این مترجم در گفتوگو با ایسنا، درباره آسیبهای ترجمههای کپیشده از ترجمههای قبلی کتابها اظهار کرد: برای مترجمان مسئله مالی در ترجمه کتابهایشان صددرصد مهم است و اگر مترجم دیگری از روی ترجمه او رونویسی کند در وهله اول از نظر اقتصادی به او ضربه میزند که این کار درستی نیست. از طرف دیگر، این کار از نظر اخلاقی درست نیست و ترجمه کپی مانند هر کار زشت اجتماعی دیگری هیچ جای دفاعی ندارد.
او با اشاره به بازترجمه برخی کتابها گفت: بازترجمه کتاب زمانی توصیه میشود که مترجم جدید قَدَر باشد و از ترجمه موجود ایراد بگیرد و بتواند ترجمه بهتری ارائه دهد. اینطور نیست که مترجم کتاب را بخواند و بگوید من بهتر ترجمه میکنم بلکه باید از نظر ارزشیابی، ترجمه دوم دارای ارزش بالاتری باشد که معمولا این اتفاق نمیافتد.
بهمنی خاطرنشان کرد: مترجم باید برای ترجمه دوباره از یک اثر سراغ کارهایی برود که ارزش داشته باشند. خیلی از کتابها را که میخوانی متوجه میشوی ارزش چندانی نداشته اما در مواردی شاهد هستی کتابی ترجمه خوبی ندارد و آدم دلش میسوزد. گاهی با خودم میگویم کاش کتاب ترجمه بهتری داشت.
او با بیان اینکه تعداد مترجمان به قدری زیاد شده که ممکن است از کار همه آنها باخبر نباشیم، درباره ترجمههای تحتاللفظی نیز گفت: مسئله ترجمههای کلمه به کلمه را خیلی زیاد دیدهام و گاهی به این فکر کردهام که ممکن است مترجم دانش کافی نداشته اما این مسئله باعث نشده که بگویم این کتاب باید دوباره ترجمه شود.
این مترجم با بیان اینکه مترجمان در زبان مقصد مشکل دارند، افزود: یکی از معضلات رشته مترجمی در دانشگاهها این است که دانشجویان نمیتوانند فارسی بنویسند و خود آنها نیز اعتراف میکنند، که این مسئله خروجی آموزش و پرورش است.
او تأکید کرد: دانشجویان شاید به نحوی بتوانند زبان مبدا را درک کنند، اما زمانی که بخواهند به فارسی بنویسند توانایی ندارند؛ بهویژه مترجمان جوان در نوشتن نثر فارسی مشکل دارند.
کیهان بهمنی با اشاره به رقابتی شدن بازار کتاب اظهار کرد: خیلی از ناشران با 10 - 15 صفحه، کتاب را به نام خود ثبت میکنند. بارها پیش آمده خواستهام کتابی را ترجمه کنم و با مراجعه به سازمان اسناد و کتابخانه ملی متوجه شدهام که کتاب به نام ناشری ثبت شده اما بعد از گذشت چند سال، در بازار خبری از کتاب نشده است که این حالت در ترجمه آزاردهنده است. برخی از ناشران کملطفی میکنند و بلافاصله بعد از اینکه کتابی مطرح شد و به اصطلاح گُل کرد، کتاب را به نام خود ثبت میکنند تا بعدها سر فرصت آن را ترجمه کنند.
این مترجم با بیان اینکه 40 ناشر مجوز ترجمه کتاب «انعکاس کوهستان» خالد حسینی را گرفته بودند، اظهار کرد: من با این مسئله اصلا مشکلی ندارم، زیرا رقابت وجود دارد و هر ناشری میخواهد کتاب را منتشر کند، اما این مسئله زمانی آسیبزا است که بدانیم چند وقتی از چاپ شدن کتابی میگذرد و آن را ترجمه کنیم.
او افزود: بهترین کاری که مترجمان میتوانند انجام دهند این است که نویسندههای جدید را که کسی کتابهای آنها را ترجمه نکرده است، معرفی کنند. اگر کتاب «تاریخ ادبیات آمریکا» را بخوانید، میبینید آثار زیادی وجود دارد که حتی نامشان را نشنیدهایم. این مسئله به خاطر این است که ما به یکسری نویسنده خاص عادت کردهایم در حالی که بسیاری از نویسندگان با آثار خوبشان جا ماندهاند. اگر وضعیت حاکم در بازار کتاب (یعنی به دنبال ارائه آثار پرفروش بودن) را بشکنیم و نویسندههای جدید را معرفی کنیم فکر میکنم اعتبار کارمان بیشتر میشود.
بهمنی یادآور شد: یکی از معضلات بازار رقابتی کتاب این است که ترجمههای خوب ارائه نمیشود. مثلا میشنویم بازه زمانی بین انتشار کتاب به زبان اصلی با ترجمه آن خیلی کوتاه است که این مسئله شکبرانگیز است و به ضرس قاطع میتوانیم بگوییم تفکری پشت آن وجود ندارد. البته مترجمان و ناشرانی که ترجمههای خوب ارائه نمیدهند، خیلی سریع از بین میروند و حضور آنها در بازار کتاب مقطعی است و بقا با کسانی است که کار خوب ارائه میدهند زیرا به مرور زمان مخاطب مترجمان خوب را میشناسند. مترجمان لازم نیست نگران باشند که از کارشان استقبال نمیشود، زیرا ترجمههای بد بعد از مدتی از دور خارج میشوند.
این مترجم در پایان خاطرنشان کرد: سالیان سال است که درباره وضعیت ترجمه صحبت میکنیم، اما تا زمانی که نتوانیم مسئله کپیرایت را حل کنیم این معضلات ادامه خواهد داشت. وضعیت تغییر نمیکند مگر اینکه ما به سمت تغییرات بنیادین برویم. یکی از این تغییرات بنیادین پیوستن به کنوانسیون بِرن (کپیرایت) است.