ماهان شبکه ایرانیان

بازشناسی منابع تاریخی اسلام(۷)

احمد بن ابی یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح کاتب عباسی(اصفهانی).

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

تاریخ یعقوبی(قرن سوم ه)

احمد بن ابی یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح کاتب عباسی(اصفهانی).

وی در جغرافیا همانقدر مهم و پیش کسوت است که در تاریخ می باشد. در واقع معلم جغرافیای مسلمانان است (1) .

وی علاوه بر شهرتش در این دو علم (تاریخ و جغرافی) به علم نجوم هم تسلط کامل داشت و به آن علاقمند بود (2) .

او شعر نیز نیک می سرود و ثعالبی نام او را در فهرست شعرای اصفهان آورده است (3) .

واضح جد سوم یعقوبی از موالی منصور دوانیقی و صالح بن منصور بوده است و به همین جهت خاندان واضح به لقب عباسی مشهور شدند و یعقوبی نیز به ابن واضح معروف گشت (4) .

واضح در سال 158 ه از طرف منصور خلیفه عباسی به حکومت ارمنستان و در سال 162 ه نیز به حکومت مصر منصوب شد.

حادثه «فخ » که همانند حادثه «طف » و «کربلا» خونبار و دلخراش بو در مکه رخ داد. و شهید «حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب »(ع) درجریان قیامی حق طلبانه علیه بیداد عباسیان در مکه (5) در خلافت هادی عباسی در سال 170 ه شهید شد.

ادریس پسر عبدالله (برادرزاده حسین) از معرکه نجات یافت در ضمن حاجیان مصری به مصر گریخت.

واضح حاکم و به قولی عامل برید مصر در آن زمان بود و به قول ابن اثیر ازشیعیان علی(ع) بوده و او را پناه داد و به طرف مغرب در شمال آفریقا فرستاد و اوبه سرزمین طنجه رسید و در شهری به نام «ولیله » اقامت گزید که مرکز قبائل «بربر» بود.

بربریان دعوت او را پذیرفتند که بعدا پایگاه حکومت ادریسیان را پیش از حکومت فاطمیان در مغرب بنا نهاد.

هادی عباسی با آگاهی از جریان، واضح را در سال 169 ه به جرم حمایت و پناه دادن ادریس بن عبدالله بن حسن، گردن زد و به قولی هارون الرشید فرزند هادی درآغاز خلافت خویش او را کشت (6) .

نویری در نهایه الارب فی فنون الادب می نویسد که:

احمد بن یعقوب ابن واضح یا احمد بن ابی یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح کاتب معروف به یعقوبی و ابن واضح و ابن الیعقوبی اصفهانی البلده، عباسی النسب شیعی المذهب. از قدمای مشاهیر مورخین و جغرافیدان اسلامی قرن سوم هجری است.

با ابوحنیفه دینوری و احمد بن ابی داود هم عصر بود.

در سال 260 هجری در ارمنیه، هند، مصر، و بلاد مغرب و اغلب بلاد اسلامی سیاحت کرد.

در این ایام کتاب البلدان را تالیف کرد که نسبت به موضوع خود قدیمترین کتاب عربی است و در لیدن، و نجف چاپ شده است.

کتاب های معروف او عبارتند از:

1 - اخبار الامم السالفه.

2 - الاسماء.

3 - البلدان که اشاره شد.

4 - التاریخ.

5 - المسالک والممالک که احتمالا همان کتاب البلدان است.

6 - مشاکله الناس لزمانهم . و نیز کتاب ملوک الروم، فتوح المغرب، و جغرافیای امپراتوری بیزانس و...، تاریخ یعقوبی در دو جلد نگاشته شده.

و در منابع مختلف آن را به عنوان تاریخ ابن واضح، اخبار العباسیه، تاریخ احمدبن یعقوب و تاریخ کبیر، تاریخ عالم، تاریخ احمد بن یعقوب عباسی، تاریخ احمد بن یعقوب مصری در اخبار عباسیان و جز ایشان و... یاد کرده اند.

این کتاب تاریخ در 2 جزء یا جلد نوشته شده که ج اول تاریخ عمومی پیش از ظهوراسلام است و دارای شش باب است. باب اول در تاریخ قدیم.

باب دوم تاریخ اهل هند.

باب سوم تاریخ یونان و روم.

باب چهارم تاریخ ساسانیان و ایران.

باب پنجم تاریخ چین و مصر و اهالیشان و قبائل نوبه و حبشه.

باب ششم تاریخ عرب پیش از اسلام دین اعراب و بازیها و میسر آنان.

منابع تحقیق یعقوبی در این کتاب

درباره منابع مطالب و مندرجات جلد اول کتاب تاریخ یعقوبی، ابن ندیم در الفهرست می گوید:

وی اخبار مربوط به ایران را چون طبری از کتاب محمد بن سائب کلبی بهره گرفته است (7) .

و به قول «کرستین سن » یعقوبی و مسعودی در مروج الذهب و جاحظ در التاج، ممکن است مطالب درباره درجات دربار ساسانیان را از کتاب «گاهنامک » گرفته باشند (8) .

وی خود در مقدمه جزء دوم کتابش می گوید: بر اساس آنچه عالمان بزرگ و راویان پیشین و دانشمندان سیره و اخبار و تاریخ روایت کرده اند، آن را تالیف کردم.

نمی خواستم کتابی تالیف کنم که پیشینیان و خود را در آن کار که دیگران بر ماپیشی گرفته اند، به زحمت اندازم بر آن شدم تا گفتار و روایات را فراهم سازم وچون دیدم که آنان در حدیث و خبرهای خود و در سالها و عمرها اختلاف دارند، برخی را زیاد و بعضی را کم کرده اند.

خواستم تا آنچه به ما رسیده است، جمع کنم. زیرا یک نفر به تمام دانش احاطه ندارد و امیر مومنان علی(ع) فرمود: «العلم اکثر من (ان) یحفظ فخذوا من کل علم محاسنه » (9) : «دانش بیش از آن است که همه حفظ شود. پس از هر علمی نیکوها وبرجسته ها را بگیرید».

وی در مقدمه «البلدان » ترجمه محمد ابراهیم آیتی به شیوه تحقیق خود و این که بر آنچه دست یافته نوشته است، اشاره دارد و می گوید: احاطه بر همه چیز امکان ندارد و به همین رو به مختصری از اخبار و گزارشهائی که بر راستگوئی راویانش وثوق یافتم نوشتم. و در سیر و سفر با کنجکاوی آن را دنبال کردم و در موسم حج که مردم از بلاد مختلف در آن مکان جمع می شدند اخبار و مطالب پرسیده و یادداشت می کردم (10) .

محتوای جلد دوم

در واقع از ظهور اسلام و حوادث زمان پیامبر(ص) شروع شده است پس از شرح مختصری از اوضاع جزیره العرب بازارها و. .. به میلاد رسول خدا(ص) پرداخته است تمام حوادث زمان پیامبر(ص) و جوانی و ازدواج با خدیجه که سن او را 25 تا 30 سال نوشته است. که پدرش خویلد بن اسد بن عبدالعزی پس از 5 سال از جنگ فجار اورا به عقد محمد درآورده است.

وی مطالب مربوط به ارهاص و حوادث هشدار دهنده هنگام ولادت را نیز نوشته است که دیگران ننوشته اند او حوادث بعثت و هجرت و سپس حوادث مهم دوران را تا هنگام رحلت آن حضرت نوشته است وی ضمن بحث از خلافت ابوبکر، احتجاج فاطمه(س) و مباحث سقیفه ورحلت فاطمه و دفن آن حضرت را نوشته است. و مباحث حکومت و نصب خصوصی عمر توسط ابوبکر و سپس خلافت عثمان و شورش علیه او مرگ عثمان و خلافت علی(ع) را آورده است.

او در ضمن مباحث مربوط به خلفای اموی و سپس عباسی تا دوران معتمد عباسی وحوادث 356ه را نوشته و به شرح امامان معصوم تا شهادت امام هادی را آورده است (11) .

