عصر ایران - هر چند اشتراکات تاریخی بین ایران و افغانستان وجود دارد و حسن همجواری ایجاب می کند با همسایه شرقی و مردمانش، مهربان و در تعامل باشیم ولی این سخنان علم الهدی، که اخیرا به طور گسترده باز نشر شده است، به ویژه معنایی فراتر از ابراز یک نظر شخصی می گیرد که در دوران دولت سیزدهم، تسهیلات خاصی برای حضور افغان ها در ایران داده شد و حتی تصاویر شناسنامه های ایرانی که برای شهروندان افغان صادر شده بود، در فضای مجازی جنجالی شد.
حال بماند که علم الهدی، هم مبالغه می کند و می گوید "همه" مفاخر ایران مال افغانستان هستند ( گو این که ایران بزرگ جز مفاخری که محل تولدشان افغانستان کنونی است، شخصیت برجسته ای ندارد و هر چه داشته ایم به قول علم الهدی مال افغانستان بوده اند!)، هم اطلاعات غلط می دهد (مانند محل تولد ابن سینا که در بخاراست که ربطی به افغانستان ندارد و در ازبکستان است) و هم صورت مساله را معکوس کرده است چرا که افغانستان و ازبکستان و ... زمانی جزو ایران بود و همه این مفاخر نیز به همین دلیل ساده ایرانی بوده اند و تقسیمات ارضی بعدی، نافی ایرانی بودن آنها نیست.
عجیب است در روزگاری که کشورها می کوشند بر افتخارات خود بیفزایند، کسی در ایران پیدا شده و پشت تریبون مفاخر ایرانی را تقدیم دیگران می کند!
چرا؟ چون احتمالاً می خواهد سیاست عجیب و مرموز حضور گسترده افغان ها در ایران را تئوریزه کند! سیاستی که حتی به مناظره های انتخاباتی نیز رسید و رئیس مجلس که کاندیدای ریاست جمهوری شده بود، وعده داد برای کنترل حضور شهروندان افغان در ایران، دیوار مرزی بین ایران و افغانستان می کشد.
ای کاش علم الهدی، ایران را دوست می داشت! و ای کاش در زمینه ای که تخصص و سوادش را ندارد، حرف نزند! و ای کاش همین گونه که با حرارت از مفاخر ایرانی متولد افغانستان و ازبکستان کنونی حرف می زنند، قدر مفاخر معاصر ایران را بدانند، یکی اش همین مریم میرزاخانی که همین چند روز قبل، سالروز درگذشتش در غربت بود.
زیاده عرضی نیست!