ماهان شبکه ایرانیان

آشنایی با چند کتابخانه شخصی

شاید به جرات بتوان گفت که مهمترین و سودمندترین پدیده فرهنگی، پس از پیدایش خط و کتابت، وجود کتابخانه های شخصی بوده است

شاید به جرات بتوان گفت که مهمترین و سودمندترین پدیده فرهنگی، پس از پیدایش خط و کتابت، وجود کتابخانه های شخصی بوده است. چنان که اگر نبودند افراد فرهیخته و دانش دوست و علاقه مند به کتاب که با صرف سرمایه های مادی و معنوی در تشکیل کتابخانه های شخصی کوشیدند بی گمان امروز از هزاران هزار کتاب ارزنده که برخی به زیور طبع آراسته شده و برخی دیگر همچنان به صورت خطی در کتابخانه های عمومی و شخصی نگهداری می شوند خبری نبود و فرهنگ و تمدن و اندیشه بشر از برکات این میراث گرانقدر محروم می ماند.

به پاس دین عظیمی که کتابخانه های شخصی به گردن ما دارند لازم است این پدیده ارزشمند و کسانی را که در راه فراهم آوردن آنها متحمل زحمت و رنج می شوند ارج نهیم.

مجله مشکوة با اغتنام فرصت برگزاری «کنگره کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامی » و تهیه ویژه نامه حاضر بر آن شد تا در این جهت به فراخور توان خود با تنی چند از استادان بزرگوار شهر مقدس مشهد که طی سالیان دراز گنجینه ای معنوی به نام کتابخانه شخصی فراهم آورده اند به گفتگو بنشیند. ما با طرح چند سؤال از این بزرگواران خواهش کرده ایم تا کتابخانه شخصی خود را به خوانندگان مجله معرفی کنند. ضمن تشکر از آنان که درخواست ما را پذیرفتند توجه شما را به این گفتگو جلب می کنیم.

1 - لطفا بفرمایید انگیزه یا انگیزه های حضرتعالی از تشکیل کتابخانه خصوصی چه بوده و مختصری درباره تاریخچه کتابخانه خود توضیح دهید؟

2 - کتابخانه شما چقدر تخصصی است و تا چه اندازه به زمینه تخصصی شما ارتباط دارد؟

3 - کتابخانه شما تا چه اندازه بر پیشبرد کارهای تحقیقاتی جنابعالی مؤثر بوده است؟

4 - آیا در کتابخانه شما نسخه های نفیس چاپی و خطی و مصور و از این قبیل وجود دارد؟ چه مقدار کتاب چاپ سنگی، خارجی و فارسی دارید؟ و احتمالا اگر نسخه ارزشمندی دارید که فکر می کنید آشنایی با آنها مفید و لازم است معرفی نمایید؟

5 - با توجه به توسعه شگفت آور سیستم اطلاع رسانی در عصر حاضر آیا باز هم تشکیل کتابخانه خصوصی ضرورت دارد؟ مزایای این کار چیست؟

6 - یک کتابخانه خصوصی چه وقت می تواند سیال و مفید باشد؟

استاد محمد واعظزاده خراسانی

1 - من از دوران کودکی با کتابخانه مرحوم پدرم حاج شیخ مهدی واعظ خراسانی که شامل کتب چاپی و خطی نفیس و موروثی از اجداد بود انس داشتم، و حتی از سنین 16-17 سالگی اتاق خواب من و ایشان در همان کتابخانه بود، و همواره به آنها مراجعه می کردم. پس از دوران طلبگی که از سن حدودا پانزده در نجف اشرف آغاز شد طبعا با کتابهای درسی و گاهی غیر درسی، آشنا شدم، ولی درصدد گردآوری کتاب نبودم. تنها از حدود 35 سال پیش از این به فکر خرید کتاب افتادم و تاکنون، علاوه بر کتابهایی که از پدرم به ارث رسیده و بعدا راجع به کتب خطی آنها گزارشی خواهم داد در حدود 4500 مجلد و شاید بیشتر کتاب گرد آورده ام و قصد دارم تا زنده ام کتابهای مهم و مرجع را تهیه نمایم.

2 - بیشتر کتابهای این جانب کتب عربی، و بخشی هم فارسی درباره علوم اسلامی است اما در چند رشته می تواند تخصصی باشد:

اول - کتب تفسیر و علوم قرآنی، بیش از 30 دوره از تفاسیر مهم و مجلدات بسیاری از کتابهای علوم قرآنی بخصوص آنچه در سالهای اخیر در مصر و دیگر کشورهای عربی راجع به بحثهای قرآنی اعم از اعجاز و بلاغت، ناسخ و منسوخ، تاریخ قرآن، روشهای تفسیری، مفردات قرآن و نحو آن نوشته شد، گرد آورده ام زیرا رشته تخصصی این جانب در دانشگاه فردوسی مشهد علوم قرآن و حدیث بود و من اولین بار، این گروه را با این عنوان در دانشکده الهیات مشهد تاسیس کردم و چندین سال مدیر آن گروه بودم.

دوم - کتب حدیث: تمام صحاح سته و کتب اربعه و مسانید مهم اهل سنت و کتب حدیث شیعه امامیه و قدری از کتب حدیث زیدیه، اسماعیلیه، اباضیه و فرق دیگر، و همچنین شروح برخی از این کتب علاوه بر مجلداتی راجع به درایة الحدیث یا علم مصطلح الحدیث و جرح و تعدیل و علوم حدیث و تاریخ حدیث را تهیه کرده ام.

سوم - کتب رجال و تراجم و فهارس اسلامی را در حد نیاز گرد آورده ام.

چهارم تاریخ و جغرافیای اسلامی از جمله سلسله کتابهایی که توسط متخصصان فن راجع به هر یک از کشورهای اسلامی یا راجع به کل جهان اسلام نوشته شده، از مصر و مغرب و دیگر کشورها با خود آورده ام.

علاوه بر این چهار رشته، کتابهای فقه و اصول، کلام و فلسفه، لغت و دائرة المعارف و فضائل و مناقب هم بخش مهمی از کتابهای این کتابخانه را تشکیل می دهد.

3 - بدیهی است که من در درسهای خود در دانشگاه و حوزه و هم در سخنرانیهای فراوان در کنگره ها و یا در مقالات خود، از همین کتابها بهره برده ام و بسیاری از اوقات به کتابخانه های معتبر دانشکده الهیات (شهید مطهری) مشهد که محل تدریس من است و کتابخانه مرکزی آستان قدس و دیگر کتابخانه های مشهد مراجعه می کنم، و مسلما کتابخانه شخصی انسان، همواره در دسترس قرار دارد و به سهولت می توان از آن استفاده کرد.

این نکته را اضافه می کنم که من تا قبل از انتقال به تهران «جهت اداره مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی » در کتابخانه خودم زندگی می کردم و هم اکنون نیز اتاق خواب من در تهران اطراف اتاق را کتابهایی که این چند سال تهیه کرده ام و تقریبا یک چهارم کتابهای من را تشکیل می دهد، احاطه نموده و در روی تخت خواب هم آنها را زیر نظر دارم و گاهی چشمم به کتابی می افتد، راجع به مطلبی که در پی آن هستم آن کتاب را در همان حال برداشته مطالعه می کنم.

کم کم عقیده پیدا کرده ام که یک محقق باید در کتابخانه خود زندگی کند و همواره با کتاب محشور باشد. و از اینکه در کتابخانه مسدود باشد و گاهی به آنجا سربزند بپرهیزد زیرا عنوان کتابها را فراموش می کند.

4 - بلی چند کتاب چاپی قدیمی دارم از جمله:

(1) کتاب فوائد الاصول (رسائل) شیخ انصاری رضوان الله علیه که در حال حیات ایشان یعنی پیش از سال 1281 که سال فوت او است با مقدمه یکی از علما بنام (عبدالحسین بن محمد رضا التستری) در عصر ناصرالدین شاه و با کمک حسین خان سرتیپ شاه، چاپ شده است ولی تاریخ طبع ندارد.

(2) کتاب منظومه حاجی سبزواری ( 1212-1289 ه .ق) بخش فلسفه که در حیات وی و قبل از نوشتن لئالی منطق و شرح آن به تنهایی چاپ شده ولی متاسفانه سالها است نزد کسی به امانت رفته که فعلا دسترسی به آن نیست.

(3)سه جلد تفسیر نظام نیشابوری (غرائب القرآن و رغائب الفرقان) تالیف نظام الدین القمی النیشابوری (م 728 ه ) چاپ سنگی که در سال 1280 ه . ق) چاپ شده و حاج حبیب الله تاجر تهرانی در سال 1291، هر سه جلد را وقف و تولیت آن را با جد اینجانب مرحوم حاج ملا احمد واعظ مشهدی (متوفای حدود سال 1303 ه .) و اصلح والیق اولاد ذکور وی قرار داده است و وقفنامه مفصلی در ظهر هر سه جلد وجود دارد.

(4) کتاب تحفة الذاکرین در مصائب و مناقب اهل بیت علیهم السلام فارسی تالیف (بیدل حاجی محمد کرمانشاهی ابن علیمحمد مازندرانی) در سال (1271 ه ) تالیف، و در سال (1279) همراه تصویر مؤلف چاپ گردیده و در تاریخ (1285) مریم خانم بنت حاجی محمدرضا آن را وقف نموده و تولیت آن را به افصح الواعظین آخوند ملا احمد واعظ (جد من) و بعد از او به اصلح و اتقای اولاد او ذکور و اناث واگذار کرده است. این تاریخ پیش از سفر حج جد من بوده است در حالی که در کتاب شماره قبل به حج رفته بوده است.

(5) کتاب (العناوین) در جمله ای از قواعد فقهیه تالیف عالم فاضل سید عبدالفاتح بن علی المراغی الحسینی درنجف اشرف، در تاریخ 1246 ه . ق تالیف و در سال (1279) چاپ شده است.

(6) کتاب عهدین (مجموعه کتب مقدس یهود و نصاری) ترجمه عربی از روی نسخ اصلی عبری و کلدانی و یونانی با حواشی و رموز بسیار که بی نظیر است و در سال (1870) میلادی در بیروت چاپ شده است. در ظهر کتاب والد من مرحوم حاج شیخ مهدی واعظ خراسانی نوشته است: «قد اعطانی صدیقی فرج الجدید القصاب و انا المدنب، مهر (مهدی) . در مشهد اصطلاح «جدیدها» به یهودیانی گفته می شد که ادعای اسلام داشتند، ولی بعدا اکثرا به فلسطین اشغالی هجرت کردند و محله (جدیدها) در شهر مشهد بین پائین خیابان و محله عیدگاه واقع است.

(7) رساله حجة البالغة، فارسی، تالیف ملا محمد جعفر کاشانی در مناجاتهای الهی، انشاء خود او که در سال (1273 ه . ق) در کاشان چاپ شده است، جد من مرحوم حاج ملا احمد واعظ. در ظهر آن نوشته است: «قد دخل فی ملکی و سینتقل الی غیری » نقش خاتم مربع (یاتی من بعدی اسمه احمد) که در جاهای دیگر هم دیده می شود.

(8) مناقب شاذان بن جبرئیل قمی در سال 1294 چاپ شده و در اول آن پدرم نوشته است: صار ملکی بالبیع الشرعی نقش خاتم بیضی (محمد مهدی).

(9) تبصرة المتعلمین در فقه از علامه حلی (م 726 ه . ق) در سال (1303) چاپ شده است. والد اینجانب در اول آن این رباعی را نوشته است:

الا یا ایها المغرور تب من غیر تاخیر فان الموت قد یاتی ولو صیرت قارونا بسل مات رسطالیس بقراط بافلاج ولقمان برسام و افلاطون مبطونا

(10) کتاب الجمل والعقود از شیخ طوسی (385-460) بخط احمدبن عبدالحی التبریزی در سال 789 ه ) (چاپ عکسی) این کتاب همراه ترجمه و تصحیح و مقدمه مفصل توسط اینجانب، در (1347ش) در چاپخانه دانشگاه مشهد به چاپ رسید.

(11) تحفة الزائر علامه مجلسی در تاریخ (1261) چاپ و در تاریخ (1262) حاج عبدالرضا عصار وقف و تولیت را با کاتب وقفنامه محمد ابراهیم بن رضا قلی قرار داده است.

اینها کتب چاپی بود که قبل از تاریخ 1300 ه . ق یا سه سال بعد از آن چاپ گردیده اند اما آنچه پس از این تاریخ با چاپ سنگی به طبع رسیده در کتابخانه من فراوان است. و برخی از آنها نایاب می باشد.

کتابهای خطی

1 - مفتاح الفلاح از شیخ بهاءالدین عاملی (م 1031 ه ) کامل است به خط (محمدعلی بن حاج محمدبن شیخ نعمت الله جیلانی اللاهیجی) بدون تاریخ، در تاریخ (1267 ه ) محمد رحیم (بروجردی) متولی و خادم آستان قدس رضوی وقف نموده و فرزندش شیخ عبدالحسین (تهرانی) ساکن مشهد به والد من واگذار نموده است. خط واقف و خط والد من هر دو در ظهر کتاب موجود است. در پایان کتاب اوراقی سفید بوده و مرحوم والد رساله ای در احوال پیغمبر و ائمه به خط خود به آن ضمیمه نموده و قصد داشته است رساله های دیگری را که تنها عناوین آنها را نوشته اضافه نماید، ولی موفق نشده است.

2 - کتابی درباره معراج رسول اکرم بدون تاریخ تالیف (میر محمد مؤمن حسینی) که ضمن چند فصل معجزات آن حضرت و مطالبی راجع به حضرت زهرا آمده. پدرم در عطف کتاب نوشته است: (در معجزات است نفهمیدم چیست) گویا چند کتاب ناقص به هم ضمیمه گردیده است.

3 - عیون اخبار الرضا علیه السلام از شیخ صدوق (م 381 ه ) به خط محمد بن الحسن القشیمیری در سال (1110 ه )، کامل است، اوراق بخش اول نارنجی و اوراق آخر سفید است. در صفحه اول وقفنامه آمده با نقش خاتم مربع (عبده محمد علی) نوشته عطف کتاب و عناوین و شماره ابواب در حاشیه به خط مرحوم والد است.

4 - تحفة الابرار در فضیلت صلاة و احکام و آداب و تجوید قرایت است، تالیف سید محمد باقر بن محمد تقی موسوی فارسی که در تاریخ (1254 ه ) محمد هادی بن احمد یزدی، آن را وقف نموده و وقفنامه با خاتم بیضی (عبده هادی بن احمد) در ظهر کتاب آمده. نام کاتب ذکر نشده و احتمالا خط مؤلف باشد درباره این کتاب در (الذریعة) ج 3، ص 404 چنین آمده: (تحفة الابرار) الملتقط (المستنبط) من آثار الائمة الاطهار علیهم السلام رسالة فارسیه مبسوطة، یتعرض فیها للادلة غالبا، و هی فی خصوص الصلاة للسید المدعو بحجة الاسلام الاصفهانی (م 1260)...، نسخه های متعدد کتاب را نام می برد ولی گویا به طبع نرسیده است.

5 - یک جلد از کتاب (وافی) فیض کاشانی (م 1091) از اول کتاب نکاح تا آخر احکام اولاد، و از اول آن ورقی افتاده است. در تاریخ (1112 ه ) به دست محمدبن ولی الله الموسوی کتابت، و در تاریخ (1120 ه ) با نسخه حاج محمد باقر کاشی، توسط تقی بن محدم صادق الموسوی، مقابله شده است و در پایان نوشته است و تیلوه فی الجزء الثالث عشر کتاب الجنائز و العرایض والوصیات. در ظهر کتاب تملک ابن سید محمد معصوم الرضوی در تاریخ (1188 ه ) با خاتم های مربع (معصوم الرضوی والعبد محمد حسن بن معصوم الرضوی و العبد محمد کاظم رضوی) و نیز تملک محمد حسن بن معصوم رضوی آمده است، مرحوم حاج شیخ عباس قمی (م 1359 ه . ق) در تاریخ (1340 ه ) نوشته اند: «آنچه به نظر داعی میرسد آن است که این نسخه شریفه وقف باشد الاحقر عباس القمی عفی عنه ».

6 - احتجاج طبرسی ( کامل است در تاریخ حدود ؟110 کتابت گردیده کاتب نامشخص است. میرحسین ولد مرحوم میرسید علی زیارتنامه خوان آستان قدس رضوی این کتاب را با چند جلد دیگر وقف کرده. تاریخ وقف نامشخص است، در ظهر کتاب نام صحیح کتاب و مؤلف آن و تملک الاقل الراجی الی ربه الغنی با خاتم مربع «افوض امری الی الله عبده ابوالقاسم مورخ (1112)» نوشته شده است عطف کتاب خط مرحوم والد است.

7 - عین الحیاة مرحوم علامه مجلسی (م 1110 ه ) از اول ناقص در آخر آمده: «و کان الفراغ من تسویده علی نسخة مؤلفه:

ز لطف عین حیاتی مدار رب جلی بکمترین خلایق که اسم اوست علی بود وطن مشهد و والدش بود سلطان برحمت کنی این هر دو را؟

خاتم مربع «و رفعناه مکانا علیا»

8 - نسخه کامل «من لایحضره الفقیه » تالیف شیخ صدوق (م 381 ه ) در تاریخ (1056 ه) کتابت و تمام نسخه بر مرحوم ملا احمد تونی قرائت و تصحیح گردیده بلاغات متعدد گواه این امر است، در پایان جزء ثانی آمده است: «انها ایده الله تعالی سماعا و تحقیقا و تدقیقا فی مجالس آخرها اول شهر ذی حجة الحرام من شهور سنة ثلث و سبعین بعد الالف و کتبه بیده الفانیة الخاسرة احمدبن حاجی محمد الشهیر بالتونی وفقه الله فی یوم عهده قبل ان یخرج الامر من یده حاملا لله مصلیا مسلمنا» در پایان جزء اول نام کاتب محمد یوسف بن محمد سعید دشت بیاضی است که در تاریخ 1053 با عنایت... مولانا محمد مؤمن بن شاه قاسم سبزواری رحمة الله علیهما نوشته است.

9 - کتاب بدایة الهدایة تصنیف شیخ حر عاملی (م 1104 ه ) از جمله پانصد مجلد کتابی است که مرحوح شیخ محمد باقر وقف نموده بدون تاریخ، در اول آن آمده است: خط المصنف رحمة الله علیه «کتاب بدایة الهدایة فی الواجبات والمحرمات تالیف الفقیر محمدبن الحسن الحر العاملی عفی عنها، نام کاتب در پایان، محمد صالح در (1094 ه ) است در آخر بلغ مقابلة دارد ولی تاریخ افتاده است احتمالا بر مؤلف قرائت شده است.

10 - کتاب خصال شیخ صدوق (م 381 ه ) معرب و مصحح، کاتب عبدالکریم بن هدایة الله در سال (1086 ) با دو خط نوشته شده تاریخ فوق در آخر خط دوم است و خط اول قبل از آن کتابت شده است واقف عبدالکریم تونی در سال 1082، با خاتم مربع غیر مقرو. عطف کتاب به خط والد است.

11 - ابواب الجنان، فارسی با سجع و قافیه و خط خوش نوشته شده در الذریعه ج 1، ص 76 آن را تالیف مولا رضیع الدین محمدبن فتح الله واعظ خروی معاصر شاه عباس، دانسته که می خواسته 8 کتاب بنویسد کتاب اول و دوم را نوشت مابقی را فرزندش محمد شفیع نوشته است. جلد اول در عصر شاه عباس و جلد دوم در عصر شاه سلیمان در تاریخ (1079) تالیف گردیده این نسخه جلد دوم است، در 8 مجلس در تحصیل علم، فضل صلات، صلوات نافله، دعاء، قرآن، ذکر، صوم و حج می باشد. فقط جلد اول چاپ شده است. در تاریخ (1280 و1269) ملا محمود فرزند حاج ملا احمد رضای ازقندی آن را وقف نموده است با مهر بیضی (انا محمود) ناتمام است.

12 - مناقب مرتضوی تالیف مؤلفی نامعلوم که در حیدرآباد هند از مقربان «عبدالله قطب شاه » یکی از پادشاهان آن ناحیه بود، خلاصه فضائل امام و مطاعن خلفا را در مقدمه و یک باب و خاتمه به فارسی نوشته، و از کتب معتبر اهل سنت و شیعه بهره برده است. باب مشتمل بر 12 فصل و خاتمه در چند نکته است. در خاتمه از مجالس المؤمنین قاضی نورالله و نیز از شاه عباس صفوی و از پادشاهان حیدرآباد یاد و برای بقای سلطنت آنان دعا می کند. در الذریعة ج 22، ص 334 مناقب مرتضوی از (امیر محمد صالح حسینی » را نامبرده که به طبع رسیده و خصوصیات آن با این نسخه تطبیق نمی کند و از این نسخه نام نبرده است واقف حاجی الحرمین الشریفین حاجی محمد رمضان بن ملا غلام علی هزار جریبی، این کتاب را با هفت جلد دیگر که نام برده بر مؤمنین مشهد وقف نموده است.

کاتب محمدعلی بن محمد صادق گلستانی در تاریخ (1101 ه ) در صفحه آخر مهر بیضی (الراجی احمد) آمده است.

13 - الحقایق از فیض کاشانی در اصول دین از آخر افتاده است کاتب نامعلوم و از جمله شصت مجلد کتابی است که حاج محمد سمیع دوغابادی وقف نموده تاریخ وقفنامه (1142 ه) خاتم مربع غیر مقرو. عطف کتاب به خط والد است.

14 - طرایف از عبدالمحمود بن داود که از اهل ذمه بوده و در نتیجه تحقیق مسلمان شده و مذهب امامیه را برگزیده کامل و مصحح است و در آخر حدیثی با سلسله سند از امام رضا علیه السلام در موالید و اولاد پیغمبر و ائمه نقل کرده که معلوم نیست در جای دیگر آمده یا خیر؟ و این سند از محب الدین بخاری آغاز می شود از کتاب اربعین فخرالدین رازی که وصیت به فرزندش بوده و بیست دلیل بر افضلیت علی علیه السلام بر همه صحابه اقامه نموده نقل می کند. در عطف کتاب به خط والد و نیز در الذریعه ج 15 ص 154 این کتاب را به رضی بن طاووس نسبت می دهد که تقیة به نام (عبدالمحمود بن داود ذمی) نوشته (لیکون اوقع فی النفوس) نسخه های آن را بجز این نسخه ذکر کرده و کتاب طبع شده است. در بالای صفحه دوم مرحوم حاج ملا احمد واعظ جد اینجانب (م حدود1303 ه ) نوشته است » «قد وهبنی الحاج ملا حسین البایچی الدستی (ظ) ولد حاجی ابراهیم خاتم مربع: (یاتی من بعدی اسمه احمد) که در جاهای دیگر نیز آمده است.

در بالای صفحه سوم واقف ابراهیم بن حیدر الموسوی العاملی و تولیت آن با ملا احمد بایجی است، تاریخ وقفنامه (1222 ه ) با مهر بیضی عبده الراجی ابراهیم بن حیدر الموسوی.

15 - حق الیقین علامه مجلسی فارسی کامل است، کاتب محمد تقی سبزواری ابن محمد حسین در سال (1119 ه) در پایان کتاب آمده: (هذا الکتاب آخر تالیفات مؤلفه، از روی نسخه مصحح زیر نظر یکی از فضلای شاگردان مجلسی تابت شده است، شاید تالیف آن در عصر شاه سلطان حسین آخرین پادشاه معاصر علامه مجلسی دلیل بر این گفته باشد. علاوه در آخر کتاب آمده: «تمام شد رساله حق الیقین در آخر شعبان سال (1109) یعنی یک سال یا دو سال پیش از فوت مجلسی. در صفحه آخر نوشته وقف اولاد با مهر مربع (والله یحب المطهرین) عطف کتاب به خط والد است.

16 - جلد اول وسائل الشیعه تا آخر طهارت از شیخ حر عاملی (م 1104) علامت بلاغ و تصحیح دارد در آخر آمده: «بلغ بعون الله و حسن توفیقه و تم فی یوم الاثنین 28 شهر محرم الحرام سنة (1124) علی ید غلام رضا بن درویش محمد کشمیری و در ظهر ورق دوم نام چند کتاب غیر معتبر مانند (مصباح الشریعة) از خط مؤلف آمده است. در تاریخ (1116 ه ) محمد صادق بن موسی الصفار آن را کتابت نموده و حاجی میرزا محمد محسن تربتی هندی ابن میرزا معزالدین در تاریخ (1117 ه ) این جلد را با هفت جلد دیگر این کتاب، وقف نموده و تولیت آن را با مولانا علی اصغر هروی قرار داده است مهر بیضی ناخوانا.

17 - منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح والحسان، تالیف صاحب معالم حسن بن شهید ثانی (م 1010 ه . ق) نسخه کامل است و در تاریخ (1162) مؤمن بن شاه حسن تونی، کتابت کرده و در پایان، رساله (درایة الحدیث) شیخ بهایی و ده فائده منتخبه از کتاب رجال شیخ عبدالنبی بدان اضافه نموده است. قنبرعلی فارسی به خط خود این کتاب را با چند جلد دیگر در تاریخ (1064 ه ) بر اولاد خود وقف نموده مهر بیضی (بنده شاه ولایت قنبر) در کنار وقفنامه محمد مهدی الحسینی نوشته: اولاد واقف و متولین فعلا معلوم نیست و امانت نزد حقیر است تا معلوم شود.

مرحوم استاد آیة الله عظمی بروجردی از این نسخه در چاپ کتاب منتقی الجمال استفاده کردند و مدتی نزد ایشان بود رحمة الله علیه رحمة واسعة.

18 - کشف الآیات تالیف محمد رضا بن عبدالحسین نصیری طوسی از خاندان و اعقاب خواجه نصیر طوسی که تاکنون در ایران هستند. در سنه 1099 یا1067 تالیف گردیده و نسخه های آن فراوان است به مقاله (اولین کشف الآیات) نوشته من (نشریه دانشکده معقول و منقول، مشهد شماره 1، ص 227) رجوع شود.

19 - جامع صفوی، فارسی تالیف مولی علی نقی بن ابی العلاء محمد هاشم الطغائی الکمری (مات قاضیا فی اصفهان (1060 ه . ق) آن را بنام شاه صفی تالیف کرده و از اعتراضات شیخ نوح حنفی بر شیعه پاسخ داده. نسخه ای از آن در کتابخانه شیخ علی کاشف الغطاء در نجف موجود است (الذریعة، ج 5، ص 62) پس این نسخه دیگری از این کتاب است که تاکنون طبع نشده و قابل چاپ است هر چند مطالب زننده ای در آن وجود دارد، به امر سید المحققین که میرداماد (1041 ه ) یا شرف الدین شولستانی (م 1060 ه ) باشد آن را تالیف نموده است. این کتاب را آقا محمدحسین بن آقا محمد ابراهیم قندهاری وقف و تولیت آن را با محمد حسین واعظ مشهدی جد والد اینجانب و پدر حاج ملا احمد واعظ قرار داده و وقفنامه به خط اوست که عینا گراور می شود، تاریخ وقفنامه (1226 ه ) است در کنار وقفنامه آمده «تاریخ ورود داعی باتفاق عالیجناب مجتهدی الزمان سید مهدی به ارض اقدس و مشهد مقدس، در روز بیستم شهر شعبان المکرم من شهور سنة (1187) مهر مربع «خاک نعلین محمد حسن؟»

احتمالا مراد از سید مهدی علامه بحرالعلوم است باید تحقیق شود. کاتب نامعلوم و در آخر کتاب مهر بیضی «العبد المذنب الاثم ؟109» آمده است.

20- مختصرا من بعض مجلدات بحارالانوار فی ذکر الانبیاء و الائمة الاطهار، مؤلف عبدالله بن زامل کمونه الحسینی النجفی، با حواشی از جمله غریب القرآن سجستانی در تاریخ (1108 ه ) که من تفصیل این کتاب را در شرح حال خاندان خودم نوشته ام. در آغاز کتاب، مرحوم جد والد من، محمدحسین واعظ مشهدی تملک خود را همراه با مهر بیضی خود «حسین زین السموات والارض » نوشته که عینا گراور می شود، این مهر در صفحات بعد مکرر دیده می شود. ظاهرا نسخه منحصر به فرد و قطعا به خط مؤلف و در حیات علامه مجلسی تالیف شده است.

تصویر سه نمونه از نسخ خطی کتابخانه شخصی استاد واعظزاده

21 - جنگ متعلق به همین جد والد من مرحوم محمد حسین واعظ مشهدی که حاوی مطالب عالیه در حدیث و تفسیر و شعر و ادب و حکمت و کلام و اشعار و خطب حتی خطبه های نکاح که خود انشاء نموده و گاهی مطالب نکاحی و همچنین چند رساله علمی در آن آمده، علاوه بر این شرح سفر کربلا، و سفر حج خود را که در این سفر همراه فرزندش محمد مهدی بوده و در اوایل سال 1224 تا پایان سال 1325 اتفاق افتاده شرح داده است و بسیار شیرین است. تاریخ ازدواجهای متعدد و فرزندان دختر و پسر و حتی فوت اتفاق افتاده برخی از آنها را قید کرده و من در شرح حال خاندان، از این جنگ بسیار استفاده کرده ام ظاهرا وی تا سال 1240 زنده بوده و حدود صد سال عمر کرده است که شرح آن مفصل است او خود را «محمد حسین واعظ مشهدی ابن محمد محسن مدرس » معرفی می کند.

در کتابخانه اینجانب چند آلبوم عکس مربوط به خودم و حضور در کنگره های علمی و سفرهای زیاد وهمچنین دیدار با شخصیتهای خارج و داخل کشور، و نیز چندین دوره مجله عربی و فارسی و خطوط علما و پلاکارتهای فراوان و نامه های بزرگان و نیز چند نسخه عکسی که فیلم آن را از مصر آورده و به کتابخانه آستان قدس رضوی تحویل داده ام وجود دارد. همچنین راهنمای دانشگاههای کشورهای عربی از جمله جامع ازهر مصر.

یکی از امتیازات این کتابخانه این است که حدود 60 مجلد از آن را مؤلف به من هدیه کرده و خط او در آنها موجود است.

این جانب در حاشیه برخی از کتابهای رجال و حدیث بخصوص کتاب (عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب) تالیف (ابن عنبه) مطالبی نوشته و اوراقی به آن اضافه کرده ام و گاهی فقط علامت + گذارده ام که بعدا مطلبی از آن یادداشت نمایم.

والسلام

استاد کاظم مدیر شانه چی

1 - انگیزه این جانب در این راستا شوق وافری بود که از اوان نوجوانی به مطالعه و تحقیق در مسائل مختلف علمی و اسلامی داشتم و به همین منظور به بررسی کتب کتابخانه مبارکه آستان قدس و کتابخانه مدرسه علمیه نواب که سهل الوصول بود پرداختم ضمنا متوجه شدم که در بسیاری از مسائل اسلامی کتابی که مورد استفاده باشد وجود ندارد لذا علاوه بر شوق مطالعه، فکر تالیف و تدوین کتابهایی در موضوعاتی که فاقد مرجع بود ضمیمه ایده نخستین گردید و چون مراجع تحقیق، خاصه در آغاز کار کمتر در دسترس بود به فکر افتادم که کتابهای مرجع را برای استفاده شخصی و سایر کسانی که به پژوهش می پردازند تهیه کنم. خاصه که استفاده از کتابخانه در تعطیلات و نیز شبها که مناسبت و فراغت بیشتری برای مطالعه وجود دارد امکان پذیر نبود.

2- و 3- کتابخانه این جانب (اگر بتوان نام کتابخانه بر آن گذارد) از چهار بخش تخصصی: الف) کتابشناسی ب) کتابهای فقهی ج) کتب تاریخ اسلام د) کتب حدیث شیعه و اهل سنت و نیز کتب مرجع در سایر علوم اسلامی تشکیل می شود. بخش کتابشناسی شامل کتب مرجع در موضوع مزبور و فهارس کتابخانه های ایران و بعضی کشورهاست.

بخش کتب فقهی به منظور استفاده شخصی به لحاظ رشته تخصصی این جانب که فقه است تهیه شده و ضمنا کتب فقه مذاهب اسلامی را نیز واجد است.

بخش کتب تاریخی به منظور استفاده شخصی و پژوهش در تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی فراهم گردیده که نوع کتب مهم تاریخی را شامل است.

بخش کتب حدیث به منظور پژوهش در علم الحدیث و مصطلح الحدیث که در آن کتاب نوشته ام تهیه شده و شامل اهم کتب حدیث فریقین و شروح آنها و کتب درایه است.

و اما در سایر بخشها: با توجه به این که وقت خاص پژوهش در شبانه روز نیست و پژوهشگر می بایست از هر فرصتی در زمینه تحقیقات خود استفاده کند داشتن کتب تخصصی و نیز مراجع مهم علوم اسلامی از لغت و علوم ادب و منطق و فلسفه و کلام و تفسیر و غیره برای تسهیل کار تحقیق بسیار اهمیت دارد و این جانب قسمتی از موفقیت خود را در تالیف کتاب و مقالات مدیون دسترسی به این منابع (که در اختیار داشتم) می دانم.

4 - گرچه کتابهای خطی این جانب که بالغ بر 750 جلد می شد به کتابخانه دانشکده الهیات و کتابخانه مرکزی آستان قدس منتقل گردید ولی بخشی از کتب خطی نفیس و کتب چاپی (چاپ سنگی) و مطبوعات اولیه ایران (چاپهای معتمدی) و مطبوعات قدیمی هند و ترکیه و مصر در اختیار دارد که از این مجموعه حدود 300 جلد چاپ سنگی و 10 جلد عکسی و 60 جلد کتابهای قدیمی خطی و تزیینی است که از تاریخ کتابت بعضی بیش از 700 سال می گذرد و جمله ای نیز از لحاظ تذهیب و نوع جلد اهمیت دارد.

5 - با توجه به این که مراکز اطلاع رسانی همیشه در اختیار پژوهشگر نیست و با توجه به این که از تماس مطالب همه علوم دیسک تهیه نشده و با توجه به این که دقایق هر علم فقط در کتابها بررسی شده، تشکیل کتابخانه خصوصی برای محقق باز هم به ضرورت خود باقی است.

6 - به نظر این جانب کتابخانه خصوصی باید واجد نکات زیر باشد:

1) به ترتیب موضوعات دسته بندی و در قفسه قرار گیرد.

2) دارای فهرست موضوعی، فهرست الفبائی نام کتب، فهرست نام مؤلفین، باشد که به فوریت بتوان به کتاب دسترسی یافت.

3) واجد کتب مهم مرجع «لغت، دائرة المعارف ها، فهارس و معاجم قرآن و حدیث و غیره » باشد.

4) واجد کتابهای تخصصی پژوهشگر و بویژه کتابها و رسائل و مجلاتی که متضمن تحقیقات تازه است باشد.

آقای دکتر علی منتظمی

1 - علاقه به مطالعه و کتاب موجب گردید از آغاز جوانی با خرید کتاب و پس از آن به ضرورت تحصیل و تدریس در دانشگاه مجموعه ای از کتابها را در موضوعات مذهبی، سیاسی و ادبی... گردآوری کنم.

2 - قسمت عمده کتابهای این جانب مرهون تحصیل در قاهره در مقاطع فوق لیسانس و دکترا بوده که به لحاظ فراوانی و ارزانی آن تهیه شده اند. این کتب به تناسب رشته تحصیلی و علایق شخصی و شغلی در موضوعات فوق الذکر بوده و در امر تحصیل و تدریس این جانب به کار گرفته شده و هم اکنون نیز مورد رجوع اند.

3 - با عنایت به عدم یا لااقل کمی کتب مربوط به ادب معاصر عرب در کتابخانه ها، کتابهای فراهم آمده در زمینه تحقیقات این جانب بخصوص در موضوع مورد اشاره، نقش مؤثری داشته و در زمینه تخصص خود می دانم.

4 - بنظر بنده کتب بنده در حد معمول بوده و در کتابخانه این جانب نسخه های نفیس و مصور وجود ندارد، ولی تعدادی حدود صد کتاب با جلد اعلا و طلاکوب، به سفارش و نام خود فراهم آورده ام که به طریقی از سایر کتب ممتاز است. این کتابها عمدة از کتابفروشیها و نمایشگاههای برپا شده در قاهره خریداری شده اند.

5 - هنگامی که این جانب به جمع آوری مراجع و مآخذ متعدد و کتابهای دوره ای پرداختم، دسترسی به این گونه کتابها برای بسیاری ممکن نبود ولی اکنون با توجه به رشد کیفی و کمی کتابخانه ها و مراکز علمی - تحقیقی و همچنین توسعه دانشگاهها، نیاز چندانی به آن محسوس نیست و نمایشگاههای مختلف کتاب توانسته اند تا حد قابل توجهی نیاز جامعه به کتاب را برطرف کنند.

اما با همه اینها دسترسی آسان و سریع به کتاب، بخصوص کتب مرجع نقش بسزایی در سامان دادن به تحقیقات و راهیابی های درست علمی - پژوهشی دارند و به نظر می رسد تاکنون هیچ چیز نتوانسته جای کتاب را بگیرد.

6 - ارائه مقالات و تالیف و تحقیق یا به عبارتی بهره مندی از کتاب و شکل دادن به مواد خام موجود در آن می تواند ضمن بارور ساختن و غنی کردن فرهنگ عمومی، وسیله استفاده همگان از کتاب و کتابخانه های شخصی را فراهم آورد.

محمود یزدی مطلق (فاضل)

1 - حقیر از ابتدا به فکر تشکیل کتابخانه نبودم و کتاب را بدین منظور جمع نکردم، بلکه کتابهایی را که مورد نیازم بود بتدریج خریداری کردم، خودبخود پس از چندی بحمدالله به صورت کنونی درآمد. قدیمیترین کتابی که خریده ام و در پشت صفحه اول آن تاریخ خرید را نوشته ام مربوط به سال 1326 شمسی است و تازه ترین کتابی را هم که اخیرا خریده ام در خرداد ماه 1374 شمسی بوده است.

2 - نود درصد این کتابها تخصصی است و در زمینه کتابشناسی، کتابداری، رجال و تراجم، فلسفه و عرفان و کلام می باشد و اندکی هم مراجع و دائرة المعارفها و تفاسیر و شعر و ادب و تاریخ و جغرافیا. کمی هم کتب تزیینی و هنری و نسخه های عکسی و خطی است که همه آنها مربوط به کار من هست.

3 - هر صاحب حرفه ای دارای ابزاری است که بدون آن قادر به انجام کار نیست، کتابخانه من هم مهمترین ابزار کار من است که منابع لازم را به آسانی در اختیارم می گذارد.

4 - در این کتابخانه برخی از کتابهای چاپ قدیم است از جمله کتاب اشارات الاصول کلباسی چاپ ذیقعده 1245ه . ق . و کتاب شرح نصوص الحکم ابن عربی چاپ 1299 ه . ق; حواشی خطی از میرزای جلوه و دیگران و تصویری در آخر آن از آقا رضی لاریجانی با تاریخ 1261 ه . ق; نسخه یی است بسیار نفیس و ارزنده و نیز نسخه خطی -التعلیق - تالیف محمدبن حسن مقری نیشابوری قرن ششم هجری در کلام شیعی که نسخه منحصر به فرد است و بسیار ارزنده و نفیس.

اغلب این کتابها به زبان عربی و فارسی است و اندکی هم به زبان انگلیسی; و قرآنی هم دارم با ترجمه روسی و دیوان مختوم قلی و ...

5 - در شرایط موجود، کتابخانه خصوصی بسیار مناسبت است، بویژه با فرهنگ ما.

6 - هر کتابخانه، وقتی در اختیار اهلش قرار گیرد، سیال خواهد بود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان