ماهان شبکه ایرانیان

ضایعه بزرگ و جبران ناپذیر

پیامبر گرامی اسلام(ص) با دست با کفایت خود، نهال اسلام را غرس کرد.

شهادت آیه الله غروی تبریزی

پیامبر گرامی اسلام(ص) با دست با کفایت خود، نهال اسلام را غرس کرد.

و تا زنده بود، به حراست و باغبانی آن پرداخت، و با خون عزیزان خود که درجنگهای بدر و احد و احزاب و حنین ریخته شد، آن را آبیاری نمود آفتاب وجوداو پس از بیست و سه سال تلاش و نورافشانی، غروب کرد اما درختی که غرس کرده بود پس از درگذشتش، به وسیله اوصیای او سنگین تر و پربارتر شد.

امیرمومنان علی(ع) نخستین وصی پیامبر مصلحت دید خلافت اسلامی را از سرزمین حجاز به عراق منتقل کند، و کوفه را مرکز خلافت خویش قرار دهد، و از همان زمان علاقمندان آن حضرت از صحابه و تابعان به آن نقطه مهاجرت نموده و سرزمین کوفه و اطراف آن، ثقل تشیع و پایگاه شیعیان به شمار آمد. و تا منصور خلافت را به بغداد منتقل نکرده بود، کوچه و حوالی آن، سرزمین مهد علم و دانش بود.

استادان ادب و لغت و فقه و حدیث از این سرزمین برخاسته و آنگاه به اطراف منتشر می شدند. چیزی نگذشت که بروز مرقد امیرمومنان در نزدیکی کوفه(نجف اشرف)، نقطه عطفی در تاریخ تشیع پدید آورد، و جمعی از محدثان و ادبای شیعه به این شهر مهاجرت نموده و به تعلیم و تعلم پرداخته و در کنار حوزه کوفه،حوزه علمیه دیگری در کنار مرقد مطهر امیر مومنان علی(ع) پدید آوردند.

در سال چهار صد و چهل و هفت متعصبان از اهل سنت زیر لوای «سلاجقه » به «کرخ » هجوم آوردند و کتابخانه استاد شیعه یعنی «شیخ طوسی »(ره) را به آتش کشیده و کرسی درس او را طعمه حریق ساختند. شیخ مصلحت دید که خود با یارانش به نجف منتقل شود و از وجود دانشمندان، علما و محققان آن محل بهره گیرد و به صورت مرکزی بزرگ درآورد.

از زمان شیخ طوسی تا به امروز قریب هزار سال است که این نقطه در پرتونورانیت امیرمومنان علی(ع) مرکز علم و دانش بوده و به تمدن اسلامی خدمات ارزنده ای کرده است.

در حمله مغول به کشورهای اسلامی علمای عراق بالاخص علمای حله با شگرد خاصی توانستند بخشی از عراق را از حمله وحشیانه مغولان نجات بخشند و تاریخ این رویداد را به روشنی ضبط کرده است.

در سالهای 1330 تا 1342ه ق عراق دستخوش حوادث اسفبار و خونینی شد متفقین درتقسیم بلاد عربی به توافق رسیده و در یک مصالحه سیاسی عراق به صورت مستعمره انگلستان درآمد و قیمومت خود را بر آن کشور و مردمش تحمیل کرد.

بزرگترین خدمتی که حوزه علمیه نجف، بلکه کلیه حوزه های شیعه در عراق به این کشور انجام داد، این است که فرمان جهاد به وسیله مراجع تقلید و در راس آن مرحوم میرزا «محمد تقی شیرازی » بود صادر گردید. جوانان عشایر شیعی همراه مراجع و علما به میدان جهاد رفته و با اهداء خون خود، استقلال عراق رابیمه کردند و اگر مجاهدتهای مراجع و علمای شیعی عراق در کار نبود، عجوز استعماراین کشور را مستعمره جاودانه خود قرار داده بود و معلوم نبود که امروزسرنوشت عراق چه بود؟

«ثوره العشرین » از انقلابهای بنام کشور عراق است که بر تارک آن می درخشد وعراق و عراقیان از خدمات علمای بزرگ شیعه به خوبی آگاهند.

و این مساله ای نیست که قابل انکار و تردید باشد هرچند قلم از بیان این خدمات در این صفحات محدود بسیار ناتوان است.

چیزی که مایه تاسف و تاثر است، این است که در این سی سال اخیر (1968 -1998م) یک نوع هرج و مرج و تیره روزی بر این کشور حکومت می کند و سرمایه های مادی و معنوی آن از دست می رود. شخصیتهای بزرگی که سالیان دراز در کنار حرم شریف امیر مومنان علی(ع) به تعلیم و تعلم پرداخته و جز اصلاح و خدمت به کشورکار دیگری صورت نداده اند، مورد هدف رگبار دشمن قرار گرفته و جان به جان آفرین سپرده اند. چندی قبل شخصیتی مانند «آیه الله حاج شیخ مرتضی بروجردی »به وسیله دستهای آلوده به گناه، کشته شد و چهل روز و اندی از شهادت آن عالم بزرگ نگذشته بود که درخت کهن و پرباری از علم و دانش از ریشه قلع و قمع گردید و جهان علم و دانش را به سوگ خود نشاند یعنی مرحوم «آیه الله آقای حاج میرزا علی غروی تبریزی » به هنگام مراجعت از زیارت سیدالشهداء در حالی که گرد سفر بر صورت او نشسته و قلبش به مهر امام حسین(ع) می طپید، مورد هدف گلوله های فرومایگانی قرار گرفت که خود با جمعی از یارانش یکجا جان سپردند ونفرت همگان را بر قاتلان خود برانگیختند. شخصیتهائی مانند آیه الله غروی به این آسانی قابل تربیت و پرورش نیستند. خون دل و دود چراغ لازم است تا مجتهدی بزرگ، محققی عالیقدر، مولفی پرکار و مدرسی خوش تقریر تربیت شود.

