همسرداری آشپزی نیست

گفت‌وگو با دکتر خدیجه سفیری درباره همسرداری

«ببینید نقش مادری و همسری جزو کارهای زن است؛ اما خانه‌داری و کارهای داخل منزل چنین نیست؛ گرچه در جامعه ما به این مسائل اهمیت بیشتری داده می‌شود و مادران خانه‌دار به جای توجه به فرزندان و جوانان خود وقتشان را صرف نظافت و آشپزی می‌کنند. این موجب می‌شود زنان خانه‌دار کم‌کم وسواسی و به علت یکنواختی کار دچار افسردگی شوند.»

گفت‌وگو با دکتر خدیجه سفیری درباره همسرداری

مصاحبه‌کننده: زهره پایدار

 

مادری و همسری ≠ نظافت وآشپزی. این دیدگاه دکتر خدیجه سفیری، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا است. او معتقد است زنان شاغل بیش از آنکه طالب درآمد باشند، خواهان حضور در اجتماع و مشارکت اجتماعی‌اند. این استاد دانشگاه افزایش اعتمادبه‌نفس و کسب مهارت برقراری ارتباط اجتماعی را از نتایج مثبت اشتغال زنان می‌داند. سفیری در عین حال تأکید می‌کند که زن شاغل برای آنکه بتواند همسر، مادر و کارمند بهتری باشد، باید حمایت ویژه‌ای داشته باشد؛ چرا که بدون چنین مساعدت‌هایی، فعالیت اجتماعی زنان فشار و تنش مضاعف برای آنان خواهد داشت.

 

انگیزه‌ها و علل گرایش زنان به اشتغال چیست؟

تحقیقات نشان می‌دهد مهم‌ترین علل گرایش زنان به کار تمایل به داشتن حضور اجتماعی است. بعد از این گزینه می‌توان به کسب اعتبار، منزلت اجتماعی و نیز درآمد اشاره کرد.

اشتغال زنان چه نتایج مثبت و منفی‌ای دربردارد؟

نیمی از جمعیت جامعه ما را زنان تشکیل می‌دهند که حضورشان در اجتماع گاهی فعال و زمانی غیر فعال است، مثل وقتی که زن خانه‌دار است. زنِ خانه‌دار اگرچه در منزل کارهای مهمی انجام می‌دهد، مشارکت اجتماعی ندارد. چنین خانمی از مسائل اجتماعی دور خواهد ماند و اطلاعات او از جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند کاهش پیدا می‌کند. از سوی دیگر خانم خانه‌دار نمی‌تواند به مهارت‌های ارتباط اجتماعی به نحو مطلوبی دست پیدا کند. این مسائل در تربیت فرزندان هم تأثیر می‌گذارد. در عوض، بودن در اجتماع اعتمادبه‌نفس زنان و میزان اطلاعات آن‌ها را افزایش می‌دهد. به علاوه، زنی که شاغل است، ارزش پول را بیشتر می‌داند و چون به اصطلاح قدر آن را می‌داند، درآمد خانواده را در زمینه‌های بهتری هزینه می‌کند.

مهم‌ترین جنبه منفی اشتغال زنان چیست و چه زمانی ظاهر می‌شود؟

این قضیه در جوامع مختلف متفاوت است. زمانی که زن‌ها در بیرون از خانه مشغول کارند، باید سازمان‌های اجتماعی از آن‌ها حمایت کنند تا بتوانند میان محیط کار و خانه خود تعادل برقرار کنند. در جوامعی که این قبیل سازمان‌های حامی اجتماعی وجود ندارد، بیشترین آثار منفی اشتغال زنان بروز می‌یابد؛ چون زنان شاغل به تنهایی قادر نیستند، چنین تعادلی را برقرار کنند. البته گاهی نقش این سازمان‌های حمایتی را همسران زنان شاغل بر عهده می‌گیرند. همراهی این همسران موجب می‌شود جنبه منفی اشتغال زنان به حداقل برسد؛ اما وقتی سازمان اجتماعی و همسر همراهی وجود ندارد، این اثر منفی به اوج خود می‌رسد.

این اثر منفی چه نتایجی را در زندگی یک زن شاغل ممکن است به دنبال داشته باشد؟

وقتی فرد از حیث زمانی میان کار در بیرون و کار در منزل دچار تعارض می‌شود، دیگر نمی‌تواند در هیچ‌کدام از نقش‌های خود به خوبی ظاهر شود. این مسئله فشار روحی زیادی بر او وارد میکند و در نهایت، به خستگی مفرط می‌انجامد که در طولانی مدت به او و اطرافیانش لطمه وارد می‌کند.

رسانه باید الگوهایی به جامعه عرضه کند که موجب ارتقای جایگاه زنان شود و زمینه دستیابی آنان به حقوقشان را فراهم بیاورد. رسانه باید زنانی را به جامعه نشان دهد که در اجتماع فعالند، مشارکت اجتماعی بالایی دارند و حتی کار اقتصادی می‌کنند. این با معیارهای اسلامی هم هم‌خوان است.

از سازمان‌های حامی اجتماعی نام بردید. منظور شما از این سازمان‌ها چیست و این مراکز چگونه از زنان شاغل حمایت می‌کنند؟

سازمان‌های حامی اجتماعی حمایت خود را بر حسب مسئولیت داخل خانه و نوع اشتغال زن تعریف می‌کنند. آن‌ها حتی زمینه قانون‌گذاری‌های مفید به حال زنان را هم فراهم می‌کنند، قوانینی که از حیث زمان و نوع کار برای زنان مناسب و منعطف باشد. این سازمان‌ها به گونه‌ای عمل می‌کنند که زن در دوره‌های مختلف زندگی بتواند با آرامش به کار و زندگی بپردازند؛ مثلاً برای زنان شاغل تسهیلاتی از قبیل مراقبت از فرزندان، انجام بخشی از تکالیف منزل، تهیه غذا و مسائلی از این دست فراهم می‌کنند که آرامش روحی و روانی زنان شاغل را در پی دارد.

عده‌ای معتقدند که برخی از زنان نقش مادری و همسری را معادل کار در خانه و آشپزی می‌دانند و به خاطر فرار از چنین کارهایی به اشتغال روی می‌آورند. آیا چنین تصوری از نقش مادری و همسری صحیح است؟

ببینید نقش مادری و همسری جزو کارهای زن است؛ اما خانه‌داری و کارهای داخل منزل چنین نیست؛ گرچه در جامعه ما به این مسائل اهمیت بیشتری داده می‌شود و مادران خانه‌دار به جای توجه به فرزندان و جوانان خود وقتشان را صرف نظافت و آشپزی می‌کنند. این موجب می‌شود زنان خانه‌دار کم‌کم وسواسی و به علت یکنواختی کار دچار افسردگی شوند. در این وضعیت، این افراد حس می‌کنند با داشتن شغل می‌توانند بر مشکلاتشان غلبه کنند؛ در حالی که چنین نمی‌شود و صرفاً دغدغه کارهای خارج از خانه را به دغدغه‌های قبلی خود اضافه می‌کنند.

یعنی این تصور که مادری و همسری مساوی است با نظافت وآشپزی نادرست است؟

صددرصد. البته خانه‌داری وظیفه‌ای اجباری است؛ ولی باید در حدی به آن پرداخت که فرد را دچار یکنواختی و عوارض ناشی از آن نکند. علاوه بر این، همان‌طور که پیش از این هم گفتم، زنان اغلب برای حضور اجتماعی سر کار می‌روند، نه برای فرار از منزل.

با وجود آثار مثبتی که برای اشتغال زنان برشمردید و علی‌رغم بالارفتن سطح تحصیلات آحاد جامعه، باز هم بسیاری از خانواده‌ها با اشتغال دختران و همسران خود مخالفند. به نظر شما چگونه می‌توان در این مورد فرهنگ‌سازی کرد؟

باید این فرهنگ را در جامعه جا انداخت که زنان هم مانند مردان حقوقی دارند که از جملهٔ این حقوق فعالیت بیرون از منزل داشتن و شاغل‌بودن است. برای احقاق این حق خانواده‌ها باید شرایط باز و منعطفی به‌وجود بیاورند تا زنان بتوانند ساعاتی از روز را بر حسب علاقه‌شان در حوزه‌های گوناگون به فعالیت بپردازند. برای ساختن چنین فرهنگی رسانه نقش پراهمیتی دارد؛ اما مثلاً در حال حاضر در اغلب سریال‌های تلویزیونی زنان خانه‌دارند و بیشتر وقتشان را در آشپزخانه سپری می‌کنند.

به هر حال، در حال حاضر بیشتر زنان جامعه ما خانه‌دارند و یکی از وظایف رسانه بازتاب واقعیت‌های اجتماعی است.

بله، درست است که الان هفتادهشتاددرصد زنان ایرانی خانه‌دارند؛ اما رسانه باید الگوهایی به جامعه عرضه کند که موجب ارتقای جایگاه زنان شود و زمینه دستیابی آنان به حقوقشان را فراهم بیاورد. رسانه باید زنانی را به جامعه نشان دهد که در اجتماع فعالند، مشارکت اجتماعی بالایی دارند و حتی کار اقتصادی می‌کنند. این با معیارهای اسلامی هم هم‌خوان است، چنان که برخی زنان صدر اسلام از جمله همسر پیامبر اکرم، صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، از فعالان اقتصادی زمان خود بودند.

آیا درگیرشدن زن در فعالیت اقتصادی به معنی آن است که مردان وظیفه تأمین مخارج خانواده را نداشته باشند؟

خیر. مرد نان‌آور خانواده باقی می‌ماند؛ اما زن هم می‌تواند توانمندی خودش را نشان دهد و در بحران‌ها به همسرش یاری رساند. به هر حال، فعالیت‌های اقتصادی زن و مرد ضمن آنکه موجب رشد و ارتقای آن‌ها می‌شود، رفاه بیشتری برای خانواده به ارمغان می‌آورد. این مسائل را رسانه‌ها می‌توانند به مردم منتقل کنند. در کنار این، باید زمینه‌هایی را در جامعه به وجود آورد تا زنان خانه‌دار بتوانند ساعاتی از روز را در محل زندگی خود به کار تولیدی، اقتصادی یا فرهنگی بپردازند. برای نیل به این هدف بسترسازی لازم است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر