ماهان شبکه ایرانیان

چرا جنس چینی می خریم؟

خب برخورد با جنس چینی تبدیل به یکی از ضروریات زندگی ما ایرانی ها شده است. پا که به مغازه سر محل بگذارید، انبوهی از اجناس چینی را می بینید که از سر و کول مغازه ها بالا می رود، جنس هایی که قبلا در ایران تولید می شدند. چرا مجبور شده ایم سبد خرید خانوار را با جنس چینی پر کنیم؟

خب برخورد با جنس چینی تبدیل به یکی از ضروریات زندگی ما ایرانی ها شده است. پا که به مغازه سر محل بگذارید، انبوهی از اجناس چینی را می بینید که از سر و کول مغازه ها بالا می رود، جنس هایی که قبلا در ایران تولید می شدند. چرا مجبور شده ایم سبد خرید خانوار را با جنس چینی پر کنیم؟

فرای از مسئله عدم پرداخت حقوق کارگر طبق ضوابط قوانین کارگری، عدم لحاظ حقوق ابتدایی کارگرها مانند مرخصی سالیانه و مانند آن، عدم توجه به استانداردهای زیست محیطی در چین و مانند آن که نه تنها ما، تمام دنیا به آن اعتراض دارد، مشکل دیگری هم حضور کالای چینی در ایران را دو چندان کرده است، قیمت ارز، حدود 10 سال است که قیمت ارز در ایران توسط بانک مرکزی با تزریق دلار حاصل از فروش نفت ثابت نگه داشته می شود. در این ده سال اگر ایران به طور متوسط سالیانه 15٪ تورم داشته باشد و آمریکا متوسط تورم سالیانه اش 2٪ باشد، ارزش ریال در برابر دلار حدود 130 ٪ سقوط کرده است. یعنی خوش بینانه ترین قیمت دلار بالاتر از 2000 تومان و 2 برابر قیمت فعلی آن است.

در مورد یوآن چین هم عینا این مسئله وجود دارد با این تفاوت که تمام دنیا به چین اعتراض می کند که ارزش یوآن را ژایین تر از ارزش واقعی اش نگه می دارد (دقیقا عکس سیاست ارزی ما) و در نتیجه جنس چینی را برای صادرات ارزان تر از رقبا تمام می کند، مسئله ای که البته بزرگترین شریک تجاری چین یعنی آمریکا به شدت به آن اعتراض و تجدید نظر در آن را خواستار است.

چین ارزش یوآن را کاهش می دهد (تورم در برخی از سال های گذشته در چین بر خلاف تورم دو رقمی ما منفی بوده است) و ما ارزش ریال را افزایش. این عملا خوشامد گویی به جنس چینی است.

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بارها به جنس چینی برخورده اید که اسم فارسی دارد و یا فروشنده به شما می گوید این جنس به سفارش ایران در چین تولید می شود. هم اکنون برخی کارخانجات در ایران ظرفیت خطوط تولید خود را به شدت کاهش داده و در عوض جنس تولیدی خود را به طور کامل از چین وارد و فقط در کارخانه بسته بندی می کنند!

در مورد صادرات هم وظعیت عینا همین است. یک جنس ایرانی با قیمت 2000 تومان وقتی صادر می شود 2 دلار قیمت می خورد، در حالی که عملا بایستی با دلار دو هزار تومانی 1 دلار قیمت بخورد. این عملا باعث گرانتر شدن جنس ایرانی در برابر رقبا و خارج شدن ایران از گردونه رقابت صادرات است.

چرا دولت ارزش ریال را کاهش نمی دهد؟

خب مسلما دولت هم تمام این مشکلات را می داند. دهه شصتی ها وارد بازار کار شده اند و اتفاقا دولت به ایجاد اشتغال و خطوط تولید پر رونق کارخانجات نیاز مبرمی دارد، تا نرخ بیکاری افسار گسیخته و رکود حاکم بر کشور را کاهش دهد.

از طرف دیگر کشور تحت تحریم است. اگر برخی از کارخانجات داخلی در اثر رقابت با کالای چینی تعطیل شود و ما در آینده با موج شدیدتری از تحریم ها روبرو شویم، تولید داخلی برای دولت حکم مرگ و زندگی دارد. اگر کارخانه ای الان حذف شود بازگرداندنش در موقع نیاز و زیر تیغ تحریم مشکل خواهد بود.

چرا دولت همچنان بر نرخ ارز ثابت و ارزش غیر واقعی ریال اصرار دارد؟

1. وزارت بازرگانی اعتقاد دارد، ایران یک کشور وارد کننده کالا است و صادرات اندک ایران در بخش غیر نفتی، توجیه گران تر کردن واردات را ندارد. این توجیه چندان به نظرم منطقی نیست. درست است که واردات ایران چند برابر صادرات غیر نفتی است، ولی با واقعی شدن نرخ ارز توان صادراتی ایران بالاتر می رود و البته با وجود اندک بودن صادرات غیر نفتی، این بخش قسمت مهمی ازاشتغال را به خود اختصاص می دهد.

2. دولت از گران کردن دلار به علت هجوم مردم برای تبدیل ریال به ارز خارجی و همچنین هجوم برای خرید کالاهای مصرفی واهمه دارد. گران کردن دلار جه به صورت تدریجی و چه به صورت یکباره مردم را تشویق خواهد کرد که سرمایه خود را ارزی کنند و احتمالا صف های طولانی برای گرفتن موجودیشان از بانک ها تشکیل خواهد شد.

3. مردم به مصرف کالای وارداتی ارزان عادت کرده اند. الان درآمد سرانه هر ایرانی حدود 5000 دلار است. اما با توجه به ارزش غیر واقعی دلار عملا مردم می توانند قدرت خریدی برابر دو برابر این درآمد سرانه یعنی 10000 دلار را داشته باشند، چون نیمی از ارزش دلار در کشور نتیجه حمایت بانک مرکزی است. این باعث شده مردم به یک رفاه کاذب با سوب سید بانک مرکزی عادت کنند، درنتیجه تغییر شرایط به نارضایتی مردمی که به جنس ارزان وارداتی خو کرده اند منجر خواهد شد.

4. دولت ریال پر قدرت را نوعی پرستیژ جهانی برای خودش متصور کرده است و پایین آمدن ارزش آن را به نوعی سرشکستگی اقتصادی می داند.

نتیجه این است که دولت با دلایل محکمی که دارد تا بتواند به حمایت از ریال ادامه خواهد داد و تغییر ارزش ریال در کوتاه مدت متصور نیست. اما آیا باتوجه به تحریم های پیش رو و موج بیکاری و اعتراض صنعت گران و هزینه هایی که طرح هدف مند کردن یارانه ها به اقتصاد کشور تحمیل خواهد کرد، دولت می تواند به این رویه ادامه دهد؟ مسلما مدت نه چندان طولانی. اتفاقا با توجه به اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانه ها چه خوب است که قیمت ارز هم در این جراحی اقتصادی لحاظ شود و حالا که بیمار درد می کشد، حداقل درد دیگری را هم درمان کنیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان