1- مقدّمه
دعا وسیلة تقرّب به درگاه احدیت است و بنا به گفتة پیامبر اکرم محمّد مصطفی(ص)که می فرمایند: «لیسَ شیءٌ أکرمَ علی الله من الدعاء» (علامة مجلسی، 1983م: ج90، ص300). این منزلت عظیم دعا بارها در قرآن کریم مورد تأیید قرار گرفته و همواره خداوند متعال مؤمنان را به نیایش تشویق و ترغیب نموده است: «ادعونی استجب لکم» (غافر: 60)، و نیز فرموده است: «وإذا سألکَ عبادی عنّی فإنّی قریبٌ أجیبُ دعوةَ الداعِ إذا دَعانِ فَلیَستَجیبوا لی وَلیُؤمنوا بی لعلّهم یَرشُدون» (بقره: 186).
گفتگوی مخلوق با خالق در قالب دعا اساسی ترین نیاز انسان ها برای راه یافتن به تکامل روحی و معنوی است. این فرصت استثنایی و بی نظیری که خداوند متعال در اختیار مؤمنان قرار داده تا نیازهای مادی و معنوی خود را بازگو کنند و از حق تعالی اجابت شنوند، از دل پذیرترین نعمت های الهی است. با دعا می توان بلا و مصیبت را دفع نمود و این همان کلام روح بخش پیامبر مکرّم اسلام حضرت محمّد (ص)است که فرموده است: «إنَّ الدعاءُ یَرُدُّ البلاء»(حر عاملی، 1414ق: ج7، ص43). بنا به گفتة امام صادق(ع) دعا، قضای مقدّر را دور می سازد: «إنَّ الدعاءُ یرُدُّ القضاء»(کلینی، 1365 ش: ج2، ص469 ).
آموزه های اخلاقی دین مبین اسلام و معارف قدسی و روحانی ائمّة اطهار(ع) سرشار از نمونه های بی مانند مناجات با خداوند متعال است. این مناجاتِ راه گشا که مملو از معارف بلند الهی و مفاهیم سترگ قرآنی است، به ما درس عروج از عالم خاکی و مادی را به مقام آسمانی و قرب الهی می آموزد، و انسان مؤمن و خدا شناس را در این راه خطیر و پرپیچ و خم دنیوی استوار و ثابت قدم می نماید.
دعای عرفة امام حسین(ع) و به تبع آن دعای عرفة امام سجّاد(ع) دو شاهکار دعایی آموزنده هستند که معارف و علوم وحیانی آن پایانی ندارد و برای رهپویان راه حق و حقیقت چراغی فروزان و تابناک است. بی شک بررسی مجموعة عظیم معرفتی که در قالب دو دعای بلند نظم یافته، در یک مقاله نمی گنجد، اما سعی بر این داریم مفاهیم کلی و مشترک این دو مناجات را بشناسیم و بر دریای بی کران این زمزمه های آسمانی واقف شویم.
2- بررسی موضوع
دعای عرفة امام حسین(ع) و دعای عرفة امام سجّاد (ع) مانند سایر دعاهای مأثور از معصومین(ع) با حمد و ستایش خداوند متعال آغاز می شود. این یک سنّت قرآنی است که آغاز سخن و شروع نیایش با فاتحة حمد خداوند صورت می گیرد. حضرت سیّد الشهدا(ع) در این دعا با تکیه بر نظم آهنگین واژه ها و رعایت سجع در عبارت ها کلام خود را آغاز می کند و این شیوة بیانی را در طول دعا به کار می بندد. هر مجموعه ای از عبارت های مسجّع دارای موضوعی خاص و بار محتوایی منحصر به فردی هستند که با پایان سجع، موضوع پایان می یابد و با شروع سجع جدید، موضوع دیگری آغاز می گردد(بستانی، 1413ق: ص319، 320).
موزون بودن این کلمات در طلیعة این دعا نظر خواننده را به خود جلب می کند، و ذهن او را برای پی بردن به معانی بلند این دعا آماده می سازد. این آرایش منظوم که همانند یک قطعة شعر قافیه دار سامان یافته، نه تنها مخاطب را به ورود به ساحت قدس الهی فرا می خواند بلکه او را از گفتار ساده انگارانه و روزمره رهایی، و با نوعی جدید از خطابه آشنا می کند: «الحمد لله الذی لیس لقضائه دافع، ولا لعطائه مانع، ولا کصُنعه صُنعُ صانع، و هو الجواد الواسع، فطر أجناس البدائع، وأتقن بحکمته الصنائع، لا تخفی علیه الطلائع، ولا تضیع عنده الودائع، جازی کلّ صانع، و رائش کلّ قانع، و راحم کلّ ضارع، مُنزِل المنافع، و الکتاب الجامع، بالنور الساطع، و هو للدعوات سامع، و للکُرُبات دافع، و للدرجات رافع، و للجبابرة قامع » (قمی، 1376 ش: ص261).
در مقام تطبیق، مطلع دعای عرفة امام سجّاد(ع) از نظر سجع با دعای عرفة امام حسین(ع) قابل مقایسه نیست، اما یکایک بندها و جمله های کوتاه این دعا که دارای تنوّع محتوایی و فاقد هرگونه سجع بوده، از نظمی موزون و قالبی پویا برخوردار است. هر یک از عبارت های این مطلع آوای خود را دارد که با معنی خاص خود متناسب است.
