تولید فلزات گرانبها، تولید اوره و آهن و فولاد سهصنعتی هستند که در هفته گذشته با وجود جو منفی حاکم بر آنها، همچنان از شاخصهای اصلی بازار جلوتر هستند. شاخص کل از ابتدای سال نیز عملکرد بهتری نسبت به شاخص هموزن داشته، به طوری که بازدهی نماگر اصلی بازار، منفی 1.39درصد و بازدهی شاخص هموزن، منفی 3.84درصد بوده است. همچنان، شاخص مواد شیمیایی، تولید فلزات گرانبها و آهن و فولاد، عملکرد بهتری نسبت به شاخص کل داشتند و از اول سال بازدهی منفی را ثبت نکردند. این درحالی است که بازدهی کانی فلزی، اوره و سیمان از شاخص کل کمتر بوده است. به نظر میرسد همچنان بازار به صنایع دلاری نگاه ویژهای دارد؛ چرا که امیدها به افزایش نرخ دلار نیما، سبب شده است تا مقاومت دلاریها به ریزش افزایش یابد.
صنایع در هفتهای که گذشت
صنایع بورسی، در هفته گذشته، حال و روز خوبی نداشتند، به طوری که شاخص کل بورس، با افت 2.46درصدی و شاخص هموزن به عنوان نماگر ثانویه بازار، کاهش 3.24درصدی را تجربه کرد. در میان صنایع برتر، هتل و رستوران با بازدهی 11.5درصدی موفق شد بازدهی قابل توجهی را نسبت به شاخصهای اصلی ثبت کند. همچنین، صنعت حفاری با بازدهی 3.25درصدی در جایگاه دوم، انبوهسازی با بازدهی 2.95درصدی در جایگاه سوم و سختافزار و تجهیزات و نساجی در جایگاههای چهارم و پنجم جزو بهترین صنایع بورسی در هفته گذشته بودند که بازدهی مثبت را ثبت کردند. علاوه بر این، لیزینگ، تامین سرمایه، کانی فلزی، تولید فلزات غیرآهنی، تولید کود، شوینده، دارو و آهن و فولاد نیز با ثبت بازدهی بیش از شاخص کل از نماگر اصلی بازار جلو افتاده و موفق شدند عملکرد بهتری نسبت به سبد متوسط بازار داشته باشند. در میان صنایع نامبرده، صنایع بزرگ از قبیل زنجیره فولاد، فلزات اساسی و صنعت اوره دیده میشود. رشد قیمتهای جهانی، بهخصوص در فلزات گرانبها سبب شده است تا بازار نسبت به برخی از فلزات اساسی اقبال نشان دهد. این قیمتها با سرعت زیادی در حال طی کردن روند صعودی هستند؛ اما به نظر میرسد اگر قیمتها در کانالهای بالاتری تثبیت شوند، وضعیت این صنایع بدون توجه به رشد دلار نیما تغییر خواهد کرد. همچنین، تخفیف خوراک گاز صنایع که محرک صنایعی نظیر اوره به شمار میرفت، سبب شد تا شاخص این صنعت نیز بهبود یابد. به دلیل کاهش قیمت نفت نیز مواد شیمیایی و صنعت پتروشیمی دچار نوسانات کاهشی شدند. در این میان، به دلیل تمرکز بازار بر دلار نیما، برخی از صنایع کوچک در قعر جدول بازدهی هفتگی قرار دارند، به طوری که پیمانکاری صنعتی با بازدهی منفی 8.79درصدی پایینترین بازدهی را به خود اختصاص داده است. در میان عملکرد ضعیف صنایع، نام قطعات خودرو، بیمه، شیرینیجات و خودرو نیز به چشم میخورد.
صنایع در 1403
صنایع بورسی از ابتدای سال، همچنان وضعیتی همانند روزهای قبل دارند، به طوری که بازدهی نماگر اصلی بورس به عنوان شاخصی که به صنایع بزرگتر وزن بالاتری میدهد، از ابتدای سال، حدود منفی 1.39درصد بوده است. علاوه بر این، بازدهی شاخص کل هموزن از ابتدای سال، با افت 3.84درصدی بازدهی به مراتب کمتری را نسبت به بازدهی شاخص کل ثبت کرده است. به نظر میرسد، همه صنایع بازار عملکرد ضعیفتری نسبت به بزرگان داشتهاند.در سال 1403، در میان صنایع برتر، همچنان نام صنعت هتل و رستوران به چشم میخورد. این صنعت در میان صنایع کوچک بازار موفق شده است طی هفته گذشته با بازدهی 11.5درصدی بخشی از عقبماندگی هفتههای قبل را جبران کند و 4.93درصد افزایش ارتفاع را تجربه کند. علاوه بر این، صنعت پتروشیمی، بازدهی 4.84درصدی را ثبت کرده و صنعت انبوهسازی نیز موفق شده است بازدهی 4.22درصدی را ثبت کند و در میان صنابع برتر هفتگی نیز قرار گرفته است. فلزات اساسی و آهن و فولاد نیز موفق شدهاند بازدهی مثبتی را نصیب سهامداران خود کنند. این درحالی است که برخی از صنایع نظیر کانی فلزی، اوره و سیمان با وجود عقب ماندن از شاخص کل همچنان از نماگر هموزن جلوتر حرکت میکنند. همچنان صنعت خودرو و سازندگان خودرو، با بازدهی حدود منفی 15درصدی در میان بدترین صنایع بورسی در سال جاری قرار دارند.
چرا بورس به کوچکترها بها نمیدهد؟
بورس تهران، اکنون درگیر یک متغیر مهم در بازار است. نرخ بهره، واژهای است که بازار را وارد دردسر جدیدی کرده است. بهرههای بالایی که به برخی از نهادهای مالی و صندوقها پیشنهاد میشود، حاکی از سیاست سفت و سخت دولت در حوزه پولی است. ضمن آنکه اختلاف دلار نیما و آزاد به حدود 40درصد رسیده است و به نظر میرسد بانک مرکزی تمایلی به رشد نرخ دلار نیما ندارد. سیاست تثبیت ارزی نیز تا زمانی که جو منطقه آرام باشد، ادامه خواهد داشت. اما کلیت بازار از قبیل صنایع کوچک به دلیل آنکه از حمایت کافی برخوردار نیستند، احتمالا دچار افت بیشتری خواهند شد. اما صنایع بزرگتر بیشتر تحت تاثیر احتمال رشد دلار نیما به محدوده 48هزار تومان زیر ذرهبین بازار قرار دارند. این در حالی است که سایر صنایع محرک بهخصوصی ندارند. با توجه به آنکه با رشد دلار نیما به محدوده 50هزار تومان اختلاف دلار نیما و آزاد حدود 25 تا 30درصد میشود، دولت در سال پایانی خود اجازه چنین رشدی را نخواهد داد و احتمالا فاصله 40 تا 50درصدی را با منابع ارزی دریافتی حفظ میکند. از اینرو اگر واقعا سیاست رشد نرخ دلار نیما در دستور کار نباشد، احتمالا ریالیها و صنایع کوچکتر از این موضوع به نفع خود استفاده خواهند کرد و مانند سال پیش، از صنایع دلاری پیشی خواهند گرفت.