ارتباط بسیار قوی و شدید میان حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت ولی عصر مهدی موعود ارواحنا فداه از مطالبی است که در قرآن کریم آمده و خداوند آنرا در کتاب آسمانی و جاوید خود تذکر داده و یادآوری فرموده است چنانکه می فرماید:
و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلا یسرف فی القتل انه کان منصوراً
و آن کسی که مظلوم کشته شد برای ولیش سلطه و حق قصاص قرار دادیم پس در قتل اسراف نکند چرا که او مورد حمایت است.
بدون تردید مصداق بارز و نمونه کامل«من قتل مظلوماً» (یعنی مقتولی که مظلومانه به شهادت رسید و ستمگران از خدا بی خبر او را از روی ظلم و جور و تعدی به قتل رسانیدند)
ریحانه و گل خوشبوی پیامبر، حضرت حسین بن علی علیه الصلاة والسلام است چنانکه در موارد متعدد، از آن بزرگوار با همین عنوان یاد شده است.
و مصداق بارز ولی(دم) و مطالبه کننده خون مبارک حضرت حسین بن علی علیه السلام، فرزند آن حضرت یعنی حضرت بقیة الله فی الارضین امام زمان علیه السلام است.
بنا بر این سلطه و سلطنتی را خداوند بزرگ برای او قرار داده و این حق را برای او مقرر فرموده که در وقت ظهور، به داد خواهی برخیزد و از ولایت خود نسبت به خون پاک جد بزرگوارش استفاده فرموده و کشنده یا کشندگان آن امام معصوم و آن ولی بزرگ پروردگار را در برابر آن جنایت بزرگ یعنی کشتن بهترین خلق خدا، بکشد و به قتل برساند.
موید این معنی و توجیه، آن است که در این آیه کریمه از حضرت مهدی موعود، تعبیر به (منصور) شده یعنی کسی که مورد نصرت، یاری و حمایت است. و در دعای ندبه می خوانیم: «این المنصور علی من اعتدی علیه و افتری» کجاست آن آقائی که علیه ظالمان ومفتریانش مورد نصرت وحمایت است. وروشن است که مقصود از این منصور، حضرت ولی عصر امام زمان ارواحنا له الفداء می باشد.
خوشبختانه این معنی و تطبیق آیه کریمه بر دو پیشوای بزرگ جهانی، حضرت حسین بن علی علیه السلام و حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف در روایات متعدد وارد شده است.
جابر از حضرت ابی جعفر امام باقرعلیه الشلام نقل کرده که فرمود: این آیه: «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلا یسرف فی القتل انه کان منصوراً» در باره امام حسین علیه السلام نازل شده و نهی از اسراف در قتل مربوط به قاتل حسین است و منصور و یاری شده، حسین علیه السلام می باشد.
سلام بن مستنیر گوید: حضرت ابی جعفر علیه السلام راجع به آیه «و من قتل مظلوماً» فرمود: او حسین بن علی علیه السلام است که مظلوم کشته شد و ما اولیاء اوییم، و قائم ما چون قیام کند، در طلب انتقام خون حسین بر آید، پس می کشد تا جایی که گفته می شود اسراف در قتل کرده است. فرمود: مقتول، حسین علیه السلام و ولی او قائم است و اسراف در قتل این است که غیر قاتل او کشته شود و او منصور است زیرا از دنیا نمی گذرد تا اینکه یاری شود به مردی از خاندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که زمین را پر از قسط و عدل کند همچنانکه پر از جور و ظلم شده باشد. بلکه در روایتی صدر همین آیه را نیز بر امام حسین علیه السلام تطبیق فرموده اند و صدر آیه این است: «و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق» یعنی نکشید آن جانی را که خداوند آن را حرام کرده و محترم شمرده مگر به حق.
معلی بن خنیس گوید: شنیدم از امام صادق علیه السلام که فرمود: از قتل نفسی که خداوند آن را حرام فرموده، قتل حسین در میان اهل بیت اوست.
این گونه اخبار نه تنها از طریق شیعه وارد شده که از طریق اهل سنت نیز نقل شده است چنانکه قندوزی مصری می گوید: از امام علی الرضا فرزند موسی الکاظم (رضی الله عنهما) رسیده که آن حضرت فرمود: آیه و من قتل مظلوماً نزل فی الحسین والمهدی. یعنی این آیه در باره حسین و مهدی (صلوات الله علیهما) نازل شده است.
در اینجا دو مطلب مهم و قابل توجه است که اذهان اهل دقت و صاحب نظران را بدان جلب می کنیم:
1- هر چند در مواردی از آیه کریمه، اختلاف و دوگانگی در تفسیر هست مثلاً در فاعل «لا یسرف» اختلاف است که آیا مقصود، این است که قاتل اسراف نکند یا اینکه ولی که منتقم است اسراف نکند که البته هر یک از دو احتمال هم توجیه دارد.
و نیز در جمله «انه کان منصوراً» دو وجه است یکی اینکه یعنی امام حسین علیه السلام مورد حمایت و نصرت الهی قرار گرفته است و دیگر اینکه ولی و منتقم، مورد حمایت و نصرت است و این دو برداشت نیز هرکدام در جای خود توجیه صحیح دارد و در نتیجه به اعتبار همین دو رشته اختلاف، آیه را می توان به چهارگونه معنی کرد.
ولی آنچه که مسلم است و بکلی تردید در آن راه نیافته، انطباق «مقتول ظالماً» با حضرت حسین علیه السلام و انطباق ولی او، بر حضرت ولی عصر مهدی آل محمد علیه السلام است.
2- ما مکرر تعبیر به تطبیق و انطباق کردیم ولی در برخی از این روایات و از جمله در روایت جابر و نیز روایت قندوزی تعبیر به «نزل» شده که ظاهر این تعبیر آن است که آیه رسماً در این رابطه نازل شده است نه اینکه جریان مورد بحث، یکی از مصادیق باشد، بلکه با عنایت به خصوص همین موضوع، آیه از طرف خدا آمده نهایت اینکه بشود موارد دیگر را با آن منطبق ساخت و آیه را با آن موارد تطبیق کرد.
بالاخره با ملاحظه مجموع روایاتی که در این باب وارد است این آیه کریمه یا به طور خصوصی و ویژه برای امام حسین و حضرت مهدی موعود نازل شده و چشم انداز از آیه، آن دو بزرگوار می باشند، و یا اینکه اولین و بزرگترین مصداق آن، امام حسین و حضرت مهدی می باشند هر چند مصادیق دیگر نیز پیدا کند و بر سایر موارد نیز منطبق گردد. در پرتو این بیان، روشن می گردد که رابطه میان آن دو حجت بالغه الهی از نوع روابط دیگر ممتاز بوده و پیوند معنوی و آسمانی میان آن دو، پیوندی الهی است که خلل و شبهه ای در آن، راه ندارد.
خلل پذیر بود هر بنا که می بینی مگر بنای محبت که خالی از خلل است و سند محکم این ترابط و این شدت اتصال و یگانگی، قرآن کریم است.