مقدمه
در طول تاریخ حیات فکری شیعه، محدثان نام آور، پیوسته به گردآوری و تنظیم مجموعه هایی از روایات معصومین علیهم السلام مبادرت ورزیده اند، گر چه انگیزه، هدف، شیوه و محدوده احادیث گردآوری شده یکسان نبوده است اما در مجموع تلاش محدثان زمینه حفظ و بقاء آثار شیعه و اعتلای مکتب را فراهم آورده است. این مجموعه ها فراتر از کتب مشهور روایی «محمدون اول » و «محمدون اخر» است.
(1) یکی از این مجموعه های گران بها، که در این نوشتار به آن می پردازیم «عوالم العلوم والمعارف والاحوال من الآیات والاخبار والاقوال »; نگاشته محدث خبیر و متتبع، مرحوم شیخ عبدالله بحرانی است.
این کتاب اندکی پس از تالیف «موسوعه بحارالانوار مجلسی » نگاشته شده است اما تا قبل از دو دهه اخیر جز بعضی از مجلدات آن به چاپ نرسیده بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی با همت و تلاش آیة الله سید محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی چاپ مناسبی از این کتاب همراه با تصحیح و تعلیقات و استدراکات فراوان آغاز گردید; به طوری که تاکنون بیش از پانزده مجلد از آن به بازار عرضه شده و یا آماده چاپ است. با توجه به حجم قابل توجه استدراکات آقای ابطحی و ویژگیهای دیگری که در تحقیق این کتاب صورت پذیرفته است بررسی «عوالم » و «مستدرک » آن را جداگانه ارائه می کنیم. امید آنکه این مقال زمینه ای مناسب برای توجه بیشتر خوانندگان بر این اثر گرانقدر فراهم آورده و در تکمیل و بالندگی این کار عظیم مؤثر افتد. بررسی کتاب عوالم
الف - در باره شناخت مؤلف آن: مؤلف این مجموعه، مرحوم شیخ عبدالله بن نورالدین بحرانی است، از شرح حال و تاریخ تولد و وفات وی اطلاعی در دست نیست. همچنانکه در بعضی از کتب تراجم از او یادی نکرده اند و در تراجم قرن حاضر نیز در باره او اطلاعات محدودی ثبت شده است; تنها دو نکته در باره وی ذکر شده است: اول آنکه، وی از شاگردان مرحوم علامه مجلسی بوده است و دوم آنکه، کتاب «عوالم » را تالیف کرده است.
(2) گر چه ترجمه نویسان کمتر به شرکت وی در مجموعه شاگردانی که در تالیف بحارالانوار شرکت داشته اند، اشاره کرده اند; اما بحرانی خود در مقدمه عوالم العلوم (مخطوط) به شاگردی بیست ساله اش نسبت به مرحوم علامه مجلسی اشاره می کند
(3) و ضمن تجلیل فراوان، اعتماد خود را در تالیف بر استاد می داند.
(4) به نظر می رسد مؤلف در زمان خویش شهرت چندانی نداشته است اما وجود نسخه هایی از کتاب عوالم یاد او را باقی گذارده است. از این روی در کتب تراجم نگاشته شده در قرون دوازدهم و سیزدهم حتی بعضی از کتبی که شرح و ترجمه علمای بحرین را متکفل بوده است (همچون لؤلؤالبحرین) از او یادی نشده است.
ب - نام کتاب: نام کامل کتاب «عوالم العلوم والمعارف والاحوال من الآیات والاخبار والاقوال » است. این کتاب شباهتهای زیادی به بحارالانوار دارد، در فهرست کتابهای خطی کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی در باره این کتاب آمده است:
کتاب بسیار مفصلی است. در بیش از صد جلد که احادیث و روایات را از مصادر مختلف شیعه گرد آورده و در هر بابی آیات مناسب با آن را نیز می آورد و در آنجا که احتیاج به شرح داشته باشد به عنوان «بیان » مطالبی ذکر می کند. «عوالم »، به حسب تقسیم مؤلف، در صد کتاب می باشد پنجاه کتاب در اصول و پنجاه کتاب در فروع و مجموع جزءهایش صد و بیست و هشت جزء است.
(5) در کتابخانه آیة الله مرعشی نسخه خطی 66 جزء (حدود نیمی از آن) هست، حجم این نسخه ها یکسان نیست، حداقل 50 برگ و حداکثر 366 برگ دارد ولی غالبا نسخه های آن دارای 150 تا 250 برگ می باشد.
مرحوم آغا بزرگ طهرانی در باره کتاب اطلاعات دقیقی نداشته است گر چه بعضی از مجلدات آن را در نجف، تبریز و تهران رؤیت کرده است. وی می نویسد:
کتاب جامع العلوم و... کتاب بزرگی است که به مقدار کثیری نسبت به مجلدات بحارالانوار بیشتر است بلکه گفته می شود که به صد جلد می رسد و شنیده ام که همه آن در یزد موجود است.
(6) احتمالا مقصود ایشان از یکصد جلد، قطع رحلی بزرگ بوده که بحارالانوار ربع آن می شود. ولی با مراجعه به نسخه های موجود عوالم روشن می شود که تفاوت حجم این دو کتاب به ده درصد نیز نمی رسد.
حضرت آقای ابطحی که تحقیق این کتاب را انجام می دهند همه نسخه های خطی کتاب به جزء سه جزء مربوط به امام جواد، امام هادی و امام عسکری علیهم السلام را در اختیار دارند، به گفته ایشان این سه جزء کلا مفقود است.
(7) و آنچه موجود است تفاوت زیادی از نظر حجم با بحارالانوار ندارد.
صاحب اعیان الشیعه نیز به بیشتری عوالم نسبت به بحارالانوار اشاره کرده است اما اضافه می کند که تنها 54 جلد آن موجود است.
(8) اما میرزای نوری می نویسد که عوالم همان بحارالانوار استاد بزرگ اوست
(9) و به نظر نگارنده نیز کلام میرزا به واقع نزدیکتر است.
در هر صورت با توجه به اینکه تحقیق و انتشار این کتاب توسط مؤسسة الامام المهدی علیه السلام با جدیت پیگیری می شود و نسخه های خطی این کتاب نیز در دست محققین این مجموعه است. بحث در این باره نیازی به تطویل کلام ندارد و انشاءالله تمام نسخه های آن به طور محقق در اختیار عموم قرار می گیرد. مقایسه محتوای عوالم و بحار
نکته اساسی مقایسه بین این دو مجموعه روایی است; با اینکه حجم دو مجموعه تفاوت چندانی با هم ندارد و بحرانی نیز قطعا در جریان تالیف بحار قرار داشته است چه انگیزه ای زمینه تحمل به رنج تالیف این مجموعه را بر وی هموار کرده است; در این زمینه ترجمه نویسان یاد شده دیدگاه یکسانی ندارند. میرزای نوری «عوالم » را «بحار»ی دیگر می داند مگر آنکه بحرانی آن را صورتی دیگر بخشیده است
(10) و صاحب طبقات اعلام الشیعه در توضیح این کلام نوری می نویسد:
عوالم از جهت اخباری گری شدیدتر است و از بحارالانوار، اکثر معارف عقلیه را حذف کرده است.
(11) آقای دانش پژوه که فهرست مخطوطات مجلس شورای ملی را جمع آوری کرده است عوالم را بحار دیگری می داند به گونه ای دیگر و بهتر از آن. اما نویسنده کتاب زندگینامه علامه مجلسی که خود ناقل عبارت فوق است اظهار می کند که:
تاکنون هیچ یک از محدثین که هر دو کتاب را دیده اند چنین نظریه ای را اظهار ننموده اند. شاید علت بهتر دانستن ایشان (آقای دانش پژوه) داشتن خبرهای اهل سنت در عوالم باشد.
(12) یکی از عمده ترین دلیل خرده گیران آنست که با وجود مشابهت بسیار این دو مجموعه که نه تنها در روایت بلکه در توضیحات و بیانها نیز در لفظ و محتوی عینیت و مطابقت غالبی وجود دارد; اما هرگز بحرانی از کتاب استاد خود یاد نمی کند.
(13) ترجمه مقدمه جلد دوم (آغاز کتاب العقل والجهل نیز مؤید این نکته است.) وی می نویسد:
این جلد دوم از کتاب عوالم العلوم و... است که آن را این فقیر کالای عقل و خواهان آن از معطی عقل جمع و تالیف کرده است، در این کتاب کلام را برای صاحبان خرد و قرابت مختصر کرده است چرا که عاقل را اشارتی کافی و جز او را هزار عبارت ناکافی است.
(14) اشاره نکردن بحرانی به موسوعه بحار زمینه قضاوتهای تندی را بر ضد وی فراهم آورده است. نویسنده کتاب زندگی نامه علامه مجلسی قدس سره او را به حق ناشناسی و قصد انتساب زحمات علامه به خود متهم نموده است و به بعضی از نسخ خطی که بالای صفحه بر نام علامه مجلسی خط کشیده و نام شیخ عبدالله بحرانی نوشته شده، اشاره کرده و احتمال داده است که برای صرفه جویی بعضی از مجلدات بحار را بعینه در موسوعه عوالم جای داده است.
(15) در مقابل نیز بعضی کار بحرانی را ادامه بحار دانسته و وی را محقق آرزوی برآورده نشده علامه دانسته اند.
(16) چرا که علامه مجلسی در آغاز بحارالانوار نوشته است:
در خاطرم این گونه می گذرد که اگر اجل فرصت دهد و توفیق و فضل الهی مددکار شود بر این کتاب شرح کاملی را بنویسم که در بر دارنده اهدافی باشد که در تصنیفهای اصحاب یافت نمی شود. شرحی که مطلب در آن برای خردمندان به نهایت رسد.
(17) به نظر نگارنده قضاوتهای پیش گفته غالبا ناصواب است و بعضا به جهت عدم اطلاع به مجموعه عوالم و عدم اشراف به کار بحرانی صورت پذیرفته است.
با مراجعه به جلد اول و دوم این دو مجموعه که شامل توضیحات مباحث اعتقادی است و از دیدگاه صاحب طبقات باید بیشتر مباحث عقلیه در آن باشد روشن می شود که بسیاری از توضیحات علامه مجلسی بدون هیچ گونه تغییری نقل شده است; مثلا توضیح نسبتا بلندی که مرحوم علامه مجلسی در باره معانی و اطلاقات عقل آورده است به همان صورت و فقط با جابجایی بعضی از معانی در عوالم آمده است.
(18) جالب توجه آنکه این بیان عقلی از مشرب اخباری ذکر شده است و هیچ گاه حذف آن به معنای شدت در اخباری گری محسوب نمی شود. در حاشیه بحارالانوار مطبوع دو حاشیه اعتراض آمیز طولانی از فیلسوف و مفسر معاصر، مرحوم علامه طباطبایی نسبت به این بیان به چشم می خورد.
(19) در هر صورت گرچه بیان میرزای نوری در اینکه «عوالم، بحاری است » در صورت دیگر صحیح است اما توضیحات مرحوم آغا بزرگ تهرانی در این باره ناتمام می نماید.
گرچه نگارنده همه نسخه های خطی عوالم را ندیده است; اما مقدار مطبوع این کتاب و بعضی از نسخه های خطی در تنظیم مطالب با بحارالانوار تفاوت اساسی دارد و اینکه در بالای صفحات یک مجلد نام علامه مجلسی خط خورده است نمی توانند قضاوت افرادی چون نویسنده زندگی نامه علامه مجلسی را تصحیح نماید.
از سوی دیگر، علامه مجلسی در عبارت یاد شده آرزوی شرح مفصل این مجموعه را داشته که حتما این شرح چند برابر متن می گردیده است; ولی آنچه بحرانی ارائه کرده هرگز شرح بحارالانوار محسوب نمی شود. آنچه در دیدگاه نگارنده موجه جلوه می نماید هدف اساسی بحرانی در یک جمله خلاصه می شود: وی به دنبال بازسازی موسوعه بحارالانوار به هدف ارائه نظم منطقی و تفریع ابواب مختلف بوده و در این راه نیز توفیق نسبتا خوبی - با توجه به هم عصری وی با مؤلف بحارالانوار - داشته است. نظم منطقی این کتاب را در دو زمینه می توان مشاهده کرد: الف - کثرت عناوین مرتبط و در عین حال جمع آوری آن عناوین در یک جا:
بحارالانوار، کتابی است که نسبتا از عناوین اصلی کمی برخوردار است. جدای از نقل مفصل بعضی از کتب - بدون ارائه هیچ عنوان و سر فصل در میان آن - مثل رساله محکم و متشابه نعمانی، و نقل بعضی از روایات طولانی به همین صورت (مانند روایت منقول از موسی بن جعفر علیه السلام در باره عقل) در هر باب روایات متعددی را می آورد که به حسب مدلول، تقسیمات متعددی را بر آن مرقوم می دارند. مثلا به طور مجمل با نگاهی به دو کتاب: العقل والجهل و کتاب العلم این گونه به دست می آید:
- تعداد احادیث کتاب العقل والجهل، 107 حدیث; تعداد ابواب آن، 5 باب و تعداد صفحات آن تا 81 صفحه آمده است.
- و تعداد احادیث کتاب العلم، 1333 حدیث; تعداد صفحات آن 484 صفحه و تعداد ابواب آن نیز 35 باب می باشد.
به طور متوسط در کتاب «بحارالانوار» (کتاب العقل)، در هر شانزده صفحه و برای هر 21 حدیث یک باب منعقد شده است و در کتاب العلم در هر سیزده صفحه و برای هر 30 حدیث یک باب وجود دارد. در حالی که کتاب «عوالم » در کتاب العقل والجهل در ضمن پنج باب اصلی، 41 باب گشوده است و 190 روایت را در آن جای داده که تقریبا هر پنج حدیث و هر سه صفحه در یک باب قرار گرفته است. مجموع ابواب کتاب العلم نیز در عوالم 131 باب است که چهار برابر نسبت به ابواب بحارالانوار بیشتر است.
بحرانی در تنظیم ابواب خود گر چه از محتوای بعضی از کتب قدما نیز استفاده برده است اما غالبا همان مطالب موجود در بحارالانوار را به صورتی دیگر و با نظم منطقی در ابواب جدید ریخته است; البته احاطه ایشان به ابحاث بحارالانوار سبب شده است که از ابواب متعدد و کتب متعدد بحار در تنظیم مطالب خود بهره جوید; مثلا باب «الاشیاءالتی تزون فی العقل » را از جلد 66 بحارالانوار بهره گرفته که در آغاز جلد دوم عوالم آورده است. در این بازسازی، جایگاه آیات مذکور در اول هر کتاب را نیز تغییر داده و ایشان به تناسب هر باب، آیات مناسب با آن را ذکر کرده است. ب - دست زدن به تنظیم تاریخی روایات و اخبار در یک باب:
اینکه روایات موجود در یک باب، کدام مقدم و کدام مؤخر باشد و چه معیاری آنها را مقدم و مؤخر سازد; از دیر باز مورد توجه و اختلاف نظر بوده است. به طوری که در کتاب کافی، غالبا روایات از جهت سند و وضوح دلالت، تنظیم شده است. روایاتی که در آغاز باب است از کمال سند و وضوح دلالت برخوردار است و به ترتیب در این دو زمینه کاستی دارد و عاقبت به معارض ها و... نیز می رسد. شیخ حر عاملی نیز تقریبا همین شیوه را در پیش گرفته است. از آنجایی که مؤلفان جامع احادیث شیعه نیز، بر اساس مدلول روایات، آن را به طوائف مختلفی تنظیم کرده و هر طائفه را در کنار هم آورده اند.
(20) حال آنکه این نکته در بحارالانوار به ترتیب خاصی به چشم نمی خورد.
بحرانی ترتیب روایات را بر اساس تاریخ صدور تنظیم کرده است. بر این اساس، اول روایات منقول از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، پس از آن صحابه و تابعین، پس از آن روایات ائمه از امام علی علیه السلام تا حضرت مهدی (عج) و بعد از آن به مطالب منقول از کتب قدما، پرداخته است. و برای تحقق نظم بیشتر روایاتی که یک امام از امام قبلی یا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل کرده است نسبت به روایات آن امام (که این گونه نیست) مقدم ذکر شده است.
روشن است که هر یک از این ترتیب های یاد شده فایده خاصی دارد. تنظیم بحرانی بیش از هر چیز برای به دست آوردن سیر تاریخی یک مساله مفید است; مثلا در ذکر روایات مربوط به فدک یا هر پدیده مطرح اجتماعی و... می توان خصوصیات تاریخی بر خورد معصومین، اصحاب و تابعین و ارباب کتب را به دست آورد.
اگر ایشان نیز چنین هدفی را دنبال می کرده است شایسته آن بود که روایات نقل شده توسط یک امام را در ضمن روایات منقول عنه قرار می داد نه ناقل.البته اگر این احتمال قوت داشته باشد که «روایات منقول از نبی صلی الله علیه وآله وسلم توسط معصومین علیهم السلام از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به طور عادی و عمومی ابلاغ نشده و ظرف ابراز عمومی آنها در زمانهای بعد مقدر بوده است »; با اینحال وجهی برای تقدم این روایات نسبت به روایات دیگر امام ناقل وجود ندارد.
با توجه به این دو ویژگی (خصوصا ویژگی اول کتاب عوالم)، کار بحرانی ستودنی است. گرچه تکرار غالب توضیحات علامه مجلسی بدون توجه به نام نویسنده آن، کار شایسته ای نیست مگر آنکه به جهت شرکت ایشان در مجموعه همکاران علامه در تصنیف بحارالانوار صحت استناد توضیحات به ایشان ناروا محسوب نگردد.
عدم استقبال گسترده از این کتاب، در مقابل کتاب بحارالانوار، به طوری که با دو دهه اخیر تنها کتاب مقتل این مجموعه چاپ شده بود; می تواند به یکی از دو مطلب زیر مستند باشد:
1. شخصیت پرفروغ و مشهور علامه مجلسی و گسترش نفوذ وی زمینه مقبولیت اثری مشابه و به یک معنا تکراری، آنهم توسط یکی از شاگردان کم نام را از بین برده بود.
2. تنظیم و فصل بندی منطقی، تکثیر ابواب (که شاخصه و امتیاز اصلی کتاب عوالم بر بحار است) در دورانهای قبل چندان مورد توجه نبوده است; گرایشهای محتوایی بیش از گرایشهای شکلی بوده; خصوصا با توجه به اینکه بحارالانوار نیز تا حدی از تنظیم فصول - لااقل در حد کتب روایی ماقبل خود - بهره داشته است. لذا دلیلی برای ترجیح عوالم بر بحار یا طرح آن دیده نمی شده است. آن گونه که حضرت آقای ابطحی (محقق و ناشر این مجموعه) ابراز داشتند توجه ایشان به این کتاب نیز به دلیل فصل بندی مناسب و تکثیر عناوین در قالب این مجموعه بوده است. ج - ویژگی تحقیقات مؤسسه امام المهدی (عج):
همان طور که گفتیم جناب آقای ابطحی تحقیق گسترده ای را در ضمن احیا و چاپ این اثر به انجام رسانیده است. ویژگی مهم تحقیق ایشان، پویایی آن است. از سال 1403 هق که اولین جلد محقق چاپ شده است تا این تاریخ که حدود 15 سال از کار این مؤسسه می گذرد; تفاوت واضحی در تحقیق این کتاب به چشم می خورد. جلد 11 این مجموعه که در باره فاطمه الزهراء علیها السلام است، تاکنون سه بار چاپ گردیده است و چاپ سوم آن در دو مجلد و حدود دوهزار صفحه است; در حالی که چاپ اول آن کمتر از 500 صفحه بوده است.
یکی از عمده ترین کارهای مؤسسه، پیش گفته استمرار هدف علامه مجلسی در گردآوری جامع احادیث، با توجه به امکانات امروز و استفاده از کتابخانه های دنیا و میکرو فیلم های کتب و... می باشد.
در این راستا در غالب ابواب «عوالم » استدراکاتی اضافه شده است و مطالب و روایاتی که به چشم گذشتگان نیامده و یا در دسترس آنان نبوده است; به طور مجزا ذکر شده است. گاهی نیز به اضافه کردن باب نیز پرداخته شده است، اما ساختار کلی عوالم کماکان به حال خود باقی مانده است.
کار عمده دیگر این تحقیق، تلاش در جهت ارائه مصادر احادیث موجود در عوالم از بحارالانوار و کتب اصلی و نیز از دیگر مراجع معتبر است; مثلا برای حدیثی که حضرت فاطمه علیها السلام را جزء برترین زنان بهشت می داند، حدود 50 مصدر آورده است
(21) و برای حدیث «ان فاطمة بضعة منی فمن اغضبها فقد اغضبنی » به حدود 40 مصدر اشاره می دارد.
(22) نکته جالب توجه آنست که سعی بر آن شده است تا با مراجعه به کتب و روایات مصادر اهل سنت، احادیث مربوط به فضائل اهل بیت علیهم السلام و شیعه به روایت کهن اهل سنت نیز مستند شود.
مقابله، تصحیح، شرح کلمات مشکل روایات - افزون بر آنچه بحرانی آورده است - ارائه جمع بندیهای روایی و استنباط فقهی، در ضمن نقل ابواب حدیثی; خصوصا در مجلدات اخیرالانتشار، شرح حال و توضیح و ترجمه راویان، محدثان و شاعران، توضیح نام قبایل، فرقه ها و مکانهای تاریخی و در نهایت ارائه فهرستهای فنی مختلف که در بعضی از مجلدات این فهرست ها از 30 نیز تجاوز می کند; زمینه مراجعه و استفاده سریع از این مجموعه را هموار می سازد.
به نظر می رسد که مجموعه تحقیق شده و همراه با استدراک «عوالم العلوم »، فصل جدیدی در جوامع احادیث شیعه گشوده شود; اما با این حال نیازمند به تلاشهای ارزنده دیگر، در تکامل و غنای بیشتر آن می باشد. عناوین موجود در عوالم گرچه نسبت به بحارالانوار از کثرت و مطلوبیت بیشتری برخوردار است و در دوره آن استاد و شاگرد، شاید بهترین فصل بندی به حساب بیاید; اما هرگز این فصل بندی در زمان ما و پس از گذشت سیصد سال نمی تواند بهترین آن محسوب شود. لااقل دو نکته زمینه بازسازی عناوین عوالم را موجه می سازد:
اول: در اثر گذر زمان و تحول مفاهیم و الفاظ و پیدایش موضوعات جدید، باید در ارائه عناوین متناسب با زمان و فهم مردم آن کوشید; مثلا تقسیم زندگی ائمه علیهم السلام و سیره آن بزرگواران به سیره فردی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی - سیاسی، فرهنگی و ذکر دیدگاههای آن بزرگواران در باره هنر، ورزش، تفریح و... که امروزه مورد نیاز مبرم فرهنگ جوامع اسلامی است - با اینکه احادیث زیادی در این زمینه ها وارد شده است و بدون کمترین اجتهاد و تفسیر به رای با این عناوین منطبق می باشد -; به این صورت در جوامع حدیثی پیش گفته عنوان نگردیده است.
همچنانکه در شاخه های مختلف علوم اسلامی چون تفسیر، کلام قدیم و کلام جدید، فقه، حقوق و... موضوعات مستحدث و یا عناوین جدیدی از خارج (عرف زمان و...) گرفته می شود و احکام آن از شریعت اسلامی استنباط می گردد; در ارائه عناوین جزئی و کلی جوامع حدیثی این کار باید صورت پذیرد.
دوم: امروزه فن نگارش، تعیین عناوین و تیتر و سوتیترها به طور محسوسی پیشرفت کرده است; به طوری که در شیوه نام گذاری، کوتاه و گویا کردن عنوان و ارائه تقسیمات اصلی به فرعی و نیز فرعی به فرعی و... متعدد تلاشهای زیادی می شود تا زمینه دستیابی به مطالب و فهم آنها هموارتر گردد. در کتاب عوالم بعضی از عناوین اصولا نیازمند به تفسیر است; مانند اینکه در بعضی از جاهای کتاب آمده است: باب آخر و هو من الاول علی وجه آخر.
(23) عناوین دیگر نیز گرچه متعدد است اما ایشان تنها به ذکر عناوین اصلی و فرعی اکتفا کرده است. بدان سان که تقسیم بندی خوشه ای صورت نگرفته است. در حالی که عناوین فرعی خود قابل تقسیم بندی به عناوین فرعی تر می باشند. نتیجه این شیوه آنست که مثلا به جای ذکر 18 عنوان فرعی در ذیل «ابواب مکارم اخلاق فاطمه علیهما السلام و محاسن اوصافها»
(24) می توان چهار عنوان فرعی ذکر کرد که هر کدام دارای 4 یا 5 عنوان فرعی دیگر باشند.
تصحیح و بازسازی عناوین بر اساس رعایت دو نکته فوق کار آسانی نیست، گرچه دشواری کاری که مؤسسة الامام المهدی انجام داده و می دهد بیشتر است. در هر صورت می توان کار مؤسسه مذکور را خلق بحارالانوار دیگری بر اساس امکانات و اطلاعات قرن پانزدهم دانست. اما این بحارالانوار نوین نیز نیازمند «عوالمی » دیگر است که به تصنیف امروزین و بازسازی و تنظیم نوین در عناوین دست زند. و ای کاش در این عصر که امکانات فرهنگی برای انجام تحقیقاتی از این دست فراوان است این دو کار به یک جا به انجام می رسید.در هر صورت سعی بی پایان و زحمات طاقت فرسای محقق محترم و مؤسسة الامام المهدی مورد تقدیر است.
پی نوشت ها:
1) مقصود کتابهای: الکافی، تالیف محمد بن یعقوب کلینی; من لا یحضره الفقیه، تالیف محمد بن علی بن بابویه (صدوق); التهذیب والاستبصار، تالیف محمد بن الحسن الطوسی; بحارالانوار، تالیف مولی محمد باقرالمجلسی; الوافی، تالیف مولی محمد محسن فیض الکاشانی و وسائل الشیعه، تالیف محمدالحرالعاملی می باشد.
2) ر.ک: میرزا حسین نوری، الفیض القدسی فی ترجمة العلامة المجلسی، چاپ شده در:بحارالانوار (بیروت)، ج 102، ص 98. و آغا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج 15، صص 356-357 و سید محسن امین العاملی، اعیان الشیعه، ج 8، ص 87 و نیز آغا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، تحقیق علی نقی منزوی، تهران، ج 6، ص 452.
3) ر.ک: سید مصلح الدین مهدوی، زندگینامه علامه مجلسی، اصفهان، ج 2، ص 57.
4) به نقل از حضرت سید محمدباقر ابطحی.
5) فهرست کتابهای خطی کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ج 1، ص 367.
6) حاج آغا بزرگ طهرانی، الذریعه، ج 15، ص 356.
7) برای تکمیل این مجموعه آقای ابطحی خود به نگارش این مجلدات مبادرت ورزیده است که جزء مربوط به امام جواد علیه السلام در بیش از هفتصد صفحه منتشر شده است.
8) اعیان الشیعه، ج 8، ص 87.
9) فیض القدسی، بحارالانوار 102 / 98.
10) فیض القدسی، طبع فی البحار، ج 102، ص 98.
11) طبقات اعلام الشیعه، ج 6، ص 452.
12) زندگی نامه علامه مجلسی، ج 2، ص 57.
13) ر.ک: ماخذ پیشین به نقل از فهرست مجلس شورای ملی، جزء سوم، مجلد دهم، ص 1568.
14) عوالم العلوم والمعارف، قم، موسسة الامام المهدی، ج 2، صص 3-4.
15) زندگی نامه علامه مجلسی، ج 2، ص 57.
16) ناصرالدین انصاری، معرفی کتاب عوالم در مجله مسجد، ش 10، ص 110.
17) بحارالانوار، ج 1، ص 5.
18) ر.ک: بحارالانوار، ج 1، صص 99-105 و عوالم، ج 2، صص 45-51.
19) ر.ک: حاشیه بحارالانوار، ج 1، صص 99 و 104.
20) در مقدمه این کتاب آمده است: ایرادالاحادیث فی کل باب علی نسق خاص; مثل الابتداء بالمفتی بها. ثم بما یعارضه او بالعموم. ثم بما یخصصه او بالمطلق. ثم بما یقیده و مراعات الترتیب، بین ما کان متحدا مضمونا او مشابها لفظا او مشترکا فی الراوی الاخر و غیر ذلک; مما لا یخفی علی الناظر. جامع احادیث الشیعه، قم، ج 1، صفحه ش و ت.
21) ر.ک: عوالم العلوم، ج 11، چاپ دوم، ص 108.
22) پیشین، ص 117.
23) ر.ک: همین کتاب، ج 2، صص 157، 158، 169، 229 و 319 و ج 11، چاپ دوم،صص 12 و 27. مقصود از این عنوان آنست که این باب همانند باب اول است ولی از جهتی تفاوت دارد.
24) پیشین، ص 667.