گزارش : همایش کاربردهای IT در حوزه های دینی

چندی پیش، همایشِ «کاربردهای IT در حوزه های دینی» در قم برگزار شد. دکتر علی اکبر جلالی، استادیار دانشگاه ویرجینیای غربی امریکا، از جمله سخنرانانی بود که به نکاتی مهم اشاره کرد. با توجه به ضرورت اطلاع دانش پژوهان دینی از این گونه مباحث، بخشی کوتاه از سخنان ایشان در پی می آید.

اشاره:

چندی پیش، همایشِ «کاربردهای IT در حوزه های دینی» در قم برگزار شد. دکتر علی اکبر جلالی، استادیار دانشگاه ویرجینیای غربی امریکا، از جمله سخنرانانی بود که به نکاتی مهم اشاره کرد. با توجه به ضرورت اطلاع دانش پژوهان دینی از این گونه مباحث، بخشی کوتاه از سخنان ایشان در پی می آید.

در آغاز، اشاره می کنم به فرمان امام علی(ع) به مالک اشتر نخعی: «بپرهیز از مسامحه درباره اموری که ضرورت انجام دادن آنها آشکار است.» بنابر این،امروز نباید در باره فن آوری اطلاعات، که عالمگیر شده است، مسامحه کنیم، بلکه باید به طور جدی به آن بپردازیم. همچنین آن حضرت فرمود: «هر کاری را در موقع خود انجام بده.» پس اگر در زمانی که نیاز هست، به IT عمل نکنیم، همان بلایی بر سر ما می آید که این فن آوریها آوردند؛ یعنی همیشه مصرف کننده اش خواهیم بود.

مشکل اساسی ما، نداشتن چشم انداز (Vision) است؛ یعنی نمی دانیم به کجا می رویم. ممکن است همه ما به جاهای خوب برویم، ولی مجموعه حرکتهای ما مثل جویهای باریک آب نیست که یک رودخانه بسازد. باید بدانیم در کجای جهان ایستاده ایم و به کدام سو می رویم؛ جهانی که سالانه 86 میلیون نفر به جمعیت آن افزوده می شود. اقتصاد دنیوی، سرمایه و پول، در حال از بین رفتن است، و اقتصادِ «دانش محور» جایگزین آن می شود.

نخستین موجی که آدمیان را در بر گرفت، این گونه بود که انسانهای نخستین به غذا اندیشیدند؛ لذا شاخه های گندم را از این طرف و آن طرف جمع کردند و در یک جای مشخص کاشتند، تا بتوانند به آسانی آنها را درو کنند. بدین ترتیب، جامعه کشاورزی، بر اساس نیاز غذایی، به وجود آمد. بعد از مدتی، کشاورزان احساس کردند به ابزارهایی نیاز دارند تا بتوانند به تولید خود، با کمیت و کیفیتی، بهتر ادامه دهند. همین، زمینه ای به وجود آورد که بشر وارد موج دوم شد و عصر صنعت شکل گرفت. در سال 1900، جمعیت جهان 5/1 میلیارد نفر بود، و در سال 2000، شش میلیارد؛ یعنی در طول صد سال، جمعیت جهان چهار برابر شد.

موج سوم، موج اطلاعات است؛ یعنی بشری که فکر می کرد غذایش به طور نسبی تأمین است و صنعت هم دارد، مجبور شد به سمت اطلاعات برود. از همین جا، جامعه اطلاعات به وجود آمد. IT و اینترنت نیز بر اساس نیاز بشر به جابه جایی این اطلاعات، پدیدار شدند. اکنون ما در عصر اطلاعات هستیم. کشور ایران در مرحله صنعتی است و هنوز وارد جامعه اطلاعات نشده است. بعضی کشورها، مثل کره جنوبی، تلاش می کنند وارد جامعه اطلاعات شوند. چهارمین موج، عصر مجازی است. نیاز بچه های امروز در بازی رایانه ای، این است که یک آدم مجازی بسازند و بازیهایی در فضا و تخیل بیافرینند. همه اختراعات بشر، ابتدا با تخیل شروع شده است؛ یعنی اول تخیل کرده، بعد تلاش کرده به سمتش برود. وقتی IT توسعه یافت، وارد عصر مجازی می شویم. مثلاً بنده در منزلمان به یک روحانی احتیاج دارم تا ما را موعظه کند. این امکان وجود دارد که روی صندلی بنشینیم و یک برادر روحانی را در منزل خودمان حاضر کنیم. وقتی «کلاه حقیقت مجازی» را روی سر گذاشته ایم، می توانیم با او حرف بزنیم، یا برایمان روضه بخواند و ما را موعظه کند. البته اگر آن کلاه را برداریم، دیگر آن روحانی را نمی بینیم.

اکنون در آزمایشگاه MIT در امریکا، مدلی را ساخته اند که این گونه است: یک هسته پرتقال را به یک بچه می دهند و کلاه را روی سرش می گذارند. مقابل او تلّقی از خاک ظاهر می شود. او هسته را در خاک می کارد، جلوی چشمش درخت پرتغال می روید، ساقه و شاخه پیدا می کند، برگ و گلبرگ می دهد، سپس به میوه می نشیند. آن بچه، پرتقال را از درخت می چیند، پوست می کند و می بوید؛ اما همین که می خواهد آن را در دهانش بگذارد و بخورد، هیچ چیز وجود ندارد.

من در ملبورن استرالیا برای نخستین بار اثبات کردم که ما دو دهه دیگر با دنیای مجازی فاصله داریم؛ به طوری که حرکت ما از این کشور به آن کشور، به صورت مجازی انجام می شود. فرصت تبلیغ نیز برای دین ما، فراهم می آید. ما می توانیم با حج مجازی، افراد را به درستی و دقیق آموزش دهیم، تا وقتی به مکه مشرف شدند، اعمالشان را راحت و صحیح انجام دهند.

نباید در مقابل فن آوری موضع گیری کنیم. البته در باره استفاده نادرست از آنها می توانیم موضع بگیریم. مثلاً می توانیم بگوییم اینترنت فساد هم دارد و باید جلوی آن را گرفت؛ ولی نمی توانیم بگوییم اینترنت خطرناک است. این طرز فکر، مارا عقب نگه می دارد و از دانشها و اطلاعات فراوان دور می سازد. کشورهای توسعه یافته، بیشتر اقتصادشان از روی فیلم و اینترنت است. از این رو، اقتصاد در حال مجازی شدن است. ما باید برای حرکتهای دینی خود و جوانان برنامه داشته باشیم. آنان دسته دسته جذب زمینه های مختلف می شوند و ما می خواهیم با همان روشهای قدیم آنان را جلو ببریم.

هر روحانی باید دست کم بیست شاگرد در خارج کشور داشته باشد. امروز دیگر دنیا باز است. باید بگویید من با این معلومات آمده ام دانشجو بگیرم و با آنان مباحثه کنم. متأسفانه ما سومین کشور جهان هستیم که بچه های ما از طریق چَت، با هم ارتباط بد برقرار می کنند. البته همین فضا، آماده است که شما بتوانید کار مثبت انجام دهید.

IT دو تعریف دارد: 1. مجموعه فن آوریها و ابزارهایی که انستیتو یا حوزه دینی را پشتیبانی می کند تا به هدف و چشم انداز خود برسد. 2. فن آوریهایی که برای تولید، ذخیره سازی و جابه جایی اطلاعات در فرمهای مختلف به کار می رود. شما اگر خیلی بکوشی، کتاب کاغذی را به دو تا رفیق می دهی، اما وقتی آن را دیجیتالی می کنی، به شش میلیارد نفر خواهی رساند؛ یعنی کتاب را نه برای ایرانیان، بلکه برای شش میلیارد نفر آماده می کنی. حالا اینجا یک چیز کم داری؛ و آن، مدیریتِ رساندنِ این کتاب به شش میلیارد نفر است. من از شما خواهش می کنم برای هر طلبه یک وب سایت درست کنید. روز اولی که طلبه می آید در حوزه علمیه، بگویید باید یک وب سایت داشته باشد؛ یعنی صفحه ای در اینترنت یا شبکه که شما را معرفی می کند.

IT ابزار نجات انقلاب و ابزار حفظ نظام و ارزشهای دینی است. من IT را نعمت خدا می دانم. کسی که این را اسراف می کند و از آن بهره نمی برد، صد برابر بدتر از کسی است که اطراف نان را دور می ریزد. اگر حوزه های دینی ما بتواند برای طلبه ای ما یک homepage بگذارند، وقتی طلبه ای برای تبلیغ به روستایی رفت و چیز کم داشت، از آنجا با خط تلفن وصل می شود به سایت خودش و می رود آن اطلاعات را برمی دارد و در همان روستا آنها را می گوید.

بیاییم روشمان را تغییر دهیم. باید نوآوری داشته باشیم. امروزه ضریب انتقال آموزش جدید، چهار میلیون و سیصد هزار بایت است؛ یعنی وقتی شما با تصویر یک مطلب را نشان می دهید، مثل فیلم امام علی (ع) تأثیرش زیاد است.

به نظر من، اینترنت ارزش زیادی دارد؛ یکی حذف جغرافیا در قیمت است. شما می توانید حوزه مجازی درست کنید که یک طلبه در ایتالیا باشد، یک طلبه در مصر، یک طلبه در امریکا، ولی در کنار هم درس بخوانند. شما الان می خواهید نامه ای را در خانه همسایه تان بدهید. سه بار می روید و کسی نیست؛ ولی آن را یک بار از طریق اینترنت برایش می فرستی، هر وقت که آمد، آنجا هست، برایش بوق می زند و می گوید: «نامه ای داری، بردار بخوان.» در نامه نمی توانید برایش فیلم بگذارید، ولی از طریق اینترنت می توانی فیلم و عکس هم برایش بگذاری و حتی با او حرف بزنی. برای یاد دادن مسائل شرعی، مانند شیوه وضو گرفتن، نیز از این روش به خوبی می توانید بهره ببرید. در هر صورت، در عصری زندگی می کنیم که اقتصاد، تجارت، جامعه و آموزش، به سمت IT می روند. اگر حوزه علمیه به این سو نرود، بسیار عقب می ماند.

از جمله مشکلات بی توجهی به IT، فرار مغزهاست. اگر در ایران به مغزها بها ندهیم، همه به جایی می روند که پول و امکانات هست. اکنون در میان نود کشور، کشور ما رتبه اول فرار مغزها را دارد. تجارت الکترونیک، در دنیا به شدت در حال اوج و رواج است؛ به طوری که در سال 2011 شمار کتابهای دیجیتالی نسبت به کتابهای چاپی، پانصد برابر می شود. پس نروید باز ماشین چاپ بخرید، بلکه همینها را دیجیتالی کنید.

شاهکوه، نخستین روستای اینترنتی ایران است که ما آن را اجرا کردیم. امروز در آنجا یک بیکار ندارد. دانشگاه مجازی تایوان با سی هزار دانشجو شروع به کار نموده و هشتصد میلیون واحد پول خرج کرده، ولی دانشگاه ملی آن، 21 هزار دانشجو دارد و 3500 میلیون واحد پول هزینه کرده است. اگر اینها را با هم مقایسه کنیم، تقریباً شش برابر می شود. هزینه های دانشگاه مجازی کمتر و ارزش آن بیشتر است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان