از بهترین فضایل و عبادتهاى برتر در شبهاى قدر رمضان، مذاکره علمى و گفتگو درباره اعتقادات و مسائل آخرت است، تا عبادت و نیایش همراه با بینش و آگاهى باشد.
گناهان، آفاتى هستند که حیات معنوى انسان را تهدید مىکنند و مانع شکوفایى آن مىشوند، پس حضور گناه در تکامل بشر سدّى در راه رشد معنوى انسان است.
روزه هم مانند دیگر عبادتها به تنهایى نمىتواند موجب تحوّل معنوى در انسان شود، بنابراین روزه دار مبتلا به آفت گناه، از روزهاش بهره نمىبرد هر چند گرسنگى و تشنگى و شب بیدارى بسیارى را تحمّل کرده باشد.
آدابى که رعایت آنها، شرط ضرورى براى بهره بردارى از ضیافت ماه رمضان در جهت تجدید حیات معنوى خویش و رسیدن به تکامل روحى و جامع همه آداب روزه است، پرهیز از محرّمات الهى مىباشد.
در خطبه معروفى که پیامبر صلى الله علیه و آله در آستانه ماه رمضان بیان فرموده، آمده است که امام على علیه السلام در حین آن خطبه پرسید:
یا رَسُولَ اللَّهِ!، ما أَفْضَلُ الْأَعْمالِ فِى هذَا الشَّهْرِ؟ فَقَالَ: یا أَبَا الْحَسَنِ! أَفْضَلُ الْأَعْمالِ فى هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحارِمِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. «1»
اى پیامبر خدا! بهترین کارها در این ماه چیست؟ فرمود: اى أباالحسن! بهترین کارها در این ماه، پرهیز از محرّمات الهى است.
به همین مناسبت درباره واژه رمضان از ریشه رَمَضَ و رَمَضى، دو معنا بیان شده است:
1- بارانى که اول پاییز مىبارد و هوا را از خاک و غبارهاى تابستان پاک مىکند.
2- داغى سنگ و شن ریزه که از شدّت گرماى آفتاب بدن را مىسوزاند.
بسیارى از روایات این نامگذارى را به سبب نقش ماه رمضان در پاکسازى آئینه جان از آلودگىهاى گناه و شویندگى روان از زنگار خطاها دانستهاند.
پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله فرمود:
وَ إِنَّمَا سُمِّىِ رَمَضَانُ رَمَضَانُ لِأَنَّهُ تُرْمَضُ فِیهِ الذُّنُوبُ أَىْ تُحْرَقُ. «2»
و همانا رمضان را رمضان نامیدهاند؛ زیرا گناهان در آن زدوده مىشود، یعنى مىسوزد.
فوائد روزه در روایات
معصومان علیهم السلام در باب فوائد روزه احادیث و گفتارهاى ارزشمند بسیارى دارند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در پاسخ به فرد یهودى که از پاداش روزه دار پرسیده بود، فرمود:
هیچ مؤمنى نیست که به خاطر خدا ماه رمضان را روزه بدارد، مگر آن که خداوند متعال، هفت ویژگى را براى او حتمى مىسازد:
1- حرام در بدنش ذوب مىشود.
2- به رحمت الهى نزدیک مىگردد.
3- کفّاره خطاى پدرش آدم علیه السلام را ادا مىکند.
4- خداوند دشوارىهاى هنگام جان دادن را بر او آسان مىکند.
5- از گرسنگى و تشنگى روز قیامت، ایمن مىگردد.
6- خداوند به او از آتش امان مىدهد.
7- خداوند به او از نعمتهاى پاکیزه بهشت مىخوراند. «3» امام على علیه السلام مىفرماید:
صَوْمُ النَّفْسِ إمْساکُ الْحَواسِّ الْخَمْسِ عَنْ سائِرِ الْمَآثِمِ وَ خُلُوِّ الْقَلْبِ عَنْ جَمِیعِ أَسْبابِ الشَّرِّ. «4»
روزه نفس، نگهدارى حواسّ پنجگانه از دیگر گناهان و تهى کردن دل از تمام اسباب بدى است.
حجابها در ماه رمضان
لغزشها و معصیتهاى گوناگون، حجابهایى هستند که آدمى را از مشاهده جمال حضرت محبوب محروم مىکند، راستى انسان با این مصیبت بزرگ چه کند؟
انسانى که در طول سال در اثر خطاها و لغزشهاى نفس از درگاه حضرت دوست فاصله گرفته است باید در صدد کم کردن این فاصلهها برآید. و بهترین موقعیّتى که او را به این هدف نزدیک مىسازد روزه دارى حقیقى در رمضان است.
روزه دارى در تغییر رفتار و اصلاح شخصیّت انسان مؤثّر است.
بر اساس مطالعات علمى و تحقیقات روانشناسان و گزارشهاى قضایى که در ایران و کشورهاى مختلف مسلمانان به عمل آمده است، نشانگر این است که رفتارهاى ناهنجار و جرایم اجتماعى و خشونت خانوادگى و ... در ماه رمضان به مقدار زیادى کاهش مىیابد.
و این به خاطر تسلّط بر نفس است که انسانها در این ماه بر افکار و اعمال خود دارند و ترسى که در اثر خوف از غضب الهى و رحمت بیکران پروردگار، در دل افکنده مىشود.
ریشه این دگرگونى در حال انسان به طبیعت روزه برمىگردد که زمینهاى را که شیطان بر اساس آن انسان را به گمراهى مىکشاند، از بین مىبرد، زنجیرى که در ماه رمضان شیطان را به بند مىکشد، همان جهاد با نفس و گرسنگى و تشنگى و فروکشى غضب است.
حکمت این نکته را پیامبر خدا صلى الله علیه و آله چنین بیان مىفرماید:
إِنَّ الشَّیْطانَ لَیَجْرى مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ فَضَیِّقُوا مَجارِیَهُ بِالْجُوعِ. «5»
شیطان از جایگاه خون آدمى در انسان وارد مىشود، پس با گرسنگى، محلّهاى ورود او را تنگ کنید.
یعنى شیطان از راه شهوت خوراک و لذّت جنسى و غضب نفس و خیالات آدمى، در اطراف رگهاى قلب و مغز او جاى مىگیرد و سپس براى طرحهاى شیطانى خود برنامه ریزى مىکند.
بنابراین شیطان به تنهایى زمینه ساز گناهان نیست و در بند بودن شیطانها نسبى است. هر چه روزه کاملتر باشد، زنجیرى که شیطان را اسیر مىکند و جلوى نفس أمّاره را مىگیرد؛ محکمتر خواهد بود و از میزان غفلت و انحرافات ناشى از آن خواهد کاست.
بر این پایه مىتوان گفت: روزه آنانى که در ماه رمضان، گناهانى را از روى غفلت یا عمد مرتکب مىشوند، کامل و مقبول نیست.
امام على علیه السلام، خطاب به بندگان در خطبه روز فطر مىفرماید:
وَ اعْلَمُوا عِبادَ اللَّهِ أَنَّ أَدْنَى ما لِلصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ أَنْ یُنادِیَهُمْ مَلَکٌ فى آخِرِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ، أَبْشِرُوا عِبادَ اللَّهِ! فَقَدْ غُفِرَ لَکُمْ ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِکُمْ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَکُونُونَ فِیما تَسْتَأنِفُونَ. «6»
اى بندگان خدا! بدانید کمترین چیزى که براى مردان و زنان روزه دار مىباشد این است که: در روز آخر ماه رمضان فرشتهاى به آنان ندا مىدهد:
بشارت باد بر شما اى بندگان خدا! که خداوند گناهان گذشته شمارا بخشود، پس مواظب باشید که از این پس چه مىکنید!
[ «16» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ إِنْ مِلْنَا فِیهِ فَعَدِّلْنَا وَ إِنْ زُغْنَا فِیهِ فَقَوِّمْنَا وَ إِنِ اشْتَمَلَ عَلَیْنَا عَدُوُّکَ الشَّیْطَانُ فَاسْتَنْقِذْنَا مِنْهُ]
خدایا! بر محمد و آلش درود فرست؛ چنانچه ما در این ماه از حق و عدالت و بندگى و طاعت منحرف شویم، به دایره عدل و درستى برگردان، و اگر از راه هدایت به گمراهى افتیم، استوارمان ساز، و اگر دشمنت شیطان بر ما چیره شود، از کید و مکرش ما را رهایى بخش.
[ «17» اللَّهُمَّ اشْحَنْهُ بِعِبَادَتِنَا إِیَّاکَ وَ زَیِّنْ أَوْقَاتَهُ بِطَاعَتِنَا لَکَ وَ أَعِنَّا فِى نَهَارِهِ عَلَى صِیَامِهِ وَ فِى لَیْلِهِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَیْکَ وَ الْخُشُوعِ لَکَ وَ الذِّلَّةِ بَیْنَ یَدَیْکَ حَتَّى لَا یَشْهَدَ نَهَارُهُ عَلَیْنَا بِغَفْلَةٍ وَ لَا لَیْلُهُ بِتَفْرِیطٍ]
خدایا! این ماه را با بندگیمان براى حضرتت پُر کن، و اوقاتش را به طاعتمان براى وجود مبارکت زینت ده، و در روزش ما را به روزه داشتن، و در شبش ما را به نماز و زارى به درگاهت، و فروتنى به پیشگاهت، و خوارى در برابرت یارى فرما تا روزش به غفلت ما از روزه، و شبش به کوتاهى ما از عبادت گواهى ندهد.
ارزش عبادات در رمضان
انسان از نگاه اسلام، ترکیبى از جسم و جان است. همان گونه که جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است. هویّت و حقیقت انسانى او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.
روشن است که خداوند سبحان، میهمانى رمضان را براى پذیرایى از جسم و وجود مادّى دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا که بدنهاى آنان مانند همه در ضیافت همیشگى خدایند.
جناب سعدى مىسراید:
ولیکن خداوند بالا و پست
|
|
به عصیان درِ رزق بر کس نبست
|
|
|
|
ادیم زمین، سفره عام اوست
|
|
چه دشمن بر این خوانِ یغما چه دوست
|
|
|
|
(سعدى)
این در حالى است که همه دشمنان خدا از این سفره گسترده بیش از دیگران بهره مىبرند. پس ارزش پذیرایى از جسم و تأمین خواستههاى مادّى هرگز به پاى تأمین نیازهاى معنوى نمىرسد.
بلکه خداى متعال در میهمان سراى رمضان، جانها و افکار مؤمنان را به ضیافت فرا خوانده است؛ و ارزش آن را تنها پروردگار منّان مىداند.
از سوى دیگر شرایط و آداب این میهمانى باید هماهنگ با ضیافت معنوى و روحانى بوده و غذا و نوشیدنى آن متناسب با تحوّل روحى و تجدید حیات معنوى و تقویت بنیه روانى انسان باشد.
از برجستگىهایى که در فضاى این ماه با فضیلت جلوه گر است؛ زمینهها و ظرفیّتهایى است که خداوند سبحان براى دعوت فراهم ساخته است؛ آن گونه که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در توصیف دعوت فرمود:
هُوَ شَهْرٌ دُعیتُمْ فِیهِ إِلى ضِیافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کِرامَةِ اللَّهِ. «7»
ماهى که در آن به میهمانى خدا دعوت شدهاید و از اهل کرامت خدا قرار گرفتهاید.
فقیه و فیلسوف و عارف وارسته؛ مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانى در «الرسالة المجدیة» در شرح فراز فوق از خطبه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله درباره دعوت مىفرماید:
«دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى این میهمانى نیز از نوع غذاهاى بهشتى است. هر دو میهمان خانه خدایند؛ لیکن نام میهمان سرا در این جا «ماه رمضان» است و نامش در آن جا غرفههاى بهشتى؛ این جا غیب است و آن جا مشهود و عیان؛ اینجا تسبیح و تهلیل است و آن جا چشمه سلسبیل؛ اینجا نعمتهاى پوشیده و اندوخته هستند و آن جا «میوهاى از آنچه برمىگزینند و گوشت بریان پرندهاى که میل دارند. «8» پس نعمت در هر جهان با پوشش همان جهان آشکار مىشود و گاهى هم هست که نعمتها در همین دنیا براى پیامبران و معصومان علیهم السلام به شکل آن جهان آشکار مىشوند.
آنچه در روایات آمده که: پیامبر خدا براى فاطمه زهرا علیها السلام یا امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام میوهاى از میوههاى بهشت یا جامهاى از جامههاى بهشت آورد، گواه این مطلب است.
شراب طهور در زندگى دنیا محبّت خداست و بهترین وقتى که براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همین ضیافتى است که ساقیش همان میزبانش است.» «9» جایگاه و پاداش عبادات و امور خیر معنوى دراین ماه چندین برابر مىشود و از آنجا که پیامبر حق صلى الله علیه و آله فرمودهاند:
هر کار آدمیزاد چند برابر مىشود. کار نیک، ده برابر تا هفتصد برابر مىشود، خداوند فرموده است: مگر روزه که براى من است و خودم پاداش آن را مىدهم و روزه دار خواسته دل و خوراکش را به خاطر من وامىگذارد. «10» از جمله خطابههاى رسول اللّه صلى الله علیه و آله در هنگام ماه رمضان این بود که:
مَنْ تَطَوَّعَ بِخَصْلَةٍ مِنْ خِصالِ الْخَیْرِ فى شَهْرِ رَمَضانَ کانَ کَمَنْ أَدَّى سَبْعینَ فَریضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ وَ مَنْ أَدَّى فِیهِ فَریضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ کانَ کَمَنْ أَدَّى سَبْعینَ فَریضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ تَعالى فِیما سِواهُ مِنَ الشُّهُورِ. «11»
کسى که در ماه رمضان یکى از کارهاى نیک را انجام دهد همچون کسى است که هفتاد واجب از واجبات خدا را انجام داده است. و هر کس در این ماه، واجبى از واجبات خدا را انجام دهد همچون کسى است که هفتاد واجب از واجبات خداى متعال را در ماههاى دیگر انجام داده است.
بحثهاى علمى در شب قدر
از بهترین فضایل و عبادتهاى برتر در شبهاى قدر رمضان؛ مذاکره علمى و گفتگو درباره اعتقادات و مسائل آخرت است، تا عبادت و نیایش همراه با بینش و آگاهى باشد. به ویژه در شبهاى قدر که از سوى دانشمندان دینى هم مورد سفارش قرار گرفته است.
شیخ صدوق در این زمینه نوشتهاند:
وَ مَنْ أَحْیا هاتَینَ اللَّیْلَتَینِ بِمُذاکَرَةِ الْعِلْمِ فَهْوَ أَفْضَلُ.
هر که این دو شب را با گفتگوى علمى زنده بدارد؛ پس آن برتر است.
ارزش عبادى کسب دانش و کمال در این شبها به اندازهاى بالاست که چنانچه انسان همه کارهاى خود را رها کند و به بحث علمى و دینى بپردازد، نیکوست؛ زیرا دریافت فضل فکرى و معرفت حق و معارف دینى، از قدرشناسى ماه مبارک رمضان است.
دراین باره رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله به ابوذر فرمود:
عَلَیْکُمْ بِمُذاکَرَةِ الْعِلْمِ فَإِنَّ بِالْعِلْمِ تَعْرِفُونَ الْحَلالَ مِنَ الْحَرَامِ، یا أَباذَرٍّ! الْجُلُوسُ ساعَةً عِنْدَ مُذاکَرَةِ الْعِلْمِ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَةٍ صِیامٍ نَهارُها وَ قِیامٍ لَیْلُها. «12»
بر تو باد به گفتگوى علمى، پس به سبب دانش حلال از حرام شناخته مىشود.
اى اباذر! یک ساعت نشستن براى گفتگوى علمى، براى تو از عبادت یک سال که روزش را روزه بدارى و شبش را به نماز بایستى، بهتر است.
از دیدگاه معصومان علیهم السلام و متون اسلامى، عبادات، نقشى بنیادى در پیدایش و پیوستگى فروغ دانش و معرفت دارند. از این رو احادیثى که علم را برتر از عبادت مىدانند، تخریب یا انکارِ نقش سازنده عبادت در کنار علم نیست؛ بلکه تأکید بر همراه ساختن عبادت با علم براى دورى جستن از عبادت ناآگاهانه است که نه تنها بىارزش بلکه خطر ساز است.
بنابراین با بررسى سیره عملى اهل بیت علیهم السلام درباره شب قدر و عنایت ویژه که آنان به راز و نیاز و عبادت و اذکار، در چنین شبهاى حساس داشتهاند و رهنمودها و سفارشهایى که به بهرهگیرى بیشتر از آن شبها فرمودهاند، به دست مىآید: به غیر از موارد استثنایى، باید زمانِ محدود، صرف عبادت و ذکر و تلاوت قرآن و نیایش و انس شبانه با خداى متعال گردد. و از سرگرمى و تفریحى که انسان را از یاد خداوند غافل مىسازد، دورى نمود.
امام حسن علیه السلام در روز عید فطر بر گروهى گذشت که سرگرم بازى و شادى بودند، بالاى سر آنان ایستاد و فرمود:
خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود قرار داد، تا به سبب طاعت او به سوى خشنودیش از یکدیگر سبقت گیرند. پس گروهى پیش گرفتند و کامیاب شدند و گروهى عقب ماندند و ناکام شدند، بسیار بسیار جاى تعجّب است از کسى که در این روزى که نیکوکاران پاداش داده مىشوند و هرزه کاران زیان مىبینند در حال سرگرمى است. به خدا سوگند! اگر پرده کنار رود، خواهند دانست که نیکوکار به نیکوکارى خود مشغول است و بدکار به بدکردارى خود گرفتار گردیده است. «13» سپس حضرت به راه خود ادامه داد و رفت.
چشمان گریان در قیامت
یوسف بن اسباط مىگوید:
«پدرم براى من تعریف کرد که نیمه شبى به مسجد الحرام رفتم. صداى سوزناک جوانى که سر به سجده داشت توجّه مرا به خود جلب نمود. نزدیکتر رفتم. شنیدم که در حالت سجود مىگفت: صورت خاک آلودم براى آفریدگارم سجده کرد و او سزاوار سجده است. چون به نزدیک جوان رسیدم با کمال تعجّب دیدم که او امام عارفان حضرت سجّاد علیه السلام است که خاضعانه با خالق خویش نیایش مىکند.
چون هوا روشن شد به سوى او شتافتم و عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! چرا آن همه خود را زحمت مىدهى و در مشقّت مىاندازى، با اینکه بر همگان معلوم است که خداوند تو را برترى داده و در نزد خود عزیز و ارجمند نموده است. امام چون این سخنان را شنید، صدا به گریه بلند کرد و فرمود: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
تمامى چشمان در روز قیامت گریانند مگر چهار چشم:
1- چشمى که از ترس خداوند بگرید.
2- چشمى که در راه خدا نابینا شده باشد.
3- چشمى که به نامحرم نگاه نکرده باشد.
4- چشمى که شبانه و سحرگاه در حال سجده براى خداوند گریسته باشد.
آنگاه فرمود: خداوند چون بنده شب زنده دارش را مىبیند به فرشتگان مباهات مىکند و به آنها مىگوید:
بندهام را بنگرید که روحش نزد من و پیکرش در اطاعت من است. بستر خواب را از ترس من رها کرده و رحمت مرا طلب مىکند. شاهد باشید که من او را آمرزیدم.» «14»
[ «18» اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنَا فِی سَائِرِ الشُّهُورِ وَ الْأَیَّامِ کَذَلِکَ مَا عَمَّرْتَنَا وَ اجْعَلْنَا مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ» «15»، وَ الَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ» «16»، وَ مِنَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَ هُمْ لَهَا سَابِقُونَ» «17»]
خدایا! ما را در دیگر ماهها، و دیگر ایام، مادامى که زندهمان مىدارى چنین قرار ده، و هم چنین ما را از بندگان شایستهات قرار ده؛ آنان که بهشت را به ارث مىبرند و در آن جاودانند، و از اموال خود در راه خدا مىبخشند، و عمل شایسته انجام مىدهند، در حالى که دلهاشان از اندیشه بازگشت به سوى پروردگارشان ترسان است، و از کسانى قرار ده که به سوى خیرات مىشتابند، و نسبت به آن از دیگران پیشى مىگیرند.
[ «19» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِی کُلِّ وَقْتٍ وَ کُلِّ أَوَانٍ وَ عَلَى کُلِّ حَالٍ عَدَدَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى مَنْ صَلَّیْتَ عَلَیْهِ وَ أَضْعَافَ ذَلِکَ کُلِّهِ بِالْأَضْعَافِ الَّتِى لَا یُحْصِیهَا غَیْرُکَ إِنَّکَ فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ.]
خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست، در همه وقت و در همه دم و در هر حال، به شماره درودى که فرستادهاى، بر هر که درود فرستادهاى و چندین برابر همه آنها، به چندین برابرى که جز تو نتواند آنها را بشمارد؛ همانا تو آنچه را بخواهى، انجام مىدهى.
-------------------------------------------------------------------------
(1)- بحار الأنوار: 42/ 190، باب 126، حدیث 1؛ عیون أخبار الرضا: 1/ 297، حدیث 53.
(2)- مستدرک الوسائل: 7/ 546، باب 26، حدیث 8851؛ المصباح، کفعمى: 513، باب 42.
(3)- بحار الأنوار: 93/ 369، باب 46، حدیث 49؛ الخصال: 2/ 346، حدیث 14.
(4)- غرر الحکم: 176، حدیث 3362.
(5)- بحار الأنوار: 60/ 332، باب 3؛ عوالى اللآلى: 1/ 273، حدیث 97.
(6)- بحار الأنوار: 87/ 362، باب 1، حدیث 13؛ مجموعة ورام: 2/ 158.
(7)- بحار الأنوار: 93/ 356، باب 46، حدیث 25؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام: 1/ 295، حدیث 53.
(8)- اشاره به سوره واقعه (56): 20- 21.
(9)- جامع الدّرر، حسین فاطمى: 335- 336، به نقل از رساله مجدیه.
(10)- کنز العمال: 8/ 448، حدیث 2359؛ الدرّ المنثور: 1/ 179، ذیل آیه 184 سوره بقره.
(11)- المقنعه، شیخ مفید: 341، باب 18؛ الینابیع الفقهیه: 2/ 66.
(12)- بحار الأنوار: 1/ 203، باب 4، حدیث 21؛ جامع الأخبار: 38.
(13)- الکافى: 4/ 181، حدیث 5؛ بحار الأنوار: 75/ 110، باب 19، ذیل حدیث 4.
(14)- کشف الغمة: 2/ 99؛ بحار الأنوار: 46/ 99، باب 5، حدیث 88.
(15)- مؤمنون (23): 11.
(16)- مؤمنون (23): 60.
(17)- مؤمنون (23): 61.
برگرفته از کتاب تفسیر و شرح صحیفه سجادیه نوشته استاد حسین انصاریان