شناسه : ۳۸۴۳۶۶ - یکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۱۷
پارتیزان عصر شبیه سازی
چکیده: این مقاله به دیدگاه های ژان بودریا، جامعه شناس معاصر فرانسوی، می پردازد . وی از منتقدان جدی دستاوردهای فرهنگ لیبرال دموکراسی و اندیشه سرمایه سالاری غرب است که جدیدترین پدیده های معاصر از شبیه سازی و دنیای مجازی گرفته تا مقولاتی چون تروریسم، جهانی سازی و پایان تاریخ را تجزیه و تحلیل کرده است
جام جم، 13/5/82
چکیده: این مقاله به دیدگاه های ژان بودریا، جامعه شناس معاصر فرانسوی، می پردازد . وی از منتقدان جدی دستاوردهای فرهنگ لیبرال دموکراسی و اندیشه سرمایه سالاری غرب است که جدیدترین پدیده های معاصر از شبیه سازی و دنیای مجازی گرفته تا مقولاتی چون تروریسم، جهانی سازی و پایان تاریخ را تجزیه و تحلیل کرده است . وی ریشه و بنیاد بحران ها و آسیب های کنونی جامعه مدرن را تغییر نگرش نسبت به ارزش ها و فضیلت، از یک سو، و تحول در مفهوم حقیقت، از سوی دیگر، می داند .
اندکی پس از حوادث یازدهم سپتامبر 2001، ژان بودریا، جامعه شناس و فیلسوف معاصر فرانسوی، مقاله مفصلی با عنوان «روح تروریسم » در روزنامه لوموند منتشر ساخت که در آن چنین آمده بود: «اگرچه آنها (حمله کنندگان به برج های تجارت جهانی) مرگ آفریدند، اما در حقیقت، این خود ما بودیم که مرگ را درخواست می کردیم ... . تروریسم امری خلاف اخلاق است، اما این امر واکنشی است علیه جهانی سازی که به نوبه خود امری است خلاف اخلاق » . سخن بودریا مطابق معمول جنجال بسیار برانگیخت و در آمریکا، جایی که پیش از آن برای بودریا و نقدهای ضدکمونیستی اش ارزش بسیار قائل می شدند، جوی آکنده از انتقاد به راه افتاد . در آمریکا، بودریا را عموما با مارشال مک لوهان مقایسه می کنند; هر دو نظریه پرداز، توجه عمیقی به نقش تکنولوژی در جهان معاصر داشته اند و هر دو بر این اعتقادند که تکنولوژی، جهان امروز را کوچک تر و اجزای آن را پیوسته تر ساخته است . بودریا اما، بر خلاف مک لوهان، به این «دهکده جهانی » و «پروژه جهانی سازی » خوش بین نیست . مک لوهان در «جنگ و صلح در دهکده جهانی » بر این اعتقاد بود که تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات چنان عالم را دگرگون خواهد ساخت که بشر دیگر نیازمند جنگ از طریق ابزارهای نظامی نخواهد بود; اما بودریا معتقد است این تکنولوژی چنان انسان ها را مسخ می کند که دیگر از ماهیت انسانی آنها چیزی باقی نخواهد ماند و جامعه شبکه ای متشکل از اجزای اتمی فاقد روح، بیشتر به درگیری و تنازع روی خواهد آورد . او این وضعیت را «جنون ارتباطات » می نامد و جهان «جهانی شده » امروز را جهانی جنون آمیز معرفی می کند . بودریا در کتاب مبادله سمبلیک و مرگ توضیح می دهد که وقتی «ارزش ها» نسبت خود را با واقعیت و حقیقت از کف بدهند، دیگر جایی برای اخلاق باقی نمی ماند . او استدلال می کند تا پیش از جامعه مدرن، ارزش ها خصلت ارجاعی داشتند و با ارجاع به واقعیت عینی، معنا و مفهوم پیدا می کردند، اما اینک که همه چیز «مجازی » شده و «ارجاع به واقعیت » امری عبث به شمار می آید، با یک اغتشاش مداوم مواجهیم و ملاحظه می کنیم که همه چیزها به یکدیگر تبدیل می شوند: «تبدیل زشت به زیبا در مد; تبدیل چپ به راست در سیاست; راست به دروغ در پیام های وسایل ارتباط جمعی، بی فایده و بافایده در اشیا و ... و به عبارت کلی تر، همه معیارهای ارزش و تمام تمدن و اخلاق ... . اینک همه چیز غیرقابل تصمیم گیری است و این [وضعیت، نمایشگر] همان روسپی خانه تعمیم یافته سرمایه داری است; روسپی خانه ای نه برای روسپیگری، که برای جای گزینی و مبادله هر چیز با چیز دیگر» .
بودریا مطالب بسیاری درباره واقعیت مجازی نگاشته و اثر مشهورش، شبیه سازی شده و شبیه سازی، منبع بسیاری از نظریات جدید در حیطه معرفت شناسی و جامعه شناسی معرفت است . بودریا معتقد است انسان اینک در یک جهان شبیه سازی شده زندگی می کند; جهانی که در آن، واقعیت غیرقابل دسترسی، و همه چیز مجازی است .
اگر به تبدلی که در مفهوم واژه virtue به وقوع پیوسته، دقت کنیم، شاید آنچه بودریا می خواهد درباره دگرگونی های عالم جدید بگوید، روشن تر شود. virtue در زبان لاتین به معنای فضیلت و ارزش است; چیزی که مبدا الاهی دارد و از حقیقت برین سخن می گوید . این واژه اینک در معنای مجاز، غیرواقعی و غیرحقیقی به کار می رود و اصطلاح «واقعیت مجازی » نیز با استفاده از آن ساخته شده است . می بینیم آنچه زمانی به معنای حقیقت اعلا و نیکی و فضیلت بود، اینک به امری مجازی و غیرواقعی تبدیل شده است . در حقیقت، ارزش ها مبدا حقیقی خود را از کف داده و به اموری مجازی تبدیل شده اند و همین است که بودریا را وامی دارد، بگوید: «در جهانی زندگی می کنیم که ریشه و مبنایی ندارد; انبوهی است از هیچ که در آن، هر چیزی به هر چیز دیگر تبدیل می شود» . در این جهان است که جورج بوش می تواند به نام «آزادی » و «آزادسازی » ، سربازان خود را به عراق گسیل کند و کشوری مستقل را به زیر چکمه های سربازانش بکشد . در دنیای مجازی، «آزادی » به راحتی به «استبداد» تبدیل خواهد شد و «انقیاد» جای گزین «آزادسازی » خواهد گشت .
اشاره
ژان بودریا، در طول دو دهه گذشته، یکی از اندیشمندان مشهور مغرب زمین به شمار می رفته است; اما واکنش او نسبت به حادثه یازدهم سپتامبر از او یک شخصیت جنجالی ساخته که پی گیری ها و پیامدهای آن موضع گیری هنوز هم یکی از مباحث جدی در بین تحلیلگران و نویسندگان اروپایی و آمریکایی است . خطاست اگر تصور شود واکنش او نسبت به این حادثه، منحصر به یک موضع گیری سیاسی بوده یا گمان رود که او در این موضع گیری شخصیتی استثنایی و منحصربه فرد بوده است . چنان که می دانیم، در دوران معاصر کم نیستند متفکران و فیلسوفانی که به طور جدی در مباحثات سیاسی و اجتماعی روز وارد شده و به طور جدی و اصولی موضع گیری کرده اند . ژان بودریا نماینده لایه ای از نخبگان غربی است که البته بیشترینه آنها هنوز از جسارت لازم در اظهار درون مایه های ذهنی خود برخودار نیستند . تحولات جهانی و بحران های فراروی بشریت که در سال های آینده به چالش های جدی در مناسبات انسانی خواهد انجامید، بی گمان وجدان های خاموش یا اندیشه های نهفته بسیاری از نخبگان غربی را به میدان اندیشه ورزی و داوری خواهد کشاند و طلیعه های این بیداری و خیزش را از هم اکنون می توان احساس کرد . مطالعه دیدگاه های این دسته از متفکران غربی برای ما از آن رو اهمیت بیشتری می یابد که می تواند رویکردها و نگرش های استراتژیک ما به تحولات بنیادین جهانی را تعمیق و توسعه بخشد .
در کنار نوشتار فوق، در همین شماره از روزنامه جام جم، مقاله ای از بودریا در مورد «جهان مجازی » ترجمه شده است (1) که خوانندگان محترم را به مطالعه آن دعوت می کنیم . به هر حال، مطالعات راهبردی یا استراتژیک که امروزه اهمیتی بیشتر یافته است، یکی از نیازهای روزافزون نظام نوپای اسلامی است . همت دست اندکاران این روزنامه و برخی دیگر از مطبوعات کشور در طرح مستمر مباحث راهبردی، جای سپاس و ستایش دارد .
پی نوشت:
1) عنوان این مقاله عبارت است از: «در جهان مجازی، ما همه سیاهی لشکریم » .