ماهان شبکه ایرانیان

در نشست روش‌شناسی قرآنی علامه طباطبایی مطرح شد:

«فتاوای المیزان» و تلاش علامه برای خلط نکردن فقه و تفسیر

گروه اندیشه: حجت‌الاسلام حمیدرضا بصیری در نشست «روش‌شناسی قرآنی علامه طباطبایی و تاثیر آن بر متفکران معاصر» گفت: علامه به صراحت خلط مباحث تفسیری و فقهی را نقد می‌کرد و این در حالی است که از فتاوای المیزان می‌توان توضیح‌المسائل کوچکی تدوین کرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، نشست روش‌شناسی قرآنی علامه طباطبایی (با تاکید بر تفسیر المیزان) و تاثیر آن بر متفکران معاصر، 30 فروردین‌ماه در سالن مطهری دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
بدرالدین طباطبایی به عنوان نخستین سخنران نشست گفت: برگزار کنندگان این نشست از من خواسته‌اند که درباره سیره خانوادگی مرحوم طباطبایی سخنانی را خدمت شما بزرگواران عرض کنم. باید بگویم که پدر یک انسان به تمام معنا بودند و همواره در خانه با لطافت و حسن‌خلق رفتار می‌کردند و هیچگاه در طول عمر خود صدایشان را بیشتر از حد متعارف بالا نبردند.
«فتاوای المیزان» و تلاش علامه برای احتراز از خلط فقه و تفسیر
فرزند علامه ‌طباطبایی افزود: نمی‌خواهم بگویم که پدر هیچگاه عصبانی نمی‌شدند اما آنقدر بر نفس خود احاطه داشتند که می‌توانستند خود را کنترل کنند. مرحوم طباطبایی همواره به امور خانه رسیدگی می‌کردند و هر روز ساعتی را برای رفع مشکلات خانواده اختصاص می‌دادند.
وی در ادامه افزود: علامه به ابدی بودن خداوند اعتقاد داشتند و همین باور سبب شد ایشان در رفتار، صداقت داشته باشند. زبان من برای معرفی پدر قاصر است ولی اگر بخواهم در یک کلام ایشان را معرفی کنم می‌گویم ایشان انسان برتر از ملک بودند و آنقدر بر نفس خود تسلط داشتند که هیچگاه بر کسی درشت‌گویی نمی‌کردند و همیشه یک آرامش مثال‌زدنی را می‌توانستیم در چهره ایشان مشاهده کنیم.
دومین سخنران نشست حجت‌الاسلام حمیدرضا بصیری عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: موضوع سخنرانی امروز من بررسی «روش تفسیری آیات‌الاحکام در المیزان» است. من برای روشن شدن بحث، سخنرانی خود را در 3 بخش مجزا ارائه می‌دهم نخست، دیدگاه علامه را درباره تفسیر فقهی در المیزان بیان می‌کنم دوم، روش علامه را بررسی می‌کنم و در نهایت جمع‌بندی از این دو بحث ارائه می‌دهم که آیا علامه در عمل از دیدگاه خود فاصله گرفت یا بر دیدگاه خود ماند؟
«فتاوای المیزان» و تلاش علامه برای احتراز از خلط فقه و تفسیر
بصیری افزود: علامه در مقدمه تفسیر خود می‌نویسد «من در المیزان به دنبال ارائه مباحث فقهی نیستم». علامه به صراحت از خلط مباحث تفسیری و فقهی احتراز می‌کرد و برخی از مفسرینی را که چنین کاری انجام داده‌اند نقد می‌کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا چنین امری امکان‌پذیر است؟ همان‌گونه که می‌دانید بیش از 500 آیه از قرآن ارتباط مستقیمی با فقه دارد حتی کسی که قرآن را ترجمه می‌کند نمی‌تواند نگاه فقهی نداشته باشد چه برسد به اینکه بخواهد قرآن را تفسیر کند.
بصیری افزود: روش علامه را می‌توانم با طرح 2 مسئله روشن کنم نخست، طرح مباحث مرتبط با علم فقه و دوم، استنباط حکم شرعی. علامه در المیزان به مباحثی ورود کردند که مرتبط با علم فقه است و حتی می‌توان ادعا کرد که علامه فتوا نیز داده‌اند به عنوان مثال در جلد 5 صفحه 45 به نقد اخباریون در استنباط احکام پرداخته‌اند. و در جلد 4 صفحه 483 از فقه شیعه در مقابل افتراهای که به آن بسته شده است دفاع می‌کند.
«فتاوای المیزان» و تلاش علامه برای احتراز از خلط فقه و تفسیر
این پژوهشگر علوم قرآنی افزود: علامه در تفسیر بسیاری از آیات استنباط حکم شرعی کرده‌اند به عنوان مثال «وَمَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنکُمْ طَوْلًا أَن یَنکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ: و هر کس از شما از نظر مالى نمى‏‌تواند زنان [آزاد] پاکدامن با ایمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [ازدواج کند] و خدا به ایمان شما داناتر است [همه] از یکدیگرید پس آنان را با اجازه خانواده‏شان به همسرى [خود] درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند نه زناکار و دوست‏گیران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتکب فحشا شدند پس بر آنان نیمى از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است این [پیشنهاد زناشویى با کنیزان] براى کسى از شماست که از آلایش گناه بیم دارد و صبر کردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است». (نساء/25) علامه با استناد به این آیه می‌نویسد مهریه در عقد دائم و موقت وجود دارد و اینگونه جواز عقد موقت را فقه شیعه بیان می‌کنند. نمونه دیگر آیه 6 سوره مائده است علامه با استناد به این آیه می‌نویسد هر وقت تصمیم گرفتید اقامه نماز کنید وضو داشته باشید و وضویی که از نماز قبلی دارید جائز نیست که با آن نماز بخوانید به نظر من می‌توان یک توضیح‌ المسائل کوچک از تفسیر المیزان منتشر کنیم.
وی در جمع‌بندی بحث خود گفت: در این مجال کوتاه دیدگاه و روش علامه را توضیح دادیم حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا علامه در نظر یک باور دارند و در عمل از باور خود روی برگردانده‌اند؟ در پاسخ به این پرسش باید بگویم چنین نیست. علامه معتقد بودند نباید بین مباحث فقهی و تفسیری خلط کنیم این 2 دانش جای خود را باید داشته باشند و هیچگاه در المیزان دغدغه نگارش تفسیر فقهی را نداشتند.
«فتاوای المیزان» و تلاش علامه برای احتراز از خلط فقه و تفسیر
خداوند نظام‌ساز و الگوآفرین است
در ادامه این نشست، محمد حسین بیات، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاه قزوین گفت: موضوع سخنرانی من بررسی «روش تفسیری علامه طباطبایی در مساله نزول دفعی و تدریجی قرآن کریم» است. قبل از شروع بحث لازم می‌دانم که تفسیر را معنا کنم به نظر من تفسیر، رفع ابهام و بیان فهم مقصود است.
بیات افزود: یکی از ابزارهای تفسیر، عقل است اما همواره تفسیر به رای از سوی پیامبر(ص) و ائمه اطهار از جمله امام صادق(ع) و امام رضا(ع) منع شده است. پیامبر(ص) فرمودند: «اگر کسی تفسیر به رای کند اگر درست باشد مجازات دارد». امام صادق(ع) نیز فرمودند: «اگر شخصی تفسیر به رای کند اجری نمی‌برد و اگر نادرست تفسیر کند از خداوند دور می‌شود».
وی در ادامه گفت: حال این پرسش مطرح می‌شود مفسر با چه ابزاری تفسیر می‌کند؟ یکی از ابزارهای فهم تفسیر عقل است، اما این عقل، چه عقلی است؟
بیات افزود: در اینجا لازم می‌دانم یک بحث عقلی را از دیدگاه علامه طباطبایی باز کنم. علامه معتقد بودند اگر خدایان متعدد باشد جهان از بین می‌برد و فاسد می‌شود. اگر بگویم خدایان خوب هستند همه با هم بسازند و دعوا نکنند همان‌گونه که چند پیامبر و چند امام در یک زمان داشتیم.( امام حسن و امام حسین(ع) در دوره امامت امام علی(ع) زندگی می‌کردند اما همگی ازعلی(ع) تبعیت می‌کردند) حال اگر همه خدایان با هم باشند و با هم توافق کند چه عیبی به وجود می‌آید؟ این سوال عجیبی است. علامه معتقد بود که هیچ‌کس به این پرسش جواب نداده است نه شیخ طوسی و نه هیچ متکلم دیگر.
وی در آخر گفت: اشتباه متکلمین در طرح این پرسش این است  که تابع را با متبوع خلط کردند چرا که معنای خداوند را نمی‌دانستند؟ خدا به دنبال الگو نیست. پیامبران، امامان و افراد صالح همه الگویی دارند و این الگو را خداوند برای آنها مشخص کرده است، پس پیغمبران الگوساز نیست؛ اما خداوند نظام‌ساز و الگوآفرین است.

گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید!
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان