ابراهیم بازرگانی، عضو هیئت مدیره انجمن مطالعات نظری هنر در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) در مورد ضرورت ورود حوزه به حوزه های هنری همچون سینما، داستان نویسی و ..... بیان کرد: به نظر میرسد نمیتوان نام این امر را ضرورت گذاشت. تاریخ حوزه وظیفه یک طلبه را در چه حوزهای معرفی میکند؟ آیا طلبه یک مرجع علمی و اخلاقی بوده و وظیفه او استنباط احکام از مصادر دینی شمرده میشده یا آنکه لزوما به موضوع مورد بررسی خود نیز به عنوان مثال موسیقی اشتغال میورزیده است؟ بله از حیث علمی اگر کسی آثار هنری دنبال کند، حرجی نیست، اما اینکه ضرورتا خود نیز باید هنرمند باشد، به نظر من تاریخ حوزه موید این مطلب نمیتواند باشد. البته ممکن است یک حوزوی، هنرمند نیز باشد، اما این به معنای عمل به رسالت تاریخی نیست.
بهرهگیری مسیحیت از هنر برای تبلیغ دین
وی ادامه داد: فضای مسیحیت آمیخته از رابطه دین و هنر و خدمت هنر به دین است. لذا در اثرگذاری هنر در تبلیغ دین شکی نیست. در اسلام و به ویژه در تشیع نیز هنر در موارد بسیاری در خدمت دین بوده است. نقاشی قهوهخانه یکی از بهترین نمونهها است که در دورهای مسیر ارتباط گیری میان شیعیان و جریان عاشورا را فراهم میکرده است پس این، مهم نیست که بدانیم آیا هنر میتواند در خدمت دین باشد یا نه، مهم آن است که بدانیم هنر در چه قالب و فرمی میتواند در خدمت دین قرار گیرد؟ آیا هر فرمی قابلیت خدمت رسانی به این عرصه را دارا است یا برای رسیدن به این مرتبه لازم است ریاضتهای خاصی را بر خود همواره کند؟
کمبود محتوای دینی متناسب با فضای جامعه؛ نیاز اساسی امروز
بازرگانی عنوان کرد: امروز آنچه را که باید نیاز اساسی دانست کمبود محتواهای دینی متناسب با فضای جامعه امروز است که هنرمند نیز بخشی از آن است. هنرمند برای آنکه بتواند رابط میان حوزه و مردم باشد، باید محتواها را از حوزه برگیرد و در اختیار مخاطب قرار دهد، اما هر چه به این سمت رو میکند، با محتوای کمتری برخورد میکند. بنابراین باید گفت نقش حوزه بسترسازی علمی مناسب برای ظهور وحی در قالبهای هنری است.
حوزه با مطالعات مبنایی پایههای معرفت هنری را بنیان نهند
این طلبه درس خارج حوزه اظهار کرد: ورود حوزویان به عرصه هنر باید عالمانه باشد بدین معنا که اگر کسی از سینما شناخت عالمانه ندارد، ورود وی به این عرصه و به خصوص نقد آن ابتر و بینتیجه است. گاه حوزویانی که در این عرصه قلم میزنند معیار را دقیقا مشخص نمیسازند تا هنرمند نیز بداند بر مبنای کدام معیار باید فلان فعل را انجام دهد و بر مبنای کدام معیار از فلان کار پرهیز کند و نتیجتا دلزده کنار میکشند. وظیفه حوزه آن است که با مطالعات مبنایی چه در حوزه نقل و چه در حوزه عقل، پایههای معرفت هنری را بنیان نهند.
دانشآموخته رشته حکمت هنر دینی در مورد جریانسازی طلاب در عرصههای هنری عنوان کرد: جریانسازی حوزه لزوما از طریق تربیت نیروهای هنری نیست، بلکه حد وسط لازم برای اتصال مردم به وحی صرفا کار عالمانه و ارائه مطالعاتی است که مردم را به سمت وحی رهبری میکند و تنها از این طریق است که جریانسازی رخ میدهد. اگر فرمودهاند که علما ورثه انبیاءاند نه از آن جهت است که عالمان همانند مردم باید به کسب و کار عمومی اشتغال ورزند، بلکه مراد راهنمایی و ارشاد مردم به سمت وحی است. با همین مبنا اگر عالمان توانستهاند در پهنه تاریخ به جریان سازانی مهم مبدل شوند، به واسطه دسترسی آنان به خزائن دانش بوده است؛ یعنی کار عالمانه.
عضو هیئت مدیره انجمن مطالعات نظری هنر در پاسخ به این سوال که تشکلهایی مانند خانه هنر طلاب و یا انجمن هنری طلاب تا چه اندازه میتواند برای ورود طلاب به عرصههای هنری و نظریهپردازی در این حوزهها کارساز باشد؟ بیان کرد: به نظر میرسد از آن رو که طلاب نیز قرایحی دارند و گاه در بین ایشان استعدادهای قوی نهفته است، وجود چنین تشکلهایی ضروری است تا علاوه بر حوزه دانش که نیاز است برخی از نهادها متکفل رسیدگی و پرورش این استعدادها باشند، در حوزه هنر استعدادهای خوب و پرباری وجود دارد که نباید سربسته باقی بمانند و این استعدادها باید در نهادهای مربوط به این حوزه آشکار و کشف شوند. اما اینکه یک طلبه هنرمند بتواند در این عرصه به نظریهپردازی برسد بستگی به خود او دارد، لیکن وجود تشکلهای هنری نیز بیتاثیر نخواهد بود.