همچنان که بیماری های عضوی بدن نیازمند رسیدگی و مداوا می باشند، مشکلات زناشویی نیز به توجه و درمان نیاز دارند. از این رو، با توجه به تجارب موجود و مشکلات حال حاضر جامعه، از جمله کمبود کادر درمانگر و مراکز پزشکی بهداشت جنسی، تصمیم گرفته شد همایشی برگزار گردد تا ضمن ارائه اطلاعات جامع به متخصصان، نحوه برخورد با مشکلات زناشویی و راه های مقابله با آن از جنبه های مختلف پزشکی، اجتماعی و قانونی و دینی بررسی شوند و از این راه، گامی هر چند کوچک در جهت اعتلای بهداشت جسمی و روانی خانواده ها برداشته شود.
این همایش به همت دانشگاه شاهد و همکاری معاونت سلامت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، سازمان پزشکی قانونی، پژوهشکده خانواده، انستیتو روان پزشکی تهران، معاونت درمان بنیاد جانبازان و... روزهای 23 و 24 مهرماه سال 1382 در سالن همایش های بیمارستان میلاد تهران برگزار شد. در مراسم افتتاحیه این همایش، ابتدا دبیر همایش، دکتر صفری نژاد، ضمن خیر مقدم، روند شکل گیری همایش و اهداف آن را شرح داد و آنگاه حجت الاسلام والمسلمین قمی، نماینده ولی فقیه در دانشگاه ها و دکتر سیم فروش سخنرانی کردند. پس از این مراسم، همایش کار خود را در دو نوبت صبح و عصر آغاز کرد.
در این همایش دو روزه، محققان و صاحب نظران دیدگاه ها وپژوهش های خود را در قالب مقاله ارائه کردند که مهم ترین مقاله های ارائه شده عبارت بودند از:
1. نقش آموزه های دینی در کاهش ناهنجاری های ناشی از انحرافات جنسی، غلامرضا نورمحمدی؛
2. نقش والدین در تربیت جنسی فرزندان و کاهش مشکلات جنسی آنان؛
3. نقش معیارهای ازدواج اسلامی و تأثیر آن در سلامت جنسی خانواده؛
4. معیارهای روابط زناشویی سالم از دیدگاه دین اسلام، مهدی ناظم زاده؛
5. اختلالات جنسی و بررسی آثار حقوقی آن، محمد روشن؛
6. بررسی رضایت مندی زناشویی و رابطه آن با طلاق، حمیدرضا آقا محمدیان و همکاران؛
7. جرایم ناشی از روابط جنسی ناسالم، عبدالعلی توجهی؛
8. نقش تهاجم فرهنگی در گسترش انحرافات جنسی، علی ملازمانی و خدابخش احمدی؛
9. انحرافات جنسی در خانواده و پیامدهای آن، آرزو کرمپوریان و بهزاد ایمنی؛
10. رفتارشناسی جنسی در نظام خانوادگی، محمد رضا یکتایی؛
11. نقش روابط جنسی در سازگاری زوجین، خدابخش احمدی؛
12. بررسی تعاملات والدین و فرزندان پسر در دوران کودکی و تأثیر آن در ایجاد اختلال هویت جنسی، حسین رنجبر شایان و سعید قوشونی زاده؛
13. بررسی آگاهی و نگرش زوج های در آستانه ازدواج در مورد بهداشت جنسی و عوامل موءثر بر آن، کوروش هولاکویی و همکاران؛
14. نقش مطبوعات در برطرف کردن مشکلات جنسی در کانون خانواده، مریم خدادیان؛
15. بررسی آموزش های جنسی کودکان و نوجوانان، محسن شکوهی یکتا و همکاران؛
16. آموزش بهداشت جنسی: چالش ها و روش ها، رضا صفدری و ناهید رمضان قربانی؛
17. نحوه پاسخ به سوءال های جنسی کودکان و نوجوانان، علی رضا گرمکی؛
18. محتوای مناسب برای تربیت جنسی در دوره متوسطه (با تاکید بر دیدگاه دین اسلام)، محسن فرمهینی فراهانی؛
19. تربیت جنسی در کودکان و نوجوانان، نسرین علایی و نوابه حسین خانی؛
20. نقش خانوداه در مراقبت از هویت جنسی کودکان، کاظم قجاوند؛
21. نقش روان شناسی در شناخت علل و درمان بد کارکردی های جنسی، یوسف گرجی.
* * *
گفتنی است، در مراسم اختتامیه این همایش دکتر جعفری، دبیر اجرایی همایش، گزارشی ارائه کرد و سپس دکتر اکبری، معاون سلامت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی به سخنرانی پرداخت.
در پایان این گزارش، برای آشنایی با سطح علمی و محتوای مقالات ارائه شده، چکیده چند مقاله تقدیم می گردد:
معیارهای روابط زناشویی سالم از دیدگاه دین اسلام
دین مبین اسلام به عنوان آیینی جامع و کامل، در جهت تکامل جسمی و روحی انسان، به عنوان هدف نهایی خلقت برای کلیه شئون زندگی انسان، برنامه ریزی خاصی پیشنهاد و برنامه های خود را تحت عناوین واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام به پیروان این آیین الهی متذکر شده است. در زمینه بهداشت و سلامت جنسی خانواده و معیارهای روابط زناشویی سالم نیز نکات فراوانی در آموزه های دینی مطرح شده که توجه دقیق به آنها، در عین جالب و آموزنده بودن، پیروان این دین الهی را به حقانیت آن بیشتر واقف می سازد. اگر بخواهیم به طور خلاصه به برخی از این آموزه ها اشاره نماییم، می توانیم تقسیم بندی اولیه ای را ارائه کنیم. البته در اصل مقاله به طور جامع به کلیه این موارد، تقسیم بندی های فرعی آیات و روایات و منابع آنها اشاره خواهد شد. نکته اساسی در این تقسیم بندی توجه به این مهم است که برای رسیدن به یک رابطه زناشویی سالم، توجه صرف به مسائل آمیزشی کافی به نظر نمی رسد. از این رو، در آموزه های دینی به سایر نکاتی که به نوعی می تواند «پیش زمینه و مقدمه» روابط مناسب زناشویی باشد، اشاره شده است از جمله:
الف. توجه به نیاز جنسی زن و مرد: بیان آرامش یابی زن وشوهر از یکدیگر، ضرورت تمکین، رعایت فواصل مناسب آمیزش و بیان مقادیر و تعداد مناسب آن.
ب. رعایت نکات خاص در زندگی زناشویی (قبل از آمیزش): تشویق به آراستگی شخصی و داشتن آرایش مناسب، خوشبویی، داشتن زیور آلات و... ، تشویق به فراهم سازی زمینه ارضای کامل.
ج. رعایت موارد خاص در زمان اولین آمیزش زن و شوهر (شب زفاف): بیان زمان و وقت مناسب، رعایت مقدمات مطلوب و مناسب.
د. رعایت نکات خاص هنگام آمیزش: توجه به روش ها و مقدمات پسندیده جهت آمیزش (داشتن وضو، ذکر خاص، آماده سازی همسر، پنهانی بودن و... )، توجه به زمان های مناسب و نامناسب آمیزش (ایام هفته، ایام ماه و... )، توجه به مکان های نامناسب آمیزش در (زیر خورشید، روی سقف و... )، توجه به کیفیت ها و روش های نامناسب آمیزش (هنگام جنابت و قاعدگی، ایستاده و... ).
ه. توجه به ارضای جنسی در زمان های خاص: هنگام ممنوعیت آمیزش (به طور مثال قاعدگی).
نقش معیارهای ازدواج در اسلام و تأثیر آن در سلامت جنسی خانواده
خداوند ضمن آفرینش انسان، در درون او، غریزه های متعددی قرار داد که از مهم ترین آنها غریزه جنسی است. افراد در پاسخگویی به ارضای این غریزه به سه گروه عمده تقسیم گردیده اند:
1. گروهی افسار گسیخته در صدد اشباع این غریزه هستند و هیچ ضابطه و قانونی در این زمینه قبول ندارند و بر توسعه بی بندوباری های جنسی تأکید می ورزند.
2. گروهی با سرکوب این غریزه، پرداختن به نیازهای جنسی را با حالت بدبینانه می نگرند.
3. گروه سوم به نیاز جنسی، پاسخ مناسب داده و بر طبق فطرت انسانی عمل نموده تا با رعایت تعادل جسمی و روانی در ارضای این غریزه، سلامت فرد و اجتماع را تضمین نمایند. این گروه با تشویق به ازدواج، بنیان خانواده را ترویج می کنند و هر گونه اشباع غیر از این راه را طرد می نمایند.
در دین اسلام ضمن پذیرش گروه سوم، آموزه های مطرح شده درباره نیاز جنسی انسان، به گونه ای آورده شده که پیوسته او را به سوی تعادل مادی و معنوی سوق می دهد تا علاوه بر تأمین لذات جنسی وی، شادابی روح و روان را نیز فراهم سازد. به این جهت راه حل اساسی برای رفع غریزه و ارضای صحیح آن را ازدواج دانسته است؛ اما از آنجا که چگونگی و موقعیت هر امری به چگونگی پایه ریزی و بنیان آن بستگی دارد، پایه اصلی و اساس سلامتی جنسی و پیشگیری از مشکلات جنسی در خانواده نیز به انتخاب دقیق و همسر گزینی مناسب بر می گردد که دین اسلام ضمن تأکید بر این نکته، آموزه های فراوانی را برای پیروان خود مطرح نموده است تا با پایه ریزی صحیح از مشکلات احتمالی آینده پیشگیری نماید.
این مقاله با کنکاش در رهنمودهای دینی، به نقش همسرگزینی مناسب در سلامت خانواده و کاهش مشکلات جنسی آن پرداخته و موضوع های زیر را بررسیده است:
الف. مقدمات مناسب ازدواج و انگیزه مطلوب، انتخاب دقیق، تحقیق، آزادی انتخاب.
ب. ملاک های همسر مناسب: 1. ملاک های جسمی مانند زیبایی، قد مناسب، خوش بو بودن، باکره بودن و...؛ 2. ملاک های روحی و روانی مانند شادی آفرینی، سازگاری، مهربانی، خوش گفتاری و...؛ 3. ملاک های اجتماعی مانند خوش نام بودن، دارای ارزش اجتماعی بودن و... .
ج. ملاک های همسر نامناسب که در سه بعد جسمی، روحی و روانی و اجتماعی تقسیم بندی گردیده است.
د. رهنمودهایی پیرامون پایه ریزی خانواده ای شایسته و صالح و در نتیجه ایجاد یک زندگی سالم.
نقش آموزه های دین در کاهش ناهنجاری های ناشی از انحرافات جنسی
انحرافات جنسی از کهن ترین کج روی های بشری است و آثار زیان بار فراوانی در تاریخ بشری بر جای گذارده است؛ اما در دهه های اخیر زندگی بشری، می توان انحراف جنسی را به عنوان هسته اولیه گسترش بیماری های آمیزشی دانست که نتایج شوم فردی، خانوادگی و اجتماعی ناشی از آن معضلی جهانی شده است؛ به گونه ای که در هر 9 دقیقه یک نفر بر اثر ایدز می میرد و در هر 18 ثانیه یک نفر به ایدز مبتلا می گردد. در بعد خانوادگی نیز با سست گردیدن انگیزه های تشکیل خانواده، موضوع گریز از خانواده، از دیدگاه دانشمندان جامعه شناس، سنگ بنای انحرافات جنسی شده است. امروزه برای تعریف انحرافات جنسی، ضابطه ای دقیق و جهانی در دست نمی باشد (گرچه معیارهای تشخیص و انواع آن در IVDSM بیان گردیده است)؛ اما در این زمینه بین جامعه شناسان، روان شناسان، زیست شناسان، دانشمندان علوم رفتاری و تربیتی توافق کامل وجود ندارد. در حالی که می توان با کنکاش عمیق در آیات، روایات و آموزه های دینی به برنامه جامع و عملی دین اسلام در جهت تأمین صحیح نیاز جنسی انسان دست یافت؛ زیرا آفریدگار انسان که به مصالح و مفاسد انسانی، آگاه تر از خود اوست، با فرستادگانش احکامی بیان نموده تا سود و زیان انسان را به وی بشناساند.
این مقاله در صدد است که با استفاده از منابع اسلامی، به بررسی موضوعات ذیل بپردازد:
الف. تعریف دقیق و جامع از انحرافات جنسی و بیان مصادیق آن از دیدگاه دین اسلام.
ب. عوامل زمینه ساز که در سه گروه طبقه بندی گردیده است: 1. عوامل درون زا؛ 2. عوامل برون زا؛ 3. عوامل ارتباطی.
ج. آسیب های ناشی از انحرافات جنسی که به چهار نوع آسیب عمده تقسیم گردیده است: 1. آسیب فردی (جسمی روانی)؛ 2. آسیب خانوادگی؛ 3. آسیب اجتماعی؛ 4. آسیب اقتصادی.
د. راهکارهای عملی اسلام که در دو بخش قرار گرفته است: 1. پیشگیری؛ 2. درمانی.
نقش والدین در تربیت جنسی فرزندان و کاهش مشکلات جنسی آنان
محیط خانواده اولین و بادوام ترین عامل شکل گیری شخصیت کودکان و نوجوانان می باشد که فراهم آورنده زمینه های رشد جسمانی، روانی و اجتماعی آنان است. نهاد خانواده در همه دوران و جوامع، اولین پایگاه انتقال عناصر تربیتی (عقاید، آداب و سنن، مهارت ها و... ) به نسل جدید شناخته شده است. بنابراین، اگر امروزه به دلایل متعدد مانند دگرگونی در الگوهای فرهنگی، شهر نشینی، توسعه ارتباطات و ورود ابزارهای جدید ارتباطی به خانواده، یکی از مهم ترین مشکلات ایجاد شده در جوامع گوناگون، بروز ناهنجاری های رفتاری جنسی در بین جوانان و فرزندان خانواده می باشد، جایگاه اصلی رفع این مشکل نیز به محیط خانواده و تربیت والدین بر می گردد؛ زیرا یکی از کارکردهای مهم تربیتی خانواده، تربیت صحیح جنسی فرزندان می باشد. تحقیقات نشان داده خانواده هایی که در ایفای نقش تربیت جنسی فرزندان خود به خوبی عمل نموده اند و در شکوفایی هویت جنسی فرزندان موفق بوده اند، فرزندان آنان در مقایسه با خانواده های بی تفاوت، از مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی کمتری برخوردار بوده اند.
با توجه به اهمیت موضوع، آموزه های دینی با بیان نکات ظریف، والدین را به این نقش خطیرشان آگاه ساخته است تا با تربیت خانوادگی پیرامون مسائل جنسی، از لغزش و انحراف فرزندان کاسته و سلامت آنان تضمین شود.
این پژوهش درصدد است با بیان آموزه های دینی در زمینه تربیت جنسی فرزندان، چهار حیطه اصلی شامل ایجاد باورها، تربیت روحی و روانی، تربیت رفتاری و تربیت گفتاری را در سه مقطع سنی مختلف ارائه نماید:
الف. دوران کودکی: در آموزه های دینی، شروع تربیت جنسی از سن 6 سالگی بیان شده که در متون دینی می توان مصادیق متعدد تربیتی را یافت که والدین باید رعایت نمایند، مانند رعایت مجاورت جنسی، جدایی بستر خواب فرزندان، اجتناب از تماس های تحریک آمیز و... .
ب. دوران نوجوانی و بلوغ: آموزه های دینی با بیان ایجاد بلوغ عقلی در این دوران و توجه به تکامل جنسی، نقش تربیت والدین را بیان می نماید، مانند آگاه سازی نوجوانان و درک آنان در سنین بلوغ، رعایت صیانت جنسی، جلوگیری از هیجانات جنسی و... .
ج. دوران جوانی: نقش والدین در این دوران نیز بسیار مهم می باشد که ضمن فراهم سازی زمینه ازدواج برای فرزندان، باید به حق برخورداری از تصمیم گیری ایشان در ازدواج (اهمیت دادن به نظر فرزندان در انتخاب همسر) و پرهیز از ازدواج تحمیلی نیز احترام بگذارند.
محتوای مناسب برای تربیت جنسی در دوره متوسطه (با تأکید بر دیدگاه اسلام)
امروزه مشکل روابط نابهنجار جنسی بی تردید یکی از مسائلی است که قلب و فکر بشریت را به لرزه درآورده است. بحران های جنسی که غالب جوامع قرن حاضر دچار آن گردیده اند، شکل حادی به خود گرفته و هر روز به وخامت اوضاع افزوده می شود و متأسفانه دورنمای حیات سالم جنسی تأثرانگیز و یأس آور است. در این میان دست یازیدن به تعالیم حیات بخش اسلام است که می تواند بشریت را از این منجلاب نجات دهد.
فقهای اسلامی در این زمینه زحمات طاقت فرسایی متحمل شده اند؛ اما اینکه تا چه میزان این احکام را عملیاتی کرده و چطور آنها را در قالب محتوای مناسب و در خور فهم کودکان و نوجوانان در اختیار آنها قرار دهیم، کمتر تلاش شده است.
تحقیق حاضر پس از مطالعه و جمع آوری دیدگاه اسلام در زمینه تربیت جنسی، رئوس پیشنهادی را برای تربیت جنسی در قالب پرسشنامه تدوین نمود است. بدین منظور، سه نوع پرسشنامه (پرسشنامه مختص دانش آموزان، معلمان و والدین) پس از اطمینان از اعتبار لازم تدوین و بین افراد نمونه تحقیق که بالغ بر 870 نفر بودند، توزیع گردید.
مهم ترین رئوس مطالبی که سه گروه نمونه تحقیق بر روی آن بیشترین توافق نظر را برای تربیت جنسی در کتب درسی داشته اند، عبارتند از: شیوه های کنترل و تعدیل غریزه جنسی، تشریح نکات بهداشتی در سنین بلوغ، تأثیر دوست درسلامت یا سقوط اخلاق جنسی در نوجوانان و آگاهی از خطرها و امراض جنسی. این مقاله تلاش نموده پس از مرور کوتاهی بر پیشینه تحقیق، دیدگاه های مطرح در تربیت جنسی را از جمله دیدگاه اسلام بررسی و با اشاره ای کوتاه به متدولوژی تحقیق، نتایج تحقیق را ارائه کند.
تربیت جنسی در کودکان و نوجوانان
موضوع تربیت جنسی که حدود و چگونگی آموزش آن مورد سوءال بوده است، از مباحث عمده جوامع علمی علوم تربیتی و بهداشتی است. تربیت جنسی مقوله ای کلی است که هویت زیست شناختی جنسی و موارد وابسته نظیر بلوغ، عشق، معاشرت، مورد نظر بودن و مورد نظر داشتن را دربر می گیرد. با درک هویت جنسی از 2 3 سالگی، کنجکاوی ها در باره جنسیت، تفاوت های جنسی و... آغاز می گردد. از حدود 6 سالگی به بعد که تفکر منطقی در کودکان شکل می گیرد، کسب اطلاعات جنسی از دوستان، کتاب، فیلم و در موارد اندک از والدین صورت می گیرد. در پرسش از 200 دانشجو مشخص شد 68 درصد دختران و 70 درصد پسران اطلاعات جنسی را از منابعی غیر از والدین کسب کرده اند.
با توجه به نیاز آموزشی کودکان و نوجوانان به دانسته های جنسی، نقش والدین و مربیان آگاه جهت راهنمایی و آموزش سازنده در تأمین سلامت روانی، مورد تأکید است. درک هویت و نقش جنسی کودکان و نوجوانان در مراحل مختلف رشد از طریق آموزش های رفتاری والدین و مربیان به حدی است که چنانچه درک مناسبی از جنسیت خود در کودک شکل نگیرد، پسر یادختر درایفای نقش جنسی در برابر همسر آینده و معاشرین دچار گمراهی و سردرگمی خواهد شد. عامل دیگر در تربیت، نقش محیط خانواده در آموزش جنسی است که با تحریک انگیزه جنسی و یا سرکوب آن، سبب انحراف جنسی، بی بندوباری و آسیب اجتماعی کودک و نوجوان می شود.
پژوهش حاضر به مواردی چون: اصول عملی تربیت و شیوه های کلی پیشگیری از انحرافات جنسی نظیر مراقبت ها در خواب و استراحت، تنهایی، دستکاری ها و لمس ها و آموزش های مستقیم و غیر مستقیم به کودکان و نوجوانان پرداخته است.
یافته های یک پژوهش کیفی در مورد آموزش بلوغ به دختران نوجوان
آموزش بلوغ یکی از اولویت های بهداشتی دوران نوجوانی هر کشوری است که انتخاب زمان، محتوا و روش آن بر اساس موازین مذهبی، فرهنگی و اجتماعی هر جامعه تعیین و برنامه ریزی می شود.
تحقیق حاضر با هدف تعیین اجزای لازم و عناصر اصلی آموزش بلوغ به دختران نوجوان تدوین شده است. روش مطالعه در این تحقیق از نوع تحقیق کیفی و به روش تئوری زمینه ای بوده که بر دختران نوجوان، مادران و مربیان بهداشت مدارس راهنمایی که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم آموزش بلوغ را تجربه کرده و یا می نماید . انجام گرفته است. جمع آوری داده ها به شیوه مصاحبه غیر ساختاری بوده و از روش آنالیز مقایسه مستمر برای آنالیز داده ها استفاده شده است.
یافته های پژوهش عبارتند از:
الف. اجزای لازم آموزش بلوغ شامل تغییرات جسمی و روانی و عاطفی دوران بلوغ، فیزیولوژی قاعدگی و بهداشت دوران قاعدگی، بهداشت دستگاه ادراری و تناسلی، احکام شرعی و مسائل مذهبی و...؛
ب. عناصر اصلی آموزش بلوغ شامل دختران نوجوان، مادر و مربی بهداشت مدرسه؛
ج. مسائل و مشکلات آموزش بلوغ شامل شرم و خجالت موجود در بین دختران و مادران و مربیان، عدم هماهنگی بین خانواده و مدرسه در ارائه اطلاعات، محدودیت برقراری ارتباط نوجوان با اقوام و آشنایان و... .
این مقاله در پایان چنین نتیجه گرفته است:
در آموزش بلوغ باید به کلیه عناصری که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم (نوجوان، خانواده و مدرسه) با پدیده بلوغ درگیر هستند، توجه لازم بشود. به عبارت دیگر توجه به آمادگی جسمی و ذهنی دختران برای شروع آموزش بلوغ، ضرورت آمادگی و آشنایی مادر به مسائل بلوغ قبل از آموزش بلوغ به نوجوان و بالاخره آمادگی و آشنایی مربی بهداشت مدرسه به مسائل بلوغ.
بررسی آگاهی و نگرش افراد کلیدی (والدین، معلمین، پزشکان)
در باره آموزش رفتار جنسی به کودکان و نوجوانان
یکی از مسائل بسیار مهم عصر ما این است که چگونه باید پسران و دختران را از لحاظ جنسی تربیت کرد. آگاه ساختن کودکان و نوجوانان نسبت به فرایند بلوغ، مسائل جنسی و تغییرات فیزیولوژیکی و روانی این مرحله، وظیفه پدران و مادران، روان شناسان و مشاوران و مربیان تربیتی مدارس است. هر اندازه دانش و آگاهی والدین در زمینه بلوغ بیشتر باشد از نگرانی ها و مشکلات نوجوانان در این دوره بحرانی کاسته می شود. این مرحله از رشد، چنانچه با سخت گیری های غیر علمی و اعمال فشارهای غیر منطقی همراه گردد، نتایج مخربی مانند افسردگی، اضطراب، اعتیاد، آسیب های جسمانی( به ویژه اعضای تناسلی) و حتی خودکشی را به دنبال می تواند داشته باشد.
پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی می باشد که با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. نمونه پژوهش به روش در دسترس از بین والدین، مدرسان و مراقبان بهداشتی در مکان های مختلف اجتماعی به تعداد 200 نفر انتخاب شدند. سپس با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی یافته های حاصل از تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته های تحقیق نشان می دهد که اکثریت افراد (79 درصد) موافق آموزش مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان می باشند و 49 درصد معتقدند که آموزش مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان را معلمان و والدین بر عهده گیرند و 89 درصد افراد معتقدند که عدم آموزش مسائل جنسی به نوجوانان مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد.
در پایان پیشنهاداتی بر اساس یافته های پژوهش ارائه شده است که شامل افراد کلیدی در زمینه دادن اطلاعات و برقراری ارتباط با کودکان و نوجوانان، واگذاری بخش بیشتری از آموزش به پرسنل بهداشتی و روحانیون و تأمین امکانات لازم جهت ازدواج زود هنگام جوانان می باشد.
نقش روابط جنسی در سازگاری زوجین
از ابتدای دهه 1990 م، مطالعه سازگاری زناشویی توجه زیادی را به خود جلب کرده است (برداباری، 2000 م). سازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس خوشبختی و رضایت دارند (سین ها، 1990م). سازگاری زناشویی بر بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها و کیفیت عمل کرد والدینی، طول عمر، میزان سلامتی، رضایت از زندگی، میزان احساس تنهایی، رشد و تربیت فرزندان، روابط اجتماعی، میزان مقاربت دردناک و گرایش به انحرافات اجتماعی تاثیر می گذارد. (کامینگ، 1997م؛ وایت، 1997م؛ مارکمن، 1993م؛ ناک واستون، 1995 م؛ نیولون، 2000م).
ابعاد سازگاری زناشویی عبارتند از: مسائل مذهبی، مالی، موضوع جنسی، روابط اجتماعی، تربیت فرزندان، اوقات فراغت، حل تعارض، اشتغال و تصمیم گیری ها (لاندیس، 1975 م؛ سیسون، 1976 م؛ توارج، 1988 م؛ کان دی، 2000 م). موضوع جنسی از عشق، مصاحبت لذت بخش و ارضای جنسی تشکیل یافته است (کاسلو، 1996 م). روابط جنسی، شکل دهنده بخشی از ادراکات زوجین از همدیگر است و ادراک های جنسی در بین زوجین ارتباط مثبتی با رفتارهایی دارد که نگهدارنده و تداوم بخش ازدواج است (بالارد، 1996 م). همچنین نشان داده شده است که صمیمیت جنسی با صمیمیت عاطفی در ارتباط است (گریف، 2001 م). شاید به همین دلیل است که بیشتر مکانیسم های تهاجم فرهنگی که هدف آن ایجاد گسستگی در بنیاد خانواده است، بر مسائل جنسی مبتنی است.
پژوهش حاضر با مطالعه بر روی 300 زوج ساکن شهر تهران تلاش نموده تا میزان تاثیر رضایت از روابط جنسی را در سازگاری زن و شوهر بررسی کند. این پژوهش در سال 1381 انجام و اطلاعات حاصل از آزمون ENRICH و پرسشنامه محقق ساخته، با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس و رگردسیون تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، علاوه بر اینکه عوامل موثر بر رضایت از روابط جنسی را در بین زن و شوهر نشان داده است، میزان قابلیت پیش بینی سازگاری زوجین را بر اساس نمره رضایت روابط جنسی نیز می نمایاند.
نحوه پاسخ به سوءال های جنسی کودکان و نوجوانان
سوءال های جنسی کودکان اغلب از حدود سنین سه تا جهار سالگی آغاز می شود. آنها نیازمند اطلاعات صحیح بوده و سوءال های خود را تا رسیدن به جواب قطعی و به بهانه های مختلف تکرار می کنند والدین ناآگاه معمولاً در این مورد به دو شیوه برخورد می کنند: یا جوابی به این سوءال ها نمی دهند یا ذهن کودک را با انبوهی از اطلاعات پر می کنند.
دو قاعده کلی برای ارائه اطلاعات جنسی و یا موارد مشابه درباره کودکان صدق می کند: 1. کشف و درک آنچه کودکان می دانند و نحوه نگرش آنها به مسائل جنسی؛ 2. صداقت در بیان مطالب. پدر و مادرها در بسیاری از موارد نمی توانند اطلاعات دقیقی به بچه ها بدهند؛ ولی می توانند آنها را از تصور و فکر غلط رهایی بخشند. مسئولیت آموزش مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان از مهم ترین موارد تربیتی است که بر عهده والدین و اولیای مدرسه گذاشته شده است. اگر چه اغلب به فراموشی سپرده می شود یا اطلاعات ارائه شده به کودکان تمام نیازهای آنها را دربرنگرفته و گاه باعث سردرگمی آنان می شود.
سه مانع اساسی را در بیان مسائل جنسی بین فرزندان و والدین می توان در نظر گرفت: 1. فقدان آگاهی والدین از چگونگی ارائه تعالیم جنسی و عدم احساس راحتی آنها در پاسخ؛ 2. ترس از شکستن حریم های خانوادگی؛ 3. ناآگاهی از زمان مناسب برای ارائه آموزش های جنسی.
آموزش مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان با در نظر گرفتن این سه محور باید صورت پذیرد: الف. آموختن و ادراک حقیقت ها و عواقب ناشی از فعالیت های جنسی (به ویژه در نوجوانان)؛ ب. ارائه چارچوبی از ارزش های مذهبی، اجتماعی و خانوادگی به نوجوانان در مورد ارتباط و فعالیت های جنسی؛ ج. آموختن این نکته به نوجوانان که کجا و در کدام موقعیت ها باید امیال و هیجان های جنسی خود را بروز دهند.
مناسب ترین زمان برای آموزش مسائل جنسی به کودک وقتی است که خود او سوءالی را مطرح می سازد. در این هنگام حس کنجکاوی کودک بر انگیخته شده و باید بهترین نحو از آن به نفع خود او استفاده شود.
موضوع های دیگری که در این مقاله بررسی شده است، عبارتند از: 1. علل و انگیزه های سوءال های جنسی کودکان و نوجوانان؛ 2. انواع سوءال های جنسی در سنین مختلف؛ 3. رعایت اصول در پاسخ به سوءال های جنسی؛ 4. مشکلات والدین در ارائه پاسخ به سوءال های جنسی؛ 5. پرهیزهای به جا و نابه جا در دادن پاسخ به سوءال های جنسی کودکان و نوجوانان.
نقش تهاجم فرهنگی در گسترش انحرافات جنسی
تهاجم فرهنگی غرب موجب ناامیدی افراد به آینده، دوری از معنویات، گرایش به ابتذال، سست شدن بنیاد خانواده، ایجاد شکاف بین والدین و فرزندان، گسسته شدن پیوند با ارزش های مذهبی و دینی، بحران هویت، گسترش اعتیاد، تغییر الگوهای جوانان، تجمل گرایی و بالاخره تعارض و بحران ارزشی می شود (میرزایی، 1377 ش). تحقیق لاپوز (1987 م) نشان داد که تهاجم فرهنگی غرب بر ضد کشور فیلیپین، عمر ازدواج ها را به شدت کاهش داد. یکی از ابزارهای بسیار کارامد درتهاجم فرهنگی، رسانه های تصویری می باشند که با بهره گیری از القائات تکنیکی غیر مستقیم، باورها و عقاید دینی و ملی را تحت تأثیر قرار می دهند. تهاجم رسانه ای با قدرت جادویی تلقین صوت و تصویر، مخاطبان خود را ابتدا شرطی نموده و بعد با القای اهداف خود و تخدیر افکار، بر ملت ها مستولی می شود (فتحی، 1381 ش). تأثیر فیلم بر تحریک جنسی، موضوع بدیهی و روشنی است که کسی نمی تواند منکر آن گردد. عموماً موضوع سکس به لحاظ سازگاری با فطرت آدمی، همواره خوشایند و مورد توجه افرادبشری قرار گرفته است و شاید یکی از علت های اصلی بهره گیری دست اندرکاران تبلیغات از موضوع سکس در اشکال مختلف آن، همین خوشایندی اثبات شده آن برای طبیعت انسانی می باشد. بر اساس همین اصول با بهرگیری از هنر هفتم، حریم ها شکسته می شود و در پی آن، باورهای دینی و ملی تغییر می یابد و نیازهای کاذب بروز می کند. در این صورت است که اهداف استعمارگران تحقق می یابد و فرد بدون اراده دست به اعمالی می زند که گاه جبران آن بسیار سخت و حتی در پاره ای مواقع غیر ممکن خواهد بود.
مطالعه حاضر، پژوهشی توصیفی پس رویدادی است و نمونه های آن از بین زنان و مردان متأهلی که دچار انحراف جنسی (خیانت به همسر) بوده، برگزیده شده اند. برای انتخاب نمونه ها از روش انتخاب در دسترس استفاده شد. ابزار مورد استفاده یک پرسشنامه محقق ساخته است که علاوه بر مشخصات دموگرافیک، حاوی سوءالاتی در ابعاد اخلاقی، معنوی، استحکام خانواده، میزان استفاده از فیلم های مبتذل ماهواره و... می باشد. یافته های پژوهش ارتباط معناداری را بین عواملی چون: تماشای فیلم های جنسی، عدم ارضای نیازها عاطفی و جنسی و استفاده از گیرنده های ماهواره ای با انحراف جنسی نشان داده است.
بررسی دیدگاه ها و نظریات زوج های در شرف ازداج در مورد مسائل جنسی
میل جنسی یکی از نیازهای طبیعی انسان می باشد که عدم توجه مناسب به آن می تواند موجب مفاسد اجتماعی شود. مسائل جنسی که سهم قابل توجهی در رضایت مندی از زندگی مشترک داشته، لازم است قبل از ازدواج برای پیشگیری از بروز رفتارهای نامناسب و نابسامانی ها و افزایش موفقیت پیوندهای زناشویی آموزش داده شود. تحقیق حاضر با هدف مطالعه نظریات و نگرش های زوج های جوان در خصوص مسائل جنسی و عوامل موءثر و مرتبط با آن، طراحی و اجرا گردیده است.
این تحقیق به روش توصیفی و از نوع مقطعی (cross-sectional) بر روی 275 نفر از زوج های جوان که برای آزمایش و شرکت در کلاس های مشاوره قبل از ازدواج به یکی از مراکز بهداشتی درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند، انجام شد. اطلاعات به وسیله پرسشنامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک و هدف فراهم گردید و داده ها پس از پردازش با نرم افراز spss و با استفاده از تست های آماری chi-square و T-test و ANOVA تجزیه و تحلیل شد.
از مجموع 247 نفر نمونه مورد مطالعه، 142 نفر زن و 133 نفر مرد بودند. ازنظر سطح تحصیلات بیشترین فراونی مربوط به گروه لیسانس بود. میانگین تعداد افراد خانواده 5/411/5 و بیشترین افراد مورد مطالعه فرزند اول خانواده بودند. اکثر افراد (4/72 درصد) سابقه زندگی گروهی (مثلاً خوابگاه دانشجویی) نداشتند. بیشتر افراد اعتقاد مذهبی خود را در سطح زیاد ارزیابی نمودند. متوسط مدت آشنایی زوج های مورد مطالعه 12 ماه بود. بیشتر افراد (47 درصد) اطلاعات خود در باره مسائل جنسی را در سطح زیاد بیان نمودند و کتاب و مجلات بیش از دیگر موارد منبع کسب اطلاعات بوده است (5 / 49 درصد). 8/75 درصد ضروت شرکت در کلاس های آموزش مسائل جنسی را زیاد و خیلی زیاد ذکر نمودند. از نظر بهترین زمان شرکت در کلاس های آموزشی، بیشترین گزینه انتخابی دبیرستان بود. 3/62 درصد افراد با لزوم آشنایی با مسائل جنسی از طریق اعضای خانواده موافق بودند که خانم ها، مادر و آقایان پدر را مناسب ترین فرد ذکر نمودند. 9/60 درصد موارد نقش ارتباط جنسی مناسب را در رضایت مندی از زندگی زناشویی در سطح خیلی زیاد بیان نمودند. همچنین نظریات افراد در مورد تأثیر شناخت متقابل زوجین، تجربیات جنسی قبل از ازدواج، ویژگی های ظاهری همسر، سوء استفاده جنسی در کودکی و ترس از بارداری بر رابطه جنسی مورد مطالعه قرار گرفت.
آموزش بهداشت جنسی، چالش ها و روش ها
بهداشت جنسی یکی از جنبه های عمده و مثبت بهداشت افراد می باشد. افکار و روابط جنسی از ویژگی های بارز انسان و جزء جدانشدنی زندگی او است و از آنجایی که همیشه و در همه افراد می تواند در دو جهت منفی، تخریبی و مزاحم یا سازنده و متعالی بروز نماید، نیاز به آموزش بهداشت جنسی از مجراهای علمی و رسمی احساس می گردد. از طرف دیگر آموزش بهداشت جنسی برای همسران افرادی که به دلایل مختلف با محدودیت های رفتار و اعمال جنسی مواجه هستند، بسیار مفید و موءثر خواهد بود و از بروز مشکلات روحی رفتاری خانوادگی جلوگیری می نماید. آموزش بهداشت جنسی که یکی از مهم ترین برنامه ها و خدمات پیشرفت بهداشت به حساب می آید، می بایست برای آحاد ملت قابل دسترس باشد. اهداف چنین آموزشی، دستیابی افراد را به پیامدهای مثبت و اجتناب ازپیامدهای منفی فراهم خواهد کرد.
هدف اصلی این مقاله، شناسایی اجزای اساسی برنامه های آموزش بهداشت جنسی و توصیف نحوه مداخله آموزش بهداشت جنسی بر اساس شناخت و آگاهی، انگیزه، مهارت و محیط می باشد. ساختار این مقاله، چارچوبی را برای فراهم آوری اصول کلی توسعه و ارائه آموزش بهداشت جنسی پیشنهاد می کند. شاید به توان گفت این رهنمون، علاوه بر پشتیبانی اصول کلی، چارچوب مرجعی را برای آموزش بهداشت جنسی موثر فراهم می کند. این چارچوب بر اساس استراتژی های تلفیق شده و وسیعی جهت آموزش تنظیم گردیده است. همچنین ارتقای آگاهی، توسعه انگیزه، مهارت های فردی و خلق محیطهای سالم از موءلفه های موثر بر آموزش بهداشت جنسی مطرح گردیده است. آموزش بهداشت جنسی به طور وسیعی بر مبنای یک فعالیت گروهی استوار است. بنابراین، نیازمند مشارکت کلی سیستم های آموزشی، پزشکی، بهداشت عمومی و سیستم های خیریه و حقوقی جامعه می باشد. این برنامه، زوجین و خانواده ها و جوامع را به توسعه دانش، ایجاد تغییر، کسب مهارت و آگاهی های لازم در زمینه گسترش بهداشت جنسی و اجتناب از مشکلات جنسی قادر می سازد. بدیهی است که فقدان چنین برنامه ای موجب روند رو به رشد بیماری های جنسی، ایدز و در نتیجه عدم برنامه ریزی مناسب جهت توسعه بهداشت برای همه خواهد بود.
نقش خانواده در مراقبت از هویت جنسی کودکان
هویت جنسی، یعنی تصویر شخص نسبت به زن یا مرد بودن خود و اینکه احساس و برداشت وی نسبت به زن یا مرد بودن چگونه است. هویت جنسی معمولاً از سه عامل اساسی تشکیل می شود: 1. هویت اصلی؛ 2. رفتار جنسی؛ 3. درک موقعیت. نقش خانواده در شکل دهی متعادل و پایدار هویت جنسی فرزندان یکی از مهم ترین، دشوارترین و در عین حال ظریف ترین مداخله گری های تربیتی است که تأثیر به سزایی در آینده و سرنوشت کودکان برجای می گذارد.
نتایج تحقیقات مختلف نشان می دهد که هر چه آشنایی و شناخت والدین با مراحل رشد جنسی کودکان و چگونگی برخورد مناسب و سازنده با نیازها و ویژگی های روان شناختی و زیست شناختی آنان بیشتر باشد، به همان اندازه می توان به سلامت جنسی و هویت جنسی مطلوب کودکان در خانواده امیدوار بود.
ارائه آموزش های زودرس، شتاب زده و ناشیانه در خصوص مسائل جنسی به کودکان، همان قدر آسیب زا خواهد بود که اگر این آموزش ها با تأخیر، پنهان سازی و یا نادیده گرفتن همراه باشند.
اگر والدین به سوءالات و کنجکاوی های جنسی کودکان واکنش های مناسب، طبیعی و متناسب با ظرفیت و ادراک شناختی آنها داشته باشند، خطر منحرف شدن ذهنی کودکان نسبت به مسائل جنسی کاهش می یابد. تربیت جنسی در پیدایش حس زیبایی دوستی، هنر عشق ورزیدن، محبت و صمیمیت و ایثار و فداکاری نقش مهمی دارد. اگر هویت جنسی با اصول روان شناختی و قواعد تربیتی تعدیل و تلطیف شود، نه تنها موجب انحراف و انحطاط اخلاقی نمی شود، بلکه منبع جوشان عشق و مهر در روابط بین فردی انسان ها می شود.
سه نظریه اصلی روان شناختی در باره هویت جنسی وجود دارد: 1. نظریه شناخت مبتنی بر رشد؛ 2. نظریه یادگیری اجتماعی؛ 3. نظریه روان کاوی. دارندگان این سه نظریه، معتقدند که والدین تأثیری عمده بر تشکیل، حفظ و مراقبت از هویت جنسی فرزندان دارند. این مقاله که پژوهشی کتابخانه ای است، سعی نموده ضمن ارائه تعاریفی از هویت جنسی و اصول اساسی آن، به اهمیت نقش و کارکرد خانواده در شکل گیری و جهت دهی هویت جنسی در فرزندان اشاره کند. همچنین با تبیین نظریه های مرتبط با هویت جنسی، موانع و مشکلاتی را که خانواده ها در تربیت جنسی فرزندان با آن مواجه هستند، نام برده و راهکارهای اجرایی و کاربردی آن را بررسی کرده است.