و تقریبا بهترین منبع قدیمی منسوب به شیعه و منصفانه و غیر مغرضانه ای است که در دسترس می باشد.

با توجه به مطالب کتاب و عصر تقیه او و مورخان هم عصر او می توان علاوه بر شیعه و گرایش به اسماعیلیه یک شیعه امامی نیز نامید که با دیگر شیعیان چندان فرقی ندارد.

عقیده و مذهب او

برخی او را شیعه دانسته اند چون از نقل حوادث و وقایع یا شرح و جملاتی که رنگ و بوی تشیع دارد و بسیاری از مورخان و سیره نویسان چون ابن هشام،واقدی، ابن سعد، طبری و... به جهاتی نیاورده اند، ولی یعقوبی در تاریخ خود آورده است، برمی آید که او شیعه بود. حال شیعه زیدی، اسماعیلی یا عباسی و امامی!!

«هونسما» می گوید: او قطعا شیعه و پیرو مذهب امامی و جعفری بود نه موسویه.

«سارتن » پس از آن که او را به عنوان مورخ، جغرافی دان شیعه یاد می کند می گوید:

دلیل بر تشیع او آن است که او کتابش را بی طرفانه و باعلاقه خاصی نوشته است (12) .

«جرجی زیدان » می نویسد: مزایای تاریخ یعقوبی علاوه بر قدمت آن، شیعه بودن اواست. از بنی عباس چیزهائی نوشته است که دیگران از نوشتن آن پرهیز می کردند (13) .

در اعیان الشیعه آمده است که: از بنی عباس معلومات منحصر به فردی ارائه می دهدکه دیگران متعرض آن نشده اند (14) .

مثلا بنی امیه تلاش فراوان بر شرک ابوطالب داشتند که همان نظر عموما د رمنابع اهل سنت آمده است ولی یعقوبی بر عکس اشعار و مطالب ابوطالب که دلالت بر ایمان اودارد، آورده است.

مثل این شعر ابو طالب:

و عرصت دنیا قد علمت بانه من خیر ادیان البریه دینا

یا در رحلت خدیجه وابوطالب پیامبر(ص) فرمود: «مصیبتان لا ادری بایهما انا اشد جزعا».

و در فوت ابوطالب می گوید: «جزاک الله عنی خیرا» (15) .

درباره ازدواج فاطمه(س) به علی(ع) می گوید: من ترا تزویج نکردم، بلکه خدا ترابه علی(ع) تزویج کرد (16) .

او می نویسد که: 32 سوره در مدینه نازل شد و آخرین آیه نیز آیه «اکمال »(الیوم اکملت لکم دینکم ...) است (17) .

به همین جهت برخی از تذکره نویسان او را مورخی شیعه دانسته اند چون او مطالبی در کتابش آورده که دیگران از آنها خودداری کرده اند.

او حدیث «غدیر» را در جریان «حجه الوداع » سال دهم هجری از پیامبر آورده است که برخی نیاورده اند و حدیث «ثقلین » و عدم جدائی قرآن و عترت و نزول آیه 3 سوره مائده، آیه اکمال و اتمام نعمت و (و رضیت لکم الاسلام دینا)را در روز غدیر ونصب علی(ع) به عنوان امارت و ولی امری در غدیر خم تصریح نموده است. و ... درمیان خلفا تنها او را امیر المومنین می نویسد.

در بحث «لیله المبیت » برای خنثی کردن توطئه کشتن پیامبر(ص) ایثار علی(ع) ومفاخره خداوند با فرشتگان و جبرئیل و میکائیل رانقل کرده و سپس آن دو برای حراست او به زمین آمدند و جبرئیل به علی(ع) گفت: مرحبا; به به; بر تو ای پسرابوطالب هیچکس مانند تو نیست خداوند به واسطه تو بر ملائکه هفت آسمان مباهات می کند(ص 398 ج 2 ترجمه).

وی فرار همگی صحابه را در «احد» جز علی(ع) و طلحه و زبیر را پس از شهادت حمزه اسدالله و اسد رسوله نقل کرده است.

در جنگ خیبر حدیث «لاعطین الرایه غدا ان شاء الله الی رجل کرار غیر فرار یحب الله و رسوله و یحبه الله و رسوله لا ینصرف حتی یفتح الله علی یدیه » درباره علی(ع) و قتل مرحب و فتح خیبر آورده است.

بیزاری پیامبر(ص) از عمل «خالد بن ولید» پس از اسلام و فتح مکه درباره جنایت او بر بنی خذیمه و اعزام علی(ع) برای جبران خسارت و پسر داختن دیه و خونبهابرآنان.

فرار لشگر انبوه و صحابه در حنین و فدکاری علی(ع) و کشتن پرچمدار هوازن.

در جریان مباهله با مسیحیان نجران، تنها پیامبر(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و حسن و حسین(علیهما السلام) را نقل کرده است و جریان حدیث غدیر به تفصیل و تصریح حدیث ثقلین با جمله «کتاب الله و عترتی اهل بیتی » آورده است. جریان تخلف از جیش اسامه و... توسط صحابه حتی ابوبکر و عمر و... آورده است انکار مرگ پیامبر(ص)

توسط عمر جریان دفن فاطمه(س) را شبانه و عدم حضور همه جز سلمان و ابوذر و به قولی عمار را نوشته .

بازی ها و ماجرای سقیفه و تصاحب خلافت به شیوه خاص تنها با حضور 3 تن ازمهاجران مثل ابوبکر و عمر و ابو عبیده و با استناد و خویشاوندی با رسول خدا(ص).

و مخالفت گروه زیادی با ابوبکر و عدم بیعت با او و نقل اعتراض فاطمه(س) وخطابه اش و محاجه اش با ابوبکر که «افی کتاب الله ان ترک اباک و لا ارث ابی..»که نشانه تفکر شیعی اوست.

بیماری و عیادت زنان از او و شکوه از عدم مراعات حق او و ناسپاسی از حرمت اوو عدم دفاع شوهران آنان از حقوق و پذیرش وصیت و... آورده است. و نیز رد تقاضای زنان پیامبر در مشارکت در غسل و تجهیزش و...! (18) .

و جریان دفن غریبانه او در شب را نگاشته است (19) .

جریان سقیفه و بازی خلافت را به تفصیل ذکر کرده و حتی اشعار عتبه ابی لهب رادر نکوهش غاصبان و آنان که حق اول مومن اعلم به قرآن و سنت و وصی پیامبر(ص) وکسی که تنها او در غسل و کفن شرکت داشت و جبرئیل او را یاری می کرد، یعنی علی بن ابیطالب(ع) را آورده است (20) .

پیوستن گروهی از مهاجر و انصار را به علی(ع) و عدم بیعت با ابوبکر را نوشته است و گفتگوی تند عباس با عمر و ... و مسائل دیگری نوشته است (21) .

اعتراض حضرت زهرا(س) و مطالبه حقوق خویش از ابوبکر و ... را آورده است (22) .

و این که عمر گفت بیعت ابوبکر فلته و نابجا و نابخردانه بود و هرکس چنین کنداو را بکشید.

پشیمانی ابوبکر از سوزاندن فجاعه و شکستن و به اجبار وارد خانه فاطمه(س) وعلی(ع) شدن و... را نیز آورده است (23) .

اشاره به بدعت عمر در نماز تراویح و اشاره به برتری علی(ع) بر شایستگی اوبرخلافت (24) .

او خورده گیریهاا و اعتراض صحابه را به عثمان و بذل و بخشش بیجای بیت المال رابه خویشاوندان اموی خویش و... از سوی صحابه آورده است و به تبعید بی جای ابوذرصحابی به شام و ربذه را نقل کرده است و سپس دفن عثمان در بیرون بقیع و حتی عدم نماز جنازه بر او.را آورده است (25) .

درباره حکومت علی(ع) سخنان جالبی دارد و وصیت امام حسن برای دفنش در کنار قبرپیامبر(ص) و جلوگیری عایشه درحالی که بر استر شهباء سوار بود و تهدید او وسخنان قاسم بن محمد ابن ابی بکر را آورده است (26) .

مطالب زیادی درباره قیام امام حسین(ع).و علی بن الحسین(ع) و نامگذاری پیامبرامام پنجم را به باقرالعلوم... و ابلاغ سلام پیامبر(ص) به او توسط جابر را ...آورده است (27) . و روایت چهار ساله بودن امام باقر(ع) در حادثه عاشورا را نوشته است (28) .

و گسترش علم توسط امام صادق و زندان و حبس موسی بن جعفر(علیهما السلام) و رحلت او در زندان سندی بن شاهک و به شهادت امام رضا(ع) و تا شرح شهادت و رحلت امام هادی(ع) نقل کرده (29) .

اینها نمونه هائی است که جز مورخ طرفدار اهل بیت و شیعه کسی جرات نوشتن بسیاری از آنها را در عصر حاکمیت خلفاء نداشت.

فوت و محل دفن او

سال فوت و محل دفن یعقوبی به درستی روشن نیست او در سال 278 ه به نقلی 284 ه فوت کرد گرچه در 282 نیز نوشته شده ولی صحیح تر همان 284 ه است.

در محل فوت او نیز اختلاف است. برخی آن را در مصر یا مغرب (مراکش) دانشته اند ومی گویند پس از ورود به مغرب دیگر به مشرق باز نگشته است. او معاصر ابو حنیفه دینوری صاحب اخبار الطوال متوفای 282 ه و نیز احمد بن یحیی بلاذری مولف کتاب فتوح البلدان متوفای 279 ه بوده است.

یعقوبی را مورخ عصر دوم عباسی می دانند که عصر نفوذ ترکان در دربار عباسیان وجایگزین ایرانیان و برامکه بود که از سال 232 ه آغاز خلافت متوکل تا 334 حکومت وفوت الواثق عصر استقرار حکومت آل بویه و تسلط آنان بر بغداد و در دوره ترویج تشیع توسط آنان بود.

اهمیت پیدایش احیاگر تشیع آل بویه از دیلمان گیلان به گونه ای است که در خطبه ملاحم علی(ع) آمده است (30) .

پی نوشت ها:

1- دکتر آیتی محمد ابراهیم، در مقدمه بر ترجمه البلدان، ص 11 - 10.

2- همان مدرک.

3- همان مدرک.

4- آئینه وند، تاریخنگاری، ص 59.

5- مکان شهادت در شهر مکه در مکانی که به حی شهداء به طرف تنعیم است.

6- ترجمه تاریخ یعقوبی ص 15 و 16 - مقاتل الطالبیین، ابوالفرج - ابن اثیر،الکامل، ج 5 )7 فهرست ابن ندیم.

8- مقدمه بر تاریخ یعقوبی، دکتر آیتی، ص 30 و نیز علم تاریخ در اسلام ص 6466 دکتر آئینه وند.

9- همان مدرک، مقدمه البلدان با تلیخص و نقل به معنا.

10- همان مدرک.

11- تاریخ یعقوبی، ج 2، ترجمه محمد ابراهیم آیتی شرکت انتشارات و فرهنگی چاپ ششم.الیعقوبی المورخ والجغرافی یاسین، جعفری نشر، بغداد دارالحریه سال 1400ه.

12- تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 20 از کتاب المدخل سارتن، ج 1، ص 607.

13- تاریخ آداب اللغه العربیه، ج 2، ص 167 و 176.

14- اعیان الشیعه، ج 3، ص 202.

15- تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 388.

16- همان مدرک، ص 394.

17- همانا مدرک، ج 2، ص 402 و 401. همان مدرک، ج 2، ص 402 و 401.

18- یعقوبی، تاریخ، ج اول، ترجمه فارسی، ص 512.

19- همان مدرک.

20- همان مدرک، ص 523.

21- همان مدرک، ص 525.

22- همان مدرک، ج 2، ص 1.

23- همان مدرک، ص 17، 18.

24- همان مدرک، ص 49 )25 همان مدرک.

26- همان مدرک.

27- همان مدرک،ص 32.

28- همان مدرک.

29- همانن مدرک.

30- محدث قمی،سفینه البحار، ج 2، ص 332 ماده غیب.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان