ماهان شبکه ایرانیان

جهانی شدن از دو منظر مخالفین و موافقین

چکیده: این مقاله به نظریه منتقدان جهانی شدن فرهنگ و نقش ارتباطات و اطلاعات در پدیده جهانی شدن پرداخته و در مقام پاسخ به این پرسش است که آیا جهانی شدن فرهنگ به از بین رفتن سنت های بومی و هویت های ملی می انجامد یا نه .

همشهری ، 7/6/80

چکیده: این مقاله به نظریه منتقدان جهانی شدن فرهنگ و نقش ارتباطات و اطلاعات در پدیده جهانی شدن پرداخته و در مقام پاسخ به این پرسش است که آیا جهانی شدن فرهنگ به از بین رفتن سنت های بومی و هویت های ملی می انجامد یا نه .

گفته می شود جهانی شدن فرایندی است که راه تبدیل خصوصیت فرهنگی به بخشی از نظم فرهنگی جهان گستر را هموار می کند و در پی آن فرهنگ های محلی محو و یا از نو ابداع می شوند . این تعریف از جهانی شدن فرهنگ مورد انتقاد عده ای از اندیشمندان قرار گرفته است . آنان معتقدند با این که در بحث جهانی شدن، همگون شدن فرهنگ یکی از سرفصل های اساسی است، اما به نظر نمی رسد که یک دنیای همگن فرهنگی در یک مرحله به وجود آید . جهانی شدن نمی تواند با همان شتاب توسعه فن آوری به تحول فرهنگ ها بینجامد . به نظر فوکویاما درست است که فرایند جهانی شدن میان ایدئولوژی های اقتصادی و سیاسی همگرایی ایجاد کرده، اما در عین حال عناصر عمیق تری در فرهنگ کشورها وجود دارد که سبب می شود همگرایی به راحتی در آنها به وجود نیاید .

با وجود این، نگرانی اندیشمندان غیرغربی و حتی شماری از فرهنگ های غربی از تسلط یک فرهنگ بر فرهنگ جهان و امحای تنوع فرهنگی یا آمریکایی شدن جهان به گونه ای فزاینده در گوشه و کنار دنیای کنونی به چشم می خورد . از دیدگاه منتقدان، جهانی شدن باعث ایجاد فرهنگ سلطه و مصرف گرایی می شود که به تبع آن، خوب و بد، درست و غلط، هدف زندگی و ... با قدرت تخریب گر سرمایه جهانی در حال نابودی قرار خواهد گرفت و فرهنگ سلطه موفق می شود مفاهیم خود را در ذهن خریداران القا نماید .

مساله نگران کننده دیگر، رشد تک فرهنگی جهانی است . زنجیره های رسانه ای جهانی و متحدان آنها در جهان مالی و شرکت ها، اکثریت وسیع انسان ها را به مصرف کنندگان غیر فعال تبدیل می سازند که از هویت فرهنگی خود خالی شده اند و توانایی شکل دادن به سرنوشت خود را ندارند . در این نظام جهانی، دنیا میان اکثریت بی قدرت و اقلیت قدرتمند تقسیم شده است و کشورهای ثروتمند شروع به انتقال برتری های خود به این عرصه های تازه کرده اند و بر این اساس صادرات فرهنگی شکل می گیرد .

اما از دیدگاه موافقان، پدیده جهانی شدن ادامه تحولات کلان تاریخ بشری است . تحول انقلاب کشاورزی به انقلاب صنعتی و سپس به انقلاب اطلاعاتی گسترده تر از آن است که بتوان آن را دستاورد یک گروه یا تمدن خاص نامید . حتی اگر جهان گستری از غرب آغاز شده باشد، عملا به پدیده دیگری تبدیل شده است . انقلاب صنعتی گرچه از ابتدا از غرب برآمده، ولی در حال حاضر عالم گیر شده است و دیگر متولی خاصی ندارد .

اما ویژگی بدیع تحولات انقلاب اطلاعاتی نسبت به دو انقلاب قبلی این است که بروز و ظهور آن نتیجه طرح و برنامه خاص نیست . پیشتازان و سردمداران آن همه جایی و هیچ جایی هستند و در این روند تازه، اقتصاد از روابط دومحوری کشورهای پیشرفته و کشورهای عقب مانده که در آن اولی تولیدکننده و دومی مصرف کننده بود، جای خود را به مشارکت عموم در تولید داده است و در زمینه فرهنگ و اندیشه، انحصارطلبی طرح مدرنیته جای خود را به الگوی چند فرهنگی داده است .

نتیجه گیری: انقلاب ارتباطات و جهانی شدن، فرهنگ های گوناگون گیتی را در تماس و رویارویی دائمی قرار داده است . در چنین موقعیتی، ملت ها و فرهنگ ها در برابر فرصت ها و تهدیدهای نوینی قرار گرفته اند که از سویی موجب تفاهم و از سوی دیگر موجب برخوردهای متفاوتی میان آنها می شود .

در چالش جهانی شدن، ملت ها نباید دست به پذیرش کورکورانه و منفعلانه فرهنگ های غالب بزنند; بلکه چارچوب نگرش سیاست فرهنگی خود را باید با برخوردی فعال شکل دهند و در این راستا تمامی تهدیدهای موجود را به فرصت تبدیل کنند .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان