حضور فعال در عصر انتظار (۲)

همانگونه که در قسمت قبل گفته شد، رعایت عدالت و نیکی به دیگران فرهنگ رایج جامعه عصر حضور را تشکیل می دهد و این فرهنگ قبل از تشکیل حکومت بین اصحاب، انصار و پیروان امام علیه السلام رواج دارد

شرایط عضویت در گروه یاران مهدی علیه السلام

همانگونه که در قسمت قبل گفته شد، رعایت عدالت و نیکی به دیگران فرهنگ رایج جامعه عصر حضور را تشکیل می دهد و این فرهنگ قبل از تشکیل حکومت بین اصحاب، انصار و پیروان امام علیه السلام رواج دارد. امام علیه السلام همراه با چنین پیروانی، جامعه بشری را به بندگی خداوند، رعایت عدالت و احسان و نیکی به همدیگر فرا می خوانند. بنابراین، بندگی خدا، رعایت عدالت و اخلاق و نیز خیرخواهی، ابتدایی ترین شرط پذیرش در گروههای فعال عصر حضور است.

شجاعت، قوت قلب، اراده آهنین و آمادگی هر فرد برای رویارویی با چهل نفر، از دیگر ویژگیهای شیعیان، یاران و اصحاب امام است و داوطلب عضویت در این گروهها ناگزیر از داشتن ویژگیهای یاد شده است. این ویژگیها ارتباط تنگاتنگی با قدرت علمی و معرفتی افراد نیز دارد.

سومین شرط، توان رهبری و مدیریتی پیشرفته است که برای متقاضیان عضویت در گروه اصحاب، لازم است؛ همان گونه که محبت و خیرخواهی متقابل نیز از صفات لازم برای عضویت در جمع اصحاب امام قلمداد شده است.

توان رهبری در اندیشه دینی، به معنای مجموعه شایستگیهایی است که فرد یا افراد را ممتاز نشان می دهد، موقعیت اجتماعی آنان را بالا می برد و سبب افزایش جاذبه و نفوذ معنوی ایشان می شود. عمده ترین این شایستگیها عبارت است از: اوج تعبد، کمال عقیدتی، کمال اخلاقی، داشتن شناخت دینی، مهارت سیاسی و حسّ مردم دوستی.

وقتی این ویژگیها در بالاترین حد ممکن در افراد وجود داشته باشد، قدرت، آنان را به طغیان و استبداد وادار نمی کند و انجام مسئولیتها برایشان آسان می شود. و این گونه، زندگی و رفتار آنها سرمشق و الگوی سایر افراد جامعه شناخته می شود و بدین وسیله اصلاح جامعه با سهولت و آسانی انجام می گیرد.

در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله نیز نخست این مزایا با عنایت ویژه الهی به وجود آمد و آنگاه وظیفه رهبری جامعه به او سپرده شد؛ از باب نمونه، درباره کمال اخلاقی پیامبر به عنوان یکی از محورهای شایستگی رهبری، در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «اِنَّ اللّهَ أَدَّبَ نَبِیَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمّا أَکْمَلَ لَهُ الاَْدَبَ قالَ «اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ»، ثُمَّ فَوَّضَ اِلَیْهِ أَمْرَ الدِّینِ وَالاُْمَّةِ لِیَسُوسَ عِبادَهُ فَقالَ: «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»؛ «خداوند پیامبرش را تربیت کرد و ادب او را نیکو گرداند. وقتی او را به کمال ادب رساند، فرمود: «تو به اخلاق شکوهمندی نایل آمده ای.» آنگاه کار دین و امت را به او سپرد تا به سیاست [و تدبیر] امور بندگانش بپردازد. سپس فرمود: «آنچه رسول [خدا] برای شما آورد، بگیرید و از آنچه نهی کرده، خودداری کنید.»

