مارگرت مارکوس (که پس از پذیرش اسلام، نام مریم جمیله را برای خود برگزید) [1] در بیست و سوم مه 1934 مطابق اوّل خرداد 1313 و نهم صفر 1352ه··· .ق در شهر نیوروشل از توابع نیویورک دیده به جهان گشود.
نیاکانش اصالت آلمانی داشتند که سه نسل قبل به ایالات متحده کوچیدند و رفته رفته، زندگی جدید را پذیرفتند. پدر و مادرش تبار یهودی داشتند اما هیچ کدام رعایت آداب و رسوم مذهبی را نمی کردند. مریم جمیله در این باره می نویسد:
«در خانواده ای یهودی زاییده شدم و پدر و مادرم هر دو طرفدار یهود اصلاح شده بودند. و اگر چه دقیق ترین تعلیمات آئین خود را آموخته بودند، ولی زبان عبری نمی دانستند و با تورات و تلمود آشنایی نداشتند. هیچ کدام از تشریفات مذهبی را مراعات نمی نمودند. از تاریخ و فرهنگ یهود آگاهی اندکی داشتند. نظایر پدر و مادرم در میان یهودیانِ اصلاح طلب، فراوان دیده می شوند. دوستان و آشنایان ما از لحاظ خلأ فکری با هم شریک اند و هیچ یک مذهب درستی ندارند.»
مارگرت در محیطی کاملاً غربی و سکولار رشد یافت و در مدارس عمومی و محلی، تحصیلات را فرا گرفت. تحصیلات عالی را در دانشگاه نیویورک از 1953 تا 1955 به انجام رسانید و پس از بررسی و مطالعات ده ساله در باره آئین مترقی اسلام، در 24 ماه مه 1961 در انجمن تبلیغات اسلامی آمریکا رسما به دین اسلام مشرف گردید.
در تابستان همین سال بنا به دعوت اندیشمند نام آور پاکستانی مولانا سید ابو الاعلی مودودی به پاکستان مهاجرت کرد و در لاهور اقامت گزید و در اوت 1963م با محمد یوسف خان (که عضو مؤتمر (= کنگره) اسلامی پاکستان بود) پیمان زناشویی بست. حاصل این پیوند چهار فرزند است.
رسول اعظم در آثار مریم جمیله
مریم جمیله در تمامی آثار خود بر فرهنگ اسلامی تکیه دارد که اساس آن را قرآن و سیرت و کردار رسول اکرم (ص) تشکیل می دهد. او پیامبر را شخصیتی والا، پدیده ای بی نظیر و نجات دهنده بشر معرفی می کند.
وی یادآور می گردد با وجود اینکه رسول خدا (ص) دارای مأموریت الهی است و برگزیده پروردگار می باشد اما ساده، فروتن و خاضع زندگی می کرد، به گونه ای که با افراد دیگر تفاوت نداشت و تمام دوران حیات پرثمر خود را صرف هدایت، ارشاد و تعلیم و تربیت مردم نمود. با اینکه در برابر تقاضاهای دیگران غالبا از آوردن معجزه خودداری می کرد اما قرآن کریم (که برهان رسالت اوست) معجزه اش محسوب می گردد؛ نیز زندگی شگفت انگیز حضرت، از مهم ترین معجزات بشر به شمار می رود.
به باور وی که بر مطالعات اسلامی متکی است، اعراب زندگی شبانی داشتند و بدون اینکه کسی آنها را به حساب آورد، در صحراها به سر می بردند، ولی به برکت بعثت نبی اکرم، ملتی که قابل اعتنا نبود، در تمامی جهان مورد توجه قرار گرفته، در مدت یک قرن مسلمانان از یک طرف اندلس را در اختیار گرفتند و از سوی دیگر برهند چیرگی یافتند، آنگاه با کمال شجاعت و شکوه و عظمت در پرتو تعالیم قرآنی و سنّت محمدی، به شکوفایی رسیدند!
آری نور پیامبر اگر چه در ریگزارهای عربستان درخشید اما پس از مدتی کوتاه از عالم بالا تابشی دیگر گرفت و جهان را از وجود بابرکت خویش بهره مند ساخت.
اینکه مسلمانان به سوی ترقی علمی و پیشرفت علوم عقلی گام نهادند، اتفاقی نبود، بلکه همه این دستاوردها برخاسته از اخلاص، ایمان و اعتقاد عمیق پیامبر به خالق هستی و ارتباطش با عالم غیب و ملکوت بود. البته نمی توان کوشش های شرافتمندانه مسلمانان را فراموش کرد و یا ناچیز شمرد.
سپس مریم جمیله برای اثبات مدعای خود به نقل قول اندیشوران اروپایی می پردازد، به عنوان نمونه به نقل از «سمیوال جان سن» می نویسد:
پیامبر از فکری ملکوتی بهره مند است و نیروی معنوی و اخلاقی حضرتش و اعتمادی که به فرمانروای هستی دارد و احترامی که برای نگارش و پژوهش قایل است، افق افکار و اندیشه هایش را به صورت شایسته ای رشد می دهد.
از قول کارلایل می نویسد: پیامبر مردی است حکیم و بااخلاص و هر وقت بیانی می فرماید، گویی نوری از دهانش اوج می گردد. پیامبری است بااستقامت، مهربان، جدّی و خوش اخلاق. وجود حضرتش نمونه ای بود برای عمل و مشعلی بود برای هدایت همه ارواح، تلاش ها، گفته ها و خصال پیامبر به عنوان حدیث جمع آوری و حفظ شد و از لحاظ قداست و اهمیت، مقام بی نظیری کسب کرده است و پس از قداست قرآن مجید می باشد. به دنبال آن تصریح می نماید: محبت آن حضرت و مهربانی اش در سراسر زندگی، آموزنده و قابل پیروی است. همیشه می فرمود: رحمتی برای همه جهانیان هستم و تأکید می نمود: بهترین شخص آن است که برای مردم سودمندتر باشد.
مریم جمیله خاطرنشان می کند: هیچ کس به حقیقت نمی رسد مگر اینکه گفتار، اندیشه و رفتارش را با حقیقت توأم کند، و این مقام را رسول اکرم (ص) احراز کرده است. به باور این نویسنده تعلیمات حضرت محمد (که شامل موضوعات گوناگون در عرصه های متعدد بشری است) صرف نظر از جنبه ملکوتی و قداست، از این جهت اهمیت دارد که ساده و دلپذیر می باشد و در اذهان، دل ها و روح مردم نفوذ می کند. همردیف قرآن، احادیث پیامبر تحرک تازه ای به انرژی های بیدارشده مسلمانان داد. هیچ رسولی اینقدر با بیان شیرین و صریح، پیروان خود را برای کسب دانش و تحصیل معارف تشویق نکرد که پیامبر اکرم بر آن اصرار دارد.
مریم جمیله تصریح می کند: به برکت قرآن و در پرتو این کلام آسمانی، مسلمانان به پژوهش های علمی، ادبی، جغرافیایی، تاریخی و معماری روی آوردند. آموزه های ارزنده این معجزه جاوید پیامبر را (که سنجیده و پر از مکارم است) در زندگی فردی و اجتماعی پیاده کردند و به عزت و اقتدار و تأسیس تمدن اسلامی رسیدند. تعلیمات قرآنی احتیاجات روحی و بدنی آدمی را تأمین می کند و بشر را فرا می خواند که برای کسب سعادت، آرامش و رسیدن به اهداف پاک و رشد دهنده، تلاش کنند. نتایجی که از مفاهیم قرآنی در طول تاریخ به دست آمده، اصالت و اعتبار این دعوت را به اثبات می رساند، نیز به طور نوید بخش و امید دهنده ای آینده درخشان بشر را تضمین کرده است.
او در بحث هایی جالب برخی اتهامات غربی ها را در خصوص رسول اکرم و قرآن به شدت به باد انتقاد می گیرد و با دلایل منطقی و استوار، این اظهارات بیهوده را طرد می نماید و چنین گوهرافشانی می کند: به وسیله ایمان به رسول اکرم و تسلیم و خضوع در برابر قانون مقدس و باصفای قرآن و رعایت ارکان اعتقادی اسلامی از عمق دل و جان، بشر می تواند به کمال راستین برسد و سعادت واقعی را در آغوش بگیرد.
[1] .پایگاه حوزه مجله پیام زن شماره 179 و 180، مشعلی از سوی تاریکی ها