکت قابل قبول 41 درصدی را یک شکست جلوه دهند تا هم به نظام فشار بیاورند و هم مانع از شکل گیری حمایت ها از اصلاح طلبان مشارکت جو شوند!