پیشکسوت فوتبال ایران با بیان اینکه هر نسلی طلایی تلقی میشود باید حداقل یک جام معتبر کسب کند، گفت: همیشه حامی مربیان ایرانی بوده و اکنون نیز از امیر قلعهنویی حمایت میکنم، اما او نباید نسبت به انتقادات موضع بگیرد.
به گزارش ایرنا، سال 1402 برای تیمهای ملی فوتبال ایران سال شلوغی بود. سالی که میتوانست اتفاقات خوبی را برای فوتبال ایران رقم بزند اما با برخی ناکامیها همراه بود. از همین رو با ابراهیم قاسمپور پیشکسوت فوتبال ایران به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه آن را خواهیم خواهند.
فوتبال ایران را در سال 1402 چطور دیدید؟
باید بگویم سال گذشته برای فوتبال ایران خوب نبود و پیشرفتی نداشتیم. تیمهای پایه ما به جز تیم نوجوانان، توفیقی نداشتند. تیم امید بعد از ناکامی در مسیر صعود به المپیک در بازیهای آسیایی نیز نتایج خوبی نگرفت و حذف شد. تیم ملی ایران نیز که در نزدیکترین حالت خود برای قهرمانی قرار داشت، متاسفانه به این مهم نرسید. در این سال پدیده خاصی به فوتبال ما معرفی نشد تا بگوییم فوتبال ایران در سال 1402 خروجی یا ثمره داشته است.
تیم نوجوانان نتیجه خوبی در جام ملتها و جام جهانی گرفت، نظر شما چیست؟
میتوان گفت اتفاق مثبت در فوتبال ایران در سال 1402 عملکرد تیم نوجوانان بود. اگر این تیم موفق شد و صعود کرد، دلیلش زحمات حسین عبدی و کادرفنی این تیم بود و این موفقیت را نباید به نام فدراسیون فوتبال زد. البته معتقدم این تیم میتوانست نتایج بهتری بگیرد. آنها با توجه به وضعیت موجود در مدیریت فوتبال ایران، بیبرنامگیها و نبود زیر ساخت، کار بزرگی کردند که جایی تقدیر دارد.
به نظر شما این تیم را باید چگونه حفظ کرد؟
باید برای آنها برنامهریزی کرد. ابتدا باید با آنها قرارداد بلند مدت بست تا خیالشان آسوده شود. بعد باید امکانات را فراهم و برنامهریزی کرد تا آنها رده به رده، بالا بیایند. البته به دلیل مشکلاتی که وجود دارد، بهنظرم این صحبتها فقط در حد حرف باقی خواهد ماند.
انتقاد شما به چه افرادی است؟
نیاز نیست اسم کسی را بیاورم، همه میدانیم آنها چه کسانی هستند. این آقایان چه خروجی داشتهند که سالهاست در فوتبال ایران هستند. در این مدت چه کارنامهای داشتند؟ خروجی آنها بعد از این همه سال چه بوده است؟. متاسفانه اگر اشتباهی رخ میدهد نیز شهامت عذرخواهی ندارند و هنوز هستند.
نظرتان در خصوص عملکرد تیم ملی با حضور امیر قلعهنویی چیست؟
همان زمانی که در کمیته فنی بودم، گفتم باید به مربی ایرانی فرصت و میدان بدهیم. باید زمان و امکانات به آنها بدهیم بعد اگر نتیجه نگرفتند بگویم مربی ایرانی به کار نمیآید. بارها این موضوع را مطرح کردم. اگر ما انتقادی داریم، فنی است نه اینکه ایشان نباشند. چندین بار پیش از شروع جام ملتها انتقاداتی را نسبت به عملکرد فنی تیم ملی به خصوص در بازی با ازبکستان داشتم اما از حرفهای ما سوبرداشت شد، در آخر هم دیدیم همان شد که گفتیم. از قلعهنویی حمایت میکنیم، اما میگویم نسبت به انتقادات موضع نگیرید ما دشمن کسی نیستیم. او باید روی کادرفنی خود تجدید نظر کنند و افراد بهتر و لایقتری را کنار خود بیاورد هرچند میدانم این حرفها باز هم به مزاج برخی ها خوش نمیآید.
از تیم امید و انتخاب رضا عنایتی به عنوان سرمربی آن بگوید که با موفقیتی همراه نشد.
زمانی که تیم امید نتوانست به المپیک صعود کند ما جلسهای با عنایتی در خصوص این موضوع داشتیم به نظرم مسائل و توضیحاتی که ارائه داد قانع کننده بود. عدم حمایت فدراسیون از تیم امید، عدم برگزاری بازیهای دوستانه مناسب و زمان کمی که او داشت؛ دلایلی بود که عنایتی مطرح کرد. آقایان الان نیز خواب هستند و کسی به فکر تیم امید نیست. زمانی که رویدادی شروع میشود یادشان میافتد تیم امیدی هم وجود دارد و آنجا با سفارش و تصمیمی عجولانه یک نفر را انتخاب میکنند. مربیان خوب و به روزی داریم که میشود آنها را انتخاب کرد و از آنها حمایت کرد تا نتیجه بگیریم. متاسفانه گوش شنوایی وجود ندارد و همیشه یک نفر است که در خصوص فوتبال ایران تصمیم میگیرد و آن نیز رئیس فدراسیون فوتبال است.
پس کمیته فنی برای چیست؟
به قول علی پروین، کمیته فنی یعنی کشک. زمانی که ایشان نبودند وقتی در خصوص اسکوچیچ صحبت شد، اعضای هیات رئیسه مخالف حضور کارلوس کیروش بودند و با قاطعیت اسکوچیچ ابقا شد. وقتی مهدی تاج رئیس فدراسیون شد، اعضای هیات رئیسه دیگر حمایتی از اسکوچیچ کردند و تاج یک تنه کیروش را سرمربی تیم ملی کرد و آخر دیدیم تیم ملی در جام جهانی چه نتایج بدی گرفت.
از تیم ملی خاطرانگیز 1978 بگوید که به تمامی افتخارات ممکن رسیدید.
آن زمان فوتبال ایران اینگونه نبود که هر کس که از راه برسد وارد آن شود و برای خودش رزومه دست و پا کند. چندین بازیکن آن زمان در همه ردهها کنار هم بودیم. از آموزشگاهها گرفته تا تیمهای رده پایه و در نهایت تیم ملی. باور کنید در آن زمان ما راحت در هر رده 2 تا 3 تیم خوب داشتیم. استعدادیابی به این گونه نبود. اکنون باید استعدادها را از پای فضای مجازی ، کامپیوتر و گوشیهای همراه به پیدا کرد. ما آن زمان با حضور حشمت مهاجرانی تیم خوبی را در اختیار داشتیم. تیم ملی بدون شکست قهرمان آسیا شد به جام جهانی رفت و در المپیک درخشید. الان میگویند زمان شما تیم سختی نبود. عراق و کویت در آن زمان قدرتهای غرب آسیا بودند. میانمار در جنوب آسیا و کره شمالی و کره جنوبی در شرق آسیا قدرت بودند و استرالیا نیز از اقیانوسیه وجود داشت و تنها یک تیم از قاره آسیا و اقیانوسیه به جام جهانی میرفت و حقیقتا صعود کار سختی بود. اکنون به لطف فیفا برای مسائل مالی سهمیه تیمها افزایش یافته است و دیگر بازیها جذابیتی ندارند.
بهترین نسل فوتبال ایران کدام است؟
من از نسل خودمان تعریف نمیکنم. بریم ببینیم آمار و ارقام چه میگوید و کارشناسان چه نظری در این خصوص میدهند. بهترین نسل حداقل باید یک جام قهرمانی برای فوتبال ایران کسب کرده باشد. این نسل بعد از 10 سال بازی با این همه امکانات چه افتخاری آورده است؟ زمان ما این شرایط نبود. سایت و اینترنت و فاضی مجازی وجود نداشت تا ما سرچ کنیم ببینم بازیکنان اسکاتلند و هلند چه کسانی هستند. ما اصلا بازیکنان این تیمها را نمیشناختیم یا اگر شناخت داشتیم نمیدانستیم چه توانی دارند یا سبک بازی آنها چطور است. اگر بازیکنان آن زمان امکانات حالا را در اختیار داشتند، بالای 100 بازیکن ایرانی در تیمهای بزرگ دنیا لژیونر میشدند. نمیخواهم توانایی کسی را زیر سوال ببرم اما میگویم بازیکنان بزرگتری داشتیم. اکنون شما کجا میتوانید حسن روشن را پیدا کنید؟ مثل مجید نامجو مطلق، حمید درخشان، خداداد عزیزی، ناصر حجازی و احمدرضا عابدزاده از کجا میتوانید بیاورید؟