بنابراین، سبک به کار رفته در این مطلع از نظر آهنگ با سبک دعای قبلی اندکی تفاوت دارد، اما این تفاوت بر فهم سریع و صریح این دعا اثر نگذاشته، و مخاطب همانند دعای قبلی، به عمق و کُنه این دعا آگاهی می یابد: «الحمدُ لله رَبِّ العالمین، اللهمَّ لک الحمدُ بدیع السماوات والارض، ذا الجلال والإکرام، رب الأرباب، وإلهَ کلِّ مألوه، وخالق کُلِّ مخلوق، ووارث کلِّ شیء، لیسَ کمثله شیء، ولا یعزُبُ عنه علم شیء، و هو بکُلِّ شیء محیط، و هو علی کلِّ شیء رقیب» (امام سجاد(ع)، 1370ش: ص244).
3- حمد و ستایش خداوند
سراسر این دو دعای عظیم ذکر صفات حق تعالی و بر شمردن اسماء حسنی و نعوت پروردگار است. این همان عمل به فرمان قرآن کریم است که دستور داد مناجات با خداوند باید بر پایة ذکر نام های مقدس او استوار گردد: «ولله الأسماء الحسنی فادعوهُ بها» (اعراف: 180). و در آیة دیگر آمده است: « قُل ادعوا اللهَ أو ادعوا الرحمنَ أیاً ما تدعوا فلهُ الأسماءُ الحُسنی» (اسراء: 110).
حضرت امام زین العابدین(ع) در همان ابتدا، اسمای الهی را با سبکی بسیار زیبا و براساس شیوة بلاغی (تکرار) و (تتابع) به نظم درآورد. در کنار تکرار و تتابع، نظم آهنگین و موسیقی کلام، جذابیت و گیرایی خاصی به دعا بخشیده است:
«أنتَ اللهُ لا اله الّا أنتَ، الأحد المتوحّد الفرد المتفرّد.
وأنتَ الله لا الهَ الّا أنتَ، الکریم المتکرّم، العظیم المتعظّم، الکبیر المتکبّر.
وأنتَ اللهُ لا الهَ الّا أنتَ، العلیّ المتعال، الشدید المحال.
وأنتَ اللهُ لا الهَ الّا أنتَ، الرحمن الرحیم، العلیم الحکیم.
وأنتَ اللهُ لا الهَ الّا أنتَ، السمیع البصیر، القدیم الخبیر» (امام سجاد(ع)، 1370ش، ص244، 245).
این سبک فنی و ادبی که سه رکن اصلی تکرار، تتابع و نظم آهنگ را دارا می باشد، به عنوان سبکی ثابت با متغیرهای متفاوت در دعای عرفة امام سجّاد (ع) به کار رفته است. در دعای عرفة امام حسین(ع) نیز، این سبک کاملاً ملموس و قابل ملاحظه است. در بخشی از این دعای شریف می خوانیم:
«لا الهَ الّا أنتَ سبحانک إنی کنتُ من الظالمین،
لا الهَ الّا أنتَ سبحانک إنّی کنتُ من المستغفرین،
لا الهَ الّا أنتَ سبحانک إنّی کنتُ من الموحّدین،
لا الهَ الّا أنتَ سبحانک إنّی کنتُ من الخائفین،
لا الهَ الّا أنتَ سبحانک إنّی کنتُ من الوجلین»(قمی، 1376ش: ص267، 268).
همین روش، بارها در این دعا تکرار شده است. البته این تکرار در هر بار الهام بخش معانی فراوانی گردیده و به دعا جذابیت خاصی ارزانی داشته است. حضرت سیّد الشهدا(ع) خطاب به خداوند متعال می فرمایند: «أنتَ الذی مننتَ، أنتَ الذی أنعمتَ، أنتَ الذی أحسنتَ، أنتَ الذی أجملتَ، أنتَ الذی أفضلتَ، أنتَ الذی أکملتَ، أنتَ الذی رزقتَ، أنتَ الذی وفّقتَ، أنتَ الذی أعطیتَ، أنتَ الذی أغنیتَ، أنتَ الذی أقنیتَ، أنتَ الذی آویتَ، أنتَ الذی کَفیتَ، أنتَ الذی هَدیتَ»(همان: ص266).
امام حسین(ع) در این شیوة خطابی و در ادامة مقطع دعائی بالا، پس از شمردن نعمت های خداوند و اذعان به مُنعِم بودن پروردگار، به قصور بندگان وگناه کار بودن آن ها اشاره می کند. ایشان پس از تفصیل کلام در این باره مجدداً شیوة بیانی فوق را در قالب صیغة متکلم به کار می گیرند. حضرت در فرازی از این دعا می فرمایند: «أنا الذی أسأتُ، أنا الذی أخطأتُ، أنا الذی هممتُ، أنا الذی جهلتُ، أنا الذی غفلتُ، أنا الذی سهوتُ، أنا الذی اعتمدتُ، أنا الذی تعمّدتُ، أنا الذی وعدتُ، وأنا الذی أخلفتُ، أنا الذی نکثتُ، أنا الذی أقررتُ» (همان: 267).
همانند این بیان که متکلم از قول خودش به قصور و گناه اقرار می کند، در دعای عرفة امام سجّاد(ع) دیده می شود. البته این اقرار به گناه و اذعان به قصور در کلام امام معصوم(ع) جنبة تربیتی دارد، و بیشتر خطاب به کسانی می شود که از اطاعت خداوند متعال سر باز می زنند، و راه نافرمانی و ناسپاسی را در پیش می گیرند. حضرت زین العابدین(ع) در این خصوص می فرمایند: «أنا الذی أقدمَ علیک مُجترئاً، أنا الذی عصاک متعمّداً، أنا الذی استخفی مِن عِبادک و بارزک، أنا الذی هابَ عِبادک و امنک، أنا الذی لم یرهب سطوتک و لم یخف بأسک» (امام سجاد(ع)، 1370ش، ص263 ).
علاوه بر نکات برجستة ادبی و بلاغی ذکر شده در دعای عرفة امام حسین(ع)، باید به نکتة دیگری اشاره کنیم که در این دعا بیشتر جلوه گری می کند و آن پرداختن به جزئیات یک موضوع است. حضرت امام(ع) در همان مقطع آغازین دعا به ذکر نعمت آفرینش می پردازد، و خداوند را به خاطر خلقت خود سپاس می گوید. ایشان فرایند خلقت را با ذکر تمامی مراحل آن، از بدو سرشته شدن از گِل و خاک گرفته تا به دنیا آمدن در زمان صالح ترین و پاک ترین بندگان خدا؛ یعنی، پیامبر اکرم(ص) بیان می کند: «اللهمّ إنّی أرغبُ الیک، وأشهدُ بالربوبیة لکَ مُقرّاً بأنّک رَبّی و الیک مَرَدّی. ابتدأتنی بنعمتک قبل أن أکون شیئاً مذکوراً، خلقتنی من التراب ثُمّ اسکنتنی الأصلاب امناً لریب المنون و اختلاف الدهور و السنین، فلم أزل ظاعناً من صُلبٍ الی رَحِمٍ فی تقادم من الأیام الماضیة و القرون الخالیة. لم تخرجنی لرأفتک بی و لطفک لی و احسانک الیّ فی دولة أئمّة الکفر الذین نقضوا عهدک وکذّبوا رسلک لکنک اخرجتنی للذی سبق لی من الهُدی» (قمی، 1376ش: ص261).
امام حسین(ع) در ادامه این دعا و برای این که آیة شریفة«وان تعدّوا نعمةَ الله لا تحصوها» (نحل: 18) را با ذکر مصداق و مثال، تجسّم و عینیت ببخشد، به ذکر جزئیات آفرینش انسان و نعمت های بی شمار خداوند روی می آورد. آن چه در این توصیف دقیق و بسیار زیبا و جذّاب جلب توجه می کند ذکر جزئیات اندام ها و بخش های تشکیل دهندة بدن انسان است. در این دعا می خوانیم: «و انا أشهدُ یا الهی بحقیقة ایمانی، و عقد عزمات یقینی، و خالص صریح توحیدی، و باطن مکنون ضمیری، و علائق مجاری نور بصری، و أساریر صفحة جبینی، و خُرق مسارب نفسی، و خذاریف مارن عِرنینی، و مسارب سماخ سمعی، و ماضمّت واطبقت علیه شفتای... و اطراف اناملی و لحمی و دمی و شَعری و بَشَری و عصَبی و قصبی و عظامی و مُخّی و عروقی و جمیع جوارحی. . . أن لو حاولتُ و اجتهدتُ مدی الأعصار و الأحقاب لو عُمّرتها أن اؤدی شُکرَ واحدةٍ من أنعمک ماستطعتُ ذلک» (قمی، 1376ش: ص262، 263 ).
این تصویر سازی زیبا و بسیار دقیق از اندام های بینایی، شنوایی، تنفسی و بخش های مختلف حلق و دهان و اجزای دیگری از بدن مانند مغز، قلب، عروق، استخوان و. . . همه و همه نشان گر گوناگونی نعمت های خداوند متعال و الطاف بی پایان حق تعالی است که شکر این همه نعمت امری محال و ناشدنی است. ذکر این مصادیق و مثال ها در راستای حمد خداوند مُنعِم، تأیید کنندة ضرورت حمد و لزوم تشکر از خالق تواناست.
امام سجّاد (ع) نیز در چندجا از دعای خود به ذکر آفرینش و خلق موجودات با دیدی کلی و بدون ورود به جزئیات پرداخته است. برای نمونه این عبارت را می خوانیم: «وأنتَ اللهُ لا الهَ الّا أنتَ، الذی أنشأتَ الأشیاءَ من غیر سنخٍ، وصوّرتَ ماصوّرتَ من غیر مثالٍ، وابتدعتَ المبتدعات بلا احتذاءٍ» (امام سجاد(ع)، 1370ش: ص245، 246). یا این فراز را می بینیم: «أنتَ الذی ابتدأ و اخترعَ و استحدثَ و ابتدعَ و احسنَ صُنعَ ماصَنعَ » (همان: ص247). حضرت سجّاد(ع) در ادامة این دعا همانند امام حسین(ع) به این حقیقت واقف می شود که انسان از شکر خداوند متعال به خاطر نعمت های فراوانش عاجز و ناتوان است: «ولکَ الحمدُ حمداً مع حمدِ کلّ حامدٍ، و شُکراً یَقصُرُ عنه شُکرُ کُلّ شاکرٍ» (همان: ص249).
امام حسین(ع) و امام سجّاد(ع) در این دو دعای شریف، پس از ذکر نعمت های بی حد و حصر خداوند متعال، به حمد و تمجید ذات احدیت می پردازند، و با به کارگیری عبارت های بسیار بلیغ و قالب های بیانی ابتکاری، شیوة شایستة حمد را معرفی می نمایند. سراسر دعای امام حسین(ع) از ابتدا تا انتها لبریز از جملات سپاس و حمد خداوند است، مانند مطلع این دعا که پیش از این یادآوری شد. اما نکتة حایز اهمیت در این خصوص، تفصیل و بیان تشریحی حمد در دعای عرفة امام سجّاد(ع) است. این تفصیل که به نظر می رسد جنبة آموزشی و تربیتی دارد، ارزش و جایگاه واقعی حمد را بیش از پیش نشان می دهد.
امام زین العابدین(ع) در تبیین ویژگی ها وخصوصیات حمد خداوند، ابتدا به دایمی و جاودانه بودن حمد تأکید می کند، و افزایش و فراوانی آن را از خداوند می طلبد. شناخت این بُعد از ستایش خداوند به عنوان گام نخست جهت درک ژرفای دعا ضروری به نظر می رسد. ایشان می فرمایند: «لک الحمدُ یدوم بدوامک، و لک الحمدُ خالداً بنعمتک... حمداً یستدامُ به الاوّلُ و یُستدعی به دوام الآخر، حمداً یتضاعف علی کرور الأزمنة، و یتزاید أضعافاً مترادفة، حمداً یعجز عن احصائه الحفظة، و یزید علی ما أحصته فی کتابک الکَتَبَة» (همان).
حضرت سجّاد (ع) در دنبالة فراز پیشین، جایگاه و اهمیت حمد خداوند را روشن می سازد. وی در این فراز قیمت و ارزش حمد را با جایگاه رفیع عرش خداوند می سنجد.
بی شک چنین عبارتی عظیم و بسیار بزرگ نشان گر اهمیت فوق العادة حمد است، و این که ارزش نعمت های خداوند به هیچ وجه قابل اندازه گیری نیست، و تنها حمد است که بخشی از الطاف بی پایان الهی را قدر شناسد و ارزش گذاری نماید. حضرت سیّد الساجدین(ع) می فرمایند: «ولک الحمدُ. . . حمداً یوازنُ عرشَک المجید، ویعادلُ کُرسیّک الرفیع، حمداً یکمُلُ لدیک ثوابه، ویستغرق کلّ جزاءٍ جزاؤه»(همان: ص250).
در این جا، حضرت امام سجّاد(ع) خصوصیات و اوصاف حمد واقعی را یکایک می شمرد: حمدی که خالص و بی ریا باشد، حمدی که نعمت ها را بیفزاید، حمدی که در حد و حصر نگنجد، حمدی که جامع همة حمدها باشد، و دیگر ویژگی هایی که از زبان خود حضرت می شنویم: «حمداً ظاهره وَفقٌ لباطنه، و باطنه وَفقٌ لصدق النیّة. حمداً لم یحمدک خَلقٌ مثلَه، ولا یعرفُ أحدٌ سِواک فضلَه. حمداً یُعانُ مَن اجتهد فی تعدیده، ویُؤیّدُ مَن أغرقَ نزعاً فی توفیته. حمداً یجمع ما خلقتَ من الحمد، وینتظم ما أنت خالقه مِن بَعد. حمداً لا حمدَ أقربُ الی قولک منه، ولا أحمدَ ممن یحمدک به. حمداً یوجب بکرمک المزید بوفوره وتصلُهُ بمزیدٍ بعدَ مَزیدٍ طَولاً منک. حمداً یجبُ لکَرمِ وجهک، ویُقابلُ عِزَّ جلالک»(همان: ص251، 252).
بنابراین، حمد خداوند متعال در آغاز هر دعا، نشان گر اعتراف مخلوق به یگانگی خالق است. و این اعتراف کلید ورود به عالم جود و بخشش حضرت حق است. از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «مَن تشاغل بالثناء علی الله أعطاه الله فوق رغبة السائلین» (ابن ابی الحدید، بی تا: ج6، ص190). انسان مؤمن با ثنای پروردگار هستی بخش، راه کسب نعمت های فراوان را هموار می سازد، و قدم در طریق رضای خداوند می گذارد. حضرت أمیر المؤمنین علی (ع) می فرمایند : «الحمدُ للهِ الذی جعل الحمدَ مفتاحاً لذکره، و سبباً للمزید من فضله، و دلیلاً علی آلائه و عظمته» (امام علی (ع)، 1412 ق: ج2، ص51).
4- درود بر خاندان نبوت
دیگر مسألة مهم و درخور توجه در پایان حمد و ستایش خداوند که در این دو دعای شریف نمایان است، درود فرستادن و صلوات بر پیامبر اکرم (ص) و خاندان مطهرش است. این یک دستور الهی و از مستلزمات استجابت دعاست. حضرت حق در قرآن کریم می فرمایند: «إنَّ اللهَ و ملائکتَهُ یُصلّونَ علی النَّبیّ یا أیُّها الذینَ آمنوا صَلّوا علیهِ و سَلّموا تسلیماً» (احزاب: 56). البته درود خداوند و فرشتگان تنها بر پیامبر اکرم(ص) نازل نمی شود، بلکه بر مؤمنان نیز نازل می گردد. خداوند متعال می فرمایند: «هوَ الذی یُصلّی علَیکُم وملائکَتُهُ لِیُخرِجَکُم من الظُلُماتِ إلی النور وکان بالمؤمنینَ رحیماً» (احزاب: 43). بنابراین، درود خداوند و فرشتگان برای مؤمنان راهنما وگشایش است و موجب رهایی آن ها از تاریکی و انتقال به عالم نور است. خالق توانا در جایی دیگر به پیامبر اکرم(ص) امر می کند تا بر مؤمنان درود و صلوات بفرستد، زیرا درود او باعث آرامش و آسایش آن ها می گردد: «و صَلِّ علیهم إنَّ صلاتَک سَکَنٌ لهم» (توبه: 103).
شخص نیایش گر پس از حمد و ثنای خداوند متعال، بر محمد و آل محمد درود می فرستد و این درود فرستادن در راستای اعتراف انسان به ولایت رسول الله(ص) و اهل بیت پاک اوست؛ زیرا که ولایت پیامبر و خاندانش همان ولایت حق تعالی است و در یک سمت و سو قرار دارد. امام علی(ع) می فرمایند: «کلّ دعاءٍ محجوب عن السماء حتی تصلّی علی محمد و آله» (صدوق، 1368ش: ص155). بنابراین، معراج دعا و رمز اجابت آن، صلوات بر محمد و آل محمد است.
در تبیین آثار صلوات بر نبی خاتم و عترة مطهرش، حضرت پیامبر اکرم(ص) سه اثر مهم را بیان می کنند. اول قبولی دعا، دوم خشنودی خدا و سوم زکات اعمال است: «صلاتکم علیَّ جواز دعائکم، ومرضاة لربکم، وزکاة لأعمالکم»(علامه مجلسی، 1983م: ج91، ص64). پس درود ما بر پیامبر و خاندان او وسیله ای بسیار مهم برای اجابت دعاست . این مسأله بارها در روایات و احادیث معصومین(ع) تأکید شده است. حضرت علی (ع) می فرمایند: «الدعاء مع الصلاة مقرون بالإجابة» (نوری، 1987 م: ج5، ص227). و در جای دیگر فرمودند: «صلّوا علی محمد وآل محمد فإنَّ اللهَ عزَّ وجلَّ یقبل دعاءکم عند ذکر محمد و دعائکم له و حفظکم صلّی اللهُ علیه و آله» (صدوق، 1403ق: ص613).
حضرت سجّاد (ع) بخش عمده ای از دعای خود را به صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد (ص) اختصاص می دهد، و این بخش با توجه به معانی فراوان آن، از اهمیت بسیاری برخوردار است. حضرت در ابتدا، بهترین و پاک ترین و دایمی ترین درود را بر پیامبر خاتم (ص) می فرستد: «رَبِّ صَلِّ علی محمدٍ و آل محمدٍ المنتجبِ المصطفی المکرَّمِ المقرّب أفضلَ صلواتک، و بارک علیه أتمَّ برکاتک، و ترحّم علیه أمتعَ رحماتک. رَبِّ صَلِّ علی محمدٍ و آله صلاةً زاکیةً لا تکون صلاة أزکی منها، و صَلِّ علیه صلاةً نامیةً لا تکون صلاة أنمی منها، و صَلِّ علیه صلاةً راضیةً لا تکون صلاة فوقَها» (امام سجاد(ع)، 1370ش: ص251، 252).
امام زین العابدین(ع) در ادامة این درود و صلوات به مقام رضایت و خشنودی می پردازد، و از خداوند منّان می طلبد تا این درود ها و صلوات را جاودانه و فنا ناپذیر بگرداند: «رَب صَلِّ علی محمدٍ وآله صلاةً تُرضیه و تَزید علی رضاه، و صَلِّ علیه صلاةً تُرضیک و تزید علی رضاک له، و صَلِّ علیه صلاةً لا ترضی له الّا بها، و لا تری غیرَهُ لها أهلاً، رَبِّ صَلِّ علی محمدٍ و آله صلاةً تجاوز رضوانک، و یتصل اتصالُها ببقائک، و لا ینفدُ کما لا تنفدُ کلماتُک» (همان: ص252).
پس از مقام رضایت، حضرت سجّاد(ع) از پروردگار متعال می طلبد تا بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش درودی بفرستد که در برگیرندة درودهای تمامی فرشتگان، پیامبران و مؤمنان از جن و انس و درود همة موجودات عالم باشد. تأکید بر درود همة مخلوقات عالم این نکته را تداعی می کند که نعمت های بی شمار خداوند متعال مانند تعداد بی شمار آفریده های اوست، و با درود این تعداد بی شمار از خلق بخشی از نعمت های باری تعالی قدر شناسی و ارج گذاری می گردد: «رَبِّ صَلِّ علی محمدٍ و آله صلاةً تنتظم صلواتِ ملائکتِکَ و أنبیائکَ و رُسُلک و أهل طاعتک، وتشتمل علی صلوات عبادک من جِنّک و إنسک و أهل اجابتک، و تجتمع علی صلاة کلّ مَن ذَرأت وبرأت من أصناف خلقک» (همان: ص252، 253).
امام زین العابدین(ع) در ادامة این کلام شریف و پس از تشریح مقام درود فرستادن بر پیامبر اکرم(ص)، به موضوع درود فرستادن بر خاندان پاک نبوت و توسل به أهل بیت می پردازد، و اهمیت این موضوع را مفصلاً بیان می نماید. روایات بسیاری نقل شده است که توسل به عترة پیامبر از عوامل استجابت دعاست. از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمودند: «مَن دعا الله بنا أفلح، ومَن دعاه بغیرنا هلک واستهلک»(طوسی، 1414ق: ص172).
حضرت سجّاد(ع) در این بخش، مقام شامخ اولیای خدا را گوشزد می کند، و آن ها را خزانه داران علم خدا و نگهبانان دین و جانشینان حقیقی پروردگار متعال در زمین و پاکترین مردم و وسیلة نجات در آخرت دانستند: «رَبِّ صَلِّ علی أطائب أهل بیته الذین اخترتهم لأمرک، وجعلتهم خزَنةَ علمِک، وحَفَظَةَ دینک، وخلفاءک فی أرضک، وحُججَک علی عبادک، وطهّرتهم من الرجس والدّنَسِ تطهیراً بإرادتک، وجعلتهم الوسیلةَ الیک، والمسلک الی جنّتک»(امام سجاد(ع)، 1370ش: ص253، 254).
این درود و صلوات با تفصیل بیشتری ادامه پیدا می کند تا این که حضرت سجّاد(ع) به موضوع درود فرستادن بر دوستداران اولیای خدا می رسد. حضرت به پیروانان واقعی اهل بیت(ع) اشاره می کند، کسانی که به ولایت ائمة اطهار اعتقاد دارند و فرمان آنها را اطاعت می کنند، و دنباله رو راستین آن ها هستند: «اللهمّ وصَلِّ علی أولیائهم المعترفینَ بمقامهم، المتّبعین منهجَهم، المقتفین آثارَهم، المستمسکین بعروتهم، المتمسّکین بولایتهم، المؤتمّین بإمامتهم، المُسلِّمین لأمرهم، المجتهدین فی طاعتهم، المنتظرین أیّامهم، المآدّین الیهم أعینَهم، الصلواتِ المبارکاتِ الزاکیاتِ النامیاتِ الغادیاتِ الرائحاتِ، وسَلِّم علیهم وعلی أرواحهم، واجمع علی التقوی أمرَهم، وأصلح لهم شُؤنهم، وتُب علیهم، إنَّک أنتَ التّوابُ الرّحیمُ»(همان: ص257، 258).
5- طلب حاجت
همان گونه که از دعای فوق مشاهده کردیم، حضرت امام زین العابدین(ع)، در پایان این درود ها وصلوات حاجت خود را از خداوند متعال درخواست می کند، واز او اجابت می طلبد. این نکتة آموزنده وبسیار مهم که حاجت را پس از صلوات بر محمّد وآل محمّد(ص) خواسته شود در سراسر صحیفة سجّادیه وبه خصوص در این دعای شریف قابل ملاحظه است.
در دعای عرفة امام حسین(ع) نیز همین شیوة دعایی را می بینیم. حضرت در پایان هر درودی حاجت خود را از خداوند متعال می خواهد، مانند این بخش از دعای ایشان: «رَبِّ بما ألبستنی مِن سِترک الصافی، ویسّرت لی مِن صُنعک الکافی، صلِّ علی محمدٍ وآل محمدٍ، وأعنّی علی بوائق الدهور، وصروف اللیالی والأیام، ونجّنی مِن أهوال الدنیا وکُربات الآخرة، واکفنی شرّ ما یعمل الظالمون فی الأرض»(قمی، 1376 ش: ص264 ). ویا این فراز زیبا از دعای عرفة حضرت: «تقدّستَ وتعالیتَ من رَبٍّ کریم عظیم رحیم، لا تُحصی آلاؤک، ولا یُبلغ ثناؤک، ولا تکافی نعماؤک، صَلِّ علی محمدٍ وآل محمدٍ، وأتمم علینا نعمک، وأسعدنا بطاعتک» (همان: ص268).
در یک نگاه آماری به تعداد حاجت های در خواست شده در دعای عرفة امام حسین(ع) و امام سجّاد(ع) به چند نکتة مهم و شایستة تأمل واقف می شویم، که دقت و تعمق در آن ها می تواند برای انسان راه گشا باشد:
اول: تعداد حاجت های امام سجّاد(ع) دو برابر تعداد حاجت های امام حسین(ع) است. در یک عبارت دقیق تر تعداد حاجت های درخواست شده در دعای عرفة امام حسین(ع) 110 حاجت است، در حالی که تعداد حاجت های وارد شده در دعای عرفة امام سجّاد(ع) به بیش از 220 حاجت رسیده است. به نظر می رسد این دو تعداد مکمل هم هستند.
دوم: این حاجت ها شامل حاجت های دنیوی و اخروی است.
سوم: محور حاجت ها تنها شخص متکلم امام نبوده، بلکه شامل سایر مؤمنان و بندگان نیازمند خداوند است.
چهارم: تسلسل حاجت ها و سامان یافتگی نیازها از یک نظم منطقی و قاعدة اصولی برخوردار است.
پنجم: بر آوردن این حاجت ها، همه در مسیر تکامل انسان و رسیدن به مقام قُرب الهی است.
ششم: ذکر نیازها و حاجت ها با این تعداد بسیار زیاد در جهت ایجاد گفتمان زنده و پویا بین نیازمند مطلق؛ یعنی، انسان و بی نیاز مطلق؛ یعنی، خداوند متعال است.
هفتم: یادآوری حاجت های فراوان، اقرار به ضعف مخلوق در برابر قدرت بی پایان خالق است.
هشتم: ذکر این حاجت ها فرصتی برای شناخت جایگاه واقعی انسان در عالم هستی و دوری او از هرگونه غرور و تکبّر نابجاست.
نهم: نیاز مخلوق به خالق به معنای وابستگی او به مقدّرات الهی و اذعان به مشیّت ذات حق تعالی است. این امر در تنظیم رفتارهای اجتماعی انسان نقش بسزایی دارد.
دهم: این دو دعای شریف، نیازهای واقعی انسان را شناسایی نموده و راه اجابت را به سالکان این طریق نشان داده است.
6- تنوع خطاب ها و حروف ندا
چنانچه اسلوب بیانی توسل به خداوند جهت برآوردن نیازها را بررسی کنیم، خواهیم یافت که این حاجت ها و نیاز ها پس از ندای خداوند عرضه می گردند. ندا در علم نحو عربی کاربرد مشخصی دارد و معمولاً با حروف ندا انجام می پذیرد. هر کدام از حرف های ندا مانند: «همزه، ای، یا، و. . . » کاربرد معیّنی دارند و با توجه به دور بودن و یا نزدیک بودن مخاطب مورد استفاده قرار می گیرند. اما مراد و هدف ما از ندا در این مبحث، ندای بلاغی است و ندای نحوی مورد نظر نیست. ندا در علم معانی و بلاغت عربی با توجه به قراین موجود در کلام از معنی اصلی خود خارج و در معنی دیگر استفاده می شود (تفتازانی، بی تا: ج1، ص224). جمله های ندایی از نگاه بلاغی دارای معانی متعدد است که با دقت نظر و اعمال فکر استخراج می شود.
در دعای عرفة امام حسین(ع) با انواع جمله های ندایی روبرو می شویم، که این تنوع را کمتر در دعای عرفة امام سجّاد(ع) می بینیم. امام حسین(ع) در مناجات روحانی خود با خدا، از قالب های ندایی گوناگونی استفاده می کنند که بسیار جالب توجه است. گاهی از حرف ندای «یا» مانند «یارَبِّ، یا الهی» استفاده می کنند و گاه حرف ندای «یا» را حذف می کنند؛ مانند، «رَب، الهی». در برخی موارد از «اللهم» که اسم مخصوص ندای الله است، بهره می برند، و در مواردی دیگر از تکرار و تتابع ندا مانند «یا الله یا الله». و در جایی قبل از ندا از اسم فعل «آمین » که به معنی اجابت کن استفاده می کنند مانند «آمین آمین، رَبَّ العالمین».
بررسی مواضع ندا در دعای شریف امام حسین(ع) و امام سجّاد(ع) با توجه به کثرت و گوناگونی آن، از دایرة این پژوهش خارج است، اما ذکر یک مثال از این دو دعای شریف جهت ابراز جایگاه بلاغی آن خارج از لطف نیست.
حضرت امام حسین(ع) و امام سجّاد(ع) در چند موضع، از حرف ندای «یا» که بسیار کثیر الاستعمال است، استفاده می کنند. بنا به گفتة علمای نحو عربی، حرف «یا» برای ندای مخاطب دور استفاده می شود (ابن هشام، 1375 ش: ج1، ص488)؛ اما در بسیاری از موارد این حرف از معنی اصلی خود که همان خطاب به شخص دور است، خارج گردیده و برای مخاطب نزدیک استفاده شده است.
برای نمونه این عبارت را از دعای عرفة امام حسین(ع) نقل می کنیم: «یا مَن عفا عن عظیم الذنوب بحلمه»(قمی، 1376ش: ص265). و در همین راستا این فراز را از دعای عرفة امام سجّاد(ع) می خوانیم: «یا من یمنُّ بإقالة العاثرین، و یتفضّلُ بإنظار الخاطئین» (امام سجاد(ع)، 1370ش، ص262).
با توجه به این که خداوند متعال به انسان بسیار نزدیک است: «و نحنُ أقربُ إلیه من حبل الورید» (سوره ق: 16) اما جایگاه او بسیار رفیع و بلند است، به همین خاطر از حرف ندای دور در این دو دعا استفاده شده، جهت بیان قدر و منزلت دست نیافتنی خداوند متعال است.
از نظر محتوایی دعای عرفة امام حسین(ع) با حمد و ستایش خداوند متعال شروع می شود و سپس با استعانت از اسمای حسنی و صفات الهی، به حضرت حق تودّد و توسّل می جوید و به ربوبیت خداوند اعتراف و نعمت های بی شمار او را یادآوری می کند . سرانجام بر محمد خاتم(ص) و خاندان پاک او درود و صلوات می فرستد و از خداوند متعال حاجت خود را طلب می کند.
7- اعتراف به تقصیر
این ساختار چند بار در این دعا اعاده و تکرار می شود و در هر بار نیازها و حاجت های جدیدی از خداوند متعال خواسته می شود. در درون و لابه لای این دعای آموزنده همواره با موضوعاتی آشنا و روبرو می شویم که در عمق و ژرفای این دعا جایگاه ویژه ای یافتند، مانند اعتراف به منعم بودن خداوند، اعتراف به گناهکار بودن انسان، اعتراف به ضعف و ناتوانی انسان در برابر قدرت لایزال الهی و توسل به پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش و ذکر مناقب و فضایل ایشان.
محتوا و چارچوب مفهومی دعای عرفة امام زین العابدین (ع) با دعای عرفة امام حسین(ع) شباهت ها و وجوه مشترک فراوانی دارد و گویا از نظر محتوا همان مفاهیم قبلی را با اندک تفاوتی از نظر مضامین و موضوعات دارد. دعای امام سجّاد(ع) با حمد و ستایش خداوند عالم و مناجات با او و سپس ذکر اسمای حسنی و اقرار به تمامی اسمای مقدس الهی آغاز می شود. سپس به نعمت های بی شمار خداوند اشاره و تعدادی از آن ها را نام می برد.
در ادامه حضرت سجّاد(ع) حمد خدا را به صورت تشریحی بیان می کند که معانی بسیار مهمی در آن گنجانده است. بعد از حمد خداوندمتعال، حضرت محمد(ص) و خاندان و پیروان مکتب او را درود و صلوات می فرستد که این درود از نظر جزئیات تفسیری بسیار در خور توجه است. حضرت سجّاد(ع) بعد از صلوات حاجت های خود را از خداوند می طلبد که این بخش نیز بسیار مفصل و آموزنده است.
درون مایه اصلی و ابعاد گستردة آموزه ها و قالب محتوایی این دعای شریف، مانند دعای عرفة امام حسین (ع) چند بار تکرار می شود و در هر بار حاجت ها و نیاز ها متغیر و جدید می شوند. باز در درون آن، موضوعات و مضامینی چون برشمردن نعمت های الهی، اعتراف به گناهکار بودن انسان، اعتراف به ضعف و ناتوانی انسان در برابر خداوند قادر مطلق و اعتراف به کوتاهی و تقصیر در انجام طاعات و عبادات به چشم می خورد.
8- نتیجه گیری
دعای عرفة امام حسین(ع) و دعای عرفة امام سجّاد (ع) از نظر قالب بیانی و ساختار محتوایی شباهت های فراوانی با هم دارند، اما از نظر پرداختن به جزئیات در برخی موضوعات، تفاوت های قابل توجهی دارند. این دو دعا از پنج رکن اساسی تشکیل می شوند که عبارتند از:
1- حمد و ستایش خداوند
2- بر شمردن نعمت های فراوان او
3- اعتراف به گناه و طلب عفو
4- درود فرستادن بر محمد و آل محمد(ص)
5- طلب حاجت
در این دو دعای شریف، نزدیک به 330 حاجت از خداوند متعال خواسته شده که همگی در راستای تقویت اعمال سازندة انسان در دنیا و آبادانی آخرت او قرار دارد. طرز قرار گرفتن و چینش این حاجت ها بر اساس یک تسلسل منطقی و اصولی صورت گرفته است و تکامل انسانی و رسیدن به مقام قرب الهی را از راه اجابت دعا محقق می سازد.
این دو دعا شیوه های بیانی بسیار زیبا و جذابی را در خصوص گفتگو و مناجات با خدا معرفی می کنند که عمل به مضامین والا و محتوای روح بخش آن تأثیر شگرفی بر کردار و رفتار اجتماعی انسان می گذارد. بسیاری از بیماری های روحی و روانی انسان مانند کبر و غرور، خودپسندی و خودخواهی، ناسپاسی و نافرمانی، تظاهر و ریاکاری و دیگر بیماری های جانکاه انسانی با تأمل عمیق در این دعاها و پی بردن به معانی و مفاهیم والای آن قابل درمان است. به امید عمل به دستورات روحانی این دو دعای شریف.
منابع:
ابن ابی الحدید، عبد الحمید. (بی تا). شرح نهج البلاغه. تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم. بیروت: دار احیاء الکتب العربیه.
ابن هشام، عبد الله. (1375ش). مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب. چاپ هشتم. قم: مکتبه سید الشهداء (ع).
امام سجاد(ع). (1370ش). صحیفة سجّادیه. چاپ دوم. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
امام علی(ع). (1412ق). نهج البلاغه. شرح شیخ محمد عبده، قم: دار الذخائر.
بستانی، محمود. (1413ق). تاریخ الأدب العربی فی ضوء المنهج الاسلامی. مشهد: مجمع البحوث الاسلامیه.
تفتازانی، سعد الدین. (بی تا). شرح المختصر. قم: دار الحکمه.
حر عاملی، محمد. (1414ق). وسائل الشیعه. چاپ دوم. قم: مؤسسه آل البیت (ع) لاحیاء التراث.
صدوق، محمد. (1403ق). الخصال. تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، قم: جماعه المدرسین.
صدوق، محمد. (1368ش). ثواب الأعمال. قم: انتشارات شریف رضی.
طوسی، محمد. (1414 ق). الأمالی. چاپ اول. قم: دار الثقافه.
علامه مجلسی، محمد باقر. (1983م). بحار الأنوار. تصحیح و تعلیق ابراهیم میانجی و محمد باقر بهبودی. چاپ دوم. بیروت: مؤسسه الوفاء.
قمی، عباس. (1376ش). مفاتیح الجنان. چاپ اول. قم: انتشارات دار القرآن الکریم.
کلینی، محمد. (1365ش). الکافی. تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری. چاپ چهارم. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
نوری، حسین. (1987م). مستدرک الوسائل. چاپ اول. بیروت: مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث.