سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
**********
روزنامه های امروز شنبه سوم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که تیترهایی مرتبط با اربعین و حضور میلیونی ایرانی ها در همایش پیاده روی اربعین، ادامه تحلیل ها درباره وفاق ملی و جاده ای که قرار است دوطرفه باشد و چرا لاریجانی استعفا داد؟ در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
طیفهای حاشیه آفرین اصلاحات در جدیدترین تلاش ها برای تولید فشار جهت دهی به دولت جدید تعریف وفاق و نسبت آن با ثبات را پیش کشیده اند.
در این رابطه روزنامه هممیهن طی مطلبی با بیان اینکه دون نوع وفاق ملی شامل وفاق مکانیکی و وفاق ارگانیکی وجود دارد که هر دو به نحوی با بیثباتی و ثبات سیاسی پیوند میخورد، مینویسد:
اگر ما به وفاق ملی نگاه مکانیکی داشته باشیم، جمع کردن آدمها دور هم با مواضع مختلف خواهد بود که آن را وفاق ملی از نوع انباری می توان خواند. چطور در انباری ما همه چیز را دور هم جمع میکنیم، در مدل مکانیکی شاهد این نوع انباری هستیم و این نمیتواند وفاق ملی به معنای واقعی کلمه باشد، بلکه فقط از سر خود باز کردن است.
این روزنامه اصلاح طلب می نویسد، ما نیازمند وفاق ملی هستیم که جنبه ارگانیکی داشته باشد، یعنی به نحوی افکار و اندیشههای جدید که فراتر از جریانات امتحانپسداده، ایجاد شود. بحث فراجناحی بودن و آدمهای اندیشمند، نگاه از نوع ارگانیکی است ولی اگر صرفاً نگاه مصداقی داشته باشیم و بگوییم این آدم از این جناح حضور داشته باشد و فلان فرد از جناح دیگری باشد و اینطور وفاق ملی ایجاد کنیم، این نوع نگاه به وفاق ملی که از نوع مکانیکی به شمار میرود، ارزشمند نیست و راه به جایی نخواهد برد.
بیان این قبیل مطالب از سوی نیروهای حاشیه آفرین جریان اصلاحات بیانگر آن است که آنان می کوشند تا وفاق مورد تاکید پزشکیان را بر اساس دیدگاه های خود تعریف کرده و با عمومی سازی آنان عملا وی را در چارچوب های تعریف شده خود، مدیریت کنند.
در این میان اما پرسش اصلی و اساسی آن است که تلاش رادیکال های اصلاحات از این حاشیه سازی ها چیست؟
در این رابطه میتوان گفت که اصلاح طلبان بر اساس تمامیت خواهی خود در وهله نخست تلاش دارند پزشکیان را برآمده از حمایت جبهه اصلاحات تعریف کرده و در گام بعدی رئیس جمهور را ملزم به حرکت در چارچوب های ترسیمی خود نمایند. چارچوب هایی که کمترین میزان مطابقت با اندیشه و مرام رئیس جمهور را دارد.
عباس عبدی طی یادداشتی ضمن به چالش کشیدن گزاره برخی اصلاح طلبان مبنی بر مسلوب الاختیار بودن رئیس جمهور تاکید کرد که متاسفانه ادبیات برخی اصلاح طلبان بر اساس ستیز می باشد نه وفاق.
عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد، با بیان اینکه رایآوری همه وزرای پیشنهادی پزشکیان در مجلس، موجب استنتاجهای منفی میان برخی منتقدان وضع موجود شود، نوشت:
در واقع شاید بتوان گفت که داستان سوار شدن ملانصرالدین و پسرش بر الاغ بود که به هر نحوی سوار آن شدند، مورد اعتراض و تمسخر عدهای قرار گرفت. اگر کابینه پیشنهادی رای نمیآورد به یک گونه تخطئه میکردند، اگر حمایت نمیشد، به گونه دیگر، حالا که رای آورده به شکل دیگری نقد و حتی محکوم میکنند.
وی در ادامه با اشاره به فشارها و سهم خواهی های برخی اصلاح طلبان در ماجرای کابینه تصریح کرد، طرف چند روز در ستاد تبلیغاتی فعالیت کرده، انتظار دارد که رییسجمهور در تعیین کابینه ملاحظات او را مدنظر قرار دهد، البته چنین خواستهای در حد متعارف ایرادی هم ندارد، خوب هم هست، ولی یک لحظه از خودش نمیپرسد که پس چرا رییسجمهور در تعیین کابینه نباید با عناصر اصلی ساختار قدرت هماهنگی کند؟ فرض کنیم که نباید چنین کند، خب مجلس به وزرایش رای ندهد چه میشود؟ آیا او را محکوم نمیکنیم که چرا پیش از این هماهنگ نکرد تا دچار این مشکل نشود؟
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه با نابخردانه خواندن برخی اظهارات مبنی بر مسلوب الاختیار خواندن رئیس جمهور تاکید کرد، اینکه گفته شود رییسجمهور مسلوبالاختیار است. باید گفت قطعا خیر و این برداشت نابخردانه است. چگونه ممکن است که رییسجمهور مسلوبالاختیار باشد و ظفرقندی و میدری و افراد مشابه دیگر را معرفی کند. این برداشتها سادهلوحانه است.
عبدی در ادامه کابینه رامحصول قدرت توافقسازی دانست و با انتقاد از ادبیات ستیز برخی اصلاح طلبان نوشت، متاسفانه در گذشته هم که جریان اصلاحات شکل گرفت ولی همچنان نزد فعالان سیاسی و نخبگان، ادبیات ستیز بر ادبیات اصلاحات غلبه یافت و این ادبیات یکی از مشکلات اصلی آن جریان شد. اکنون هم رسوبات آن ادبیات در میان اصلاحطلبان رواج دارد. ادبیاتی که در جریان تحولخواهان و براندازان به وفور و بیشتر دیده میشود.
وی اما در خاتمه تاکید می کند، واقعیت این است که وارد دوران جدیدی از سیاست شدهایم. الگوی کنشگری قدیم در همه گرایشهای سیاسی که مبتنی بر قاعده ستیز بود باید تغییر مشی بدهند و با منطق وفاق و اجماعسازی مشی جدید خود را تعریف کنند. باید فرآیند اعتمادسازی تکمیل شود.
گفتنی است اظهارات عباس عبدی نشان می دهد که شکاف میان طیف اصلاح طلبان رادیکال و اصلاح طلبان میانه رو و عملگرا روز به روز در حال شدت گرفتن می باشد به طوری که نحوه مواجهه آنان با دولت پزشکیان، مواجهه ای با ادبیات ستیز تعبیر و تفسیر می شود.