به گزارش ایسنا، روابط عمومی بنیاد سعدی در گزارشی از این بازدید نوشته است: طبق جدول زمانبندی، دوره دانشافزایی به نیمه راه خود رسیده است. عصر یک روز گرم تابستانی در بازدید فارسیآموزان از موزههای ملک و آبگینه فرصتی دست میدهد تا لحظاتی را همراه این مهمانان باشم.
ایستگاه اول ما موزه ملی ملک است. اتوبوسهای فارسیآموزان در خیابان امان خمینی (ره) توقف میکنند. کافههای سیار ابتدای خیابان سیتیر برای جمعی از حاضرین بویژه اروپاییها جالب است. غذای خیابانی، آن هم روی سنگفرشهای یکی از خیابانهای پایتخت ایران دوستان را بیش از آنکه به خرید و خوردن مشغول کند، سرگرم گرفتن عکسهای یادگاری میکند. مهمانان غالبا جوان که بیشترشان دانشجوی رشتههای زبان فارسی یا شرقشناسی هستند.
البته در این جمع هستند کسانی که فارسی را نه بابت ضرورتهای یک رشته آکادمیک، بلکه مانند «ایمان» دختری از کشور تونس بر حسب علاقهمندی انتخاب کردهاند. همین دانشجوی آفریقایی از میان زبانهای هندی، چینی، ترکی و بسیاری دیگر از زبانهای پرکاربرد شرقی، آن طور که خودش میگوید برای اطلاع بیشتر از معماریهای سنتی جهان اسلام به سراغ یادگیری فارسی آمده است. درست مثل «زهرا» دانشجوی ترک رشته روابط بینالملل که به سبب آشنایی و شیدایی شخصی خودش از آثار تمدنی و فرهنگی کشور همسایه خودشان درصدد یادگیری زبان فارسی برآمده و آن را در عرض شش ماه فراگرفته است. شاید کمی در صحبت کردن کند باشد اما همه حرفهای تو را به فارسی میفهمد و پاسخ مناسب آن را ایرانیِ ایرانی تحویلت میدهد. به قول خودش چقدر آهنگ ایرانی از خسرو آواز ایران گرفته تا خوانندگان پاپ نه چندان نامآشنای ایرانی را هم از حفظ ندارد.
این برای دومین بار است که مهمانان خارجی حاضر در در هشتاد و چهارمین دوره دانشافزایی زبان و ادبیات فارسی بنیاد سعدی، در طول دوره یکماهه خودشان به خیابان سیتیر تهران میروند. بازدید از موزه ملی ایران به عنوان قدیمیترین موزه کشورمان، نخستین برنامه فرهنگی این فارسیآموزان بود.
در مراجعه قبلی گروه، گویا فارسیآموزان فرصت تماشای خیابان سیتیر را نداشتند. شنیدن موقعیت تاریخی این محل قدیمی و ارزش معنوی آن برای پیروان ادیان مختلف زرتشتی، کلیمی و ارمنی فارسیآموزان را مجذوب خودش کرده است. اطلاق عنوان «خیابان ادیان» به این مکان اگر چه برای عدهای تازگی دارد اما جمعی از فارسیآموزان هم هستند که این وصف و تعبیر را از خیابان سیتیر پیشتر شنیده بودند.
«دلیر تشموژایف» مهمانی از کشور روسیه در مورد این خیابان نظر جالبی دارد. او میگوید «سیتیر تنها یک خیابان نیست؛ این مکان را میتوان نماد همزیستی و همدلی ادیان دانست».
برای این دانشجوی رشته زبانشناسی از دانشگاه رم جالب است که انتهای این خیابان به سفارت کشورشان منتهی میشود. مکانی سیاسی که برای ما ایرانیها البته ارزش تاریخی دارد. چرا که سفارت روسیه یا همان باغ اتابک، اتفاقات تاریخی بسیاری مانند درگیری قوای حکومتی با ستارخان، یا حضور روسای قدرتهای جهانی در قالب نشستی با عنوان کنفرانس تهران را در حافظه دارد.
درگیری قوای دولتی با ستارخان که منجر به زخمی شدن ستارخان شد و کنفرانس معروف تهران هم در این سفارتخانه اتفاق افتاد، اما آنچه این خیابان را معروف کرده است گذشته از آنچه یاد شد، وجود ادیان مختلف کنار هم در این خیابان است.
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/04/31/1702080896.jpg)
از نکات جالبی که مهمانی از کشور ارمنستان به آن اشاره میکند این است که «اماکن عبادتگاهی این خیابان به جای این که کنار هم قرار گیرند و امری خارجی در آن موثر باشد، جالب است خودشان در مجاورت یکدیگر قرار دارند».
یکی از این فارسیآموزان که دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه دولتی ایروان است ادامه میدهد «اگر یک مسجد و کنیسه و مدرسه مربوط به زرتشتیان در کنار دو کلیسای مربوط به مسیحیان با حفظ آرامش همگی در طول یک خیابان کوچک قرار دارند و هر کس با شرط امنیت عبادت و آیین مخصوص به خودش را دارد این یک امر تبلیغاتی نیست و در حقیقت این اتفاق رقم خورده است».
بازدید از کنیسه حیم، کلیساهای پطروس و حضرت مریم (ع)، آتشکده آدریان و دیگر مراکز دینی، علمی و فرهنگی خیابان سیتیر، لااقل یک روز تمام وقت میخواهد. برای همین علیرغم درخواست جمعی از حاضرین برای استفاده بیشتر از برنامههای تعیینشده وارد موزه ملک میشویم. کتابخانهای با شهرت فرامرزی که آثار موجود در آن، تا پیش از سال 75 همگی در خانه شخصی مرحوم حسین ملک، واقع در محلهای قدیمی جنب بازار بینالحرمین تهران نگهداری میشد، اما افزایش مجلدات و تلاش در جهت پیشگیری از تخریب نسخ خطی این گنجیه، باعث انتقال تمام مکتوبات و دیگر مکتوبات به محل فعلی شد.
فرصت بازدید از کتابخانه نیست اما دوستانی از آسیای میانه در مورد کتابهای این مکان سوال میکنند. برای آنها جالب است یک شخص غیردولتی بر حسب علاقه و تحت عنوان وقف کتابخانهای با داشتن 19 هزار عنوان نسخه خطی یکی از گنجینههای بزرگ خطی ایران به حساب میآید.
کسب اطلاعات بیشتر در خصوص نسخههای خطی، برای تعدادی از مهمانان چندان دلچسب نیست اما میتوان گفت بازدید از 10 هزار قطعه سکه و مدال ایرانی از شش سده پیش از میلاد مسیح (ع) و همچنین تماشای مجموعه فرشهای نفیس ایرانی و تابلوهای نقاشی هنرمندانی چون کمال الملک و همچنین نقاشان بنامی از اروپا برای همه دلچسب است. در این میان، آثار خوشنویسی نامدارترین این رشته، یعنی خطاطیهای استاد میرعماد، بیش از همه برای بازدیدکنندگان کشورهای عربی کاروان جذاب است.
موزه آبگینه برنامه پایانی فارسیآموزان در هجدهمین روز حضورشان در ایران است. آمده است در طراحی این موزه هانس هولاین، معمار برجسته اتریشی از بسیاری نمادهای ایرانی همچون «کاخ تچرا»، «ستونهای تخت جمشید» و «کعبه زرتشت» استفاده کرده و این عمارت را چه در طراحی اندرونی و چه نمای بیرونی، بر همین اساس با تلفیق معماری ایرانی و اروپایی بنا کرده است.
وجود آثاری مربوط به هزاره دوم پیش از آن و اشیایی کشفشده از «معبد چغازنبیل» برای آن دسته از مهمانانی که مطالعات باستانی دارند، جذاب است و تماشای شیشه و سفالهای طبقه اول این موزه که به دورههای پیش از تاریخ اختصاص دارد بسیار شیرین است.
دوستان بیشترین عکسهای یادگاری خود را در «تالار صدف»، که به دلیل شباهت آن به صدفی نیمهباز به این عنوان خوانده میشود، و همچنین «تالار زرین»، که آن هم بابت وجود ظروفی زرینفام از دوره سلجوقی با این عنوان شناخته میشود، میگیرند.
در حاشیه این بازدید فرصتی دست میدهد با ذاکر «عارفجان اف»، اعزامی از کشور ازبکستان صحبت داشته باشم. وی که به فارسی به شیرینی و شیوایی خاصی تکلم میکند دومین باری است که به ایران سفر میکند. خود میگوید «بار نخست به منظور شرکت در گردهمایی مدیران گروههای زبان فارسی به کشور بزرگ ایران سفر داشتم».
او در دانشگاه دولتی شرقشناسی تاشکند به تدریس زبان و ادبیات فارسی اشتغال دارد و دورههای مختلف تاریخی ایران را هم خوب میداند. نظرش را که در مورد آثار ارائهشده در موزه ملک میگوید در مورد خیابان سیتیر نکته جالبی را مطرح میکند که پرداختن به آن خالی از لطف نیست. «برای من خیلی جالب است که ادیان مختلفی در ایران و آن هم در یکی از خیابانهای شلوغ شهر تهران با آرامش در کنار یکدیگر زندگی میکنند. این که در زاویه خیابانی در ایران بانگ اذان از مسجد مسلمانان به گوش برسد و در وقتی معین ناقوس کلیسا به صدا درآید در نوع خودش جالب است».
این مهمان 31 ساله ادامه میدهد «در مورد خیابان سیتیر باید بگویم در شهر بخارا نیز نمونهای این شکلی وجود دارد که برای مثال موزههای بسیاری در کنار هم قرار گرفته باشند. تاشکند بسیار در این برهه تاریخی مدرن شده است. اما با این وجود در بافت سنتی ما میدانی به عنوان مجموعه حضرت امام سنگفرش شده و چیزی شبیه به آن چه در خیابان ادیان ایران وجود دارد در آنجا هست. در آنجا حوزه علمیهای واقع شده است. مدرسه «موی مبارک» که به برکت وجود موی سر پیامبر اعظم با این عنوان نامگذاری شده است نیز در این مکان وجود دارد. نسخه قرآنی هم که به دستخط خلیفه سوم نوشته شده و خونش بعد از سوءقصد به او روی آن چکیده است در این مجموعه نگهداری میشود».
این مدرس زبان فارسی در کشور ازبکستان با اشاره به موارد مشترک تاریخی دو ملت ایران و ازبکستان در بسیاری از هنرها و شیوههای معماری ادامه میدهد «بناهای جدید و ابنیه قدیمی توسط طراحان، به تاسی از معماریهای باشکوه واقع در دو کشور عملی شده است. جالب است طرح مجموعههای تاریخی واقع در سمرقند و بخارا بسیار شبیه آن طراحی و شمایلی است که ما در مساجد و کاخهای ایرانی شاهد آن هستیم. شاید شنیده باشید که آنچه امروز در میدان نقش جهان اصفهان میبینیم با الگوبرداری از آثار تاریخی ریگستان، به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری واقع در شهر سمرقند اجرا شده است. البته در ابعادی بزرگتر این طراحی در ایران محقق شد. میگویند هنگامی که تیمور لنگ ساخت بناهای باشکوه را شروع کرد از معماران و بنایان ایرانی بسیاری برای این پروژه دعوت به همکاری کرد».