همان طور که خوانندگان گرامی می دانند هر سال، در ماه ربیع الاول به مناسبت میلاد رسول اکرم صلی الله علیه وآله و ولادت امام صادق علیه السلام به ابتکار امام راحل، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران قدس سره، در فاصله 12 تا17 ربیع الاول در کشور ما و بسیاری از کشورهای اسلامی، هفته وحدت برگزار می گردد، تا به رای اکثریت اهل سنت که 12 ربیع و به رای اکثریت شیعه که 17 ربیع را روز ولادت رسول گرامی اسلام می دانند، احترام گذارده شود، و به هر دو نظر ترتیب اثر بدهند، هر چند برخی از دانشمندان شیعه مانند کلینی (1) و یعقوبی (2) روز 12 و برخی از مورخان فرقین (3) هم روز دوم یا دهم این ماه را گفته اند. بنابراین، در هیچ یک از دو طرف،روز میلاد، قطعی و اتفاقی نیست.
به هر حال، این یک گام مثبت از سوی امام، در جهت وحدت امت اسلام، و الگو و نمونه عملی برای ما مسلمانها است که در تمام مسائل عمده اختلافی بیندیشیم و راههای وحدت و اتفاق را جستجو کنیم، نه این که بکوشیم نقاط خلاف را از لابلای کتابها، و از گذشته تاریخ متلاطم و ظلمانی اسلام، که پر از برخوردها و تضادها و سوء تفاهم ها است، بیرون بکشیم و هر مساله جزئی را بزرگ کنیم، و از کاهی کوهی بسازیم، و از این راه این امت از هم پاشیده، و این اردوی شکست خورده را متفرقتر، و در برابر دشمنان تا دندان مسلح اسلام، ناتوانتر و ذلیلتر نماییم. هیچ عقل و منطق و هیچ آیه و روایتی از کتاب و سنت به ما اجازه انتخاب راه دوم را نمی دهد، بلکه عقل و نقل متفقا و با اصرار تمام ما را بر گزینش راه اول، یعنی راه وحدت و قوت و سعادت، سوق می دهند.
امام امت، که از روز نخست، اساس دعوت و نهضت خود را بر وحدت ملت ایران و امت اسلام بنا نهاد و همواره در پی یافتن راههای وحدت بود، با این ابتکار، به ما درس داد، تا ما از او تعلیم بگیریم، و چه بسیار است این درسهای درزنده و آموزنده، در گفتار و رفتار آن امام بزرگوار، که روحش شاد و یادش پاینده باد.
«مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی » که در پیگیری راه امام و جهت پیاده کردن منویات آن بزرگ مرد، پس از رحلت وی به فرمان خلف صدق و جانشین بحق او، حضرت آیة الله خامنه ای متع الله المسلمین بطول بقائه تاسیس گردید، هت بزرگداشت «هفته وحدت » و نیز بمنظور استمداد از روح پرفتوح رسول اکرم صلی الله علیه وآله، که مایه محبت و وحدت امت است، و یاد او آرام بخش دلها و پیوند زننده جانها است، هفته پربرکت وحدت را فرصتی بسیار مناسب، هت برگزاری کنفرانس بین المللی سالیانه خود می داند و هر سال، در این ایام میمون و متبرک، این کنفرانس را با شرکت دانشمندان و متفکران جهان اسلام، و اندیشمندان داخل کشور، با شکوه تمام برگزار می کند. و هر سال موضوع خاصی را محور بحثهای کنفرانس قرار می دهد.
مثلا در سال گذشته، در هشتمین کنفرانس وحدت، موضوع بحث: «کتاب و سنت » و در سالهای قبل، در هفتمین کنفرانس: «مبانی تقریب »، در ششمین کنفرانس: «نقش تفاهم فکری در تقریب »، در پنجمین کنفرانس: «طلایه داران وحدت » و پیش از آن به ترتیب: «تقریب بین مذاهب اسلامی »، «امام و وحدت اسلامی »، «دست آوردهای وحدت اسلامی » و «وحدت اسلامی » بوده است. بدیهی است اینها که گفته شد موضوعات کلی کنفرانسها است و هر یک دارای زیرمحورهای مناسب خود است.
بسیاری از بحثها و تحقیقات این کنفرانسها بطور نامرتب به چاپ رسیده، و هم اکنون، گزیده ای از همه مقالات و سخنرانیها در چند مجلد، به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی در دست چاپ است و شاید به زبانهای دیگر هم ترجمه گردد.
اما در نهمین کنفرانس، محور اصلی: «سیره و وحدت اسلامی » و سرفصلها عبارت بودند از:
- سیره رسول اکرم صلی الله علیه وآله در ایجاد امت واحده.
- سیره رسول اکرم صلی الله علیه وآله در ایجاد روح اخوت و همبستگی بین مسلمین.
- سیره رسول اکرم صلی الله علیه وآله در ایجاد احساس مسؤولیت مشترک میان مسلمین.
- شرح صدر انبیاء الهی بویژه رسول اکرم و شیوه های اخلاقی آن حضرت.
- سیره رسول اکرم صلی الله علیه وآله در نفی تبعیضهای ناروای قومی و نژادی.
- مرزبندی اعتقادی امت اسلام، و ایجاد هویت واحد فرهنگی و عقیدتی امت، جهت صیانت از اضمحلال، یا انحلال در دیگر ملتها.
- شیوه صحابه در حفظ وحدت اسلامی.
- احترام صحابه نسبت به یکدیگر در قلمرو تقوا و شورا و حکومت و عبادت و در میدانهای نبرد.
- سیره امام علی علیه السلام و خلفا در ارتباط با یکدیگر.
- احترام متقابل پیشوایان اسلام، نسبت به هم در طول تاریخ اسلام.
- رابطه ائمه اهل بیت علیهم السلام و پیشوایان مذاهب اهل سنت با یکدیگر.
- تاکید ائمه اهل بیت به پیروان خود در خصوص حسن رابطه و حفظ همبستگی با سایر مسلمانها.
- رابطه استادی و شاگردی بین پیشوایان و علمای مذهب اسلامی.
- حوزه های علمیه، کتابهای درسی و جهتگیریهای سیاسی مشترک بین پیروان مذاهب اسلامی.
با بررسی این عناوین، می توان عمق بحثها را در رابطه با «سیره و وحدت » دانست، کما اینک با مروری بر نام کشورها و سمت و شخصیت اعضای کنفرانس از خارج کشور، می توان به عظمت و وزن علمی کنفرانس و کوششی که در شناسایی، گزینش، انتخاب و گردآوری آنان صورت گرفته پی برد. در کنفرانس، کلا از حدود36 کشور دعوت به عمل آمده است که نام 26 کشور در لیست شرکت کنندگان در کنفرانس وجود دارد از این قرار:
الف: آلبانی: آقای صبری کوچی، مفتی اعظم و دکتر بدری پولوکو از اعضای شورای مرکزی مسلمانان.
آفریقای جنوبی: مولانا رفیق شاه آسام، امام جمعه و جماعت «دربان » و شیخ محمد مراد مدرس و صاحب حوزه علمیه.
افغانستان: آیة الله فاضل عضو شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی و هیات همراه.
انگلستان: دکتر غیاث الدین صدیقی، رئیس پارلمان مسلمانان انگلستان، همراه دکتر اقبال صدیقی فرزند مرحوم دکتر کلیم صدیقی و همسر آن مرحوم. ظفربنگاش در دبیر روزنامه کرسنت.
ب: بنگلادش: مولانا ابوالکلام آزاد، دبیر کل سازمان مساجد.
پ: پاکستان: پرفسور انیس احمد، رئیس مرکز تحقیقات اسلامی دانشگاه بین المللی اسلامی اسلام آباد و هیات همراه. صاحب زاده محمد یوسف کاظمی، عضو شورای ایدئولوژی مجلس ملی.
ت: تانزانیا: شیخ علی خمیس، معاون سازمان باکواتا و مفتی اعظم.
تاجیکستان: حجة الاسلام معروف جان و آقای سید ذکریا.
ترکیه: دکتر علی اوزک استاد دانشگاه و رئیس بنیاد تحقیقات اسلامی. آقایان جمال شاهین و جم مان پولات، از طایفه علویین و نمایندگان مجلس ملی ترکیه.
تونس: دکتر جلال الجریبی، رئیس دانشگاه زیتونه.
ر: روسیه: نفیع الله عشیرف، مدیر اجرایی مرکز هماهنگی عالی ادارات روحانیت مسلمانان روسیه. محمد صلاح الدین اف، مدیر اداری مرکز فرهنگی ادارات روحانیت مسلمانان. البوکاجف، مفتی اعظم اینگوشتیا. الکساندرویچ، مفتی جمهوری روسیه سفید. خراسف، مفتی مناطق بالتیک.
س: سوریه: دکتر عبداللطیف فرفور، رئیس مجمع علمی عالی دمشق و استاد دانشگاه و هیات همراه. دکتر فاروق عکام، رئیس دانشکده شریعت دانشگاه دمشق. شیخ حسن صاری، امام جمعه لاذقیه.
سودان: دکتر عبدالرحیم علی، رئیس دانشگاه بین المللی آفریقا و هیات همراه.
سیرالئون: دکتر ابوبکر حسن کارگبو، از شخصیتهای فرهنگی متنفذ.
ع: عربستان سعودی: دکتر سیدی محمد مهیبو، رئیس اداره مطالعات و بحثهای مجمع فقهی جده.
عمان: شیخ احمدبن سعود السیابی، مدیر کل دفتر استفتاآت مفتی اعظم مسقط.
ف: فرانسه: دکتر صالح عضیمه، استاد فلسفه و معارف اسلامی دانشگاه سوربن.
آقای رشید بن عیسی، رهبر انقلابی الجزائری، عضو مرکز یونسکو - پاریس.
فلسطین: آقای سید برکة، از علما و رهبران مبارز فلسطینی.
فیلیپین: آقای مهید موتیلان، رئیس جامعة العلماء و استاندار لانائول جنوبی و هیات همراه.
ق: قزاقستان: آقای قالتان محمدجان، رئیس مرکز اسلامی و سردبیر روزنامه ترکستان.
ک: کرواسی: مفتی شفکو عمر باشیج، رئیس العلماء.
کنیا: پرفسور بخاری، استاد دانشگاه. شیخ احمد محمدعلی، امام جمعه و جماعت مسجد بلوچها در مومباسا.
ل: لبنان: آقای شیخ سعید شعبان، رهبر حرکت توحید اسلامی و هیات همراه - طرابلس. شیخ علی حازم، از اعضای تجمع العلماء و مسئول مجله البلاد. شیخ محمد حداره از اعضای مجمع العلماء. شیخ حسن غیریس، از اعضای مجمع العلماء. شیخ محمد خاتون، مسئول بخش فرهنگی حزب الله.
م: مالزی: آقای عمربن داود، استاد دانشگاه و عضو مجمع العلماء. آقای شکور هارون، مسؤول مجله مجمع العلماء.
مراکش: علامه عبدالباری الزمزمی، امام جمعه و جماعت مسجد الحمراء - دارالبیضاء.
مصر: آقای دمیرداش العقانی، وکیل دادگستری و مستشار حقوقی.
آقای محمد العباسی، نویسنده و خبرنگار مقیم ترکیه - استانبول.
ن: نیجریه: دکتر کامل اولوشو، از اعضای شورای عالی اسلامی (المجلس الاعلی الاسلامی). مهندس یوسف حسن طارق، دبیر کل شورای عالی اسلامی.
ه: هلند: عبدالامیر الربیعی، از دانشمندان و نویسندگان و هیات همراه.
هند: مجاهد الاسلام قاسمی، رئیس شورای ملی مسلمانان و رئیس آکادمی فقه و هیات همراه. آقای ای احمد، نماینده پارلمان هند.
ی: یمن: علامه ناصر الشیبانی، نایب رئیس جمعیة العلماء. قاضی قاید الحنسی، عضو جمعیة العلماء. شیخ حسن عبدالله الشیخ، مدیر اداره وعظ و ارشاد در وزارت اوقاف.
نهمین کنفرانس چگونه برگزار گردید؟
کنفرانس طی سه روز، از 11 تا13 مردادماه 1375 ش برابر 15 تا17 ربیع الاول 1417 ق در حسینیه الزهراء «مجتمع امام خمینی » تهران با شرکت چند صد نفر از دانشمندان و متفکران حوزه و دانشگاه از داخل و خارج کشور برگزار گردید، که البته در جلسه افتتاحیه حدود 1500 تن از شخصیتها شرکت داشتند.
در روز پنجشنبه 15 ربیع الاول، چهارمین روز از هفته وحدت، ساعت 5/8 بامداد، کنفرانس اسلامی با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و با سخنرانی آیة الله هاشمی رفسنجانی ریاست محترم جمهور آغاز گردید. پیش از سخنان رئیس جمهور، اینجانب به عنوان خیرمقدم و گزارش کار کنفرانس سخنانی به این مضمون بر زبان آوردم:
«میلاد رسول اکرم رسول رحمت و رسول انسانیت و نیز میلاد ششمین امام حضرت صادق صلوات الله علیهما را تبریک گفته و تقارن این دو میلاد را که یکی رمز وحدت امت اسلام و دیگری رمز تقریب مذاهب اسلامی است در راه وصول به اهداف مقدس مجمع جهانی تقریب مذاهب، به فال نیک می گیریم، چه اینکه رسول اکرم مایه وحدت امت و امام صادق که با واسطه و بلاواسطه با پیشوایان معروف مذاهب اسلامی رابطه داشته رمز تقریب مذاهب است.
در اینجا باید به روح پرفتوح امام راحل درود بفرستیم که با بنا نهادن انقلاب اسلامی براساس وحدت امت اسلام، راه وحدت را هموار فرمود، و نیز باید از مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای سپاسگزار باشیم که با تاسیس «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی » باب رحمتی را به روی امت اسلام گشودند و زمینه این قبیل کنفرانسها و تجمع متفکران اسلامی را فراهم فرمودند.
همچنین از ریاست محترم جمهور آیة الله هاشمی رفسنجانی سپاسگزاریم که از آغاز کار این مجمع، همواره ما را مشمول عنایات خود قرار داده، هر سال در کنفرانس وحدت سخنرانی فرموده اند. پیداست ما زبان تقدیر و توان سپاس را نداریم جز این که تصمیم گرفته ایم کلیه سخنرانیهای ایشان را در کنفرانس وحدت، گردآورده چاپ کنیم و به حضور معظم له و دیگر دانشمندان تقدیم نمائیم. خداوند وجود ایشان را مستدام بدارد تا مسلمانها از وجود فقیهی آگاه و روشن بین همچنان بهره ببرند.»
در پایان، به معرفی کلی شخصیتهای شرکت کننده در کنفرانس از خارج کشور که عمدة از مفتیان، استادان دانشگاهها، ائمه جمعه و اعضای مراکز تحقیقات علوم اسلامی بودند و از لحاظ شخصیت در سطح بالایی قرار داشتند پرداختم، و نیز از دو متفکر بزرگ اسلامی طرفدار وحدت اسلامی که طی سال گذشته به لقاءالله پیوستند: مرحوم علامه شیخ محمد غزالی نویسنده و مجاهد نامی مصر، و مرحوم دکتر کلیم صدیقی رئیس سابق پارلمان مسلمانان انگلیس وعضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب، یاد کرده، از حاضران تقاضا شد جهت شادی روان آنان سوره مبارکه فاتحه را قرائت نمایند.
خلاصه سخنان ریاست محترم جمهور در جلسه افتتاحیه کنفرانس
وی پس از خیر مقدم و تبریک عید میلاد به میهمانان و آرزوی موفقیت برای اجلاس و تقدیر از دست اندرکاران کنفرانس و از دبیر کل این مجمع که به فرمان رهبر هوشیارمان تاسیس گردیده این مضامین را بیان کردند:
هدف مجمع بسیار مقدس و در عین حال بسیار دشوار و دور از دسترس است. کمترین نتیجه این زحمات نگهبانی از نوعی هماهنگی جهانی اسلام و جلوگیری از تفرقه بیشتر است، که ایده ای شیرین است. وحدت از اصول قاطع اسلام است، وحدت بشر با حکومت واحد جهانی و دین واحد یک آرمان اسلامی است، ولی مسلما تا قیامت اختلاف ادیان وجود دارد، کما این که در عصر پیغمبر چنین بود، ولی رسیدن به این ایده بطور نسبی امکان پذیر است که نیاز به تلاش نسلهای پی درپی دارد. صرف نظر از وحدت جهانی بشر و ادیان، اتحاد دنیای اسلام بسیار آسانتر است، اما نباید خیلی خوش بین باشیم، بلکه برعکس، باید با تمام قوا در رفع موانع آن بکوشیم.
محور وحدت چیزهایی است که با ادیان مختلف و عقاید گوناگون و با تضاد میان الحاد و دین، و نیز با اختلاف نظرات فلسفی در مبدا و معاد و واقعیتهای موجود، نمی سازد، مرحله اول یک نوع وحدت، جهان بینی مشترک است، مرحله دوم، وحدت در هدف و ایدئولوژی است، و مرحله سوم استراتژی و خطمشی و تاکتیک واحد است، که معمولا هر سه امر در بین ادیان و ملتها بسیار مختلف و رسیدن به وحدت در آنها مشکل است.
اما وحدت در جهان بینی و اهداف جهانی اسلام مسلما محقق است و از این لحاظ در بین مسلمین اختلافی نیست. و ما باید بکوشیم تا در خطمشی و راههای عملی و کار میدانی وحدت پیدا شود، این کاری است شدنی. آیاتی از قبیل: «ان هذه امتکم امة واحدة » (انبیاء /92) و «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا» (آل عمران /103) در همین راستا تکلیف ما را سنگین می کند. در درجه اول رهبران و شخصیتهای دنیای اسلام، مخاطب این آیات هستند که اگر به تکلیف خود عمل نکنند وضع از این هم که هست بدتر می شود، و در حال حاضر، شرایط بسیار خطرناکی برای دنیای اسلام پیش آمده، ولی نباید مایوس شویم، رسول اکرم صلی الله علیه وآله در شرایط سختتری مبعوث گردید، ولی بر همه مشکلات، از جمله بر دو ابرقدرت آن عصر: «ایران و روم » غلبه کرد و امت واحده ای را تاسیس فرمود.
در دنیای ما فرصتهای مناسبی می تواند ما را به طرف وحدت و پیروزی بکشاند. «ان ربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرصوا لها » (بحارالانوا 71/221) در حادثه بوسنی در بین امت اسلام، کم اختلاف داشتیم، از سوی دیگر، اختلاف روسیه و آمریکا که در دو طرف قضیه واقع بودند، موقعیت ممتازی برای مسلمانها بود، و به هر حال، مسلمانهای بالکان در نتیجه همین عوامل محفوظ ماندند هر چند بسیار صدمه دیدند. اما خطر هنوز رفع نشده است زیرا ابتکار عمل در دست آمریکا افتاده است.
در آغاز فاجعه فلسطین چنین هماهنگی در بین مسلمانها و نیز بین خود فلسطینیها وجود داشت که می توانست به پیروزی جبهه اسلام برسد، ولی مسلمانها این امتیاز را با تفرقه خود و به لحاظ نداشتن رهبر قاطعی از دست دادند، و هم اکنون فشار آمریکا بر عربها چنان شدید است که حتی سوریه هم با شرایطی، حاضر به صلح گردیده است در حالی که قبلا چنین نبود.
من می خواهم نتیجه بگیرم که وجود ارگانی مانند مجمع التقریب و هفته وحدت، و ارتباط بین بزرگان اسلام و شخصیتهای وجیه ملی، اگر هوشیارانه به کار گرفته شوند و مواظب فعل و انفعال جامعه بشری باشند، می توانند از فرصتهای موجود استفاده و بلکه آنها را خلق کنند کما اینکه می توانند از وضع موجود پاسداری کرده نگذارند افتراق دیگری بین مسلمین رخ دهد.
البته کل ادیان و نژادها و ملتها به چنین چاره جوئی نیاز دارند و به همین هدف سازمان ملل و امثال آن را به وجود آورده اند. ما نیز در سطح جهان اسلام، با استفاده از تجربه جهانی، می توانیم با ایجاد رابطه میان نمایندگان واقعی افکار اسلامی، در جهت حاکمیت اسلام حرکت کنیم. کسانی که این گونه فکر می کنند در جهان اسلام کم نیستند. مانند همین دو نفر آقایان که عکسشان را می بینیم: (مرحوم شیخ غزالی و دکتر کلیم صدیقی) که خداوند رحمتشان کند، اینها خیلی با دیگران تفاوت داشتند و آثار خوبی از خود به جای گذاردند. هم اکنون در شرق و غرب دنیای اسلام نقطه بحرانی و چرکین زیاد است: در کشمیر، اندونزی، تاجیکستان، افغانستان، فیلیپین، عراق، آذربایجان، فلسطین، سومالی و در کشورهای اروپایی در بالکان و در جاهای دیگر، مسائلی وجود دارد، ما به عنوان دولت اسلامی وظیفه خودمان را انجام می دهیم، ولی به عنوان افراد مؤثر و دارای وجاهت اسلامی و مردمی، این مسئولیت را به دوش علمای بزرگ می بینیم.
امام راحل هنگام قیام، یک عالم و مدرس بود نه یک حاکم متنفذ، اما برای محو آثار سلطه کفر بر کشور اسلامی ایران، قیام فرمود، دردهای امت اسلام را لمس کرد، و برای علاج آنها حرکت کرد، و به اینجا رسیده که شما الآن می بینید. مجاهدتهای امام که از دوران جوانی شروع شد تقریبا نیمی از عمر اور ا گرفت، این حرکت مدتی افول کرد و دوباره اوج گرفت، و بالاخره به پیروزی رسید و کشوری نیرومند را به جای گذاشت که امروز واقعا پایگاه عظیمی در اختیار شما است: اگر شما 20 سال پیش، اینجا می آمدید می دیدید که ایران پایگاه اسرائیل است و ما را به خاطر نوشتن کتاب به نفع مسلمانها گرفتند و شکنجه دادند، زندانی کردند و حالا می بینید آمریکا و انگلیس عصبانی هستند.
الحمدلله کشور ما رو به پیشرفت است، دانش آموزان ما در بین 75 کشور دنیا، مقام اول را در رشته شیمی، و رتبه پنجم را در رشته ریاضی و کامپیوتر به دست آوردند، اینها دانش آموزان نسل انقلاب هستند، علم، که عالیترین دست آوردهای بشری است در سرزمین ما شکوفا می شود، که قبلا متهم به جهل و خرافه پرستی بوده است.
به هر حال، یک نمونه در جهان اتفاق افتاده، که حجت خدا بر بشریت است به اینکه اسلام، امروز هم سازنده و وسیله اتحاد و هماهنگی بشریت می تواند باشد. ان شاءالله کنفرانس شما وسیله شناخت بیشتر این مرکز اسلامی و نفی آثار تبلیغات سوء به اسم شیعه و سنی، و سم پاشیها باشد، و دیگر اجازه نشر سموم تفرقه را که توسط جاهلان پخش می شود ندهیم، از این قبیل مردمان نادان در بین خودمان هم وجود دارند که مسائل اسلامی را نمی فهمند و ندای تفرقه را بلند کرده حرفهای شیطنت آمیز قدیمی را دوباره زنده می کنند و باید شر آنها را از جامعه با کمک هم کم کنیم. در پایان امیدوارم این اجتماع شما مبارک و منشا خیر و برکت باشد، من ترجیح می دهم که وقت در اختیار خودتان باشد و به بحثهای موردنظر بپردازید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
خلاصه دیگر سخنرانیهای کنفرانس در جلسات مختلف
1 - آیة الله حکیم رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب گفت: پیامبر به سوی مردمی مستضعف و پراکنده برای نجات بشریت از تاریکی به نور، برانگیخته شد، هدف وی اتحاد و تکامل انسانها بود که توانست با سیره و عملش در آغاز، قوم عرب و سپس دیگران را متحد سازد. در اعتقادات اسلامی همه انسانها در خلقت یکسان هستند. سلوک اخلاقی پیغمبر اکرم که (ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک) (آل عمران /152) از مهمترین وسائلی بود که او در توحید صفوف مسلمین از آن بهره جست.
شرایط کنونی مسلمین مانند عصر رسول الله است و به همین جهت ما نیازمند به شناخت سیره پیامبر در برخوردش با مردم پراکنده زمان خودش می باشیم تا با عمل به آن سیره شریف، در مقابل تهدیدهای دشمنان مقاومت کنیم. و امت متفرق را متحد سازیم. سلوک پیامبر در «موعظه حسنه و حکمت و جدال بالتی هی احسن » و شکستن زنجیرهای تعصب بود که امت را متحد و شر دشمنان را دفع کرد. ما در حال حاضر مواجه با توطئه های گوناگون دشمنان هستیم که با پیروی از روش آن حضرت، می توانیم آن توطئه ها را دفع کنیم.
آقای حکیم رئیس مجلس اعلای مجاهدین عراقی، در پایان به اوضاع عراق اشاره کرد و همه عراقیان را اعم از شیعه و سنی، روستایی و شهری به وحدت و مبارزه دعوت کرد.
2 - آقای شیخ صبری کوچی مفتی اعظم کشور آلبانی، از حضور خود در جمهوری اسلامی ایران اظهار مسرت کرد و خدا را بر نعمت ایمان و قول «لااله الا الله » که جامع همه میهمانان کنفرانس است سپاس گفت.
وی با ذکر این مطلب که آلبانی 50 سال تحت سیطره کمونیستها بوده گفت: خداوند بر مسلمانان آلبانی منت نهاد که آنان را از زیر سلطه کفر نجات داد. کمونیستها هفتصد مسجد و مدرسه را تخریب کردند، هزاران جلد کتاب اسلامی را سوزانیدند، ولی مسلمانها با مشقت بسیار آثار اسلامی را پنهان می کردند.
وی به طرق متعدد صوفیه در آلبانی مانند بکتاشیه، نقشبندیه، خلوتیه، تیجانیه و غیر آنها اشاره کرد و گفت متاسفانه بزرگان و رهبران آن طرق علم و اطلاع کافی از اسلام ندارند و دلیل عمده آن فقر است، او از جمهوری اسلامی ایران و مجمع جهانی تقریب تقاضا کرد در زمینه نشر اسلام راستین مسلمانان آلبانی را یاری کنند.
3 - علامه شیخ سعید شعبان، رهبر حرکت توحید از طرابلس لبنان گفت: ما امت درس خوانده و با فرهنگ اسلام، همه به توحید و نبوت رسول اکرم، ایمان داریم و او را قدوه و اسوه و حجت بالغه الهی می دانیم و به قرآن و دین واحد و منهاج واحد عقیده مندیم و امیدواریم اختلافات خود را حل کنیم. اختلاف از اجتهاد مجتهدین ناشی گردیده است. مجتهدین حق دارند که به حسب فهم خود از آیات و احادیث با هم اختلاف داشته باشند، اتفاق، اسلامی و اختلاف، انسانی است، و ما مجبور نیستیم که به سبب اختلاف فقها در آراء فقهی خود، با هم اختلاف داشته باشیم فقها پیغمبر نیستند و قابل خطایند، دین خدا همانست که در کتاب و سنت آمده، نه در گفتار ابی حنیفه و مالک و دیگران.
تقریب به معنی وحدت مذاهب غیرممکن است زیرا فقها باید آزاد باشند از تقلید دیگران، تقلید تنها بر مردم عامی رواست. اما مذاهب نباید مسلمانان را به دو امت منقسم کنند: امت شیعه و امت سنی، که این یک بدعت است. در عصر پیغمبر ما همه یک امت بودیم، فرقه ها بعد حادث شدند، ما مسئولیت این انقسام و فرقه گرایی را به عهده نمی گیریم، مسؤولیت آن بر کسانی است که آن را پدید آوردند. پیغمبر فرمود: ترکتکم علی المحجة البیضاء» من شما را بر راه روشن ترک گفتم. ما ملزم به قبول شعارهای گوناگون پیروان مذاهب نیستیم، این که بگوییم من شیعه یا حنفی یا شافعی هستم سودی به حال ما ندارد «ان هی الا اسماء سمیتوها انتم و آباءکم » (نجم /23) اهل کتاب نیز همین راه را رفتند و مورد عتاب خداوند قرار گرفتند «ولا تکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا...» (بینه /4) و آیات دیگر. ما همه علما را احترام می کنیم، اما حتی یک لحظه فکر نمی کنیم که ما شیعه یا سنی هستیم، بلکه ما مسلمانیم: «هو سماکم المسلمین من قبل » (حج /78) کسی از من پرسید تو شیعی شده ای؟ گفتم: من سنی نبودم که شیعه شوم، من مسلمان بوده و هستم.
4 - علامه دکتر شیخ صالح فرفور رئیس مجمع علمی عالی دمشق و عضو مجمع فقه جده زیر عنوان «الامة الاسلامیة فی معرکة اثبات الذات...» بعد از حمد و ثنا و یاد میلاد پیغمبر و امام صادق علیه السلام با ذکر آیات و روایات، گفت: امت اسلام در عقیده و فرهنگ و تمدن امت واحده است و نیاز به معرفی و اثبات شخصیت خود ندارد که متفکران و باحثان آن را مورد بحث قرار دهند. شخصیت امت اسلام سر بقاء آن است، و من هم در صدد بیان آن نیستم. کلمه «امت » در قرآن 44 بار با معانی مختلف آمده است از جمله امت مسلمه «و من ذریتنا امة مسلمة؟» (بقره /128) که همین امت اسلام است و در قبال امت یهود و نصاری در شرق و غرب جهان، به عنوان «امت اسلام » وجود دارد. و نشانه آن ایمان به توحید و تنزیه خداوند، و به همه انبیاء و به نبی خاتم و خاتمیت اسلام، و به ملائکه، و روز جزا، و به دوستی کسانی که مامور به دوستی آنها هستیم، و به جهاد با دشمنان تا روز قیامت، و به حاکمیت کتاب و سنت، و استمرار دعوت اسلام، می باشد و وجود این امت با این نشانه ها قابل مناقشه و تردید نیست.
امت اسلام، مجرد اسم نیست، بلکه جماعتی دارای کیان و استقلال خاص است، داستان تحویل قبله و عدم تبعیت در اذان از اهل کتاب، خود دلیل استقلال این امت است و همچنین در آداب و رسوم مستقل است.
استقلال شخصیت امت اسلام، همواره دشمنانی را در پی دارد و این جنگ حق و باطل دائمی است، جنگ بین بودن و نبودن است. دشمنان مایلند، که ما پیش از ورود به معرکه، نابود شویم.
اصول وحدت امت و سر بقاء آن عبارت است از: وحدت خالق، وحدت کتاب و رسول، وحدت پیروی و اتباع، وحدت عبادت، وحدت سلوک و روش، وحدت هدف و وسیله، اعتدال و حد وسط بودن امت (با ذکر دلیل هر یک از کتاب و سنت) پیغمبر و یارانش بر همین عقیده و سلوک بودند و اختلافی وجود نداشت. متاسفانه ظرف یک قرن اختلاف تا73 فرقه رسید و عقیده به اشخاص، امت را دسته دسته کرد.
و اینک اسباب زوال و انقراض امت:
1 - زوال دولت واحده اسلامی با امام واحد که شرط وحدت امت بوده و خواهد بود.
2 - فقدان نیروی نظامی واحد.
3 - عدم حاکمیت قوانین اسلام.
4 - از بین رفتن هیبت و اقتدار امت اسلام بر جوامع دیگر.
5 - زوال استقلال امت اسلام.
6 - تقلید از غرب.
7 - ذوب شدن امت اسلام در دیگر امتها.
علاوه بر اینها، عوامل دیگری برای زوال امت از قبیل استکبار جهانی و جز آن وجود دارد که خداوند در قرآن آنها را یاد کرده است...
5 - علامه سید برکه از رهبران و علمای فلسطین، ابتدا از حضور خود در میان برگزیدگان امت اسلام، اظهار مسرت نمود و از علامه غزالی و دکتر کلیم صدیقی و شهید فتحی شقاقی یاد کرد و آنان را متعلق به امت اسلامی دانست. آنگاه گفت: آیا بهتر نیست اکنون با یک دیدگاه به عالم اسلام نظر کنیم؟ بلی باید رسالت اسلامیمان را مانند حضرت ابراهیم شروع کنیم که گفت: «ربنا وابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم آیاتک ویعلمهم الکتاب والحکمة ویزکیهم ...» (بقره /129) برادران! تعلیم و تلاوت، رسالت همه انبیاء الهی بود و غایت آن تزکیه می باشد. وی با اشاره به آیه «و اوحی ربک الی النحل... » (نحل /68) گفت منظور از نحل فکر و نظر، و منظور از «شراب مختلف الوانه » (نحل /69) نظرات مختلف ناشی از آراء و اجتهاد است که «شفاء للناس » (نحل /69) و سبب علاج مشکلات می باشد. «ان فی ذلک لآیة لقوم یتفکرون » (نحل /11) پس مراد از «نحل » به گونه ای رمزی نظر و اجتهاد و ثمرات متنوع آن است. وی با اشاره به آیه «ولو شاء ربک لجعل الناس امة واحدة » (هود /118) وجود اختلاف اجتهادات را امری طبیعی دانست که نباید به دشمنی و عدوت منجر شود.
6 - استاد رشیدبن عیسی از الجزائر از همکاران متفکر بزرگ «مالک بن نبی »، و از مؤسسین کنفرانس اندیشه الجزائر، که سالها است در فرانسه به سر می برد و با مؤسسه «یونسکو» همکاری دارد. زیر عنوان «گزارشی از زندگی رسول اکرم » با اشاره به این که اختلافات شیعه و سنی با بحث و مناقشه حل نمی شود، بیان داشت که تاریخ مملو از مفاهیم مزدوج، مادی و معنوی می باشد. مانند: پروتستان و کاتولیک، شیعه و سنی، معتزله و اشاعره و غیره، این مسائل با گذشت زمان حل نشده است مهم آن است که ببینیم چه کسی در میدان دفاع از اسلام و مسلمین می تواند از دیگران قوی تر باشد. این چنین کسی مسلمان واقعی است. و متخلف از نظرات اسلام و مسلمین، نزد خدا مبغوض است، بنابراین تنها در این میدان مشخص می شود که «من هو خیر»؟ او یکی از راههای وحدت امت اسلام را که امری حیاتی است، وحدت اقتصادی مسلمین دانست، و راه دیگر را تجمعات منطقه ای مانند «ایران، ترکیه، پاکستان، افغانستان » دانست که در هت خودکفایی می تواند مؤثر باشد.
وی با اشاره به سفرش به ترکیه گفت: در دانشگاه مرمره یکی از مسؤولین دانشگاه به من گفت: دعا کن تا ترکیه به جمع کشورهای اروپایی بپیوندد؟! و این بسیار عجیب است ترکهای مسلمان از اینکه وارد اروپای متحد بشوند نمی ترسند، اما از این که با ایران شیعه متحد شوند می ترسند!! این منطقی سقیم و بیمار است، چطور هزاران مسلمان در کشورهای آلمان، فرانسه، انگلستان و غیر آن در فرهنگ غرب، ذوب می شوند و مسلمانان از این امر ترس ندارند!! اما اگر مسلمانی شیعه شود همه را ترس برمی دارد، آیا کفار به مسلمانها نزدیکتر از شیعه هستند؟.
7 - دکتر جلول الجریبی، رئیس دانشگاه زیتونه تونس، طی قرائت شعری در وصف اهل بیت پیغمبر اثر طبع «ابراهیم ریعی » فقیه مالکی، از علمای بزرگ تونس، زندگی پیغمبر و سیره آن حضرت را الگوی کاملی برای اتحاد بشر و وحدت امت اسلام. و اندیشه وحدت امت را ناشی از قرآن و از رسول خدا دانست که متضمن آگاهی و برادری مسلمانهاست و اساس و مایه موفقیت جوامع اسلامی است. او پس از گزارش کوتاهی از دانشگاه زیتونه شعر را با این مطلع خواند:
الهی قد سئلتک بالنبی و فرع الطهر الحسن الولی
شاعر نام همه ائمه اثنی عشر تا حضرت مهدی را در شعر خود آورده است.
سخنران، تقریب مذاهب را ادغام مذاهب و دست برداشتن از آنها ندانست بلکه اختلاف را به سبب گسترش اجتهاد، امری طبیعی و به منزله بذری برای استنباط آراء دانست، و این که کار درست برای تقریب، یک عمل علمی فرهنگی ست براساس تربیت نسلی دارای شناخت درست از مذاهب که قادر به بحث و نقد سالم و بدور از تعصب باشد.
8 - دکتر صالح غضیمیة از سوریه، ساکن فرانسه و عضو مرکز پژوهشی، و استاد دانشگاه سوربن، پس از تعارفات معمولی از قول یک فیلسوف فرانسوی تقاضای آزادی بیشتر در ایران مخصوصا برای زنان که آراءشان را آزادانه بیان کنند نمود (که مورد نقد جناب آقای نعمانی مجری کنفرانس قرار گرفت) سپس از علمای ایران که حکومت را در دست دارند تقدیر کرد که آنچه می گویند عمل می کنند و از کسی ترس ندارند، و حال آن که علمای سایر کشورها چنین نیستند و علمایی که به مسئولیت خود عمل نکنند باید در عقلشان شک کرد.
9 - دکتر علی اوزک از ترکیه، استاد دانشگاه گفت: وحدت همان اسلام است چرا که اسلام همان توحید است که مهمترین اصل اسلام است. اسلام بر سه اصل استوار است: توحید، نبوت، معاد. هر کس به این سه اصل معتقد باشد مسلمان است، و اگر در مذهبش اعتقادات خاصی داشته باشد، این آراء مذهبی خارج از این اصول است. مذهب در حقیقت وسیله تسهیل است، اصل واحد در همه مذاهب اسلام است.
نکته مهم دیگر فهم کتاب و سنت است. فهم قرآن به نظر من در نظر اکثر مسلمین یکی است چرا اصل قرآن مورد اتفاق همه است، اختلافات وجود دارد که به اختلاف در اسلام برنمی گردد. بلکه به فهم نصوص برمی گردد. او عصمت را مختص به پیغمبر دانست (که بعدا مورد مناقشه قرار گرفت.) و وسایل وحدت را عبارت دانست از: تالیف قلوب، تسامح و گذشت، حسن معاشرت، عدالت در همه امور، محبت به مردم و مسلمانان، شناخت روحیات مردم، ترس از خدای متعال. وی در پایان تقاضا کرد که اختلاف مذاهب نباید سبب دشمنی و عداوت شود، بلکه مسلمانها این اختلاف را رحمت بدانند.
10 - آقای استاد مهید موتیلان، رئیس جامعة العلماء فیلیپین، استاندار لانائول جنوبی، با تشکر از مجمع جهانی تقریب و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سلام برادران فیلیپینی را ابلاغ کرد، و خود را شاگرد امام راحل و علمای ایران دانست و بیان داشت که ده سال در ژاپن تبلیغ می کرده، آنگاه به فیلیپین برگشته است.
او، وحدت اسلامی را از مسائل قدیمی دانست که در قرآن و سنت بر آن بسیار تاکید شده است، و با ذکر این مطلب که تحقق وحدت محال نیست و الا لازم می آید که خداوند ما را به امر محال مکلف کرده باشد آنجا که فرموده است: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا» (آل عمران /103) گفت: بنابراین باید راهی برای رسیدن به وحدت اسلامی باشد و این راه، در شناخت موانع وحدت و رفع آنها است. او تاکید کرد که مسلمانان در عصر حاضر باید به ارزشهای اسلامی تمسک جویند و از اختلافات مذهبی و فرقه ای پرهیز کنند.
11 - استاد عامر ملا عیدی از عراق. وی با اشاره به عنوان مقاله اش: «الهویة بین الحاجز النفسی و تحدید المعالم » گفت: بسیاری از موانع و حواجز موجود بین شیعه و سنی، خیالی و وهمی است و واقعیت ندارد. او با اشاره به تهاجم فرهنگی غرب آن را به دو قسم تقسیم کرد: یک قسم آن، تمام انسانیت را تهدید می کند و قسم دیگر، مسلمانان را. مسلمانان باید بدانند که اسلام قدرت لازم را برای مواجهه با این تهاجم در خود دارد.
ناطق در ادامه سخنانش گفت: جمهوری اسلامی ایران، با توجه و اهتمامش به مسائلی که در کشورهای فلسطین، بوسنی، چچن و غیره وجود دارد نشان داد که این دولت شیعی تنها به فکر شیعه نیست، بلکه به فکر تمام برادران مسلمان است. او در پایان سخنانش گفت: همکاری و اهتمام متقابل بین شیعه و سنی باید بیشتر باشد و با توجه به این که همه مسلمانها پیکر واحدی هستند، باید در همدردی نسبت به مشکلات بر یکدیگر سبقت جویند، و از این که اهل سنت برای آیة الله خوئی و شیعه برای شیخ محمد غزالی در مساجد و حسینیه ها مجالس فاتحه برگزار نکردند گله کرد.
12 - دکتر جعفر نکونام از قم، تحت عنوان «سیره سلف صالح فریقین » گفت: مراد از «سلف صالح » میانه روها و افراد معتدل فریقین است در مقابل تندروهای فریقین (غلاة و نواصب) و خوشبختانه مسلمانها غلات فریقین را طرد کرده اند و احادیث آنها را ضعیف دانسته اند، ولی با وجود این دیده می شود که هر دو طرف بعضا این احادیث را ذکر می کنند، بنابراین تنقیح کتب فریقین از احادیث ضعیف، یکی از راههای تقریب است که باید تقویت و مورد توجه واقع شود. او در پایان گفت: علمای فریقین و محدثین آنها درگذشته از کتب یکدیگر نقل حدیث می کردند، متاسفانه از قرن پنجم به بعد از احادیث یکدیگر به دلایل واهی استفاده نمی کنند که این دلایل در متن مقاله ذکر شده است.
13 - استاد سید محمدعلی شهاب از هند، مسئول تنظیم مسلم لیک در ایالت کلارای. در آغاز با اشاره به این که ایران دارای پیشینه تاریخی گسترده ای است، سلام برادران هندی را ابلاغ کرد، و از حضور خود در جمهوری اسلامی ایران اظهار مسرت نمود، سپس به کیفیت ورود اسلام به هند اشاره کرد و آن را از نعمتهای الهی بر این کشور دانست. سپس به بیان ویژگیهای اخلاقی پیامبر اشاره کرد و اخلاق نیکو و خلق عظیم آن حضرت را از مهمترین ابزار و عوامل برای اتحاد اسلامی دانست، که همین اخلاق شایسته توانست از اعراب آن زمان، شجاعانی بسازد که دنیا را متحول کنند.
او در پایان، با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید به اهمیت سیره پیغمبر در تحقق وحدت اسلامی پرداخت و گفت پیامبر اکرم، پیامبر تمام بشریت است.
14 - دکتر عبدالرحیم علی، رئیس دانشگاه بین المللی آفریقا در سودان. در آغاز، قرآن را اساس متین بدون شک و شبهه اسلام دانست و گفت: من سعی کرده ام وحدت اسلامی را در سیره رسول اکرم نگاه کنم، دیدم که وحدت براساس وحدت عقیدتی و فکری و فرهنگی است و همین وحدت عقیدتی و فکری بود که توانست در برابر عقاید وثنی و خرافی رایج در عصر رسول اکرم، مقاومت کند و بر آنها فایق آید و انسانی نیرومند بسازد. این وحدت عقیدتی، در ساختار اجتماعی مسلمانان به وضوح دیده می شود و تاثیر بسیار داشت.
ناطق، سپس به وحدت سیاسی اشاره کرد و آن را ناشی از بیعت با امام واحد دانست که این بیعت نیز به نوبه خود براساس شورا مبتنی است «وامرهم شوری بینهم » (شوری /38) و پیامبر اکرم به این وحدت سیاسی تمسک جست. وی سپس با تایید سخنان علامه عسکری اظهار داشت که اجلاس علمی است و من از شنیدن آن ناراحت نشدم، بلکه هر کس باید عقیده خودش را بیان کند و دیگران نیز می توانند با دلایل علمی در آن مناقشه کنند (لازم به ذکر است که قبل از وی علامه عسکری به شرحی که در پایان سخنرانیها خواهد آمد مطالبی اظهار داشت که موجی از موافقت و خالفت برانگیخت.)
15 - آقای نفیع عشیرف، مدیر اجرایی هماهنگی علمای دین در آسیای وسطی، پس از اشاره به این که این چنین کنفرانسها در گسترش وحدت اسلامی و تحکیم آن بسیار مؤثر است، پیرامون وضعیت آسیای وسطی صحبت کرد. او درباره چچن گفت: این کشور یک میلیونی با قدرت ایمان و اعتقاد اسلامی و حب وطن، توانست بر بزرگترین ارتش جهان، ارتش سرخ غلبه کند، من از شما برادران مسلمان، می خواهم که درس برادران مسلمان خود را در چچن فرابگیرید، ولو با گفتن یک کلمه و اظهار پشتیبانی از ایشان.
16 - علامه شیخ حسن صاری از علمای بزرگ شهر لاذقیه سوریه، با اشاره به آیاتی از قرآن مانند «انما المؤمنون اخوة » (حجرات /10) که مسلمانان را به وحدت و برادری و پرهیز از افتراق دعوت می کند گفت: رسول گرامی که ما امروز جشن میلادش را برگزار می کنیم از ما می خواهد که دلهایمان را از بغض و عداوت خالی کنیم، او می فرماید: «الجماعة رحمة والفرقة عذاب » (کنزالعمال 7:557) و کسانی که به اسم دین بین پیروان اسلام تفرقه ایجاد می کنند، مسلمان نیستند، بلکه هر سنی شیعی و هر شیعی سنی است. او با ذکر آیه «تلک امة قد خلت لها ما کسبت ولکم کسبتم » گفت که باید به مشکلات مسلمانان، امروز توجه داشت و از اختلافات گذشته دست برداشت.
ناطق، در پایان اظهار داشت: باید محبت اهل بیت و تمام صحابه را در دل کودکانمان، جایگزین کنیم و نباید دشمنی به بعضی از صحابه را در دل دیگران بگذاریم (در این خصوص من در پایان کنفرانس سخنانی گفتم).
17 - استاد عمربن داود از کشور مالزی، گفت هیچ یک از ما در این که وحدت از ضروریات دین است، شکی نداریم و باید تمام سعی و کوشش خود را در انجام این وظیفه به کار بریم، و این کار بدون وجود یک امام و امیر میسور نیست. آیا سخن رسول اکرم را نشنیده ایم که می فرماید: «هنگامی که سه نفر شدید برای خود یک امیر قرار دهید» و اکنون نیز ما مسلمانها تعداد بسیار زیادی هستیم، بنابراین بر ما واجب است امیری برای خود برگزینیم.
18 - آیة الله فاضل عضو شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان، اظهار داشت ما در افغانستان بین شیعه و سنی مساله ای نداریم همه با هم در قبال دشمن کمونیسم ایستادیم و او را به زانو درآوردیم. اختلاف در افغانستان مذهبی نیست، قومی است که باید به نحوی رفع شود، من پیشنهاد می کنم هیاتی از این کنفراس یا از «مجمع جهانی تقریب » جهت صلح بین برادران مسلمان، به افغانستان، تاجیکستان، چچن و جز اینها اعزام شوند، بلکه خداوند متعال به وسیله آنان به اختلافات و جنگهای خونین بین برادران مسلمان پایان بدهد.
19 - مولانا ابوالکلام آزاد، دبیرکل سازمان مساجد در بنگلادش: در آغاز گفت: اهمیت وحدت اسلامی قابل بحث نیست چرا که با وحدت، مسلمانان توانستند اسلام را پیش ببرند، و آنگاه که مسلمانان وحدت را از دست دادند عظمت خود را هم از دست دادند، مثلا ما اندلس را از دست ندادیم، مگر آنگاه که وحدت خود را کنار گذاشتیم، بنابراین، وحدت نت خداوند بر ما است و باید آن را مغتنم بشماریم.
ناطق، سپس به پایه های وحدت اسلامی اشاره کرد و آنها را عبارت دانست از توحید، شخصیت رسول خدا و ایمان به او، برپایی عدل در عالم و پشتیبانی از اسلام و نه مذهب.
20 - استاد شیخ ضیاء خزرجی از عراق، زیر عنوان «السیرة النبویة واثرها فی ایجاد روح الاخوة والاتحاد بین المسلمین » نخست درباره تشکیل جامعه اسلامی از دیدگاه اسلام صحبت کرد و گفت: رسول مکرم اسلام، در آغاز رسالتش همت به تشکیل این جامعه و ایجاد وحدت در آن گماشت، و در راه تالیف قلوب مردم تلاش کرد. وی در ادامه سخنانش اظهار داشت: هجرت پیامبر به مدینه نیز در راستای ایجاد وحدت و اخوت بین مسلمانان بود که از کلمه توحید و توحید کلمه در این زمینه بهره برد. وی به وحدت عقیدتی و وحدت مذهبی اشاره کرد و آن را آب حیاتی دانست که عظمت را به امت اسلامی برخواهد گردانید.
21 - آقای رهبر از علمای منطقه ترکمن صحرای ایران، راجع به شرح صدر گفت: از عوامل الهی محکم در مکتب انبیاء شرح صدر بوده است که به این وسیله توانسته اند مسیر انسانها را مشخص کنند، و ما باید شرح صدر را به عنوان میراث انبیاء مورد استفاده قرار دهیم، داستان حضرت ابراهیم و حضرت ایوب علیهماالسلام که از داستانهای قرآن کریم است به موضوع شرح صدر اشاره می کند.
ناطق، در پایان دو پیشنهاد کرد:
1 - به امر حج بیشتر توجه داشته باشیم و روح سازندگی را در حج زنده کنیم.
2 - به روز قدس به عنوان یک روز وحدت آفرین، اهمیت بیشتر داده شود زیرا روزی است که همه مسلمانها علیه دشمن مشترک حرکت می کنند.
22 - جناب آقای محمد ربیعی، امام جمعه اهل سنت کرمانشاه تحت عنوان «رسالة الترحیب و التحبیب الی مجمع التقریب »: در آغاز با تبریک ولادت رسول اکرم و تشکر از مجمع جهانی تقریب، به خلق نیک پیغمبر اشاره کرد که خلق عظیم آن حضرت آن قدر بزرگ است که خداوند در قرآن از آن یاد می کند. و پس از تلاوت آیات و نقل روایات گفت: پیامبر اکرم مؤمنین را برادر یکدیگر خوانده است. ناطق عمل به کتاب و سنت را از مشترکات مورد اتفاق مسلمین دانست و با اشاره به فروع دین مانند نماز، روزه، حج و غیره مشترکات مسلمانان را بیشتر از مسائل اختلافی دانست و به موارد بسیاری از مشترکات اسلامی اشاره کرد، و در پایان گفت: «بدایت تقریب ترحیب است، و نهایت آن تحبیب ». لطمه هایی که اسلام از دست خود مسلمانها خورده است بیشتر از دیگران بوده، و دلیل آن جهل و تعصبات مذهبی و غرض ورزی بوده است، شما علما در هر جا زندگی می کنید باید سطح آگاهی مردم را بالا ببرید بویژه نسبت به سیره پیامبر اکرم و این که آن حضرت چگونه با دیگران رفتارمی کرد.
23 - حجة الاسلام رحمانی سبزواری گفت: من در مقاله ام کوشیده ام اثبات کنم که پیامبر اکرم در راه ایجاد وحدت چنان کوشیده است که جای هیچ شکی نیست و اینک می گویم: مقتضی وحدت موجود است آنچه مهم است آن است که موانع وحدت باید از سر راه برداشته شود. وی هشت عنصر را در تحقق وحدت تحقیق کرده از آن میان به چهار عنصر اشاره کرد:
1 - وحدت ذاتی (خلقکم من نفس واحدة).
2 - وحدت فیزیکی، آفرینش از یک مادر و پدر
3 - وحدت عقیده، اعتقاد به مبدا و معاد (و رسالت).
4 - وحدت در مسیر و سلوک.
بنابراین، پایه های وحدت و مقتضی آن موجود است. دشمنان اسلام در این 1400 سال سعی در ایجاد و تقویت موانع وحدت کرده اند، اما نتوانسته اند مقتضیات وحدت را از بین ببرند. از جمله این موانع، می توان اشاره کرد به وجود مسلمانهای منافق، آراء باطل، عدم استفاده از امکانات در گرایشهای اسلامی.
24 - استاد علیرضا انصاری، زیر عنوان «سیره پیغمبر در نفی تبعیض نژادی و قومی » به ذکر فهرست مقاله اش (که با شرکت خدیجه واردی نوشته شده بود) اشاره کرد و گفت: رسول اکرم آنگاه ارزشهای جاهلی را نفی کرد که همراه آن، ارزشهای اصیل اسلامی را جایگزین آن کرد، و ارزشهای کاذب را از بین برد. وی سپس به سیره فردی و اجتماعی پیامبر اشاره کرد، که چگونه با مردم رفتار می کرد، مثلا هر گاه در جمعی می نشست اگر کسی به ایشان وارد می شد و پیغمبر را نمی شناخت، نمی توانست بفهمد کدام یک از آنها است.
از دیگر کارهای آن حضرت، ایجاد مواخات بین انصار و مهاجر، پایه گذاری نماز جمعه و جماعت (به عنوان یک پدیده ای اجتماعی) برگزاری حج و جز اینها می باشد که از این راهها در نفی تبعیض نژادی و قومی تلاش کرد.
25 - آقای جعفر ذکری از علمای نیجریه گفت: پیغمبر اکرم قبل و بعد از هجرت، به ایجاد وحدت بین مسلمین پرداخت و بدین وسیله توانست جامعه اسلامی را بسان یک موجود زنده و پویا درآورد.
آن حضرت می فرمود: «مثل المؤمنین فی توادهم و تراحمهم و تعاطفهم کمثل جسد واحد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سایر الاعضاء . بالسهر والحمی » (کنرالمعال 1:149). آیه «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة » (احزاب /21) در مجمع جهانی تقریب باید نصب العین باشد. او اشاره کرد که رسول اکرم مسائل تنش زا را برطرف می کرد و مسلمانان را همواره به نقاط مشترک عقیدتی و فکریشان متوجه می فرمود.
سخنان چند تن دیگر از جمله استاد رفیق شامل از نیجریه، آقای «ای احمد» و دیگران که به انگلیسی سخن گفتند هنوز پیاده نشده است. (4)
26 -در یکی از جلسات علامه عسکری سخنانی ایراد کردند که برای برخی از حاضران تنشی به وجود آورد و اینک سخنان ایشان و دیگران خلاصه می شود: قبل از سخنان ایشان حجة الاسلام نعمانی مجری کنفرانس کوششها و تحقیقات علامه عسکری را در عراق و ایران ستود و او را یکی از طلایه داران وحدت اسلامی دانست.
علامه عسکری: من برای وحدت اسلامی طرحی دارم که برای شما می گویم و شما در مناقشه آن آزاد هستید. وی با اشاره به حوادث تلخ تاریخ اسلام مانند حادثه جمل، صفین، کربلا، و تخریب کعبه به منجنیق گفت شیخ طوسی در دوران آل بویه استاد کرسی کلام بود و شیعه و سنی به درس او حاضر می شدند. اما پس از آمدن سلاجقه به بغداد، کرسی او را شکستند، کتابهای او را سوختند و او به نجف هجرت کرد. در معجم البلدان در لغت «ری » می خوانیم که در آن شهر طوائف شیعه و شافعیه و حنفیه با هم زندگی می کردند، ابتداء حنفیه با شافعیه متفق شدند و شیعه را قتل عام کردند، بعدا شافعیه با کمک مردم اطراف شهر بر حنفیه تاختند و آنان را تارومار کردند. با این همه حوادث خونین آیا باز هم می توان به وحدت رسید؟ آری.
همه مسلمین بر قرآن و این که همه مندرجات آن کتاب خداست اتفاق دارند جز اینکه بیان آن به نص آیه «وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم » (نحل /44) در سنت رسول است. در قرآن خصوصیات احکام و تفصیل عقاید نیامده و موکول به بیان رسول خدا است که با وحی غیر قرآنی آنها را بیان فرمود و به مسلمانها ابلاغ کرد، و به عقیده ما شیعیان، آنها را به علی علیه السلام و خاندانش سپرد که در جلد سوم کتاب معالم المدرستین بیان کرده ام.
اما سنت پیغمبر چهارده قرن بر آن گذشته است و ما در احادیث می خوانیم که پیغمبر فرمود: «من کذب علی متعهدا فلیتبوء مقعده من النار». حال چه باید بکنیم؟ به نظر من باید سنت را تحقیق و تمحیص کرد. و من بیش از نیم قرن ست به این کار اشتغال دارم. در مصادر فریقین احادیث جعلی یافتم که زنادقه آنها را وضع کرده اند، اینها را در چهار جلد: دو جلد کتاب «عبدالله بن سبا» و دو جلد کتاب «مائة و خمسون صحابی مختلق » گرد آورده ام که منتشر گردیده است.
پس ما همه در عمل به سنت اتفاق داریم، اما در تفسیر قرآن در مسائلی از قبیل عرش خدا که آیا جسم است یا علم چنان که از ائمه ما رسیده اختلاف داریم پس خلاف در فهم آیات است نه در اصل آیات، اما آنچه به سنت اختصاص دارد آیا آن را از صحابه اخذ کنیم و صحابه همه عادل هستند، یا از عدول صحابه و از ائمه اهل بیت که کتابی به خط علی نزد آنان بوده است اخذ کنیم؟
راجع به عدالت همه صحابه پس از حادثه عایشه در جمل و پس از این که در قرآن در سوره جمعه می خوانیم «واذا راوا تجارة اولهوا انفضوا الیها...» (جمعه /11) که در تفاسیر آمده بجز سیزده نفر بقیه صحابه از نماز پراکنده شدند، و نیز با مطالعه سیره راویان پس از صحابه و ضوابط قبول و رد حدیث، نمی توان همه احادیث آنان را پذیرفت. باید شیعه و سنی با کمک هم و با قصد رسیدن به حقیقت، سنت را بررسی کنند و با کتاب خدا تطبیق دهند پس آنچه نزد همه ما صحیح بود اخذ کنیم و بدان عمل نماییم. این است روش من در معالم المدرستین و روش سلف من علامه شرف الدین رحمه الله.
ما در مذهب خود نماز پشت سر عالم سنی، را هر چند امام «بسم الله » را با سوره نخواند صحیح می دانیم زیرا نماز او به عقیده خودش صحیح است، در حالی که پشت سر عالم شیعی غیرعادل، نماز نمی خوانیم هر چند «بسم الله » را بگوید.
پس از سخنان علامه عسکری، آقای ملا ربیعی از علمای اهل سنت کرمانشاه صدای خود را به اعتراض بلند کرد که مفهوم نبود. جناب آقای تسخیری گفتند: «اینجا بحث آزاد است هر کس عقیده خود را می گوید و دیگران حق اعتراض دارند. آقای دکتر اوزک در سخنان خود عصمت ائمه اهل بیت را نفی کرد ما شنیدیم و چیزی نگفتیم، حالا شما بیایید پشت تریبون حرف خود را بزنید»
آقای نعمانی مجری کنفرانس نیز گفت: شما ایراد خود را بنویسید در لیست قرار می دهیم بیایید صحبت کنید، این قبیل اجتماعات فایده اش این است که تحرکی در قضایای درخور بحث ایجاد می کند، جای بحث هست اما جای عداوت و دشمنی نیست، پس در بحث آزاد هر کسی در اتخاذ رای آزاد است، رسول اکرم حتی به غیر مسلمانها آزادی می داد که سخن خود را بگویند، پیغمبر از هر کسی اولی به مسائل اسلامی است که نزد او کاملا واضح است اما اگر کسی نظری دارد اظهار می دارد ما همه تز دکتر اوزک را شنیدیم که عصمت ائمه را نفی کرد، و آن را مخالف قرآن دانست ما به بزرگواری و سماحت شنیدیم و چیزی نگفتیم. حالا هم علامه عسگری گفت: همه صحابه عادل نیستند این نظر او است باب بحث باز است هر کس می خواهد بیاید بگوید همه صحابه عادل هستند دلیلش را بگوید، حتی برخی از علما سخن صحابه را سنت می دانستند، ما با سعه صدر با همه آراء برخورد می کنیم. خداوند رحمت کند شیخ حسن بنا را که گفت: «نجتمع فیما اتفقنا علیه و تعذر بعضنا بعضا فیما اختلفنا فیه ».
باری، ملا ربیعی در آن هنگام چیزی نگفت ولی روز بعد طی سخنرانی خود با اظهار امیدواری که میلاد مسعود پیامبر مایه انس و الفت تمام جهانیان به ویژه مسلمانان گردد، گفت: «ما شیعه و سنی در جمهوری اسلامی ایران با همزیستی و مسالمت در کنار یکدیگر زندگی می کنیم، من تعصب مذهبی را مردود می دانم، ذکر مسائل اختلافی را در این گونه جلسات محکوم می کنم، و به عکس، بیان مسائل اختلافی را با دید کارشناسانه تایید می کنم.»
پس از سخنان علامه عسکری و گفتگوهایی چند آقای شیخ سعید شعبان به سخنرانی پرداخت و گفت: من بر سخنانی که همه شنیدیم چند تعلیق دارم:
اول، اختلافات به مذاهب برمی گردد، مسلما اختلاف بین شیعه و اهل سنت وجود دارد، اما سیاسیون از این اختلافات بهره می برند، و علما را بر آن ملامت می کنند در حالی که وقتی نزد علما می نشینیم می بینیم اختلاف کم است، و ما مشایخ نباید آلت دست سیاسیون بشویم.
دوم، از برخی شنیدم که می گویند: اسلام از آن عرب است هر کس تسلیم اسلام گردد در واقع تسلیم عرب گردیده است. این امری خطرناک است که باید در برابر آن ایستاد، اسلام از آن همه مردم است و تنها از آن عرب نیست.
سوم، راجع به صحابه پس از وقایع صفین و قبل و بعد از آن نمی توان بطور قطع به عدالت همه نظر دارد ولی، سؤولیت با خود آنها است و ما مکلف به اظهارنظر درباره آنان نیستیم «تلک امة قد خلت لها ما کسبت ولکم ما کسبتم ». (بقره /134) این نظر شخصی من است که نه تنها صحابه را نمی توان از هر لحاظ مبری از خطا دانست، حتی رسول اکرم هم تنها در کار تبلیغ رسالت معصوم بود، ولی در اعمال عادی مانند دیگران بود و معصوم از خطا نبود. چه برسد به دیگران که من هیچ کس را پس از رسول خدا معصوم نمی دانم.
(در اینجا لازم است یادآوری کنم اینجانب در پایان کنفرانس نظر خاصی را راجع به عدالت صحابه و عصمت ائمه و پیغمبر اظهار کردم که مورد قبول و توجه حاضران واقع شد و بعدا ذکر خواهم کرد.)
آنچه گفته شد دورنمایی از سخنرانیهای کنفرانس بود، اما مقالات رسیده متجاوز از یکصد بود و حدود هفتاد مقاله مورد تصویب هیات علمی کنفرانس قرار گرفت و تکثیر شد البته وقت طرح کردن همه این مقالات در کنفرانس نبود مگر همین گزیده هایی که توسط برخی از باحثان عرضه شد. جهت اطلاع حاضران از محتوای مقالات، امسال نیز مانند سال گذشته روش خاصی اتخاذ گردید به این کیفیت که مقالات مصوب را به سه دسته تقسیم کردیم و هر دسته را یک نفر خلاصه کرد و در سه جلسه آن خلاصه ها قرائت گردید و در هر جلسه باب مناقشه را برای نویسندگان مقالات و دیگران باز گذاشتیم به این قرار:
اول: مقالات «سیره و وحدت » جمعا بیش از 35 مقاله بود که آیة الله تسخیری آنها را تلخیص و به چهار دسته تقسیم کرد:
1 - آنچه مربوط به سیره انبیای اولوالعزم است.
2 - آنچه به عنوان درآمدی بر موضوع سیره است.
3 - آنچه ناظر به گامهایی است که رسول اکرم در ایجاد جماعت واحد اسلامی برداشته است.
4 - آنچه بر موضوع خاصی از سیره پیغمبر تکیه دارد.
ناطق، نمونه هایی از هر یک از چهار قسم را به طور خلاصه ذکر نمود، و در پایان نتیجه گرفت که خط انبیاء الهی در طول تاریخ، خط وحدت بوده و این که اختلاف ناشی از دشمنی و کینه بوده است. آنچه را رسول اکرم خواسته است همانا زندگی امت واحده است که با همکاری و تعاون و تضامن در راه کسب رضای خداوند حرکت کند.
دوم، مقالات در موضوع «رابطه ائمه اهل البیت با خلفا و پیشوایان مذاهب اسلامی » جمعا یازده مقاله مصوب بود. که اینجانب ابتداء عناوین و نویسندگان آنها را یاد کرده آنگاه به تلخیص آنها پرداختم، دو مقاله راجع به سیره کلی اهل بیت با خلفا و پیشوایان بود، و بقیه خاص سیره علی علیه السلام با خلفای پیش از خود و با مخالفان خود در دوران خلافتش بود. من سعی کردم بیشتر نکات مهم مقالات را در خلاصه خود بگنجانم. و در پایان نتیجه گرفتم که همه باحثان اعم از شیعه و سنی بر نقاط مثبت و محبت زا تکیه کرده، از ذکر آنچه مایه تفرقه و عداوت است هر چند در لابلای تواریخ وجود دارد پرهیز نموده اند، همه با اعتراف به فضل علی علیه السلام در علم و عمل و احق بودن او به خلافت، و با اعتراف به وجود خلاف میان او و دیگران در مسایل سیاسی. مع ذلک علی و خلفا راه وفاق و همکاری در راه اسلام را بر تفرقه و دشمنی ترجیح دادند، و این همان روش حکیمانه ای است که ما در «مجمع جهانی تقریب » پیش گرفته و دیگران را به آن دعوت می کنیم.
سوم - مقالات «تعیین نشانه های عقیدتی در امت اسلام » که چهار مقاله بود و حجة الاسلام شیخ مهدی نجف به تلخیص آنها همت گماشت. کلیه این خلاصه ها به زبان عربی تهیه شده بود و برای چاپ آماده است.
جلسه پایانی کنفرانس، جمعبندی و قطعنامه
در جلسه پایانی پس از سخنرانی چند تن از میهمانان خارج کشور که قبلا شمه ای از آنها ذکر گردید، اینجانب به جمعبندی کلیه مقالات و سخنرانیها پرداختم: ابتدا خدا را سپاس گذاردم که به ما توفیق داد ظرف سه روز، روح محبت و الفت را در یک جو علمی شاهد باشیم و همه حاضران از هر مذهب و ملت این روح مودت و تقریب را لمس کردند و با خود به ارمغان خواهند برد و خواهند گفت جمهوری اسلامی ایران بر اساس خط مشی وحدت که امام خمینی قدس سره ترسیم کرده به پیش می رود، وحدت در همه ابعاد بخصوص وحدت و تقریب مذهبی و سیاسی در ایران اسلامی تا حدود زیاد به نتیجه رسیده است. این موقعیت بزرگی به لطف خداوند برای کنفرانس بود که به برکت میلاد رسول اکرم و نیات صدق بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبری عالیقدر انقلاب و نیز اداره کنندگان و اعضای کنفرانس پیش آمد.
در جمع بندی ابتدا به مقالات محور اول (سیره و وحدت) اشاره کردم که جناب آقای تسخیری با استادی آنها را خلاصه و عرضه کردند و فشرده همه این بود که رسول اکرم با سیره و اقوال و افعال و نگاه و حرکات و سکناتش و با صلح و جنگش، همواره درصدد جمع کردن مسلمانها و ایجاد روح اخوت و الفت میان آنها بود، آیات و روایات بسیاری در سیره آن حضرت این حقیقت را تایید می کند. ما در آن روز که این قبیل مقالات خلاصه و عرضه شد حقیقتا در جوی نورانی از روح رسول اکرم قرار داشتیم «و کنا نعیش الروح الوحدویة الاخویة النبویة ».
در محور دوم «سیره ائمه اهل بیت با خلفا و پیشوایان مذاهب » که در روش کلی ائمه یا روش خاص علی علیه السلام بود گفتم همه نویسندگان محترم مقالات، تاکید داشتند که اگر خلافی بین علی و دیگران بوده (که قطعا بوده) این خلاف ابدا در سلوک و معاشرت علی با خلفا تاثیر نداشته، و علی همواره مانند یک سرباز فداکار در راه اسلام و یک مشاور خیرخواه و پاسخگوی سؤالات علمی کنار خلفا بوده است. ابتدا با خلیفه اول در برابر اهل رده و بعدا با خلیفه دوم در فتوحات و اخیرا با خلیفه سوم همراهی کرد و کوشش نمود که فتنه را بخواباند هر چند موفق نگردید. این مساله ای است که نباید در آن تردید کرد. همچنین بود روش علی با صحابه و با کل کسانی که در زمان خلافتش در قبال او ایستادند، و تاکید او بر این که جنگ ما ناشی از اختلاف نظر بود ما خود را برحق می دانستیم و دیگران نیز خود را محق می دانستند، و بالاخره گفت: «اخواننا بغوا علینا» (بحارالانوار 32:343) که مشابه آن در نهج البلاغه (خطبه 122) آمده است.
سلوک امام صادق علیه السلام نیز همین طور بود، او چهار هزار شاگرد داشت که طبق محاسبه من اکثر آنها از اهل سنت و از پیشوایان مذاهب فقهی و کلامی عصر بودند. اگر آن حضرت کلمه ای برخلاف نظر آنان نسبت به خلفا و صحابه بر زبان می آورد آنان از گردش متفرق می شدند «ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک » (آل عمران /159) و من در این باره چند سال قبل در کنفرانس امام صادق علیه السلام سوریه به تفصیل بحث کردم. حضرت صادق علیه السلام نه تنها با علمای مذاهب اسلامی که با پیشوایان دیگر ادیان رفتارش چنین مؤدبانه بود. حقیقتا همان طور که در ابتدای کنفرانس گفتم رسول خدا رمز وحدت امت اسلام و حضرت صادق رمز تقریب و همزیستی مذاهب اسلامی بود. و بالاخره نتیجه گرفتم که همه نویسندگان چه شیعه و چه سنی بر نقاط مثبت و جنبه های وحدت و محبت که در سیره علی و ائمه آمده است تاکید داشتند و به نقاط خلاف و نفرت انگیز و دشمنی زا توجه نکردند در حالی که هیچ کس از حدود مذهبش خارج نگردید، منتها شیعه خلافت را یک حق الهی برای علی و سنی او را احق به خلافت می دانست. و این است روش ما در «مجمع جهانی تقریب »، خدا رحمت کند دکتر کلیم صدیقی را، به من گفت: «من یک حنفی هستم و به مذهب خود ملتزمم، در عین حال با تمام وجود به انقلاب اسلامی وامام خمینی و پس از او به امام خامنه ای و رهبری او تسلیم هستم و او را واجب الاطاعه می دانم » اتفاقا کلیم صدیقی و همه کسانی که در جهان اسلام به این لقب (صدیقی) ملقب اند از اولاد خلیفه اول اند.
برادران بیاییم ما هم بر نقاط مثبت تاریخ و روابط حسنه سلف صالح تکیه کنیم. علی علیه السلام درباره ام المؤمنین عایشه پس از پایان جمل می گوید: «و هی بعد علی حرمتها الاولی » و همان طور که از حضرت صادق نقل شده که فرمود: «ولدنی ابوبکر مرتین » زیرا مادرش دختر قاسم بن محمدبن ابی بکر و مادر مادرش دختر عبدالرحمن بن ابی بکر بوده است. از طرف دیگر، امام ابوحنیفه می گوید: «ما رایت افقه من جعفربن محمد» و خلیفه دوم بارها می گفت: «لولا علی لهلک عمر»، و «قضیة و لا اباحسن لها». به نظر من اگر ما شیعیان و شما اهل سنت این نمونه از سخنان محبت آور را بر زبان آوریم از مذهب خود خارج نمی شویم نه شیعه از تشیع و نه اهل سنت از تسنن. پس بجای طعن و لعن و تفسیق و تکفیر و بدعت گذار دانستن یکدیگر، این راه را پیش بگیریم اینها که راست است گاهی انسان در مقام صلح مجبور می شود دروغ هم بگوید.
در محور سوم، خلاصه مقالات این بود که امت اسلام در عقاید مشترکند همه به توحید، نبوت، معاد، قرآن، فرشتگان، انبیا و کتب آسمانی، به سنت پیغمبر بطور کلی، به قبله، نماز، روزه، حج و جز اینها ایمان دارند و همین ایمان، معیار وحدت امت اسلام است پس در متن امت اسلام، مذاهب دخالت ندارند اینها در حاشیه امت واحده قرار دارند و قابل انکار نیستند اما مذاهب، معیار اسلام هم نیستند، امت اسلام، معتقدین به همان کلیاتی هستند که در عصر رسول خدا قبل از پیدایش مذاهب و نشات گرفتن اختلافات، وجود داشت. البته به اختلافات و مذاهبی که به دلیل متکی هستند احترام می گذاریم. و چاره ای هم از پیدایش آنها نبوده است، مساله ای طرح می شده و درباره آن بحث می کردند و هر کس به آیه و روایتی استدلال می کرد و بالاخره این بحثها به شکل گیری مذاهب انجامید، که البته نمی تواند همه حق باشد، ولی در خور احترام است مانند اختلاف در وضو یا در مساله جبر و اختیار یا در صفات الله و از این قبیل مسائل فقهی و کلامی.
من هر قدر به سخنان دانشمندان حاضر در کنفرانس، اعم از مفتیان، اساتید دانشگاه، و رؤسای مراکز تحقیقات، گوش دادم، دیدم همه روی مشترکات تاکید دارند، و در مسائل اجتهادی و اختلافی، باب بحث را باز گذاردند، و آن را منافی با وحدت امت اسلام براساس مشترکات ندانستند. در عین حال همه تاکید داشتند که ما سعی بکنیم کسی را تخطئه نکنیم یا کسی را از مذهبش به مذهب دیگر دعوت نکنیم، بلکه در راه وحدت سیاسی و اقتصادی و اخلاقی و اجتماعی و صنعتی بکوشیم. این است معنی وحدت اسلامی.
من می گویم: اگر اسلام اجتهاد را پذیرفته (که پذیرفته) باید اختلاف را هم بپذیرد، آیه شریفه «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه » (الزمر /17 و 18) بهترین دلیل برای اجتهاد است، معلوم می شود در داخل دین حسن و احسن وجود دارد و ما باید بکوشیم احسن را انتخاب کنیم که البته (احسن) به حسب آراء و نظرات مختلف خواهد بود.
در بین بررسی راههای وحدت چند تن هم راجع به وضعیت اسلام در کشور خود سخن گفتند. از جمله آیة الله فاضل در خصوص افغانستان پیشنهاد کرد که از سوی مجمع یا کنفرانس هیاتی جهت اصلاح به کشورهای در حال جنگ اعزام شوند (که ما در شورای عالی مجمع این پیشنهاد را بررسی می کنیم.)
در اینجا سخن من در جمعبندی کار کنفرانس به پایان رسید و با اشاره به سخنان علامه عسکری و شیخ سعید شعبان و دیگران که سبب تشنج در کنفرانس شد گفتم: باید ما همه بدانیم که شیعه و اهل سنت هر کدام در مذهب خود بر اصلی اتفاق دارند که پایه و اساس مذهب است و تشکیک در آن اصل بمنزله تشکیک در صحت مذهب است.
اما اصل مسلم و قطعی نزد برادران اهل سنت همانا عدالت صحابه است که سنت پیغمبر از طریق آنان به ایشان رسیده است، زیر سؤال بردن صحابه مستلزم آن است که از سنت دست بردارند، و این به معنی عدول از مذهب و یا چنان که برخی صریحا اظهار می دارند: «راه وحدت، شیعه شدن همه اهل سنت است.» نیست.
اما اصل قطعی و ضروری مذهب شیعه همانا عصمت ائمه اهل بیت علیهم السلام است که آیه تطهیر و روایات بسیار از جمله حدیث ثقلین که عترت را عدل قرآن قرار داده و مستلزم عصمت عترت مانند عصمت قرآن است بر آن دلالت دارد. ضرورت عصمت ائمه نزد شیعه حتی از عدالت صحابه نزد اهل سنت قوی تر است، و تشکیک در آن معنی اش آن است که شیعه از روایات اهل بیت دست بردارد و سنی بشود بنابراین بحث کردن و نیش زدن یکی از دو طرف به دیگری در آنچه نزد آنان اصل قطعی است راه وحدت و تقریب نیست. ما در اینجا جمع نشده ایم که یکدیگر را به مذهب خود دعوت کنیم، معنی تقریب آن است که با حفظ مذاهب در راههای همکاری و وحدت بیندیشیم، در فهم کتاب و سنت و در استنتاج از آنها بکوشیم تا نقطه نظرها به هم نزدیک شود.
علاوه بر این که بحث در این دو اصل در این قبیل کنفرانسها نقض غرض است و ما را از هم دورتر می کند دو ضرر غیرقابل جبران هم دارد، زیرا طرفین از کار یکدیگر در این خصوص برداشتی خواهند داشت که موردنظر هیچکدام نیست: اهل سنت از کسی که در عدالت صحابه تشکیک می کند چنین برداشت می کنند که وی دشمن صحابه است و آنها را خدای نکرده کافر یا منافق می داند و معتقد است پیغمبر نتوانسته است کسی را تربیت کند، در حالی که شیعه چنین عقیده ای نسبت به صحابه ندارد مگر منافقین که قرآن آنان را نکوهش کرده است.
و اما از تشکیک در عصمت ائمه از سوی اهل سنت چنین برداشت می شود که خدای نکرده آنان دشمن اهل بیت و ناصبی هستند، در حالی که اهل سنت چنین عقیده ای و چنین قصدی ندارند بلکه مانند شیعیان و گاهی بیشتر از آنان به اهل بیت پیغمبر محبت می ورزند حتی باقیمانده خوارج اکنون، از نظر خود نسبت به علی علیه السلام عدول کرده اند،. من در یک سخنرانی گفتم من در اینجا از همه اهل سنت دفاع می کنم پیروان همه مذاهب اهل سنت به اهل بیت و خاندان پیغمبر عشق می ورزند. طرق بیشمار تصوف در اهل سنت طریق خود را به علی می رسانند. در سودان هفت طریقه اصلی تصوف عقیده دارند فیض ربانی از طریق علی به آنها می رسد. مرحوم دکتر تفتازانی شیخ مشایخ طرق صوفیه مصر نوشته است. این که پیغمبر فرمود: «انا مدینة العلم و علی بابها» مراد از این علم همین علم طریقت است که از علی و خاندانش به ما رسیده است ».
گفتم: هم اکنون قاهره از تهران شیعه تر است، بقدری قبور و مشاهد اهل بیت در آن شهر وجود دارد و مورد احترام مردم است که حد ندارد. مصریان برای ولادت امام حسین علیه السلام، مانند میلاد رسول اکرم یک ماه جشن می گیرند. پس اگر کسی از علمای اهل سنت در عصمت ائمه اهل بیت علیهم السلام تردید روا می دارد، الزاما دشمن آنها نیست و نباید چنین برداشتی از آن بشود. اما چه داعی بر این امر، کدام آیه و روایت دلالت دارد که غیر از پیغمبران معصومی وجود ندارد. بلی مسلم است که پس از رسول اکرم وحی منقطع است و پیغمبری وجود ندارد. به عقید شیعه اگر کسی چنین عقیده ای داشته باشد کافر است و از فرق اسلامی شمرده نمی شود. بنابراین، من با همه احترامی که برای علامه شیخ سعید شعبان قائل هستم و نیز با همه علاقه ای که به دکتر اوزک دارم که به لحاظ خدمات فراوانش به اسلام که به رای العین در استانبول شاهد بودم، در یک نامه به او نوشتم، خداوند شما را حجت قرار داده است بر اهل ترکیه، با این همه مطرح کردن عصمت ائمه را در این کنفرانس از سوی آن دو دانشمند مصلحت نمی دانم کما این که با همه خدمت های علامه عسکری و آثار ارزشمندش که از مراتب تحقیق و اطلاع وی حکایت دارد طرح عدالت صحابه را در کنفرانس وحدت مفید نمی دانم طرح این دو مساله نه شیعه را سنی و نه سنی را شیعه می کند. تا بخواهید در این دو زمینه کتاب نوشته اند. هر کس طالب است می تواند به آن کتابها رجوع کند.
طرح این مسائل علاوه بر این که فایده ندارد و ضرر دارد، اصولا مورد نیاز نیست و من راه دیگری را پیشنهاد می کنم که بدون نیاز به بحث در عدالت صحابه و عصمت ائمه کارگشا است و می تواند ما را به یک نوع وحدت برساند. و آن راه این است که ما همه بر حجیت و صیانت قرآن اتفاق نظر داریم و آن را اصل قطعی برای اسلام می دانیم، در مورد سنت بجای بحث در مصدر و طریق وصول آن پیشنهاد می کنیم روایات مشترک را که از هر دو طریق رسیده گردآوریم و ملاک عمل قرار دهیم، و این کاری است که در مرکز تحقیقات علمی مجمع جهانی تقریب در حال انجام است صدی هشتاد یا بیشتر روایات فریقین در تفسیر و فقه و عقاید مشترک است، اما در مسائل اخلاقی تقریبا صددرصد مشترک است، زیرا فیض کاشانی به جای روایات «احیاء العلوم » از طریق اهل سنت، در کتاب «المحجة البیضا» که تحریر کتاب احیاءالعلوم غزالی است مانند آن روایات را از ائمه اهل بیت علیهم السلام نقل کرده است.
خلاصه، روایات مشترک که در لفظ یا مضمون با هم اشتراک دارند زیاد است، ما این روایات و قرآن را اساس کار قرار می دهیم و بقیه روایات را که مشترک نیستند و تنها از طریق شیعه یا اهل سنت نقل شده اند با این روایات مشترک و با قرآن می سنجیم، هر چه موافق بود اخذ و آنچه مخالف است طرد می کنیم. امام صادق علیه السلام می فرمود: روایات ما را با قرآن تطبیق دهید و ما چیزی بر خلاف قرآن نگفته ایم ».
حال بر فرض از این راه نتوانستیم به توافق برسیم، مانعی ندارد هر یک از دو طرف به روایت خود عمل کند کمااین که اختلاف در فهم کتاب و سنت هم ضرر به وحدت نمی رساند، زیرا این اختلاف فهم، حتی در داخل یک مذهب بین علما وجود دارد، چه برسد به مذاهب مختلف.
مساله دیگر این که علامه شیخ سعید شعبان عقیده شخصی خودشان را راجع به عدم عصمت پیغمبر در امور غیر تبلیغ دین گفتند هر چند کسان دیگر هم گفته اند، اما این برخلاف نظر اکثریت مسلمین و بخصوص شیعه امامیه و زیدیه و معتزله است که تقریبا نیمی از مسلمانها را تشکیل می دهند و باید به نظر آنان احترام گذاشت.
علاوه بر این ما شیعیان پیغمبر را حتی قبل از نبوت هم معصوم می دانیم. در این هنگام آقای شیخ نوح عالم اردنی که فعلا سفیر اردن در ایران است بلند شد و گفت: «همه مسلمانها با حرف شما موافقند.»
در پایان، از مقام معظم رهبری، ریاست جمهور، کارگزاران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و از همکاران خود در مجمع جهانی تقریب، از صدا و سیما و رسانه های گروهی و کلیه کسانی که در کنفرانس نقش داشته اند سپاسگزاری کردم.
پس از سخنان من قطعنامه کنفرانس خوانده شد اما پس از آن نیز آقای شیخ سعید شعبان که سخنان من را درست از راه ترجمه نفهمیده بود به دفاع از خود و اعتراض به سخنان من پرداخت و علاقه و سابقه خود را به جمهوری اسلامی ذکر کرد، اما بعدا که حقیقت برای او آشکار گردید به عذرخواهی نزد من آمد و اینک قطعنامه:
بیانیه پایانی نهمین کنفرانس وحدت اسلامی
پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیغمبر و آل و اصحاب وی و با یاد میلاد رسول اکرم، سرور و هادی بشریت به سوی روشنی و نور، و ولادت امام صادق، ناشر علوم اسلامی و محیی معالم دین، و نیز با بزرگداشت هفته وحدت، نهمین کنفرانس وحدت اسلامی از سوی «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی » با همیاری «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی »، تحت عنوان «سیره و وحدت » با شرکت دانشمندان و متفکران بیش از 35 کشور، از 15 تا17 ربیع الاول سال 1417 هجری قمری (11 -13 مرداد 1375) در تهران مرکز جمهوری اسلامی ایران، برگزار گردید. حجة الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی ریاست محترم جمهور با سخنان استوار و جامع خود در ابعاد گوناگون موضوع مورد بحث، کنفرانس را افتتاح و به تبع وی حاضران با تفصیل بیشتر ابعاد گوناگون سیره و وحدت را دنبال کردند و در اثنای کنفرانس به زیارت ولی امر مسلمین آیة الله خامنه ای نائل شدند.
کنفرانس به این نتیجه رسید که وحدت اسلامی از مهمترین مزایای امت است که قرآن کریم و رسول اکرم خطوط اصلی آن را ترسیم و اساس آن را محکم و مفاهیم آن را ارائه کرده، اهل بیت و صحابه کرام پیغمبر، از آن حضرت پیروی نموده اند.
وحدت، امروز، سرنوشت این امت و اساس شخصیت و هویت و سر پیشرفت آن در عمل به احکام اسلام و حفظ منافع امت، و مقاومت در برابر دشمنان متحدش را تشکیل می دهد.
و نیز شرکت کنندگان در کنفرانس، عقیده دارند فکر تقریب مذاهب اسلامی، بهترین وسیله عملی در جهت تفاهم مطلوب بین مذاهب، و نیز مایه شناخت دیدگاههای مشترک و مطمئن و قابل گسترش است تا پیشوایان مذاهب به وحدت عملی جامع و منطبق با اهداف عالیه اسلام در ابعاد گوناگون زندگی برسند و اسلام را به جهانیان بشناسانند و در برابر دشمنان اسلام بایستند. سرانجام، حاضران بر امور زیر تاکید کردند:
1 - با الهام از آیه شریفه «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة » و با پیروی از سنت رسول خدا اعضای کنفرانس معتقدند تنها راه عزت و عظمت مسلمانها، همانا وحدت آنها است. از علما و متفکران و رهبران امت می خواهند جهت تحقق وحدت، در تمسک به کتاب و سنت و تطبیق تعالیم اسلام بر همه شئون فردی و اجتماعی، تلاش کنند. و این کار ممکن نیست جز با بینش عمیق قرآنی و فهم درست سیره نبوی و ارتکاز آن در اذهان عموم که این خود وظیفه علما و محققان است.
2 - شرکت کنندگان، معتقدند هم اکنون تهاجم فرهنگی گسترده ای علیه اسلام وجود دارد که هدف آن ایجاد شک و تردید در عقاید و در مقدسات امت اسلام و در توانائی اش نسبت به پیاده کردن اسلام راستین است.
این تهاجم، از سوی استکبار جهانی و ایادیش، با شیطنت و هوشیاری تمام، و با استفاده از جهل و غفلت مسلمانها و اختلافات موجود بین آنها تحقق می یابد، و تنها وحدت و بیداری امت می تواند این توطئه ها را خنثی، صفوف پراکنده مسلمانها را فشرده، خلل ها را سد و نزاعها را حل کند.
3 - شرکت کنندگان، عقیده دارند تعالیم قرآن و سیره رسول اکرم باب اجتهاد سازنده و سالم را باز گذاشته است. و این که اختلاف ناشی از این اجتهاد، امری طبیعی است که باید امت را با فکر و اندیشه عمیق به پیش برد، نه این که باعث نزاع و اختلاف و تشتت فکری و عملی، واز میان رفتن وحدت و همبستگی امت گردد، و یا این که اجتهاد به نتایج منفی برسد که دستاویز دشمنان اسلام در رسیدن به اهداف خبیث خود شود، و بتوانند از نادانی و تعصب و پراکندگی مسلمانها به زیان آنها بهره برداری کنند.
بنابراین، برعهده علمای مخلص و خیرخواه است تا اختلافات را کنترل و در مرزهای طبیعی خود محدود کنند و در راه وحدت فکری و عملی امت، با هر وسیله ممکن و با نفی عوامل تفرقه و تاکید بر مفاهیم محکم و واضح اسلام در زمینه های اخوت، تعاون، تآلف، مسؤولیت مشترک، تکامل اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر، بکوشند.
همچنین مجتهدان اجتهاد خود را به سوی مسائل مستحدث که امت اسلام در راه رسالت فرهنگی خود با آنها مواجه است سوق دهند.
4 - شرکت کنندگان در کنفرانس، با ناراحتی شدید به گرفتاریهای جهان اسلام می نگرند، مانند فاجعه فلسطین که هر روز بر مصائب مردم آن دیار افزوده می شود و استکبار و صهیونیزم در محو هویت و نابودی آنان توطئه کرده مسلمانها را زیر فشار می گذارند تا در برابر کاری انجام یافته تسلیم شوند و از مبانی و اصول خود دست بردارند.
همین طور این محنتها در بوسنی هرزگوین، چچن، کشمیر، تاجیکستان، تکرار می شوند و مسلمانها را دارند تصفیه می کنند کما این که شرکت کنندگان در کنفرانس، با همین دید به حوادث جاری در افغانستان و جنگ خانگی مردمش که اهداف بزرگ جهاد علیه دشمن ملحد خود را به فراموشی سپرده اند، می نگرند. همین حالت در سومالی و دیگر نقاط تکرار می گردد.
و نیز شرکت کنندگان، ضربه زدن به بیداری اسلامی را از سوی استکبار و مزدورانش در مناطق مختلف جهان اسلام، محکوم می کنند. و به مجاهدان لبنان، فلسطین و همه مرزداران اسلام درود می فرستند.
همه این حوادث ناگوار، علما و رهبران مسلمان را وامی دارد تا به مسئولیتهای سنگین خود در توحید صفوف مسلمانها و مقاومت همه جانبه در برابر باطل و نقشه های شوم دشمنان بایستند، و نیز از ملتهای جهان می خواهند حقوق اقلیتهای مسلمان را در کشورهای خود دقیقا رعایت نمایند.
5 - شرکت کنندگان در کنفرانس معتقدند پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بزرگترین دست آوردها را در راه پیشرفت امت اسلام، و گسترش روح بیداری اسلامی در بین آنان و امید بیشتر به آینده روشن، بر محور وحدت، دربردارد.
مسلمانها قادر خواهند بود راه انقلاب و رهبر بزرگ آن امام خمینی و ولی امر مسلمین امام خامنه ای را ادامه دهند. همه اعلام می کنند که در کنار انقلاب ایستاده اند و از دست آوردهای آن دفاع و در راه نشر روح انقلاب (که همان روح جهاد و مبارزه و تعاون و تضامن و تطبیق اسلام در ابعاد زندگی است) در بین ملتهای اسلامی کوشش، و توطئه های ضد آن را محکوم می کنند.
6 - شرکت کنندگان، توصیه می کنند: در سیره رسول اکرم، با شرکت محققان مذاهب اسلامی کتابی تالیف گردد که به وحدت اسلامی و ارشاد مسلمین به مصالح و منافعشان تاکید داشته باشد.
7 - شرکت کنندگان در کنفرانس، از مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در برگزاری این کنفرانس و بذل جهدشان، سپاسگزاری کرده از خداوند قادر متعال می خواهند همه را توفیق دهد تا به مسئولیت سنگین خود عمل کنند. همچنین مساعی علمای گذشته در زمینه تقریب مذاهب اسلامی بخصوص مرحوم شیخ محمود شلتوت شیخ جامع ازهر شریف را ارج می نهند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
برنامه های جنبی کنفرانس
همه شرکت کنندگان، در روز میلاد رسول اکرم به دیدار مقام معظم رهبری و استماع سخنان ایشان که جداگانه در پایان این مقاله آمده است موفق شدند، همچنین میهمانان خارج کشور در نماز جمعه تهران و زیارت حرم امام خمینی شرکت نمودند و عده ای از آنان به مشهد و قم و یا به زاهدان و کردستان جهت شرکت در کنفرانسهای وحدت منطقه ای رفتند و سرانجام با کوله باری از تجربه در راه وحدت، و انقلاب اسلامی، راهی کشورهای خود گردیدند.
محمد واعظزاده خراسانی
بیانات مهم رهبر انقلاب و ولی امر مسلمین حضرت آیة الله خامنه ای
در روز میلاد رسول اکرم صلی الله علیه وآله در جمع مسؤولان کشور و میهمانان نهمین کنفرانس وحدت که پس از تبریک ریاست محترم جمهور ایراد گردید:
بنده هم متقابلا این عید سعید را که ولادت نبی مکرم و معظم اسلام و همچنین مولود مبارک امام صادق علیه السلام است، به شما حضار محترم و به همه مسلمین عالم و آزادیخواهان و آزادگان جهان، تبریک عرض می کنم و به میهمانان این هفته هم که از مناطق دیگر عالم به کشور اسلامی آمده اند، خوشامد می گویم.
این ولادت بزرگ، ولادت برترین نمونه های رحمت الهی برای بشریت بود، چون وجود آن بزرگوار و ارسال این پیامبر بزرگ، رحمت حق تعالی بر بندگان بود. این ولادت، ولادت رحمت است، دنیای اسلام باید این نکته را درک کند که این رحمت، یک رحمت منقطع نیست، بلکه یک رحمت مستمر است. آن روز، بسیاری از افراد بشر، از روی جهالت یا به خاطر عصبیتهای خودخواهانه، با این مظهر نور و هدایت بشر جنگیدند، با این که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برای برداشتن بار از روی دوش بشریت، به جهان آمده بود: «ویضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم ». چه بارهای سنگینی بر دوش آحاد بشر آن روز بود. چه غلهای سنگینی بر گردن بشر افکنده شده بود!!! امروز هم همین طور است. اگر کسی ادعا کند که بر دوش بشریت امروز، بارهایی سنگینی می کند که از بار دوش انسانهای جاهل جزیرة العرب در آن روز، سنگینتر است، سخن گزافی نگفته است.
این ظلمی که به آحاد بشر می شود، این حق کشی یی که در جوامع بشری انجام می گیرد، این غلبه دادن مادیت بر زندگی بشر و راندن معنویت از محیط زندگی انسانها که امروز به زور و با شیوه های مختلف بر آحاد بشر تحمیل می شود، اینها بار بر دوش بشریت است. آنچه که امروز بشریت در دوران تمدن صنعتی و زیر تشعشع مادیگری جذاب و فریبنده احساس می کند، سنگینتر و سخت تر و - در مواردی - تلختر است از آنچه که در ظلمات جاهلیت هنگام ظهور اسلام، حس می کرد و بر دوش او سنگینی می نمود.
اگر امروز بشریت متوجه این رحمت بشود - رحمت وجود اسلام، رحمت تعالیم نبوی، این سرچشمه جوشان وحدت - و آن را بیابد و خود را از آن سیراب کند، بزرگترین مشکل بشر برطرف خواهد شد. اگر چه همین امروز هم، تمدنهای موجود عالم، بلاشک از تعالیم اسلام بهره مند شده اند و بدون تردید آنچه از صفات و روشهای خوب و مفاهیم عالی در بین بشر وجود دارد، متخذ از ادیان الهی و تعالیم انبیاء و وحی آسمانی است و بخش عظیمی از آن، به اسلام متعلق است، لیکن امروز بشر به معنویت و صفا و معارف روشن و حق و دلپذیر اسلام - که هر دل با انصافی آن معارف را می پذیرد و می فهمد - نیازمند است. لذاست که دعوت اسلامی در جهان، طرفدار پیدا کرده است و بسیاری از غیر مسلمین هم دعوت اسلامی را پذیرفته اند.
پذیرش دعوت اسلام، به معنای پذیرش دین اسلام به طور رسمی نیست. این یک مرحله از آن است. یک مرحله ی دیگر این است که مردم جهان، پیام و معارف و حقایق و پیشنهاد اسلام در یک مساله را بپذیرند. امروز آن روزی است که وقتی ملتها در مقابل پیام اسلام قرار می گیرند، احساس چیزهایی می کنند که برای آنها مفیداست و خلاءهای زندگی آنها را پر می کند. آنچه اسلام در مورد ارزش و اهمیت و اهداف انسان بیان می کند، آنچه اسلام در مورد خانواده و زن و هدف علم و روابط جوامع با یکدیگر و مناسبات اجتماعی اقویا و ضعفا با هم می گوید، چیزهایی است که امروز مردمی که در زیر تمدنهای گوناگون زندگی می کنند، وقتی به اینها نگاه کنند، احساس می نمایند که گرههای زندگیشان با این چیزها باز و برطرف خواهد شد. لذا پیام اسلام پرجاذبه است. به همین دلیل هم هست که برخورد استکبار جهانی و دستگاههای تبلیغی عالم - که به همان مراکز زورگویی و ظلم و انسان ستیزی وابسته هستند - با پیام اسلام، یک برخورد خشن بسیار خصمانه است.
از وقتی که نظام جمهوری اسلامی - که نشان دهنده تحقق اسلام در سطح زندگی یک کشور و نشان دهنده تحقق پیشنهاد سیاسی اسلام است - در عالم تحقق پیدا کرد و جمهوری اسلامی در ایران به وجود آمد، خصومت با اسلام و ارزشهای اسلامی در سطح جهان، از سوی قدرتهای ستمگر و مستکبر مضاعف شده تا وقتی که اسلام فقط در مساجد و در کنج دلهاست، تا وقتی که اسلام قدم در صحنه سیاست و مبارزه و حکومت و صحنه های عظیم بین المللی نگذاشته است، مراکز ظلم و طغیان جهانی، از آن احساس خطری نمی کنند که بخواهند با آن در بیفتند و پنجه بیندازند. از روزی که نظام اسلامی، پرچم حکومت را در این کشور بلند کرد، مسلمین از اقطار عالم، به ندای امام راحل قدس سره عظیم ما پاسخ گفتند و به سمت آن اظهار ارادت و علاقه کردند و گروههای زیادی در این جهت حرکت کردند و شعار «احیای مجدد اسلام » برای مسلمین یک شعار روز شد، دشمنیها هم بیشتر گردید.
آنچه که من در این ایام و در این هفته و به مناسبت این ولادت بزرگ می خواهم عرض بکنم، این است که اولا مسلمانها باید قدر این چشمه جوشان رحمت را بدانند و تبلیغ دشمن و برخورد خصومت آمیز و فتنه انگیزی استکبار، آنها را از این حقیقت روشن و درخشان منصرف نکند.
نکته دوم این است که استکبار از روزی که احساس کرد این حقیقت در ایران پایدار و مستقر و متمکن شده است و فهمید که نمی تواند آن را ریشه کن بکند و این نهضت و حرکت و بنا را از بین ببرد، تلاش خصمانه خودشان را طور دیگری شروع کردند و آن این بود که مسلمین عالم را از این انقلاب و از این ملت و از این رهبری عظیم و حکیمی که دنیا به عظمت او اعتراف کرده بود، جدا کنند، یعنی جداسازی ملتهای دیگر از ملت ایران، جداسازی زمینه های مستعد حیات اسلامی از این حرکت بالفعل و موجود که می توانست مشوق آنها بشود، جدا کردن کشورهای عربی و غیرعربی، جدا کردن کشورهایی که نظامها و رژیمهای آنها، ارتباطات دوستانه یی با استکبار و مراکز استکباری دنیا داشتند. اینها را در برنامه ی جدی خودشان - در سطح سیاسی و دولتی و حکومتی - قرار دادند و متاسفانه در این سطح، برخی از دولتها کاملا فریب و بازی خوردند و در دامی که برای آنها گسترده شده بود، افتادند.
استکبار، می خواست دولتها را با نظام جمهوری اسلامی دشمن کند. بعضی از دولتها هوشیارانه فهمیدند و نگذاشتند خواست استکبار عملی بشود، اما بعضی از دولتها، بدون توجه در این دام استکباری غلتیدند. در سطح ملتها هم مساله اختلافات فرقه ای و اختلافات شیعه و سنی و اختلافات عقیدتی را مطرح کردند و افراد زیادی را وادار کردند که با گرفتن مزد، علیه جمهوری اسلامی یا علیه تشیع یا علیه برخی از عقاید ملت مسلمان ایران، کتاب بنویسند و کتابهای زیادی نوشته شد. عده یی را هم وادار کردند با زبان خود آنها، که به این کتابها و به این اشکالها و دشنام ها پاسخ بدهند. متاسفانه هر دو طرف در این دام افتادند.
عزیزان من! امروز در دنیای اسلام، مساله این است.
آن روحانی نمایی که در یک کشور دوردست، به عنوان خطبه جمعه یا غیر جمعه می ایستد و به جای این که به آمریکا و اسرائیل و دشمنان دنیای اسلام و کفر و استکبار حمله کند، به فرقه ای از فرق مسلمین حمله می کند! این کار ساده و بی مقدمه و بی ارتباط به حیات دوباره اسلام نیست. آن کسی که علنا و آشکارا، مقدسات فرقه ای از فرق مسلمین را به باد اهانت می گیرد، این همان خواست استکبار است. امروز جدا کردن ملتهای مسلمان از ملت ایران، یکی از هدفهای مشخص شده و تعریف شده استکبار است. روی این، برنامه ریزی و کار و سیاستگذاری می کنند و هم در سطح دنیا و هم - متاسفانه - داخل ایران پول خرج می کنند.
داخل ایران هم مواردی وجود دارد، چون می بینند در ایران برادران مسلمان شیعه و سنی، در یک صف واحد، در زیر یک پرچم واحد، با یک شعار واحد، در یک جبهه ی واحد، در کنار همند و با هم هستند. در جنگ تحمیلی هشت ساله، آن کسانی که می خواستند بروند از تمامیت ارضی و مرزهای اسلام در این کشور دفاع بکنند، کسی از آنها نپرسید شما از کدام طایفه، کدام فرقه، کدام مذهب، کدام لهجه و کدام زبان هستید؟ همه رفتند، از همه جا رفتند. در ایران، خونها درهم آمیخته شد و انقلاب به معنای حقیقی کلمه، یک اتحاد و یک الفت میان فرق و لهجه ها و طوایف مختلف به وجود آورد. استکبار، نمی تواند این را ببیند. برای هر فرقه ای، بهانه یی درست می کنند. ساده ترین و فریب بخورترین افراد را در هر فرقه ای پیدا می کنند و چیزی در دهانش می گذارند، تا برود آنچه را که او می خواهد، برایشان تکرار بکند. همه باید مراقب باشند. هر کسی که امروز به این هدف استکبار کمک کند - یعنی ملت ایران را از ملتها و کشورهای دیگر جدا کند - در نزد خدای متعال، حکم همان دشمنان اسلام و مسلمین را دارد که با اسلام جنگیدند، چه امروز و چه در زمان پیامبر. «کان حقا علی الله ان یدخله مدخله ». هر کسی که امروز به هدفهای استکبار در قبال ایران اسلامی کمک کند، مثل همان کسی است که در زمان ظهور و نزول اسلام، با آیات الهی جنگیدند.
امروز این حرکت، حرکتی به سمت احیای اسلام و زنده کردن احکام منزوی شده اسلام و قرآن است. این حرکت، حرکت عظیمی است که در این جا اتفاق افتاده است. مسلمانان در همه جا می خواهند این حرکت را انجام بدهند. اگر به کشورهای اسلامی در شرق و غرب دنیای اسلام نگاه کنید، این واقعیت را مشاهده می کنید، منتها استکبار جهانی، آمریکا، کمپانیهای گوناگون، صاحبان زر و زور مانع هستند. آن جایی که تسلیم زر و زور نشده است و نمی شود، آن جایی که همه قدرت ملی در مقابل استکبار قرار گرفته است، ایران اسلامی است. این هفته وحدت، این هفته مشترک الاحترام بین مسلمین را قدر بدانید. همه سعی کنند وحدت واتحاد نیروها و در یک جبهه قرار گرفته نیروهای مسلمین را - که رمز سعادت و مایه سربلندی مسلمین و بزرگترین حربه ی ملتها در مقابل استکبار جهانی است - مغتنم بشمارند و قدر بدانند.
امیدواریم که ان شاءالله ادعیه زاکیه حضرت بقیة الله (ارواحنا فداه) شامل حال حرکت کنندگان در این راه باشد و همه مسلمین در اقطار عالم، توفیق پیدا بکنند به آیات شریفه قرآن و دستور اعتصام به حبل الله جمیعا عمل بکنند و ان شاءالله وحدتی را که مورد آرزوی شخصیتهای بزرگ اسلامی از اول تا امروز بوده است، جامه عمل بپوشانند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
پی نوشتها:
1- اصول کافی، ج 1، ص 439.
2- تاریخ یعقوبی، چاپ نجف، جزء 2، ص 4 به نقل از جعفربن محمدعلیه السلام.
3- کامل التواریخ ج 1، ص 458 و تاریخ یعقوبی ج 2، ص 4.
4- در اینجا از آقای سید حسن عصمتی مدیر دفتر مجمع جهانی تقریب که در پیاده کردن و خلاصه گیری سخنرانیها اهتمام ورزیده است سپاسگزاری می شود.