غلام خود را آزاد کرد

امام سجاد فرمود: پدرش حسین علیه السلام خواست براى تجدید وضو برود که یک تکه نان را سر راه دید و آن را برداشت و به غلامش داد سپس ‍ فرمود: هر وقت از وضو فارغ شدم این لقمه را به من بده

امام سجاد فرمود: پدرش حسین علیه السلام خواست براى تجدید وضو برود که یک تکه نان را سر راه دید و آن را برداشت و به غلامش داد سپس ‍ فرمود: هر وقت از وضو فارغ شدم این لقمه را به من بده .
وقتى امام از دستشویى بیرون آمد آن تکه نان را طلبید، غلام گفت : آقا من ! لقمه را خوردم .
حسین علیه السلام فرمود: من هم تو را در راه خدا آزاد کردم . مردى که ناظر صحنه بود بسیار تعجب کرد و گفت : یا بن رسول الله ! او را آزاد کردى ؟!
فرمود: بلى آزادش کردم ، زیرا از جدم شنیده ام که اگر کسى لقمه اى را پیدا کند و آن را تمیز و پاک گرداند و یا شست و شو دهد و بخورد تا پیش از آنکه هضم شود خداوند او را از آتش دوزخ آزاد مى سازد و من نمى خواهم کسى که آزاد شده خداوند باشد، غلام و بنده من گردد


منبع : تبیان
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر