نظریه های مرتبط با مد

تورشتایم وبلن:

تورشتایم وبلن:

مد را وسیله ای برای این که افراد نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا دارای اندیشه های به خصوصی هستند می‌داند : لذا به محض اینکه مدی در جامعه گسترده باشد، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند چرا که مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند.

وبلن معتقد است که حرمت نفس ،همان بازتاب حرمتی است که دیگران برای انسان قائل می شوند.در نتیجه به خاطر عدم توفیق در کوشش های رقابت آمیز موردپسند جامعه، چنین حرمتی را بدست نیاورد، از فقدان حرمت نفس رنج خواهد برد.(مارکوزه ،1382: 361)

در یک فرهنگ رقابتی که انسانها ارزش هایشان را در مقایسه با ارزش دیگران می سنجند ،هر کسی پیوسته در تکاپوی آن است که از همسایگانش پیشی گیرد وتب چشم هم چشمی همگان را فرا گیرد.و به عقیده وی، آداب و شیوه های زندگی اشراف منشانه با ضابطه ی تن آسایی و مصرف چشمگیر سازگاری دارد.مصرف چشمگیر کالاهای گران قیمت ،وسیله کسب آبرومندی برای نجیب زادگان همراه با نجیب زادگی ،تن آسایی را به ارث می برد.طبقه مرفه یا تن آسای ،ابتدا از طریق کسب مال و ثروت تشکیل شده ثروت بیشتر ،قدرت خرید بیشتر را برای این طبقه به همراه می آورد.داشتن ثروت اگر چه منبع منزلت بوده است لیکن نشان دادن این ثروت افتخارآمیز است. وبلن پدیده مد را نیز به کمک انگیزش اجتماعی رفتار و رقابت آمیز تبیین می کرد.مد مختص به طبقه ی بالایی است که میخواهد نشان دهد برای کسب در آمد مجبور به کار کردن نیست .طبقات بالاتر نیز همواره برای حفظ موقعیت خود صور جدید تری از الگوهای مصرف می آفرینند. به روز بودن معیاری است که طبقه مرفه برای باز تولید جایگاه مسلط خود تعریف می کند.

شیک پوشی صرفا پیروی از مد است که با پرهیز از کارهای دشوار هماهنگی دارد و تنها نشانه تفاخر است. این طبقه مرفه است که معیارهای زیبایی شناسی را مغلوب معیارهای مادی کرده است. 

 

 مارکس: 

گروه مرجع به عنوان ابزاری که ما را در تصمیم گیری یاری می کند. می تواند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کند. بدیهی است که عموماً ما به مقایسه ابعاد مطلوب می پردازیم، از این رو تلاش می کنیم تا برای کسب پایگاه شبیه پایگاه مطلوب را در خود احیا کنیم و همیشه گروهی را به عنوان گروه مرجع در نظر داشته باشیم. این گروه مرجع معیار مقایسه ما می باشد. «مارکس» می گوید بسیاری از لباس هایی که ما می پوشیم در ابتدا توسط هنرپیشگان و ورزشکاران پوشیده شده، سپس به بازار عرضه می گردد و چون همین طرح توسط آنها پوشیده شده مردم آنها را خریداری می کنند. 

گئوری زیمل: 

جامعه شناس آلمانی مد و مدسازی را فرآیندی می داند که بر اثر کشمکش میان طباق متضاد و بر سر دستیابی به منابع بیشتر با تکیه بر فراگرد تمایز حاصل می شود. به اعتقاد وی مد صورتی از تقلید و بنابراین صورتی از تشخیص اجتماعی است. وی در عین حال ضمن دگرگونی مستمر خود یک زمان را از زمان دیگر و یک قشر اجتماعی را از یک قشر دیگر متمایز می کند. مواردی که مربوط به یک طبقه اجتماعی است متحد کرد. و آنها را از دیگران مجزا می کند. 

در نتیجه این انتخاب است که مد به وجود می آید و هنگامی که تودۀ مردم در تلاش برای از میان بردن تفاوت های ظاهری در طبقۀ اجتماعی از آن تقلید کنند. این مد را به خاطر یک شیوۀ مردم پسند جدید رها می سازند. خصوصیات واقعی مد ایجاب می کند که در یک موقع به وسیلۀ بخشی از یک گروه معین، یعنی اکثریت عظیمی که صرفاً در مسیر پذیرش آنها هستند به مرحله اجرا درآید. به مجرد اینکه به یک نمونه از مد مورد قبول عام قرار گرفت دیگر از آن به صورت مد سخن نمی گوییم، هنگامی که مد گسترش یافته و عمومیت پیدا کند به تدریج به پایان خود نزدیک شده و نابود می گردد.

 

هربرت اسپنسر:

 خاطر نشان می سازد که مد یکی از خصایص همرنگی با جماعت است که سعی می کند مردم را با همدیگر همرنگ نماید. او معتقد است مد برعکس تشریفات، موجب شباهت به اشخاص طبقه بالاتر می شود، در واقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است در برابر تقلید ناشی از پسند و ستایش. 

 

جورج زیمل :

مد میل همرنگی با دیگران را ارضاء می کند و هم میل به متمایز بودن از دیگران را. فرد با پیروی از مد هم خود را متفاوت و بدیع  احساس می کند.و هم مورد تایید اکثریتی که مانند او رفتار می کنند. بنابراین مد نهاد اجتماعی مهم و قابل توجهی است میان میل به هم رنگی با دیگران و تایید آن و ایمنی از یک سو و میل به ممتاز بودن و تفرد و خاص بودن از سوی دیگر تعادلی مناسب به وجود می آورد.و حادثه ای بی نظیر است.

هربت بلومر:

مد بیانگر سازگاری خود انگیخته عظیمی از جمعیت کشور ها با محیط آنها است . این فرآیند تطابق و سازگاری در دو مرحله صورت می گیرد. 1-نوآوری 2-انتخاب در مرحله نو آوری تمامی مد های جدید بخاطر پذیرفته شدن بوجود می آیند.و این فرآیند سه کارکرد دارد :1-انتخاب میان مدل های مختلف موجب انتخاب مدل های مناسب تر می شود .و این امر موجب هم شکل شدن افراد می گردد. 2-مدل ها طی یک روند منظمی از گذشته به آینده حرکت کنند. 3-احساس مشترک را می پرواند و شکل می دهد.


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
نظرات منتشر شده : 1
پاسخف-منفرد | 1398/02/08 - 09:21
سلام عالی فقط اگه برای مطالب منبع هم میذاشتید بهتر بود و قابل ارجاع.
ارسال نظر
پیشخوان