ماهان شبکه ایرانیان

مروری بر ایستگاه ها و مواقف قیامت

زیست شناسان مَرگ را به پایان زندگی موجودات زنده تعریف کرده و در علم پزشکی توقف همیشگی علائم حیاتی یک موجود زنده را مرگ گویند و طبق تعریف ادیان ابراهیمی مرگ به معنای خارج شدن روح از بدن و جسم مادی می باشدو از دید قرآن مرگ یعنی انتقال از این دنیای فانی به جهانی دیگر نه فنا ونابودی

زیست شناسان مَرگ را به پایان زندگی موجودات زنده تعریف کرده و در علم پزشکی توقف همیشگی علائم حیاتی یک موجود زنده را مرگ گویند و طبق تعریف ادیان ابراهیمی مرگ به معنای خارج شدن روح از بدن و جسم مادی می باشدو از دید قرآن مرگ یعنی انتقال از این دنیای فانی به جهانی دیگر نه فنا ونابودی.
مروری بر ایستگاه ها و مواقف قیامت

زیست شناسان مَرگ را به پایان زندگی موجودات زنده تعریف کرده و در علم پزشکی توقف همیشگی علائم حیاتی یک موجود زنده را مرگ گویند و طبق تعریف ادیان ابراهیمی مرگ به معنای خارج شدن روح از بدن و جسم مادی می باشدو از دید قرآن مرگ یعنی انتقال از این دنیای فانی به جهانی دیگر نه فنا ونابودی.
مرگ از دید قرآن:
خداوند در قرآن مجید مرگ را با تعابیر مختلفی یاد کرده است:
1. گرفتن روح: «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا » خداست که (حقیقتا) ارواح مردم را در هنگام مرگشان به طور کامل می گیرد. (زمر/ 42)
2. محشور شدن: «وَلَئِن مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لإِلَى الله تُحْشَرُونَ» و اگر بمیرید یا کشته شوید، به سوی خدا محشور می شوید. (آل عمران/ 158)
3. چشیدن: «کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ» همه کس مرگ را می چشد. (آل عمران / 185)
4. حرکت به سوی خدا: «إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ» در آن روز (روز مرگ) سوق و حرکت به سوى پروردگار توست. (القیامة/30)
پس همانگونه که گفته شد در اصل مردن اتفاق نظر وجود دارد ولی اختلافات درباره سرنوشت انسانها پس از مرگ می باشد مثلا در تورات به صراحت از معاد سخن نگفته ولی دانشمندان یهود برای اثبات معاد در تورات به مواردی استناد میکنند که هرگز صراحتی در این خصوص ندارد.(سیری در ادیان زنده جهان، ص 158) اما آیات زیادی از قرآن به معاد و حوادث پیرامون آن پرداخته است که اعتقاد به اینها تاثیر بسیار مهم در اعمال و رفتار انسانها دارد.
یکی از مباحثی که زیاد از آن سوال میشود درباره حوادث پس از مرگ و مواقف روز قیامت می باشد که در بعضی از آیات و روایات از مواقف قیامت به «قنطره» و «عقبه» تعبیر شده است.
معنی موقف :
کلمه ى «موقف» به معنى محل توقف و ایستگاه می باشد و خداوند در قرآن فرموده است که در روز قیامت افراد در محلی در پیشگاه الهی خواهند ایستاد و بازخواست می شوند.
وَ لَوْ تَری إِذْ وُقِفُوا عَلی رَبِّهِمْ ... اگر آنها را به هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان ایستاده اند، ببینی!! (انعام / 30)
معنی عقبه :
در روایتی از امام صادق علیه السلام در تفسیر قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ می فرمایند: قَنْطَرَةٌ عَلَى الصِّرَاطِ لَا یَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَة. (بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج 8 ؛ ص66) امام علیه السلام در این روایت می فرمایند قنطره پلی است بر صراط که کسی می تواند از آن عبور کند که ظلمی در حق دیگری نکرده باشد و کسی از او شکایت و نارضایتی نداشته باشد
واژه ى «عقبه» به معناى «گردنه» است همانگونه که امام علی علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام می فرمایند: بدان که پیشاپیش تو گردنه اى دشوار است. وَاعْلَمْ أَنَّ أَمَامَکَ عَقَبَةً کَوُوداً (نهج البلاغه: نامه 31)
یا اینکه رسول خدا صلی الله و علیه و آله در روایتی می فرمایند: در بالای پل صراط یک گردنه ای سخت و صعب العبور است که طول آن سه هزار سال است: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: فِی قَوْلِهِ تَعَالَى فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ إِنَّ فَوْقَ الصِّرَاطِ عَقَبَةً کَئُوداً طُولُهَا ثَلَاثَةُ آلَافِ .... (بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج 8 ؛ ص66)
معنی قنطره :
کلمه ى «قنطره» به معنى «پل» در روایتی از امام صادق علیه السلام در تفسیر قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ می فرمایند: قَنْطَرَةٌ عَلَى الصِّرَاطِ لَا یَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَة. (بحار الأنوار (ط - بیروت)؛ ج 8 ؛ ص66) امام علیه السلام در این روایت می فرمایند قنطره پلی است بر صراط که کسی می تواند از آن عبور کند که ظلمی در حق دیگری نکرده باشد و کسی از او شکایت و نارضایتی نداشته باشد.
هدف از وجود مواقف:
همانگونه که می دانیم خداوند حکیم است و هیچ یک از کارهای او بدون علت و دلیل نمی باشد و آیات فراوانی در قرآن بر این دلالت دارند که هیچ کار قبیحی از جانب خدا سر نمی زند و او هر چه می کند و هر چه می آفریند، حَسَن و نیکوست. دامنه این آیات بسیار گسترده است که با تدبر در آیات و روایات هدف خداوند از برپایی دادگاه الهی و منتظر نگه داشتن انسان ها در ایستگاه های قیامت و گذر از جاده های دشوار و سخت چند چیز است:
الف) رسیدگی به اعمال مکلفان:
یکی از صفات خداوند عدل است یعنی خداوند پاداش و عقاب هر انسانی را مطابق اعمال او در این دنیا می دهد پس خداوند در قیامت همه را به صف کرده تا به اعمال آنها رسیدگی کند همانگونه که در قرآن می فرمایند: «إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ» آرى محققا به سوى ما مى آیند و حسابشان به عهده ما است. (غاشیه / 25و26)
خداوند در جایی دیگر جزاء و پاداش را مشروط بر بررسی اعمال می داند «وَلِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ» تا هر کسی بدانچه بدست آورده جزاء داده شود و آنها ستم کرده نمی شوند.(جاثیه/ 22)
ب) آگاه سازی انسان ها به اعمال خود و مشاهده عدل الهی:
خداوند در روز قیامت می فرمایند: «اقْرَأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً» نامه عمل خود را بخوان، امروز کافی است که خود به حساب خویش برسی. (اسراء/ 17)
هدف خداوند از رسیدگی اعمال افراد آگاهی خودش از مقدار عمل خوب و بد انسانها نیست چون خداوند بر همه چیز آگاه می باشد بلکه هدف از برپایی دادگاه الهی آگاه سازی افراد بر اعمال خود و واقف شدن به عدل یا رحمت الهی است.
و در همین رابطه حضرت علی علیه السلام در حکمت 7 نهج البلاغه می فرمایند: «أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِى عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِى آجَالِهِمْ» روز قیامت اعمال بندگان در برابر دیدگان آنان نمایان می گردد.
ج) عبث نبودن خلقت:
هدف خداوند از رسیدگی اعمال افراد آگاهی خودش از مقدار عمل خوب و بد انسانها نیست چون خداوند بر همه چیز آگاه می باشد بلکه هدف از برپایی دادگاه الهی آگاه سازی افراد بر اعمال خود و واقف شدن به عدل یا رحمت الهی است
خدا می گوید کار من مثل کار بچه نیست که اثرش فقط سرگرمی خودش است، و هیچ هدفی نداشته باشد همانگونه که در سوره انبیاء آیات 16 و 17 می فرماید: «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ *لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لَهْوًا لَّاتَّخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن کُنَّا فَاعِلِینَ» پس اگر قیامت و روز بازخواست و جزا نباشد معنایش این است که این خلقت لغو است.
با توجه به آیات 21 و 22 سوره جاثیه، کسانی که فکر می کنند که خوب و بد، ایمان و عمل صالح با بی ایمانی و بدکرداری نتیجه اش مساوی است، تفکر آنها باطل است چون معنایش این است که خلقت آسمان و زمین بر حق نباشد ، در صورتی که خدا همه چیز را به حق آفریده است و برای خلقت آنها غایت ذکر می کند و همچنین می گوید: فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ *وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (الزلزلة /7و8 ) یعنی هر نفسی به آنچه که کسب کرده است می رسد.
قرآن توجیه خلقت عالم را وجود قیامت و توجیه خلقت انسان را حشر انسان بیان می کند پس اگر قیامت، حشر و مواقف نباشد تا به اعمال انسانها رسیدگی شود و افراد نتیجه اعمال خود را مشاهده کنند خلقت آسمان و زمین عبث خواهد بود.
د) بخشش گناهان:
یکى از مزایایى که خداى متعال به مومنان، اختصاص داده این است که اگر شخص مومن، ایمان خودش را تا هنگام مرگ حفظ کند و مرتکب گناهانى نشود که سلب توفیق و سوء عاقبت و سرانجام شک و تردید یا انکار و جحود را به بار مى آورد، و در یک جمله «اگر با ایمان از دنیا برود» به عذاب ابدى، مبتلا نخواهد شد، گناهان کوچکش به واسطه اجتناب از کبائر، بخشوده مى شود و گناهان بزرگش به وسیله توبه کامل و مقبول، آمرزیده مى گردد، و اگر موفق به چنین توبه اى نشد تحمّل گرفتاریها و مصائب دنیا بار گناهانش را سبک مى کند و سختی هاى برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصى هایش را مى زداید و اگر باز هم از آلودگیهاى گناهان پاک نشد به وسیله شفاعت که تجلّى بزرگترین و فراگیرترین رحمت الهى در اولیاء خدا به ویژه رسول اکرم و اهل بیت کرامش (علیهم الصّلوة و السّلام) مى باشد از عذاب دوزخ نجات خواهد یافت. (آموزش عقاید، آیة الله مصباح یزدی، ص 481)
نتیجه:
اینکه هر انسانی خواهد مرد و بعد از دفن و خاکسپاری او به دنیای دیگر وارد می شود و برای رسیدن به بهشت باید از مراحلی بگذرد که به آنها مواقف گفته میشود و چون هیچ یک از افعال خداوند حکیم بدون دلیلی نمی باشد برای خلق و قرار دادن این مواقف در قیامت هم اهدافی وجود دارد که میتوان به رسیدگی به اعمال مکلفان، آگاه سازی انسان ها به اعمال خود و مشاهده عدل الهی، عبث نبودن خلقت و بخشش گناهان اشاره کرد.

سیدعبدالحمید طباطبایی



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان