حوزه علمیه با شور و نشاط آموزشی، شاداب می نماید، با تدریس و تحصیل حیات خود را نشان می دهد و در سایه اوراق کتاب و دفتر گلستان خود را به نمایش در می آورد، عطر دل انگیز می پراکند و فضایی چشم نواز و دیدنی در افق دید ناظران می گشاید.
میراث علمی حوزه های دینی، ره آورد علاقه های عاشقانه بزرگان دین به دین پژوهی است آنان که با حداقل امکانات و در سخت ترین شرایط به تحصیل و تعلیم پرداخته اند و چراغ معرفت و ایمان را فروزان نگاه داشتند و اینک نیز حوزه های دینی همان مسیر را ادامه می دهند.
تعلیم و تعلم در حوزه علمیه دارای ویژگیهای خاص و بعضا منحصر به فردی است که چه بسا در مجامع علمی و محیطهای آموزشی دیگر کمتر یافت شود در ذیل به چند مورد از آنها اشاره می شود:
- اخلاص در تحصیل و تدریس
- مطالعه و تحقیق
- مباحثه
- رابطه استاد و شاگرد
- تدریس ضمن تحصیل
- طول دوره آموزشی
- جهت گیری درس
عشق و علاقه به تحصیل
اخلاق در تحصیل و تدریس
محیط حوزه های علوم دینی محیط صفا و صمیمیت و اخلاص و معنویت است. (1)
طلاب علوم دینی تعلیم و آموزش را امری الهی تلقی می کنند و این اصلی است که از ابتدا تا کنون در نظام علمی شیعه حاکم بوده است. (2)
از آنجا که هدف از تحصیل در حوزه همان است که در کتابهای آسمانی به عنوان هدف انبیاء بیان شده است، می توان گفت که چارچوب تحصیلات حوزوی در درجه اول خودسازی و در درجه دوم علم و آگاهی است و این دو اصل جز با تقوا و خلوص نیت میسر نمی گردد (3). لذا هر کس در حوزه درس را یک عبادت و وظیفه دینی تلقی می کند و خود را به اصول و رعایت ضوابط و مقررات آموزشی پایبند می داند (4).
امتیازی که طلاب برای یکدیگر می شناسند جز امتیاز علمی و تقوایی نیست، تقدم و احترام واقعی یک طلبه نسبت به دیگران جز بر مبنای تحصیلات و قدس و تقوا نمی تواند باشد. تنها امتیازات تحصیلی و معنوی است که احترام طلاب را نسبت به یک فرد بخصوص جلب می کند و ارزش او را در نظر آنها بالا می برد (5).
اخلاص در عمل از مسائل مهم زندگی علمی طلاب است چرا که حیات و ارزش انسان به علم است و ارزش علم و دانش به عمل و ارزش و اهمیت عمل به اخلاص همانگونه که آب مایه حیات پدیده ها و عامل شادابی آنهاست، اخلاص نیز موجب حیات و ارزش اعمال و پشتوانه ای برای بقاء و دوام آن است. این اخلاص با همه اهمیت و تاکیدی که نسبت به آن شده است در باره اعمال روحانیون از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا ایشان وابسته به نظام فکری و فرهنگی اسلام و عامل نشر و گسترش ارزشهای والای قرآن هستند. لذا آنان دامن خود را از هر ناخالصی دور می سازند و در تمام مراحل زندگی و مسندهای علمی، اخلاص را فرا راه خویش قرار می دهند، که عزت و عظمت آنان نیز در همین است. (6)
مطالعه و تحقیق
اصولا مساله تعلیم و تعلم در حوزه های علمیه بر محور مطالعه و تحقیق و تفکر در جزئیات مطالب استوار است.
مطالعات طلاب معمولا در دو بخش و دو مرحله از روند آموزشی آنها انجام می گردد:
الف) مطالعه پیش از درس
ب) مطالعه پس از درس
الف) مطالعه پیش از درس:
در نظام آموزشی حوزه، سنت استقبال از درس ارائه نشده و پیش مطالعه آن سنت رایج و متداول بوده و هست. این شیوه در آماده سازی ذهنی اثر به سزایی دارد.
با پیش مطالعه دانش پژوه بالطبع به نکات مبهم و مجملی در مطلب مورد مطالعه برمی خورد، که در صورت ناتوانی از درک آن در جلسه درس با ذهنیتی تیز و بیدار به مطالب استاد توجه می کند و حل مشکل را در میان مطالب استاد پی می گیرد، و در صورت نپرداختن استاد به مطلب مورد نظر با سؤال به موقع، پاسخ خود را می یابد. مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای در توصیه به طلاب در این خصوص می فرمایند:
«(سنت) دیگر، سنت پیش مطالعه است. قبل از اینکه درس بخوانید باید مطالعه بکنید. این کار به درس خیلی کمک می کند و آن قدر مهم است که بعضی از اساتید ما، آن وقتها می گفتند: اگر امرتان دایر بین پیش مطالعه و پس مطالعه است، پس مطالعه نکنید، پیش مطالعه کنید. (7) »
ب) مطالعه پس از درس:
دقت زیاد و فوق العاده در متون درسی و پرخوانی و استمرار آن از ویژگیهای خاص طلاب است که در سایه مطالعه بعد از درس شکل می گیرد.
مرحوم شهید مطهری دراین جهت می فرمایند:
«امتیاز متد تحصیلی طلاب نسبت به سایر متدها همین است که طلاب درسی را که از استاد فرا می گیرند دقیقا مطالعه می کنند و سپس مباحثه می کنند و می نویسند و در همان حال دروس دیگر را تدریس می کنند، این جهات سبب می شود که طلاب در حدود تحصیلات خود عمیق می گردند.» (8)
بدون شک مباحثه از مسائل اساسی در روند تحصیل و آموزش حوزویان به شمار می رود و از آنجا که مباحثه بدون مطالعه، بی ارزش و یا حداقل کم فایده است لذا می توان گفت که مطالعه رکنی اساسی و موثر در تعلیم و تحصیل علم به شمار می رود.
مطالعه عمیق و همراه با دقت و تفکر در مطالب کتاب و گفته های استاد، شاگرد را به ژرفای مطالب سوق می دهد و او را برای حضور در بحث و مناظره علمی یعنی مباحثه آماده می سازد.
بر این اساس طلاب خود را ملزم می دانند که پس از درس استاد و تا قبل از تشکیل جلسه بعدی درس را به دقت مطالعه کنند.
مباحثه
تعریف مباحثه
اهمیت مباحثه
ویژگیهای مباحثه
شیوه های مباحثه
آثار و فواید مباحثه
عوامل ارتقاء کیفیت مباحثه
زمینه های ارتقاء کیفیت مباحثه
تعریف مباحثه
مباحثه در لغت به معنی بحث و گفتگو بر سر موضوعی یا مساله ای، بخصوص در مسائل علمی و نظری است (9). و در اصطلاح عبارت است از بحث و گفتگوی دو یا چند نفر در اطراف موضوعی مشخص پس از تلقی درس از محضر استاد به منظور تثبیت مطالب آموخته شده و رفع شبهات و اشکالات.
جلسه مباحثه معمولا پس از اتمام جلسه درس و مرور طلبه بر مباحث و مراجعه به منابع تشکیل می گردد. کلاس استاد به گروههای مختلف تقسیم می گردد و هر گروه مرکب از دو یا چند نفر گرد هم می نشینند و یکی از آنها نقش استاد را در تدریس دوباره همان مفاهیم به عهده می گیرد و این آغاز مباحثه است. در ضمن تدریس، افراد گروه از جزئیات یا کلیات مطالب از او می پرسند، نسبت به گفته های او انتقاد می کنند و دلیل می خواهند، و بالاخره اگر در مباحثه سؤالات جدیدی پدید آید و گروه از عهده فهم آن برنیایند، آن را نزد استاد خویش برده و از طریق وی شبهه خویش را حل می کنند (10).
مباحثه در تعمیق فراگیری، رهیابی به نقاط ایهام و ایراد، تثبیت یادگیری و حفظ معلومات، توانایی در ارائه مطلب و تمرین عملی تدریس و دهها نکته دیگر، تاثیری بس ژرف و اساسی دارد. مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای در این خصوص فرموده اند:
«سنت مباحثه، جزو بی بدیل ترین سنتها است. مباحثه، هنوز هم که هنوز است در مجامع فرهنگی جدید جا نیفتاده است. مباحثه یعنی تمرین استادی. استاد آن کسی است که وقتی می خواهد مطلبی را بیان کند، بر آن مسلط است، این نیست که فهمیده باشد، بلکه بر آن مسلط است. وقتی استاد درس می گوید، آدم کتاب را نگاه می کند، خیال می کند مطلب را فهیمده است، اما وقتی می خواهد به زبان بیاورد، می بیند لنگ لنگ است. مباحثه شما را به لنگی تان آشنا می کند و شجاعت و گستاخی تعلیم دادن می دهد، چون هم مباحثه تان، امروز شاگرد شما است و فردا هم شما شاگرد اویید و قشنگ گوش می دهید تا او برای شما خوب بیان کند. (11)
شیوه های مباحثه
مباحثه به چند روش صورت می گیرد که عبارتند از:
1- روش روخوانی: در این روش یک نفر از روی نوشته خود می خواند و دیگری گوش می دهد این نحوه مباحثه گر چه برای تبادل بعضی از اطلاعات علمی مناسب است اما برای دروس علمی حوزه چندان مناسب نیست و مورد توجه و استقبال حوزویان نیز نمی باشد بسیاری از فواید و ویژگیهای مباحثه نیز در این روش جایگاهی ندارد.
2- روش تقریر: در این روش یک نفر مطالب استاد و کتاب را که قبلا مطالعه کرده بدون نوشته برای طرف دیگر تقریر می کند و به سؤالهای او هم پاسخ می دهد. طرف مقابل نیز سعی دارد به گفته ها و ادعاهای او اشکال کند و مطالب را به صورت مستدل و علمی از وی بخواهد. این امور موجب پیدایش بسیاری از فواید مباحثه و ویژگیهای خاص آن است به همین جهت بسیاری از مباحثه های دو یا سه نفری حوزویان از این نوع است.
3- روش نقد و بررسی: در این روش افراد بعد از نقل کلمات استاد آنها را مورد نقد و بررسی قرار داده و بعد از مراجعه به منابع دیگر به تفکر و تامل پیرامون آن می پرداند. این روش برای متعلمین دروس خارج موجب تقویت قوه استنباط می شود.
4- روش تحقیقی جمعی: در این روش چند نفر یک موضوع را انتخاب و مورد مطالعه و بررسی قرار می دهند آنگاه در یک جلسه علمی یافته های خود را با دیگران در میان می گذارند و نظرات همدیگر را جرح و تعدیل می کنند و از نظرات خود دفاع می کنند تا به واقع و حقیقت مطلب برسند. این روش بیشتر در بین صاحبان فضل و علم و کسانی که در زمینه موضوعی خاص به صورت تخصصی کسب علم می کنند، متعارف است. (12)
آثار و فواید مباحثه
1- [یادگیری بر اساس تصمیم و هدف]
مطالب هر مباحثه، مشخص است و بدین لحاظ طلاب باید آن مطالب را فهمیده باشد اگر طلاب فرصت مطالعه قبلی را نداشته باشند ناچارند که در جلسه رسمی، گفتار استاد را با دقت بشنوند و یاد گیرند و اگر قبلا نیز مطالعه کرده باشند، تدریس استاد آنان را در مباحثه موفق تر می سازد و در نتیجه یادگیری به صورت یک امر اتفاقی و بدون هدف صورت نمی گیرد بلکه بر یک تصمیم قبلی و با هدفی معین انجام می شود.
2- [تحکیم آموخته ها و یادآوری مجدد]
در هر مباحثه، مطالب درس دوباره عنوان و شکافته می شود. بحث در مورد مفاهیم، نوعی تکرار نیست بلکه تحیکم و فهم عمیق تر مفاهیم است. مباحثه در این بعد نه تنها آن مفهوم خاص را در ذهن ماندنی تر می کند بلکه مفاهیم وابسته به آن را نیز تحکیم می کند و در خاطر نگه می دارد و امکان یادآوری آن مفاهیم را در آینده فراهم می سازد.
[3- تقویت یادگیری]
مباحثه همواره عامل اصلی در تقویت یادگیری بوده است. تمام آثاری که مباحثه دارد به نوعی یادگیری را تقویت می کنند اما تقویت به معنی مطالعه آموزشی آن بیشتر از دو جنبه صورت می گیرد: جنبه شخصی و جنبه گروهی. طلبه ضمن مباحثه به انواع برتری، استعداد و توانایی خود پی می برد این آگاهی، یک پاداش فوری است که بلافاصله یادگیری مطالب را در همان زمینه و در همان زمان مباحثه تقویت می کند. چنین است که طلبه به تدریج درمی یابد که استعدادها و توانایی هایش در یک زمینه ویژه، افزون تر می شود و بالاخره با هر بار مباحثه باز در همان زمینه تقویت می شود و استمرار این روند در شکل گیری آموخته های او به سوی یک یا چند نگرش کلی مؤثر می افتد.
جنبه تقویت یادگیری در ارتباط با گروه مباحثه نیز اهمیت فراوان دارد. در هر مباحثه که طلبه در تدریس مطالب یا عرضه سئوالات و ایراد اشکالات موفق شود و در یادگیری آن مطلب در همان جلسه مباحثه تقویت می شود.
[4- بروز استعداد و شکل گیری گرایش]
بر اثر عامل تقویت، استعدادهای طلبه به تدریج و در طول مباحثات مختلف رخ می نماید و او خویشتن را در یکی از علوم اسلامی در یک یا چند مهارت علمی تواناتر می یابد.
معمولا کشف استعدادها با تحقیق و مطالعه اضافی طلبه در آن زمینه ها همراه است. و این فعالیت وی را کم کم به سوی گرایش های خاصی در آن زمینه ها می کشد. پیشرفتهایی از این دست از سوی سایر طلاب نیز پذیرفته می شود و به همین لحاظ طلبه ای مستعد و فاضل پس از یک مرحله از درس، از سوی طلاب متقاضی دعوت به تدریس یا مباحثه می شود. اغلب مدرسان به نام مدارس علمیه از چنین مسیری گذشته و از این گزینش گروهی آموزش، برخوردار بوده اند.
[5- دقت و سرعت عمل]
طلابی که در مباحثه حاضرند، برای ادامه کار خود ناچارند به تمام مطالبی که طرح می شود، چه در جزئیات و چه در کلیات با دقت تفکر کنند و آن مطالب را با گفتار استاد خویش و نیز آموخته های خود بسنجند، به هم مباحثه خود اعتراض کنند و دلیل بخواهند و چون جریان مباحثه به تندی ادامه دارد. طلاب به تدریج شیوه های دقت و روش های یافتن نقاط ضعف، طرز پیدا کردن مطالب بی منطق، فراموشی ها و مانند آنها را می آموزند و این گونه دقت و مهارت در مباحثات طلاب را در سرعت گرفتن در انتقال مفاهیم و توانایی قضاوت منطقی و سریع، یاری می دهد.
[6- تمرین مدرسی]
طلبه ای که در مباحثه نقش استاد را ایفا می کند، نه تنها باید مطالب آن درس را بداند بلکه باید بتواند آنها را تدریس کند و هر لحظه منتظر سؤالات تازه، انتقادات و ایرادات مختلف باشد و آنها را هم جواب گوید.
حفظ و برگردان مطالب درسی نمی تواند طلبه را در مباحثه موفق کند، از اینرو وی ناگزیر است ضمن آنکه مطالب را به گونه آموزشی آن طرح می کند، مهارتهای مدرسی را در ارتباطات مباحثه ای به کارگیرد.
بدین لحاط اغلب طلاب در حضور استادان در جلسات رسمی درس علاوه بر دقت در محتوای درس به کیفیت آموزش مطالب درس و شیوه های تدریس استاد خویش نیز متوجهند و از آن الگو می گیرند.
بدینگونه، نمونه ای از کلاس درس به صورت جلسه مباحثه ایجاد می شود و در این کلاس نمونه طلاب به تمرین مدرسی می پردازد. چنین تمرینات خودبخود طلاب را قادر می کند که بعضی درسها را عینا مانند استاد خویش تدریس کنند و عملا در یک مدرسه علمیه، تدریس درس خاصی را عهده دار شوند.
[7- ایجاد و تحکیم مناسبات گروهی]
مباحثه یک رویداد گروهی است که در آن دو یا چند نفر در یک زمینه مشخص با هم ارتباط می یابند و به کمک هم هدف ویژه ای را تعقیب می کنند اگر چه هدف مباحثه، آموزش از طریق مناسبات گروهی است اما تنها یک ارتباط خشک علمی را ایجاد نمی کند، ارتباطی انسانی و اخلاقی را نیز به وجود می آورد و این ارتباط طلاب را به شناخت تازه ای از رفتار، پندار و سطح دانش و مهارت های همدرسان می کشد و کاشف پیوندهای مشترک بین طلاب و زاینده ارتباطات انسانی ویژه ای می شود که حاصل آن آموزش زندگی و نظام طلبگی است.
[8- انتقال و تعمیم مهارت و دانش]
در هر مباحثه طلاب آزادند که در موارد نقض شده ایراد اشکال کنند، انتقاد نمایند و یا نظر خویش را عرضه کنند. این الگو ضمن زندگی آموزشی آنان به قدری تقویت و تحکیم می شود که اغلب طلاب آن را به موارد غیر آموزشی نیز انتقال می دهند. شیوه های درست اندیشیدن، عرضه مطالب، تیزنگری و سرعت قضاوت و بیان منطقی و کاربرد آنها که در مباحثه از ارکان اصلی است به موارد غیر درسی نیز گاهی انتقال می یابد و تعمیم داده می شود و طلبه مستعد شیوه های موفق آموزشی را به آن موارد پیوند می زند و یا تطبیق می دهد مهارتهایی چون وعظ و خطابه، اصول مدرسی، مناظره و جز آنها نیز در حین مباحثات درسی در بعضی طلاب پایه ریزی می شود. (13)
رابطه استاد و شاگرد
در نظام آموزشی حوزه، رابطه استاد و شاگرد رابطه ای اخلاقی است و شاگرد به اجبار و تحمیل از سر ناچاری نیست که حضور استاد را تحمل می کند، چون استادش را خود انتخاب می نماید بلکه جان و دل به او می سپرد و ارادتی از صمیم جان به او می ورزد. و در جای جای زندگی حضور او را طلب می کند، از او مشورت می خواهد و راهنماییش را به گوش جان می خرد، تا پایان عمر یاد و نام اساتید خود را از ابتدا تا عالیترین سطح تحصیلی به خاطر می سپارد و چون گنج گرانقدر یاد و ذکرشان را گرامی می دارد. شاگرد با اتمام آموزش نزد یک استاد، شاگردی خود را پایان یافته تلقی نمی نماید بلکه تا واپسین دم زندگی ادب شاگردی به جا می آورد و از تعظیم و تواضع، دریغ نمی ورزد و مرتبت خود را هر چند والا مانع از تجلیل و ذکر ادای بین خود به استاد نمی داند.
نظام آموزشی حوزه بر بنیاد سنت آموزش اسلامی بنا شده در نیتجه الگوی رعایت روابط اخلاقی را از آن مبانی برگرفته و در حد قابل توجهی به آن عمل کرده و زیباترین جلوه های کرامت را در رفتار بین استاد و شاگرد و نیز همدرسان از خود به یادگار نهاده است.
ادب آموزشی حوزه خود فصل تابناک تاریخ حوزه و از قله های درخشان این نهاد دینی است. وقایع و حکایاتی در این صحیفه رقم خورده و می خورد که می تواند قابلیتهای پنهان کرامت انسانی را بنمایاند و اوجگیری آدمی را در آفاق آدمیت نشان دهد. (14)
مجلس درس در حوزه بسیار مقدس است، استاد و شاگرد معمولا خود را مقید می دانند که با وضو در کلاس درس حاضر شوند. رو به قبل نشستن، ذکر نام و یاد خداوند در ابتدا و انتهای درس، درود و صلوات و توسل به پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) بزرگوارش از جمله آدابی هستند که در مورد جلسات درس بدان تاکید شده و مدرسین و متعلمین حوزوی همواره به آنها عمل می کنند (15).
اغلب استادان کمی پیش از ارائه درس و نیز زمانی بعد از آن در محل درس می مانند و به سئوالات طلاب پاسخ می دهند و مشکلات درسی آنان را برطرف می کنند. هر استاد متخصص آموزش یک یا چند درس ویژه است و بعضی از درسها به اندازه ای پیچیده است که یادگیری آن جز در حضور استاد امکان ندارد. در واقع بخش مهمی از جریان یادگیری در مجالس درس انجام می شود و کوششهای آموزش طلبه مانند مباحثه و مطالعه و تحقیق این جریان را کامل می کند (16).
تدریس ضمن تحصیل
یکی از ویژگیهای تحصیلی طلاب و نظام آموزشی حوزه تدریس در کنار تحصیل است یعنی طلاب و فضلا ضمن تحصیل دروس مراتب بالاتر، برای مراتب پایین تر کتابی را تدریس می کنند. و این یکی از سنتهای حسنه ای که از سلف صالح به یادگار مانده است. چه بسیار علمایی بودند که خود اواخر یک کتاب را نزد استادی می آموختند و در همان حال اوایل آن را برای دیگری تدریس می کردند.
این امر علاوه بر آنکه موجب یادآوری دروس مراتب پیشین را فراهم می آورد، موجب فهم عمقی مطالب گذشته و رفع اشکالات احتمالی در مورد آنها نیز می گردد این از مزیتهای بارز تدریس است که دیگر نظامهای آموزشی غالبا از آن بی بهره اند.
اصولا یکی از ویژگیهای خاص حوزه برقراری کلاسهای خصوصی حتی در حد یک شاگرد و یک استاد است. و این مساله که خود از اصل اسلامی «زکات علم نشر آن است » سرچشمه می گیرد در میان حوزویان متداول است چه بسیار افرادی که در راستای ارتقاء سطح معلومات خود، نزد دیگری که از جهت اندوخته ها در مرحله بالاتری است زانوی شاگردی می زند و علمی را از او می آموزد (17).
طول دوره آموزشی
نظام درسی روحانیت با طول دوره آموزشی تنظیم شده است گرچه این نکته خود مشکلاتی را نیز کم و بیش آفریده، اما در مجموع محاسن و مزایای را نیز پرورده است. دانش پژوه حوزوی در فضای تحصیل برای خود آفاق دوری را می نگرد و خود را برای سالیان طولانی آماده می کند این واقعیت موجب می شود که با نگرشی متاملانه و متعمدانه، با ستون موضوعات درسی برخورد کند، از ساده انگاری و شتابهای مضر دور بماند، ریاضت علمی را پیشه کند و خود را برای راهی دور و دراز آماده کند.
مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای در این زمینه می فرمایند:
«عالم اسلامی، باید بتواند حکم اسلامی را... از کتاب و سنت استنباط کند این استنباط از کتاب و سنت، خود متوقف به مقدماتی است و این مقدمات همان درس دین و دانش دین است ... بعد بایستی کتابهای کسانی را که استنباط کرده اند و این راه را رفته اند، بخواند و تعلیم بگیرد، تا این که بالاخره این استنباط در او پیدا شود. (18) »
جهت گیری درس
در سیستمهای آموزشی دیگر غالبا درس را پلکان ترقی مادی قرار می دهند. آموزش برای راهیابی به پست و مقام یا ثروت و جلال مادی و یا هر دو، صورت می گیرد. هیچ کس آن را عیب نمی داند نه تنها در انگیزه ها و گرایشها جای می یابد که به راحتی به زبان هم آورده می شود.
دانش پژوه، در آن مراکز راه وصول به کسب درآمد و ارتقای منزلت مادی را از درس خواندن خویش می جوید و آن را مبنای اساسی بسیاری از تصمیم گیری های خود قرار می دهد. در اتخاذ این شیوه، هیچ کس به او خرده نمی گیرد همگان آن را به عنوان یک واقعیت در نظام آموزش می پذیرند و به آن تن می دهند.
در نظام آموزشی روحانیت چنان نبوده و نیست روحانیت نه درون خود، این شیوه را برمی تابد و نه ناظران بیرونی این روش را از او می پسندند، آموزشی دینی برای کسب درآمد یا دستیابی به مقام و مرتبت، فرد را از دید همصنفان فرو می اندازد; موقعیت درون صنفی او را خدشه دار می سازد و حرمت معنویش را از بین می بردژ مردم نیز چونان انتظاری را نمی دارند و اگر از دانش پژوه دینی، چنان علایمی را دریابند از او قطع امید می کنند و به او دل نمی بندند و در امور دینی و مراجعات مردمی خویش او را ملجا و پناه قرار نمی دهند.
مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای فرموده اند:
«از اول که درس می خواندیم به ما یاد دادند که درس خواندن برای مقام یا پول بد و عیب است. در تحصیلات دیگر، در فرهنگهای دیگر، در نظامهای آموزشی دیگر، وقتی کسی درس را شروع می کند، اگر بگویند برای چه درس می خوانی می گوید برای اینکه در آینده بتوانم شغل بگیرم. غیر از این است؟ اگر از اول به ما بگویند: چرا شروع به درس خواندن کردید و چرا طلبه شدید؟ چنانچه بگوییم برای این است که در آینده شغل بگیرم، یک نقطه منفی به حساب می آید. فرهنگ و محیط ما این را یاد داده است (19).».
عشق و علاقه به تحصیل
عناصر نظام آموزشی طلبگی را نباید با عناصر دیگر نظامهای آموزشی مقایسه کرد اگر چه یادگیری، تقویت، تعمیم و بسیاری از ارزشهای آموزشی در تمام نظامها وسیله ای برای رسیدن به هدف آن نظام است شیوه های کاربرد این ارزشها ممکن است در نظامهای مختلف با هم تفاوت کند. آنجا که اراده شخصی علاقه و عشق به آموزش وجود ندارد، نظامهای آموزشی ناچارند از وسایل آموزشی و یا ماشین برای یادگیری استفاده کنند استفاده از این وسایل با آنکه با توفیق رو به رو بوده است، با این حال نتوانسته است در اراده و علاقه آموزندگان به آموزش تاثیرات ماندنی بگذارد.
نظام طلبگی محققا جزو نظامهای معدودی است که اکثر آموزندگان آن با میل و اراده شخصی و علاقه قلبی و در کمال آزادی وارد گشته اند، هدف خاصی را تعقیب می کنند و اغلب هم به هدف خود می رسند در نتیجه نه انگیزه های گریز و بیزاری از محیط آموزشی وجود دارد و نه محیط آموزش بر آنان قید می نهد. در چنین نظامی طلبه به هر حال مطلب آموزشی را بدون فشار تحکیم و تنبیه و انضباطهای اداری و آموزشی، می آموزد به همین لحاظ ارزشهای آموزشی آن چون نظام یادگیری و نظام یادآوری به وسایل کمک آموزشی ماشینی هیچ گونه نیاز ندارد. و با همین در طول تاریخ حوزه و طلاب و علمایی پرورش یافته اند که گاهی تعداد تالیفات عمیق و علمی یکی از آنان به دویست مورد رسیده است (20).
پی نوشت ها:
1. ده گفتار; شهید مطهری; ص 284.
2. پیام حوزه; ش 8; ص 51.
3. پیام حوزه; ش 8; ص 50.
4. پیام حوزه; ش 8; ص 86.
5. ده گفتار; شهید مطهری; ص 284.
6. مجله حوزه ش 32; مقاله اخلاص در عمل.
7. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری; ج 2; ص 25.
8. ده گفتار; شهید مطهری; ص 286.
9. لغت نامه دهخدا; ج 28; ص 200.
10. پژوهشی در نظام طلبگی; مهدی ضوابطی; ص 182.
11. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری; ج 2; ص 24 و 25.
12. روزنامه جمهوری اسلامی (27/10/1378); مقاله آقای حسین شفیعی زاده; (صفحه حوزه) (با اضافات).
13. پژوهشی در نظام طلبگی; مهدی ضوابطی; ص 182 - 189.
14. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری; ج 2; ص 22 و 23.
15. مجله پیام حوزه; ش 6; ص 87.
16. پژوهشی در نظام طلبگی; مهدی ضوابطی; ص 181.
17.با استفاده از ده گفتار شهید مطهری و مجله حوزه ش 8; مصاحبه با آیة الله سبحانی.
18. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری; ج 2; ص 19.
19. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری; ج 2; ص 21.
20. پژوهشی در نظام طلبگی; مهدی ضوابطی; ص 179 و 180.