تاریخ طب و طبابت در ایران (از عهد قاجار تا پایان عصر رضا شاه) به روایت اسناد / پژوهش و نگارش محسن روستایی، تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، 1382، 2 جلد.
چکیده
تاریخ طب و طبابت در ایران تحقیقی است مفصّل درباره تاریخ پزشکی در دوره قاجاریه. مجلّد نخست این کتاب، شامل یک فصل تألیف، و چند بخش اسناد است. در فصل تألیف، تاریخ پزشکی ایران در دوره قاجار، مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته، و بخش اسناد، مطالبی درباره اطبای محمدعلی شاه، مرگ پرستار صِحیّه، وگزارشی از فعالیّت شش ماهه بیمارستان کودکان را در بر دارد. مجلّد دوم در دو بخش تنظیم یافته است. در بخش نخست، شرح حال 191 نفر از اطبا با استفاده از اسناد و دیگر منابع دست اوّل آمده است، و بخش دوم شامل کتابچه مستندی است حاوی اسامی 213 نفر از پزشکان که در سال 1328 ه . ق. تدوین و تألیف شده.
تاریخ طب و طبابت در ایران عنوان عمومی کتابی دو جلدی است که حاصل هفت سال تلاش و پژوهش محسن روستایی می باشد. جلد نخست که عنوان قوانین ونظامنامه های طبی، گزارشات صحّی و بهداشتی، ایجاد مدارس عالی طب و مراکز صحّی و درمانی و... را به خود اختصاص داده، علاوه بر پیشگفتار و مقدمه، شامل یک فصل تالیفی وچند فصل اسنادی دیگر نیز هست. در فصل تألیفی با عنوان «نگاهی به تاریخ پزشکی ایران (در عهد قاجار و رضا شاه)»، روستایی کوشیده تا خوانندگان را با سیر تحول و روند تاریخی طب و طبابت در ایران در دوران مورد بحث آشنا سازد. این فصل سیصد و هیجده صفحه ای کتاب، با مروری کوتاه بر سلسله قاجار و رسوخ فرهنگ غرب در ایران آغاز شده و پس از آن نویسنده در 41 بخش به بیان این امر پرداخته است.
با مطالعه تاریخچه، خواننده آگاهی هایی در خصوص وضعیت طب و طبابت در ایران در دوره قاجار، تحصیل و آموزش پزشکی از طریق «اعزام محصل به فرنگ» و نیز مدرسه طب دارالفنون و ماجرای تقابل طب قدیم و طب اروپایی می یابد. روستایی در بیان آموزش طب در دارالفنون پس از ذکر دو واقعه تاریخی از امیرکبیر و تأسیس دارالفنون، به محصلین اعزامی طب به فرنگ (گروه های اوّل و دوم)، استادان دارالفنون و اطبای معروف سایر دوره های شعبه طب دارالفنون اشاره کرده است و برخی تأثیرات طبی بهداشتی دارالفنون را برمی شمارد. وی در بخش های بعدی که در آنها لزوم داشتن تصدیق طبابت، مجلس حفظ الصحّه و وضعیت مدرسه طب بعد از مرگ ناصرالدین شاه تا کودتای 1299 ه . ش. مورد بررسی قرار گرفته، در واقع چگونگی نهادینه شدن طبابت را دنبال می کند.
در بخش «مکاتب اربعه و چهارگانه طب»، این مکاتب به عنوان پدیده ای مهم در تاریخ پزشکی عهد قاجار که در مقابل مدرسه طب دارالفنون به ظهور رسید، مورد بررسی قرار گرفته است. منظور از مکاتب، مطب چهار نفر از اطبای مبرّز تهران که در حکم مکتبی برای آموزش طبابت بود، می باشد. از آنجا که در این چهار مطب راه نیل به هدف اشتغال به طبابت کوتاه بود و حساب و کتاب و پروانه و جوازی هم در کار نبود، طالبین طبابت این راه را انتخاب می کردند و رنج تحصیل در مدرسه را بر خود هموار نمی ساختند. این مکاتب عبارت بودند از مطب های «میرزا زین العابدین خان مؤتمن الاطبا، میرزا ابوالحسن خان بهرامی، میرزا علی اکبر خان ناظم الاطبا و میرزا سید حسین خان نظام الحکما». به طالبین علم طب، پس از طی دوره در این مکاتب، تصدیق نامه داده می شد.
روستایی سپس به دانش آموختگان طب اعزامی به فرنگ (1311 1324 ه . ق)، که شرح حالشان در جلد دوم کتاب آمده، اشاره نموده و بحث تجدید حیات مدرسه دارالفنون (شعبه طب) را پس از ورود معلمین اروپایی پی می گیرد و در ادامه به کادر آموزشی دارالفنون، پذیرش داوطلب و فارغ التحصیلان طب اشاره می نماید. در قسمت قانون طبابت و استحکام بنیان مدرسه طب، روستایی آغاز به کار کلاس چشم پزشکی در سال 1324 ق. و استقلال مدرسه طب را در ابتدای سال 1337 ق. مورد بحث قرار داده و برای نشان دادن وضع مدرسه طب دارالفنون، گزارش رسمی وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه در سال 1297 ش. را در این خصوص آورده است.
در بخش های نظام نامه دوا فروشی، عطاری ها، داروخانه شورین، به وضعیت داروسازی و دارو فروشی اشاره گردیده و برای نشان دادن روند تاریخی نهادینه شدن حرفه پزشکی، بیان نامه اتحادیه اطبای دیپلمه آورده شده است.
عنوان های بعدی بخش تاریخچه در برگیرنده مباحث مربوط به تاریخچه طب و طبابت در روزگار پهلوی اوّل می باشد و عبارت است از مدرسه طب از 1300 تا 1319، محصلین اعزامی در بخش پزشکی، تاسیس دانشگاه تهران و بنای جدید دانشکده طب، تاریخ دانشکده داروسازی و تاریخ مدرسه دندان سازی.
در بخش بعد روستایی به شیوه ای موجز و مختصر تاریخچه تأسیس و فعالیّتهای بیمارستان های دوران قاجار و پهلوی را برمی شمارد. بیمارستان هایی که در این بخش بدان ها اشاره شده عبارتند از دارالشفای تهران، بیمارستان نظامی (نخستین بیمارستان نوین در ایران)، مریض خانه دولتی (ابن سینا)، بیمارستان سپهسالار، بیمارستان وزیری (حاجی شیخ هادی)، بیمارستان رازی، بیمارستان امیر اعلم، بیمارستان پهلوی (500 تختخواب)، بیمارستان فیروز آبادی، بیمارستان سمنان، دارالشفای قم، بیمارستان فاطمی و سهامیه قم.
روستایی برای تکمیل این بخش، و نیز برای نشان دادن چگونگی پیشبرد امور طب و طبابت و نوین سازی آنها به بیان تأسیس آموزشگاه عالی مامایی، آموزشگاه های عالی بهداری شهرستان ها و آموزشگاه پرستاری پرداخته است. در بخش بیمارستان های اروپاییان در ایران در دوران قاجار و پهلوی اوّل، نویسنده ضمن اشاره ای کوتاه به بیمارستان پرتغالی ها در جزیره هرمز، بیمارستان روس ها در جزیره آشوراده و بیمارستان های شوروی در رشت و تهران، بیمارستان های امریکایی ها در ارومیه و رشت و تهران، و بیمارستان های هیأت های مذهبی انگلیس در چند محله اصفهان، یزد، کرمان و شیراز را به شیوه ای موجز بررسی می کند. این بحث مقدمه ای است تا در آن روستایی به معرفی شماری از پزشکان و معلمین خارجی طب در ایران بپردازد. پزشکانی که در این بخش معرفی شده اند عبارتند از: دکتر کورمیک، دکتر لابات، دکتر کلوکه، دکتر پولاک، دکتر طولوزان، دکتر شلیمر، دکتر ژوستن، دکتر آلبو، دکتر بازیل، دکتر ژرژ، دکتر گاله، گاشه، دوشن مارولا، بگمز (محمد حسن خان عماد الاطبا)، فوریه، فوکتی، ایلبرگ، راتوله، کاکران، هینچه، فاگرین، ویلسن، کاستالدی، مولر، لف، کوپن و چند تن دیگر. بخش های بعدی به تاثیر و خدمات پزشکی فرانسه به ایران و تشکیلات فرهنگی و بهداشتی خارجیان در ایران نظر دارد.
روستایی برای تکمیل این بخش، بحثی را با عنوان «مختصری پیرامون پزشکی میسیون درایران» باز کرده که در آن به شرح فعّالیت های پزشکانی که همراه میسیون های مذهبی به ایران سفر کرده اند پرداخته ودر این بخش ضمن اشاره به فعّالیت پزشکان میسیون های مذهبی در ارومیه، تهران، تبریز، رشت و همدان، پزشکی میسیون را در جنگ جهانی اوّل و سال های پس از آن معرفی کرده است.
بعد از بیان مطالب پیش گفته، روستایی بخشی را با عنوان «قدری هم راجع به بهداشت و درمان بیماری ها» باز نموده که در این بخش تصویری کلّی از وضعیت بهداشتی درمانی کشور پیش از ورود طب نوین در ایران را نشان داده و به بیان بیماری های بومی و شایع ایران پرداخته و برخی درمان های رایج را برشمرده است. دراین بخش توصیه های پزشکی دکتر پولاک آورده شده است. وی از خارجیان مقیم ایران خواسته بود تا با رعایت برخی موارد، از بیمار شدن خویش جلوگیری نمایند.
مؤلف بحث تاریخچه پزشکی را با انعقاد اوّلین مجلس حفظ الصحّه دولتی و رسمی ایران در سال 1322 ق. درتهران و نظامنامه آن و اقدامات این مجلس برای سر و سامان دادن به اوضاع بهداشتی ایران و مسائل و اقداماتی که منجر به صدور قانون حفظ الصحّه و آبله کوبی شد و اقدامات صحیّه کل مملکتی را شرح می دهد. روستایی برای اینکه خواننده بهتر در جریان اوضاع بهداشتی و پزشکی قرار بگیرد در این بخش چند سند را بازخوانی کرده است؛ اسنادی درباره اطبای محمد علی شاه، مرگ پرستار صحیّه وخواهرش و گزارشی از فعّالیت شش ماهه بیمارستان کودکان.
تاریخچه مفصّل طب و طبابت در ایران با شرح حال دکتر احمدیه1 و با ارائه چند آگهی که نمایانگر قدردانی مردم ایران از پزشکان است2 و فهرست منابع و ماخذ مربوط به مقدمه و تاریخچه به پایان می رسد.
همچنان که خواننده محترم از خواندن سطور فوق و به خصوص خواندن مقدمه کتاب در می یابد روستایی کوشیده است تا در فصل تاریخچه، خواننده را با روند پیدایش و چگونگی شکل گیری پزشکی نوین آشنا سازد. پس از بیان این مقدمه مفصّل، روستایی متن بازخوانی و بازنویسی شده اسناد مربوط به قوانین ونظامنامه های طبی، گزارشات صحّی و بهداشتی، ایجاد مدارس و... را در 9 فصل آورده است. این بخش ها عبارتند از «متن اسناد و قوانین طبابت، اخبار و اعلانات طبی و صحّی، انعقاد چند قرارداد میان دولت ایران با اطبای فرنگی، نظامنامه های صحّی و حفظ الصحّه، قانون جلوگیری از بیماری های خاص، ایجاد مدارس عالی طب و دانشکده پزشکی، اسنادی از اوضاع بهداشتی و شیوع بیماری های مسری، یک طرح جامع صحّی وبهداشتی (1311) و (اسنادی از) بیمارستان ها و مراکز صحّی و درمانی. شایان ذکر است که بخش های اسنادی، گذشته از آن که نشانگر حال و هوای اوضاع پزشکی، بهداشتی (خصوصا) و اجتماعی اقتصادی و... جامعه ایرانی در روزگار مورد بررسی است، می تواند به عنوان یک منبع بکر و اصلی برای علاقمندان تاریخ پزشکی باشد و در پژوهش هایشان مورد استفاده و مراجعه قرار گیرد.
نکته ای که درخصوص فصل های اسنادی باید بدان اشاره نمود این است که روستایی تنها به اسناد موجود در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بسنده نکرده و برای نشان دادن اوضاع پزشکی و بهداشتی از دیگر منابع یاری جسته است. برای نمونه «قانون خدمتگزاری پزشکان، مصوّبه هفتم مرداد 1318» (صص 69 74، جلد اوّل کتاب) از ضمیمه مجله بهداشت، شماره اوّل، فروردین 1325، صص 24 و 25 و «قانون اجازه استخدام آقای پرفسور ابرلنگ، تبعه دولت جمهوری فرانسه برای ریاست و استادی دانشکده پزشکی بهمن ماه 1318» (صص 74 75) از دوره دوازدهم قانونگذاری، جلسه 18 مذاکرات مجلس، صورت مشروح مجلس روز سه شنبه 9 بهمن ماه 1318، ص 7 نقل شده است. در این میان از نشریات دوره قاجار (از جمله روزنامه دولت علیه ایران، روزنامه ناصری، روزنامه ایران، روزنامه ایران سلطانی که غالبا درسال های اخیر تجدید چاپ شده اند) و پهلوی (از جمله روزنامه اطلاعات و مجله بهداشت) مطالبی نقل شده است. جلد نخست با فهرست عمومی اعلام ونمونه تصاویر اسناد و عکس ها پایان گرفته است.
جلد دوم کتاب به شرح حال رجال طبیبان عهد قاجار و رضا شاه اختصاص دارد و در آن شرح حال طبیبانی آورده شده که غالبا درس خوانده دارالفنون یا خارج ازکشور بوده اند و یا پس ازگذراندن امتحانات نزد طبیب معتبر و یا یک مرجع قانونی، تصدیق نامه طبابت دریافت نموده اند. جلد دوم در دو بخش تنظیم شده است. در بخش اوّل شرح حال 191 نفر از رجال طبیبان با استفاده از اسناد (به ویژه) و نیز دیگر منابع دست اوّل از جمله روزنامه ها و مجلات دوران قاجار و پهلوی، سالنامه ها و برخی مصاحبه ها، یادداشت ها و اسناد خانوادگی طبیبان نگارش یافته است. بخش دوم جلد دوم کتاب «تاریخ طب و طبابت»... شامل کتابچه مستندی است حاوی اسامی 213 نفر از طبیبان که در سال 1328 ق. نگارش یافته است. دراین کتابچه بعد از نام هر طبیب معمولاً اطلاعات مختصری از جمله اسم پدر، مسقط الرأس، سن، محل اقامت، مدّت تحصیل، تصدیقنامه، تخصیص معالجات، محل تحصیل، مدت عملیات وتصریحات آمده است.
از آنجا که اطلاعات کامل تری درباره 30 نفر از این طبیبان در بخش اوّل این جلد آورده شده، اطلاعات مختصر دفترچه از جلوی اسامی آنها حذف گردیده و پس از تکمیل به بخش اوّل انتقال یافته است. این موارد با علامت î ج دوم، همین کتاب، مشخص شده اند. بدین گونه محسن روستایی در جلد دوم کتابش تعداد 374 نفر از طبیبان نامدار و ناشناخته ایران در دوران مورد بحث را معرفی نموده است.
جلد دوم با فهرست منابع و مآخذ، فهرست عمومی اعلام و گزیده اسناد و عکس ها به پایان می رسد. در یک جمع بندی کلی باید گفت که خواننده با مطالعه کتاب تاریخ طب و طبابت در ایران افزون بر مطالب پیش گفته با گوشه هایی از تاریخ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و فرهنگ عامه روزگار قاجار و پهلوی اوّل و نیز لقب شناسی طبیبان آن دوران آشنا می گردد.
علی رغم تلاش و کوشش روستایی تعداد اندکی غلط های چاپی در متن دیده می شود (از قبیل حق التقدم به جای حق القدم و یا بمیاری ها به جای بیماری ها) که بی انصافی است در برابر این کار ارزشمند به آنها اشاره کرد. چه نویسنده کتاب در پایان مقدمه وعده بر رفع این نقایص در چاپ بعدی داده است. همچنین در مقدمه، وعده چاپ جلد سوم نیز داده شده است. مجلدی که در آن مطالب تازه یاب و معرفی وشرح حال نخستین چشم پزشکان، دندانسازان، ... و نیز گروهی دیگر از پزشکان خواهد آمد.
پی نوشتها
1. از آنجا که روستایی، بخش تاریخچه را پس از به اتمام رسیدن جلدهای اوّل و دوم نگاشته است و در هنگام نگارش شرح حال دکتر احمدیه، ماژور عبدالله خان...، در جلد دوم تنها یک برگ سند در اختیار داشته. در این قسمت از تاریخچه با اتکا به اطلاعات و اسناد یافت شده، توضیحات بیشتری از شرح حال دکتر احمدیه ارائه نموده است.
2. این آگهی ها از سالنامه پارس نقل شده است.
*. کارشناس برنامه ریزی و بررسی اسناد ومدارک کشور.