مرجع بزرگ حضرت آیه الله آقای غروی در سال 1349ه ق برابر با 1309 شمسی در یک خانواده پاک و مذهبی در تبریز دیده به جهان گشود.

پدر او یک بازرگان متعهدی بود که در عصر دولت «تزار» دفتر تجارتی در آن سوداشت که پس از انقلاب 1917 اکتبر در روسیه و قفقاز برای حفظ دین و عقائد خوداز تمام مایملک خود دست کشید و به تبریز بازگشت هنوز دو سال از عمر فرزندش نگذشته بود که دعوت حق را لبیک گفت و تربیت این کودک نورس بر عهده مادرش علویه گذارده شد، که نمونه تقوا و پاکدامنی بود و به دودمان پیامبر عشق می ورزید. شهید آیه الله غروی پس از به پایان رساندن دوره ابتدائی در سن چهارده سالگی وارد حوزه علمیه تبریز شد و سطوح را تا حد لمعتین در تبریز فراگرفت و در این مدت بیشتر با مرحوم آیه الله آقای حاج شیخ عبدالحسین غروی مانوس بود. و نسبت به ایشان علاقه خاصی داشتند.

در سال 1364ه ق حوزه تبریز را به نیت تحصیل در حوزه علمیه قم ترک نموده وتا سال 1369ه ق در این مرکز به آموزش سطوح عالی و قسمتی از خارج پرداخت.

وی برای به پایان رساندن سطوح عالی از درسهای مرحوم آیه الله مجاهد و آیه الله آقای سید حسین قاضی بهره بیشتری برد و در درس خارج، بیشتر از مرحوم آیه الله حجت بهره برد تا این که برای اخذ دانش بیشتر و ارتباط با باب علم رهسپار نجف اشرف گردید. و در آنجا از اساتیدی مانند آیه الله میرزا باقر زنجانی وآیه الله العظمی آقای خوئی(ره) بهره گرفت.

او در عین تحصیل به تدریس نیز می پرداخت و سطوح عالی را مرتب تدریس می کرد تاآنجا که خود، حوزه مستقلی برای تدریس خارج تاسیس نمود.

ویژگیهای این فقیه عالیقدر:

1 - او دارای بیانی روشن و قلمی گویا داشت سخت ترین و سنگین ترین مطالب را باروشن ترین عبارات تبیین می نمود که نوشته های او گواه روشنی بر این مطلب است.

2 - او در ضبط مطالب اعم از کوچک و بزرگ از حافظه خارق العاده ای برخوردار بودکه شاید بتوان او را در شمار حافظان بزرگ شمرد.

3 - او از دوران جوانی به تهجد و نماز شب عادت داشت و شاید بتوان گفت که دراین پنجاه سال اخیر کمتر شبی بود که او از تهجد بهره نداشته باشد.

4 - او در عین فقاهت و آگاهی از مبانی فقهی و اصولی مرجع روشن بینی بود و به خدمات دیگران ارج می نهاد.

5 - او در تربیت شاگرد دست توانائی داشت و با تدریس چند دوره اصول و چندکتاب فقهی گروهی را پرورش داد.

6 - او برخلاف گروهی از فقها که به تدریس و تقریر اکتفا می ورزند، یک فرد دست به قلمی بود که کتابهای ارزنده ای نوشته و آثار گرانبهائی را از خود به یادگار نهاده است.

7 - او انسانی بود متواضع و فروتن، و در عین حال با وقار و سنگین و نسبت بادوستان خود رئوف و مهربان.

اینک ما برای آگاهی علاقمندان فهرست اجمالی آثار ایشان را می آوریم:

1 - التنقیح در دوازده جلد. شرحی بر عروه الوثقی که تقریر استاد بزرگ خودآیه الله العظمی خوئی(ره) و همگی به زیور طبع آراسته گردیده است.

2 - تقریر اصول به صورت یک دوره کامل از درس استاد والا مقامش آیه الله میرزاباقر زنجانی(ره).

3 - شرحی استدلالی بر مکاسب.

4 - تعلیقه ای بر کفایه محقق خراسانی.

5 - رساله ای در قاعده طهارت.

6 - رساله ای در قاعده تجاوز.

7 - رساله ای در قاعده ید.

8 - رساله ای در قاعده قضاء.

و همچنین تالیفات دیگری که به صورت خطی در بیت شریفش به یادگار مانده است.

به امید روزی که در پرتو تلاشهای فرزند برومندش حجه الاسلام آقای حاج میرزا محمدتقی غروی حفظه الله به زیور طبع آراسته شود.

ما این ضایعه را به مقام ولایت کبری حضرت ولی عصر(عج) و حوزه های علمیه شیعه ومراجع تقلید و بیت رفیع غروی تسلیت گفته و از خداوند بزرگ برای آن شهید علودرجه و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل می طلبیم.

نگارنده بسیار منفعل و شرمنده است که به خاطر تالمات روحی ناشی از فقدان عزیزترین دوست شصت ساله خود، نتوانسته چهره ای روشن از این شخصیت علمی ومعنوی ترسیم کند.

و در حقیقت این دو بیت شعر، بیانگر واقعیت این شهید بزرگوار است که ازدیدگاه غایب، و آثار جاودانه او باقیست.

ان الذی صنع الجمیل مخلد لا سیما فی العلم والعرفان فاذا انقضت ایام مده عمره فجمیل صنع المرء عمر ثان

سلام الله علیه یوم ولد و یوم استشهد و یوم یبعث حیا 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان