حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن زمانی، معاون بینالملل حوزههای علمیه و عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی(ص) در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) با بیان اینکه قرآن مهمترین سند دینی در اسلام و تنها سند وحیانی در روی زمین است، بر لزوم پژوهشهای روزآمد قرآنی تاکید کرد و گفت: قرآن نسخه شفابخش آلام بشری اعم از فقر و بیسوادی و خصومتها و ... است.
وی با بیان اینکه ما معتقدیم تمامی علوم انسانی در کشورهای اسلامی باید برگرفته از قرآن باشد، اظهار کرد: مقام معظم رهبری بارها تاکید کردهاند که حوزه و دانشگاه باید درصدد اسلامی سازی علوم انسانی باشند و راهاندازی موسساتی مانند موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، همچنین پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و پژوهشگاه علوم انسانی وزارت علوم با همین هدف صورت گرفته است.
استخراج 1200 آیةالاحکام
زمانی با بیان اینکه این مراکز و موسسات توفیقات قابل قبولی داشتهاند، تصریح کرد: اما این همه باز هم اندک از بسیار است؛ فقه ما همیشه از آیات قرآن بهره برده است و فقها عمدتا آیاتالاحکام را 500 عدد برشمردهاند که با حذف مکررات کمتر هم میشود.
زمانی ادامه داد: این در حالی است که برخی محققان 700 آیه، 850 آیه و اخیرا یکی از محققان حوزه علمیه در جدیدترین تحقیق در این باره مدعی شده است که هزار و دویست آیه قرآن که ائمه(ع) به آن استناد کردهاند، مربوط به آیات الاحکام هستند.
معاون بینالملل حوزه علمیه عنوان کرد: اگر با نگاهی جامع به مقولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و ... در احکام فقهی نگاه کنیم، شاید ادعای گزافی نباشد که بگوئیم اکثریت قاطع یا تمامی آیات قرآن با مقوله احکام مرتبط است.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) با اشاره به برگزاری کرسی نظریهپردازی با عنوان «محوریة النص القرآنی» ادامه داد: بحث کرسی این بود که ما میتوانیم از همه آیات قرآن، استفاده فقهی کنیم و اگر ظرفیت آن نبود از روایات بهره ببریم. البته برخی علمای معاصر معتقد هستند ظرفیت بهرهوری احکام فقهی بیش از اینهاست و کسانی مانند حجتالاسلام والمسلمین قرائتی میگویند حتی آیات مربوط به قصص انبیاء، مشتمل بر احکام فقهی است.
برداشتهای تفسیری از داستان سلیمان و هدهد
زمانی برای نشان دادن ظرفیت آیات شریفه قرآن جهت استخراج احکام فقهی حتی از داستانهای انبیاء گذشته به آیات مربوط به حضرت سیلمان و هدهد ـ آیه 20 تا 22 سوره نمل اشاره کرد و گفت: بیش از ده دستورالعمل فقهی را میتوان از این آیات فهمید.
وی با اشاره به عبارت قرآنی «و تفقد الطیر» گفت: حضرت سلیمان به عنوان یک مدیر در جستوجوی یکی از نمایندگانش یعنی پرنده هدهد بر آمد که میتوان از این عمل پیامبر الهی قانون حضور و غیاب کارمندان توسط مدیران را الهام گرفت.
وی افزود: کلمه «تفقّد» آمیخته با شفقت و محبت است و جستوجوی مشفقانه از غایب، نه حضور و غیاب از سرِ سختگیری و عیبجویی و اعمال ریاست و قدرت.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) تصریح کرد: ادب و بزرگواری یک مدیر نیز در جمله بعدی حضرت سلیمان پیدا است، زیرا نفرمود: چرا هدهد غیبت کرده؟ بلکه فرمود من چه مشکلی دارم که هدهد را نمیبینم شاید هم واقعاً امروز غیبت دارد؟ «فقال مالی لا اری الهدهد ام کان من الغائبین».
وی عنوان کرد: مدیر یک سازمان لازم است برای پیشگیری از غیبتهای غیرمجاز توبیخی را در نظر بگیرد که تعبیر «لأعذبنّه» بر آن تاکید دارد.
وی تاکید کرد: نوع توبیخ باید نقش بازدارندگی داشته و شدت و صلابت به اندازهای داشته باشد که افراد بهخاطر نگرانی از آن اقدام به تکرار غیبت نکنند زیرا توبیخهای جزئی و پیش پا افتاده غیر بازدارنده کافی نیست «لاعذبنه عذاباً شدیداً».
این قرآنپژوه با اشاره به تعبیر «او لیاتینی بسلطان» با بیان اینکه اگر فرد غائب عذری برای غیبتش داشته باشد، نباید مجازات شود، گفت: عذرتراشیها و یا گواهیهای غیرمطمئن مثل گواهی پزشکیهای دوستانه قابل قبول نیست بلکه عذر واقعی و گواهی آشکار قابل قبول است.
ممنوعیت شتاب در تصمیمگیری
وی افزود: شتاب در تصمیمگیری و مجازات فرد غائب صحیح نیست بلکه باید مقداری مکث و صبر کرد تا حاضر شود و دفاع خودش را ارائه کند.
زمانی با اشاره به دیگر نکته ماخوذ از این عبارات بیان کرد: وقتکشی در پیگیری تخلفات صحیح نیست که پرونده تخلف مدتها بماند و کهنه و مشمول مرور زمان گردد بلکه مدت کوتاهی باید صبر کرد که تعبیر«فمکث غیر بعید» موید این مطلب است.
وی ادامه داد: کارمندان شهامت دفاع و بیان مطلب نزد مدیران و رؤساء را باید داشته باشند و هم رؤساء آنقدر بردباری داشته باشند و میدان به کارمند بدهند که بتواند در برابر وی بگوید: من به اطلاعاتی احاطه دارم که شما اصلاً خبر ندارید «فقال احطت بمالم تحط به».
وی عنوان کرد: کسی که غیبت کرده باید خدماتی و دستاوردهایی را از دوران غیبتش به ارمغان بیاورد و آنها را گزارش کند «...وَجِئْتُکَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ»(نمل/22).
برداشت از بنباء یقین
زمانی در ادامه با اشاره به تعبیر «بنبا یقین» گفت: گزارشهای مأموران نباید حدسی و ظنی باشد، بلکه باید یقینی باشد تا رؤسا دچار تصمیمات و اقدامات غیرواقعبینانه نگردند. چنانکه میتوان از دیگر آیات بعدی همین قصه قرآنی الهامات و رهنمودهای دیگری دریافت کرد.
وی افزود: البته همین این آموزهها دریافتهای ما از این آیات است، اما اینکه کدام یک را میتوان تفسیر قطعی آیه و کدام یک ظنی است، نیازمند معیارسنجی با ضوابط و قواعد تفسیر است، چنانکه کدام یک از این دستورالعملها در رشته دانش فقه قرار میگیرد یا خارج آن، مربوط به تعریف ما از «فقه» است.
بیشتر آیات قرآن قابلیت استخراج حکم فقهی دارند
زمانی با بیان اینکه پژوهشهایی از این دست و با این نگاه اندک است، گفت: اگر براین اساس، به آیات قرآن بنگریم، سر از سه هزار آیه و شاید تمامی آیات قرآن برای استخراج احکام درآوریم.