ماهان شبکه ایرانیان

شخصیت اخلاقی آیت الله انصاری شیرازی در گفتگو با حجت الاسلام سید رضا خسرو شاهی

گفتگو با استاد سید رضا خسرو شاهی از شاگردان و ملازمان آیت الله انصاری شیرازی که قریب سی سال در محضر استاد بوده اند و ۱۷ سال در درس معظم له شرکت داشته اند؛آیت الله انصای شیرازی دارای ابعاد مختلفی هستند و صحبت کردن درباره شخیت ایشان برای من بسیار سخت و دشوار است چرا که معرف باید اجلی از معرف باشد و بنده خودم را در این مقام نمی بینم و فقط از این جهت ...

گفتگو با استاد سید رضا خسرو شاهی از شاگردان و ملازمان آیت الله انصاری شیرازی که قریب سی سال در محضر استاد بوده اند و 17 سال در درس معظم له شرکت داشته اند؛آیت الله انصای شیرازی دارای ابعاد مختلفی هستند و صحبت کردن درباره شخیت ایشان برای من بسیار سخت و دشوار است چرا که معرف باید اجلی از معرف باشد و بنده خودم را در این مقام نمی بینم و فقط از این جهت این مصاحبه را قبول کردم که معرفی شخصیت استاد برای نسل های بعدی دارای فوائدی است و نسل آینده می تواند از تجربیات ایشان استفاده کنند البته آنچه می گویم مباحثی است که ایشان در مباحث عمومی خود مطرح می کردند و مباحثی هم در جلسات خصوصی بیان شده است و به علت استنکاف ایشان از طرح آن مباحث به آن نمی پردازم

زندگی اجمالی آیت الله انصاری شیرازی

ایشان در سال 1306 هجری شمسی در روستای نایگان داراب متولد شد اند و شجره ایشان به جابر بن عبد اله انصاری می رسدمعظم له در 14 سالگی به حوزه شیراز وارد می شوند و مهمترین استاد ایشان در سطح آیت الله سید نور الدین شیرازی می باشد ایشان به مدت ده سال سطح را در حوزه شیراز می گذرانند ودر 24 سالگی وارد حوزه علمیه قم می شوند و عمدتا فقه و اصول را درخدمت امام و مقداری در محضر آیت الله اراکی بوده اند و فلسفه و عرفان را در نزد علامه عالی مقام سید محمد حسین طباطبایی ( ره ) و اخوی بزرگوار ایشان مرحوم سید حسن الهی طباطبایی تلمذ کرده اند و خود استاد می فرمودند: خود علامه طباطبایی اخویشان را به ما معرفی کردند و شرح فصوص را از محضر ایشان استفاده کرده اند و تمهید القواعد و مصباح الانس را نزد خود علامه طباطبایی آموخته اند مرحوم علامه طباطبایی علاوه بر درس های عمومی، درس خصوصی برای خواص شاگردان خود داشتند و نوعا آن جلسات در شب های پنجشنبه برگزار میشده است و استاد انصاری شیرازی در هر دو درس شرکت می فرمودند

شان و منزلت استاد در نزد علامه طباطبایی ( ره )

برای اینکه با شان و منزلت استاد در نزد علامه طباطبایی آشنا شویم خاطره ای را نقل می کنم، بنده بعد از اتمام سطح می خواستم وارد علوم عقلی بشوم و علم فلسفه را نزد کسی بخوانم که از خطرات و انحرافات مصون باشم لذا از علامه طباطبایی وقتی گرفتم تا در این زمینه با ایشان صحبت و مشورتی داشته باشم لذا به خدمت علامه رسیدم، سئوالات من در نحوه خواندن فلسفه و علوم عقلی بود و اینکه آیا خواندن فلسفه برای من ضرورت دارد یا خیر؟ از کی شروع کنم و چه کتاب هایی را بخوانم و به چه روشی فلسفه را بخوانم؟

ایشان به سئوالات من پاسخ دادند و این جلسه حدود یک ساعت و نیم طول کشید و در آخر گفتم نزد چه کسی فلسفه بخوانم و شاگردی از شاگردان خود را به عنوان استاد معرفی کنید و ایشان چند لحظه تامل کردند و فرمود " شما بروید پیش آقای انصاری شیرازی و فلسفه و عرفان را نزد ایشان بخوانید و ملازم ایشان باشید" و این حاکی از مقامی است که استاد نزد علامه عالی مقام طباطبایی داشتند و آشنایی علمی بنده با استاد از آن وقت آغاز شد

اهل و محل

جمله ای هم از آیت الله بهجت ( ره ) درباره استاد بخاطر دارم حدود 12 سال فقه و اصول در درس آیت الله بهجت شرکت می کردم و به خاطر دارم همزمان که به درس آیت الله بهجت می رفتم در درس استاد انصاری شیرازی هم شرکت می کردم و به فرموده استاد روی کتاب را می پوشاندم تا دیگران نفهمند ما چه کتابی در نزد ایشان مطالعه می کنیم ایشان در آن ایام فصوص تدریس می نمودند و کتاب را در بین روزنامه ای پیچیده بودم تا دیده نشود روزی در نماز صبح آیت الله بهجت بودم و همراه ایشان به حرم حضرت معصومه رفتم و آقای بهجت در مسجد بالای سر نشسته بودند و نیم ساعتی زیارت کردند، من هم پشت سر ایشان نشسته بودم و زمانی که زیارت تمام شد نگاهی به من کردند و گویا می خواستند حرفی به من بزنند من جلوتر رفتم و ایشان کتاب را دیدند و گفتند چه کتابی است و من نخواستم اسم کتاب را بگویم و خود کتاب را تقدیم کردم و ایشان کتاب را باز کردند سپس بستند و گفتند: نزد چه کسی این کتاب را درس می گیرید؟ و من هم به ایشان گفتم نزد آیت الله انصاری شیرازی تلمذ می کنم و پرسیدند کجا تدریس می کنند؟ گفتم درس خصوصی است و در منزل ایشان تشکیل میشود و ایشان دقیقا این جمله را فرمودند: " اهل و محل ایشان شایستگی تدریس این کتاب را دارند" و این تعبیر را بکار بردند و مطالبی دیگری هم در ادامه فرمودند و این تعبیری بود از آیت الله بهجت درباره استاد

یک امضای ایشان مانند دو امضا است

باز به خاطر دارم آیت الله طاهر شمس گلپایگانی در جلسه ای از امام ( ره ) نقل کردند: تا ما کسانی امثال آیت الله انصاری شیرازی و آیت الله بهجت داریم به انقلاب و کشور ما صدمه ای وارد نمی شود و زمانی که امام در نجف بودند من به طرق مختلفه شنیده ام و به طرق مختلف هم نقل شده است که یک امضای آقای انصاری شیرازی مانند دو امضا است

تربیت معنوی استاد

آیت الله انصاری شیرازی تربیت خود را بیشتر مدیون علامه می دانستند و گاه گاهی از مرحوم قوچانی مطالبی نقل می کردند و معلوم بود از ایشان هم بهره ها برده اند

اگر خلوص نیت داری برو و الا نه!

ایشان در زمان طاغوت جز مبارزین طراز اول بودند و می فرمودند 17 سال با طاغوت مبارزه کردم و در زمان ظاغوت مجلسی بود که کسی به منبر نمی رفت و بسیار خطرناک بود و کسی حاضر به منبر رفتن نبود تا اینکه من اعلام آمادگی کردم و آیت الله سعیدی مرا صدا زدند و فرمودند: اگر خلوص نیت داری برو و الا نه و من به منبر رفتم و خطابه داغی ایراد کردم؛ می فرمودند من 17 سال عمرم صرف مبارزه با طاغوت شد و پشیمان هم نیستم چون مقتضای عبودیت در هر عصری چیزی است و مقتضای عبودیت در آن زمان این بود که با طاغوت مبارزه کنم و این کار را انجام دادم.

تواضع مثال زدنی استاد

یکی از ویژگی های بارز ایشان تواضع است و تواضع ایشان مثال زدنی است زمانی ایشان می فرمودند: تواضع مراتبی دارد گاهی در این حد است که انسان تظاهر به فروتنی می کند و خود را پایین تر نشان می دهد ولی در عمق جان خبری از تواضع نیست و جزو باورش نشده است و حقیقت تواضع این است که وقتی با جوان مواجه شدیم بگوییم او گناه کمتری از من دارد و از من برتر است و وقتی با پیر مواجه شدیم بگوییم او عبادت بیشتری دارد و از من بالاتر است و اگر این جزو باورمان شد و در دل رسوخ کرد عکس العملی که این باور در درون ایجاد می شود تواضع است و خود ایشان هم اینگونه بودند

یکی از فضلا قضیه ای برای من نقل می کردند و می فرمود: به طور تصادفی در سفر مشهد در اتوبوس با ایشان هم راه بودیم و اتوبوس بین راه برای نماز و نگه داشت و پیاده شدم و می خواستم تجدید وضو کنم و جایی نبود برای اینکه عبای خود را آویزان کنم ناچار وسایل خود را و عبا را در کنار سنگی گذاشتم وقتی برگشتم دیدم وسایلم نیست و عبای من نزد ایشان است و فرمودند: دیدم عبایی اینجاست و فهمیدم مربوط به یک طلبه است و زائر امام رضا ( علیه السلام ) هم هستند و بر خود لازم دیدم که از وسائل ایشان حفاظت کنم و ایشان واقعا اینگونه هستند و دیگران را از خود برتر می بینند و تواضع ایشان عکس العمل این باور درونی استاد است.

در درس خصوصی که منزل ایشان می رفتیم بعضی مواقع در منزل ایشان بودیم ایشان کفش طلبه ها را جفت می کردند و در را می بستند تا دیگران از دیدن این صحنه ناراحت نشوند و ممانعت نکنند و کفش شاگردان را جفت می کردند و از ویژگی های استاد نیت اوست و هر کاری را که انجام می دهند اول نیت خود را درست می کنند و بعد آن کار را انجام می دهند و ایشان گاهی در درس اخلاقشان می فرمودند کاری که انجام می دهید تمام شدنی است و انچه که می ماند نیت شماست نیت کار خلاف نکنید هر چند نیت عقاب ندارد و معصیت نیست چرا که نیت آثار ماندگارش می ماند و به اندازه خودش اثر خودش را می گذارد.

عیادت استاد از اهل علم

به یاد دارم زمانی به دیدن ایشان رفته بودم و دیدم استاد لباس پوشیده و می خواهد از منزل خارج شود گفتند شما در منزل بمانیدو من چند دقیقه دیگر برمی گردم علت را جویا شدم: فرمودند در همسایگی ما طلبه ای زندگی می کنند و بیمار هستند و من مشغول مطالعه بودم و یاد ایشان افتادم مریض است و با خود حسایب ردم آیا مطالعه کنم فضیلتا بیشتری دارد یا عیادت ایشان دیدم ایشان و دیدم چند عنوان بر او صدق می کند اول اینکه همسایه است و زیارت همسایه فضیلت دارد، دوم طلبه هست و زیارت علما فضیلت دارد و در روایت آمده است که زیارت عالم از هزار سال عبادت برتر است، سوم او مریض می باشد و غریب هم هستند و دیدم این امر فضیلت بیشتری دارد و از طرفی هم امر شده است « فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرات » بقره؛ 148 لذا کتاب را بستم و به عیادت ایشان می روم و فرمودند شما هم بیایید به عیادت آن طلبه رفتیم و استاد مبلغی هم زیر تشک ایشان گذاشتند و بعد از عیادت خیلی زود خداحافظی کردند و خانم ایشان گفتند چرا زود رفتید استاد فرمودند: زمانی که به عیادت مریض می روید زیاد توقف نکنید و خیلی به تصحیح نیت تاکید می نمودند

چگونه بخوانیم و چه بخواهیم

یکی از مباحث اخلاقی ایشان راجع به دعاست و ایشان می فرمدند خداوند فرمود است: دعا کنید و تضمین کرده استجابت آن را و می فرمودند: چون ما خیر و شرمان را نمی دانیم گاهی چیزی را طلب می کنیم که اهمیت ندارد یا مضر است و دعا کردن هم بلد نیستیم حال که اینگونه است چگونه بخوانیم و چه بخواهیم؟ می فرمودند بهتر این است ببینیم معصومین چگونه دعا می کنند و چه می خواهند و ایشان این دعا را زیاد توصیه می کردند: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْعَافِیَةَ وَ الشُّکْرَ عَلَی الْعَافِیَةِ وَ تَمَامَ الْعَافِیَةِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ » بحارالأنوار ج: 92 ص: 292 و می فرمودند این دعایی است که رسول الله آن را خوانده است و سفارش می کرده اند

کلید درک معارف و حقایق

آیت الله انصاری شیرازی به طلبه ها سفارشات زیادی داشتند از جمله می فرمودند: اگر می خواهید حقایق و معارف دین را بفهمید کلید درک معانی و معارف تهذیب و تزکیه است و بدون آن فهم حقایق امکان ندارد آیه شریفه لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ سوره واقعه آیه 79 می فرمودند مراد از آیه شریفه فهم قرآن است و مطهرون به معنای تزکیه است کسانی که اهل تزکیه نیستند قرآن را نمی فهمد.

سفارشات

- مستحبات و مکروهات

شما از مکروهات اجتناب کنید تا دیگران محرمات را مرتکب نشوند و شما مستحبات را انجام دهید تا دیگران واجبات را انجام دهند

- مراقبه و محاسبه نفس

از سفارشات دیگر ایشان مراقبه و محاسبه بود می فرمودند مراقبه این است که هر کاری که می خواهی انجام دهی ببین هدفت از این کار چیست و مراقبه کنترل قبل از عمل است و محاسبه کنترل بعد از عمل است مراقبه پیشگیری است و محاسبه معالجه و درمان است و هر دو برای رسیدن به کمال مهم است

البته مراقبه و محاسبه را ایشان از علامه طباطبایی نقل می کردند که مراقبه و محاسبه در تهذیب نفس اهمیت بسزایی دارد

- محبت حق تعالی

ایشان راجع به بحث محبت و حق تعالی بحث های زیادی مطرح می نمودند و می فرمودند محبت فی نفسه قیمت و ارزشی ندارد و قیمت محبت به قیمت متعلق آن است و محبوب قیمت محبت را تعیین می کند و اگر کسی به منظره های زیبا محبت دارد قیمت او بقدر همن دریا و کوه است و اگر کسی به حق تعالی محبت پیدا کند ارزش والایی دارد و قابل قیمت گذاری نیست و می فرمودند: از آنجا که محبت دو چیز در قلب جا نمی گیرد هر کدام که بیاید دیگری خارج می شود اگر محبت دنیا وارد قلب شد محبت خدا از قلب خارج میشود و می فرمودند محبت گاهی تحصیلی و گاهی حصولی است و محبت حصولی اعطایی است و محبت تحصیلی از شناخت کمال و جمال الهی حاصل می شود و لذا می فرمودند: اگر می خواهید بخدا محبت پبدا کنبد باید به جمال و کمال الهی معرفت پیدا کنید.

- با سه چیز خودت را باید بیازمایی

یادم هست روزی در خیابان ارم با استاد به طرف منزل ایشان می رفتیم و طلبه ای به ایشان سلام کرد و گفت من به تازه در ارگانی مشغول کار شده ام و مقامی به من رسیده است و مرا نصیحت کنید و ایشان قدری تامل کردند و فرمودند: با سه چیز خودت را باید بیازمایی اگر در این سه چیز نمره قبولی بگیری معلوم می شود مقام تو را فریب نداده است و الا باید بترسی سئوال کرد آن سه چیز؟

اول سبقت در سلام : حال که به مقام رسیدی آیا حاضر می شوی جلوتر از دیگران سلام کنی یا نه! اگر سخت نباشد مقام فریبت نداده است و الا باید بدانی مقام تاثیر منفی در تو گذاشته است

دوم: یادت هست قبل از رسیدن به مقام، زنبیلی در دست داشتی به بازار می رفتی و خرید می کردی و بدون هیچ خجالتی حمل می کردی و الان هم اگر اینگونه ای بدان مقام تو را فریب نداده است

سوم: وقتی وارد مجلسی می شوی آیا سختت نیست که پایین ترین نقطه مجلس بنشینی و یا توقع دارید صدر مجلس باشی؟ و اگر این برای تو راحت بود بدان مقام تو را فریب نداده است و اگر اینگونه ای مقام عیبی ندارد و ایشان از شهید ثانی نقل می کردند شهید با آن عظمت و مقام والای فقهی مرکب را از منزل بیرون می آورد و هیزم جمع می کرد و هیچ خجالت هم نمی کشید و چیزی هم از مقام ایشان کم نمی شد و الگوی شما باید شهید ثانی باشد

- روزی خدمت ایشان رسیدم و بعد از صحبت های سئوال کردم در روایت آمده است « العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء » مصباح الشریعة ص: 16 در این روایت به سه چیز اشاره شده است اول نور بودن علم است و این واضح است و دوم این نور را خدا افاضه می کند و این هم واضح است و اما « فی قلب من یشاء » برای من معلوم نیست و این «من یشاء» چه کسانی اند؟ ایشان در جواب فرمودند: این روایت را باید در کنار روایت دیگر بگذارید و معنا کنید مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ کُفِیَ مَا لَمْ یَعْلَمْ » وسائل الشیعة ج: 27 ص: 164 و این دو روایت یکدیگر را تفسیر می کنند و این نکته جالبی بود و «من یشاء »کسی است که عامل باشد و به مفداری که می داند عمل کند علوم بعدی را هم خدا افاضه می کند.

دستورات عملی

توصیه بر ذکر یونسیه

ایشان خیلی بر ذکر یونسیه تاکید می کردند و می فرمودند هر روز سجده طویل انجام دهید و این ذکر را بگویید و این ذکر را از کم شروع کنید و از کم شروع کنید و به معنای آن هم توجه داشته و این ذکر آثاری دارد و نجات دهنده است و مراد از نجات این است که انسان را از زندان طبیعت نجات می دهد و می فرمودند البته مواظب باشید اثر مهر روی پیشانی شما باقی نماند

نماز جعفر طیار

ایشان می فرمودند نماز شب بخوانید و نماز شب را در قالب نماز جعفر بخوانید که اثر آن چندین برابر می شو د و اگر کل آن را نمی توانید به این روش بخوانید لا اقل چهار رکعت آن را به طریق نمازجعفر طیار بخوانید و اثر فراوانی در پیشرفت و تعالی معنوی دارد

ذکر یا قیوم

وقتی از ایشان سئوال کردم قبل ار نماز صبح چه ذکری را سفارش می کنید فرمودند اگر وقتی داشتید ذکر یا قیوم بگویید و آن از اسما الهی است و تمام اسما دیگر هم در آن نهفته است و اگر این ذکر را بگویید تا آخر شب احساس نیرو می کنید و ایشان از علامه نقل می کرند «قیوم» ام اسما اضافیه حق تعالی است این ذکر را خیلی به ما سفارش می کردند

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان