جهاد
اهمیت جهاد
بدون شک جامعه ای زنده و پویاست که روحیه جهاد و شهادت در آن زنده باشد؛ زیرا جهاد است که یوق خواری را از مردم دور می سازد و آزادی و سرافرازی را برای آنان به ارمغان می آورد. تاریخ نشان می دهد جوامعی که مردم آن در جهاد با دشمنان ضعیف بوده اند، همواره طعم تلخ ذلت و مصیبت را چشیده اند. امیرمؤمنان علیه السلام در سخنانی در مورد اهمیت جهاد می فرماید: «جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است که خدا آن را به سوی دوستان مخصوص خود می گشاید. جهاد، لباس تقوا، زره محکم و سپر مطمئن خداوند است. کسی که جهاد را ناخوشایند بداند و ترک کند، خدا لباس خواری بر او می پوشاند، دچار مصیبت می شود و ذلیل می گردد. از این رو، دل در پرده گمراهی می ماند و حق از او روی می گرداند. این شخص به دلیل ترک جهاد، به خواری محکوم و از عدالت محروم است».
شهادت طلبی
شهادت طلبی، یعنی شور و عشق به خدا رسیدن، با او بودن، برای او حرکت کردن، از غیر او بریدن و یکتاپرست واقعی در گفتار و کردار بودن. چنین روحیه ای، مانع وصال یار را، تن خاکی می داند. از این رو، مرگی را آرزو می کند که او را از تن خاکی برهاند. امیرمؤمنان علیه السلام در این باره می فرماید: «همانا زیباترین و بهترین مرگ، شهادت است. قسم به خدایی که جان پسر ابوطالب در دست اوست، هزار بار با شمشیر قطعه قطعه شدن، برایم بهتر از مردن در بستری است که در غیر طاعت الهی باشد».
بنابراین، جوهر شهادت طلبی عشق است و این عشق، سرانجام عاشق را به معشوق می رساند.
انواع جهاد
از دیدگاه امیرمؤمنان علیه السلام ، جهاد فقط دفاع نظامی نیست، بلکه قلب و زبان هم جهادی دارند که در قالب امر به معروف و نهی از منکر پدیدار می شود. ایشان می فرماید: «نخستین مرحله از جهاد که در آن باز می مانید، جهاد با دستانتان، سپس جهاد با زبان و آن گاه جهاد با قلب هایتان است. پس کسی که معروفی را با قلب ستایش و منکری را انکار نکند، قلبش واژگون می گردد و بالای آن پایین و پایین قلب او، بالا قرار خواهد گرفت.» بنابراین، جامعه سالم دینی از نگاه امیرمؤمنان علیه السلام جامعه ای است که نخستین مراحل جهاد، یعنی امر به معروف و نهی از منکر در آن حاکم گردد.
آری، اگر دست و زبان و قلب، کشت کاران بذر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه نباشند و دست کم در دل به انکار و علاقه به معروف نپردازند، آن جامعه وارونه خواهد شد و ضد ارزش ها، جای ارزش ها را می گیرند.
جهاد برای هدایت انسان ها
اسلام با جنگ و خون ریزی موافق نیست، ولی جهاد برای هدایت و ارشاد انسان ها و جلوگیری از سقوط آنان را می پذیرد. نقل شده که در میانه کارزار صفین، برخی از علت مدارا کردن امیرمؤمنان علیه السلام با سپاه شام پرسیدند. امام در پاسخ فرمود: «اگر تصور می کنید در جنگ با شامیان تردید دارم، به خدا سوگند هر روز که جنگ را به تأخیر می اندازم، برای آن است که آرزو دارم عده ای از آنها به ما بپیوندند و هدایت شوند و در لابه لای تاریکی ها، نور مرا ببینند و به سوی من بشتابند. این برای من از کشتار آنان در راه گمراهی بهتر است؛ گرچه در این صورت نیز به جرم گناهانشان گرفتار می شوند».
فلسفه جهاد
صلح و آرامش در جامعه، اصل اساسی اسلام است که بستر رحمت الهی را فراهم می کند. جنگ و جهاد نیز تنها دشمن زدایی و پیرایش پدیده هایی است که مانع تحقق اهداف یاد شده هستند. امیرمؤمنان علی علیه السلام در سخنانی درباره این موضوع می فرماید: «بار خدایا! تو آگاهی که نه برای میل و رغبت در حکومت و سلطنت و نه برای به دست آوردن چیزی از متاع دنیا بوده است، بلکه برای این بوده که آثار دین تو را که تغییر یافته، باز گردانیم و در شهرهای تو اصلاح و آرامش برقرار سازیم تا بندگان ستم کشیده ات در امن و آسودگی به سر برند و احکام و حدود دین تو که معطل مانده، جاری شود».
جهادگران
از ویژگی های برجسته جهادگران واقعی، اخلاص و پایداری است؛ زیرا این دو ویژگی همواره زمینه ساز پیروزی و سرافرازی رزمندگان در میدان جهاد و مبارزه بوده است. با اخلاص، تلخی های جنگ شیرین می شود و با پایداری، دشمن وادار به شکست و عقب نشینی می گردد. امیر مؤمنان علیه السلام در سخنانی در این باره می فرماید:
«در رکاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بودیم و با پدران و برادران و عموهای خود می جنگیدیم که این مبارزه بر ایمان و تسلیم ما افزود و ما را در جاده گسترده حق و پایداری برابر ناگواری ها و جهاد و کوشش برای غلبه بر دشمن، ثابت قدم می ساخت... پس از آنکه خدا راستی و اخلاص ما را دید، خواری را بر دشمنانمان فرو فرستاد و پیروزی را به ما عنایت فرمود، تا آنجا که اسلام، استحکام یافت و فراگیر شد و در سرزمین پهناور نفوذ کرد».
دنیاخواهی، ریشه تضعیف فرهنگ جهاد
یکی از عوامل اساسی تضعیف روحیه جهاد میان مردم جامعه، دنیا خواهی و توجه بیش از اندازه به دنیاست. بدون شک وقتی محبت دنیا و لذت های فانی آن قلب و دل انسان ها را تسخیر می کند، توجه به فرهنگ والای جهاد و شهادت، به شدت در آنها فرو می کاهد. امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه هایش به مردم کوفه، آنها را از این خطر بزرگ بر حذر می داشت؛ از جمله در خطبه ای فرمود: «نفرین بر شما کوفیان، که از فراوانی سرزنشتان خسته شدم. آیا به جای زندگی جاویدان قیامت، به زندگی زودگذر دنیا رضایت دادید و به جای عزّت و سربلندی، بدبختی و ذلت را انتخاب کردید؟ هر گاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت می کنم، چشم هایتان از ترس در کاسه می گردد. ترس از مرگ، عقل شما را ربوده است و چون انسان های مست، سرگردانید».
مرز مدارا و خشونت
به طور کلی وقتی دشمن، هویت خود را در جنگ و خون ریزی می بیند و با تعرض و خشونت به ما اعلان جنگ می کند، وظیفه داریم سرسختانه تر از آنها اقدام و آتش خشونت و تجاوزشان را خاموش کنیم. امیرمؤمنان علی علیه السلام در سخنانی می فرماید: «دشمن، شما را به جنگ فرا می خواند؛ حال یا به ذلّت و خواری تن دهید یا شمشیرها را از خون آنها سیراب سازید».
آری، وقتی دشمن تشنه جنگ و خون ریزی است نباید راه مروت و مدارا را در پیش گرفت؛ زیرا این کار، دشمن را به حمله تشویق می کند تا آنجا که برهمه چیز ما بتازد و به کوچک و بزرگمان رحم نکند. پس در این زمان، تفکر مدارا، عین خواری است و عاقبتی جز شکست برای ما نخواهد داشت.
رعایت اصول انسانی در جنگ
اسلام همواره به پیروانش توصیه می کند در سخت ترین شرایط هم اصول انسانی را زیر پا نگذارید و روحیه جوان مردی را در وجود خود حفظ کنید. یکی از این شرایط سخت، میدان نبرد است که امیر مؤمنان علیه السلام بارها رعایت اصول انسانی را در آن به یاران خود توصیه می کرد. از جمله، در سخنانی فرمود: «آغازگر جنگ نباشید تا دشمنان آن را شروع کنند؛ زیرا حجت با شماست و آغازگر جنگ نبودنتان، حجت دیگری بر حقانیتتان خواهد بود. اگر به اذن خدا شکست خوردند و گریختند، کسی را که پشت کرده، نکشید و آن را که قدرت دفاع ندارد، آسیب نرسانید و مجروحان را به قتل نرسانید. نیز زنان را با آزار دادن تحریک نکنید؛ هر چند آبرویتان را بریزند یا امیرانتان را دشنام دهند».
فراگیری تاکتیک های نظامی
امیرمؤمنان علیه السلام همواره در سخنرانی های متعددی که برای یاران و سپاهیان خویش پیش از شروع نبرد ایراد می فرمود، تاکتیک های نظامی و آداب و فنون دفاعی را تشریح و آنان را به رعایت دقیق این موارد توصیه می کرد. از جمله در خطبه ای چنین فرمود: «ای گروه مسلمانان! لباس زیرین را ترس خدا و لباس رویین را آرامش و خون سردی قرار دهید. دندان ها را بر هم بفشارید تا مقاومتتان در برابر ضربات شمشیر دشمن بیشتر گردد. پیش از آنکه شمشیر را از غلاف بیرون کشید، چند بار آن را تکان دهید. با گوشه چشم به دشمن بنگرید و ضربه را از چپ و راست فرو آورید. با تیزی شمشیر بزنید و با گام برداشتن به پیش، شمشیر را به دشمن برسانید و بدانید در پیش روی خدا و پسرعموی پیامبر صلی الله علیه و آله هستید. پی در پی حمله کنید و از فرار، شرم داشته باشید؛ زیرا فرار در جنگ، لکه ننگی برای نسل های آینده و مایه آتش روز قیامت است. از شهادت خرسند باشید و از آن استقبال کنید».
آداب استقرار و آرایش نیروها
چگونگی استقرار نیروها در میدان جنگ، یکی از مهم ترین عوامل پیروزی است. از این رو، امیر مؤمنان علیه السلام فراوان در مورد این مسئله صحبت می کرد و بر رعایت اصول استقرار نیروهای خودی تأکید می ورزید. از آن جمله می فرمود: «هر گاه به دشمن رسیدید یا او به شما رسید، لشکرگاه خویش را بر فراز بلندی ها، یا دامنه کوه ها یا بین رودخانه ها قرار دهید، تا پناهگاه شما و مانع هجوم دشمن باشد. جنگ را از یک سو یا دو سو آغاز کنید و در بالای قله ها و فراز تپه ها دیده بان هایی بگمارید، مبادا، دشمن از جایی که می ترسید یا از سویی که بیم ندارید، ناگهان بر شما یورش آورد. از پراکندگی بپرهیزید. هر جا فرود می آیید ، با هم فرود بیایید و هر گاه کوچ می کنید، با هم بکوچید. چون تاریکی شب شما را پوشانده، نیزه داران را اطراف لشکر بگمارید و خیلی کم، چونان آب در دهان چرخاندن و بیرون ریختن بخوابید».
یاد شهیدان
پیشوای پرهیزگاران، امیرمؤمنان علیه السلام درباره اوصاف یاران شهید خویش در جنگ صفین می فرمود: «به خدا سوگند آنها خدا را ملاقات کردند، در حالی که پاداششان را داد و پس از دوران ترس، آنها را در سرای امن خویش جای گزین فرمود. کجا هستند برادران من که بر راه حق رفتند و با حق در گذشتند؟ کجاست عمار و کجاست پسر تیهان و کجاست ذوالشهادتین و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند و سرهایشان را برای ستمگران فرو فرستادند؟ دریغا از برادرانم که قرآن خواندند و بر اساس آن، قضاوت و در واجبات الهی اندیشه کردند و آنها را بر پا داشتند و سنت های الهی را زنده و بدعت را نابود کردند و دعوت جهاد را پذیرفتند و به رهبر خود اطمینان داشتند و از وی پیروی کردند».