به هر حال، هر کدام از گروههای: اصحاب، انصار، اعوان و شیعیان امام علیه السلام ، ویژگیها و شرایطی دارند. افراد داوطلبِ عضویت در هر کدام از این گروه ها باید از آن شرایط برخوردار باشند. سؤال قابل طرح این است که آیا افراد، در عصر حضور، به صورت معجزه آسا از این ویژگیها برخوردار می شوند؟ یا اینکه به صورت طبیعی با اراده و تلاش خود، آن خصایص را در شخصیت خویش فراهم می آورند؟

ممکن است احتمال اعجاز را کسی مطرح نماید و روایت امام باقر علیه السلام را دلیل ادعای خود قلمداد کند؛ آنجا که فرموده: «اِذا قامَ قائِمُنَا وَضَعَ اللّهُ یَدَهُ عَلی رُؤُوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِها عُقُولَهُمْ وَکَمُلَتْ بِهِ اَحْلامَهُمْ؛ در زمان قیام قائم ما، خداوند دستش را روی سر بندگان می گذارد و به وسیله آن، عقول آنان را جمع می کند و به کمال می رساند.»

روایت مزبور، هر معنا و تفسیری که داشته باشد، نمی تواند دلیل قانع کننده ای برای ادعای فوق تلقی گردد. کسی که کمترین آگاهی دینی دارد، می فهمد که طرح چنین احتمالی با تعالیم دین سازگاری ندارد. دین برای این است که متدینان را در مسیر کسب علم، اخلاق و رفتار شایسته هدایت کند. دل بستن به معجزه برای ساختن شخصیت اسلامی مناسبِ عضویت در گروههای طرفدار نهضت حضرت مهدی علیه السلام ، به معنای نادیده گرفتن دین و رها شدن در مسیر بی بند و باری است.

سیره منتظران

تمام متون باب انتظار با تأکید، این مطلب را بازگو می کنند که انتظار از نوع رفتار هدفمندانه است و نه آرزو و توقع محافظه کارانه و سازش گرایانه؛ زیرا بیزاری سازش کارانه از نظر اسلام گناهی غیر قابل بخشش است. دین هیچ گاه به مسلمانان اجازه نمی دهد که به بهانه ناتوانی و خواست قدرت حاکم، راه و روش زندگی غیر ارزشی را فراروی خود قرار دهند. اگر اختناق فرصت سالم زیستن را از آنان گرفت، راه هجرت را پیش گیرند، هر چند بیچارگان معذور شناخته شده اند. قرآن می گوید: «إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّـلـهُمُ الْمَلَـآلـءِکَةُ ظَالِمِیآ أَنفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الاْءَرْضِ قَالُوآاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَ سِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَـآلـءِکَ مَأْوَلـهُمْ جَهَنَّمُ وَسَآءَتْ مَصِیرًا * إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدَ نِ لاَ یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَلاَ یَهْتَدُونَ سَبِیلاً * فَأُوْلَـآلـءِکَ عَسَی اللَّهُ أَن یَعْفُوَعَنْهُمْ »؛ «کسانی که فرشتگان جانشان را می ستانند؛ در حالی که بر خویشتن ستم کرده بودند. از آنها می پرسند: در چه کاری بودید؟ گویند: ما در روی زمین مستضعف بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن مهاجرت کنید؟ مکان اینها جهنم است و سرانجامشان بد، مگر مردان و زنان و کودکان مستضعفی که هیچ چاره ای نیابند و به هیچ جا راه نبرند. باشد که خداشان عفو کند.»

عمار ساباطی وقتی فضیلت انتظار را شنید، با شگفت زدگی پرسید: ما که در حال انتظار به سر می بریم و کسانی که در کنار امام زندگی می کنند، پیرو یک دین هستیم. پس چرا اعمال ما فضیلت بیشتر دارد؟ امام فرمود: «اِنَّکُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ اِلَی الدُّخُولِ فِی دِینِ اللّهِ وَاِلَی الصَّلوةِ وَالصَّوْمِ وَالْحَجِّ وَاِلی کُلِّ فِقْهٍ وَخَیْرٍ اِلی عِبادَةِ اللّهِ الْمُسْتَتَرِ مُطِیعُونَ لَهُ صابِرُونَ مَعَهُ، مُنْتَظِرُونَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خائِفُونَ عَلی اِمامِکُمْ وَعَلی اَنْفُسِکُمْ مِنَ الْمُلُوکِ؛ شما پیش از آنها دین را پذیرفتید و به نماز، روزه، حج و کسب هر نوع آگاهی و انجام هر کار خیر و عبادت پنهانی خدا سبقت جستید در حالی که مطیع او و صبر کننده با او و در انتظار برپایی حکومت حق هستید؛ و نسبت به امامتان و خودتان از [ستم] پادشاهان می ترسید.»

سیره منتظران باید به گونه ای باشد که به مقبولیت آنان در جبهه تحت رهبری امام و سهولت تشکیل دولت حق بینجامد.

در روایتی امام صادق علیه السلام می فرماید: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحابَ الْقائِمِ فَلْیَنْظِرْ وَلِیَعْمَلَ بِالْوَرَعِ وَمَحاسِنَ الاَْخْلاقِ وَهُوَ مُنْتَظِرٌ فَاِنْ ماتَ وَقامَ الْقائِمُ بَعْدَهُ، کانَ لَهُ مِنَ الاَْجْرِ مِثْلَ أَجْرِ مَنْ اَدْرَکَهُ فَجَدُّوا وَانْتَظِرُوا؛ کسی خوشحال تمام متون باب انتظار با تأکید، این مطلب را بازگو می کنند که انتظار از نوع رفتار هدفمندانه است و نه آرزو و توقع محافظه کارانه و سازش گرایانه؛ زیرا بیزاری سازش کارانه از نظر اسلام گناهی غیر قابل بخشش است

می شود که از اصحاب قائم باشد، پس باید انتظار بکشد و در حال انتظار به کسب تقوا و اخلاق نیکو بپردازد. پس اگر اجل دامن گیرش شد و قائم بعد از وی قیام کرد، پاداش او همانند پاداش کسی است که آن حضرت را درک می کند. پس بکوشید و انتظار بکشید.»

این حدیث نشان می دهد که بر خلاف نظر برخی از راحت طلبان، در دوران انتظار نمی توان دست روی دست گذاشت و امیدوار بود که امام زمان بیاید و امور را اصلاح کند.

زندگی با دستورات دینی در دوران غیبت واقعا دشوار و طاقت فرساست. البته اگر وظایف دینی متوجه منتظران باشد، که هست، پیامد پرداختن بدانها واقعا پرهزینه است. یمان تمار از امام صادق علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: «اِنَّ لِصاحِبِ هذَا الاَْمْرِ غَیْبَةٌ الْمُتَمَسِّکُ فِیها بِدِینِهِ کَالْخارِطِ لِشَوْکِ الْقَتادِ بِیَدِهِ، ثُمَّ أَوْمَأَ بِیَدِهِ هکَذا، قالَ: فَاَیُّکُمْ تُمْسِکُ شَوْکَ الْقَتادِ بِیَدِهِ، ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِیّا، ثُمَّ قالَ: اِنَّ لِصاحِبِ هذا الاَْمْرِ غَیْبَةً فَلْیَتَّقِ اللّهَ عَبْدٌ عِنْدَ غَیْبَتِهِ وَلْیَتَمَسَّکْ بِدِینِهِ؛ همانا برای صاحب این امر، غیبتی است. کسی که در عصر غیبت به دینش پایبند بماند، مانند کسی است که دست خود را از بالای شاخه درخت قتاد (درخت بزرگی که خارهایش مثل سوزن است)، به طرف پایین آن می کشد تا خارهایش بریزد. سپس با دستش اشاره کرد و فرمود: این گونه. (یعنی شکل کشیدن دست را بر درخت، با کشیدن دستش بر دست دیگر ترسیم کرد). و فرمود: کدامیک از شما شاخه [خاردار] درخت قتاد را با دست خود می گیرد؟ سپس مدت طولانی خاموش شد، آن گاه فرمود: برای صاحب این امر، غیبتی است. پس بنده باید در زمان غیبت تقوای الهی را پیشه خود سازد و به دینش تمسک جوید.»

براساس روایت معاویة بن وهب از امام صادق علیه السلام ، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «طُوبی لِمَنْ أَدْرَکَ قائِمَ أَهْلِ بَیْتِی وَهُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِیامِهِ یَتَوَلّی وَلِیَّهُ وَ یَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ وَیَتَوَلَّی الاَْئِمَةَ الْهادِیَةَ مِنْ قَبْلِهِ اُولئِکَ رُفَقائِی وَذَوُو وُدِّی وَمَوَدَّتِی وَأَکْرَمُ أُمَّتِی عَلَیَّ؛ خوشا به حال کسی که قائم اهل بیتم را درک کند، در حالی که پیش از ظهورش پیرو او بوده، دوستانش را دوست و از دشمنانش بیزاری می جسته و امامان پیش از او را سرپرستان خود می شناخته است. آنان رفقا، دوستداران و بزرگوارترین امتم برای من هستند.»

براساس این روایت، یکی از بارزترین شاخصهای منتظر، تولاّ و تبرّای عملی است که ممکن است تلخ ترین نتایج از قبیل شکنجه، زندانی، تبعید شدن، و... را برای او داشته باشد.

یکی از آیاتی که طبق روایت امام سجاد علیه السلام ، امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام وضعیت شیعیان منتظر را پیش از ظهور نشان داده، وضعیت و شرایط بعد از ظهور را توضیح می دهد، آیه 55 سوره نور است:

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّــلِحَـتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الاْءَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّنم بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْـءًا»؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند، وعده داد که در روی زمین جانشین دیگرانشان کند؛ همچنان که مردمی را که پیش از آنان بودند، جانشین [دیگران] کرد. و دینشان را که خود برایشان پسندیده است، برایشان استوار سازد و وحشتشان را به ایمنی بدل کند. مرا می پرستند و هیچ چیزی را با من شریک نمی کنند.»

آیه دیگری که بر اساس روایتی از امام باقر علیه السلام اشاره به امام زمان و منتظران واقعی کسانی هستند که با عبور از مسیر بندگی و کسب صفای باطن، غیب را به تماشا می نشینند و با احساس حضور در محضر غایب منتظر، زندگی را تجربه می کنند

اصحابش دارد، آیه 105 سوره انبیاء است که با تعبیر «عِبادِیَ الصَّالِحُونَ»؛ خودسازی را تا حدّ دستیابی به مقام صالحان برای آنها اثبات می کند:

«وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنم بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاْءَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّــلِحُونَ »؛ «ما در زبور پس از ذکر نوشته ایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد.»

براساس این آیه، ایمان و رفتار صالح و پرورش شخصیت شایسته، به عنوان پیش زمینه های دستیابی به وراثت و خلافت زمین، یکی از ویژگیهای رفتاری منتظران راستین است. در نهضت جهانی مهدی علیه السلام را تأمین کند. بی تردید، این نوع خودسازی بدون تبرّای سیاسی و موضع گیری در قبال حکومتهای باطل که فشارها، محنتها، رنجها و گرفتاریهای ناشی از آن بر کسی پوشیده نیست، عملی نخواهد بود.

بنابراین، منتظران واقعی کسانی هستند که با عبور از مسیر بندگی و کسب صفای باطن، غیب را به تماشا می نشینند و با احساس حضور در محضر غایب منتظر، زندگی را تجربه می کنند. در نتیجه، وقتی که تمام معتقدان به مهدویت، با آرزوی مشارکت در نهضت جهانی حضرت مهدی علیه السلام و تشکیل دولت حق، سیره نیل به قلّه عرفان را پیشه خود قرار می دهند، انتظار، قدرت سازندگی خود را باز می یابد و حضور در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و... آمیخته با معنویت، همگانی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر