اینکه ایشان می گویند« دانشگاهیان جهان و یا مخالفان تراژن ها در ایران نتوانستند ثابت کنند این محصولات ضرر دارد» و بعد نتیجه می گیرند که پس باید محدودیت های تولید این کالاها برداشته شود، بسیار عجیب و «وهمناک» است. از این جهت می گویم وهم ناک که بر اساس عقل، منطق و قوانین محیط زیست داخلی و جهانی، وقتی قرار است محصول جدیدی که انسان ساز است به چرخه طبیعی حیات اضافه شود ابتدا باید آزمایشهای متعدد «ریسک خطر» روی آن انجام بگیرد و در صورتی که کوچک ترین تردیدی باقی بماند از تولید آن پرهیز شود، بهخصوص کالایی که قرار است غذای انسانها باشد. بر این اساس اینکه ما بگوییم «چون مخالفان نتوانسته اند مضر بودن این محصولات را اثبات کنند، پس بیاییم آنرا تولید کنیم» غیرعلمی ترین حالت ممکن است.
به گزارش ، روزنامه قانون در گزارشی نوشت: عیسی کلانتری، رییس جدید سازمان حفاظت محیط زیست در گفت وگویش با سیما به دفاع تمام قد از محصولات «دستکاری ژنتیک» پرداخت و گفت: « تا به حال آنهایی که مخالف تراریخته هستند یک استدلال منطقی و علمی ندارند و حرفهای سیاسی و شعاری مطرح میکنند. منتقدان تراریخته یک منطق علمی که ثابت کند این محصولات موجب بیماری در دنیا میشوند را ندارند و اگر چنین چیزی باشد یک مورد را ارائه دهند».
درباره سخنان ایشان چند نکته مهم قابل یادآوری است:
یکم : جای تعجب و تاسف است که یک شخصیت دانشگاهی که حالا سکان مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست کشور را نیز به عهده گرفته است این چنین غیرعلمی و ساده انگارانه درباره غذای مردمانی که دست شان به هیچ جایی بند نیست و به تعبیری اسیر دست متولیان بهداشت و سلامت و تنوع زیستی جامعه هستند، نظر بدهند و خیلی راحت از کنار مقوله ای با این همه اهمیت و حساسیت و تاثیر بر سلامت و حیات شهروندان بگذرند! اینکه ایشان می گویند« دانشگاهیان جهان و یا مخالفان تراژن ها در ایران نتوانستند ثابت کنند این محصولات ضرر دارد» و بعد نتیجه می گیرند که پس باید محدودیت های تولید این کالاها برداشته شود، بسیار عجیب و «وهمناک» است. از این جهت می گویم وهم ناک که بر اساس عقل، منطق و قوانین محیط زیست داخلی و جهانی، وقتی قرار است محصول جدیدی که انسان ساز است به چرخه طبیعی حیات اضافه شود ابتدا باید آزمایشهای متعدد «ریسک خطر» روی آن انجام بگیرد و در صورتی که کوچک ترین تردیدی باقی بماند از تولید آن پرهیز شود، بهخصوص کالایی که قرار است غذای انسانها باشد. بر این اساس اینکه ما بگوییم «چون مخالفان نتوانسته اند مضر بودن این محصولات را اثبات کنند، پس بیاییم آنرا تولید کنیم» غیرعلمی ترین حالت ممکن است. در اصل، آنهایی که می خواهند چیز جدیدی را به چرخه زندگی بشر اضافه کنند باید ابتدا ثابت کنند که آن محصول یا کالا بهطورکامل بی خطر است و تا زمانی که ثابت نکردهاند حق بازی کردن با زندگی مردم را ندارند.این استدلال جناب رییس سازمان محیط زیست، نه تنها غیرعلمی که اهانت به تمام دانش بشری و پروتکلهای بینالمللی است که با تدوین و تصویب «کنوانسیون کارتاهنا» با 40ماده و 3 پیوست مهم، و تاکید بر تک تک مراحل تولید از جمله انجام «ارزیابی خطر» و «کنترل خطر» ، بسته بندی و برچسبگذاری و محدودیت های لازم برای این روند تاکید کرده است.
آقای رییس فرموده اند :«منتقدان محصولات تراژن، یک منطق علمی که ثابت کند این محصولات موجب بیماری در دنیا میشوند را ندارند و اگر چنین چیزی باشد یک مورد ارائه دهند». فرض کنیم که این سخن شما درست باشد؛ فراموش نکنید این شما هستید که باید ابتدا اثبات کنید محصولات تغییر ژنتیک، صد در صد موجب بیماری نخواهند شد و سپس از تولید آنها در ایران سخن بگویید. شمایی که قرار است محصولی را به عنوان غذا بر سفره شهروندان بیفزایید و موجودی جدید را خلق کرده و به جهان اضافه کنید. موجودی که به سرعت تکثیر میشود و اگر روزی برای خودتان هم اثبات شود که تولید آن زیانآور بوده است دیگر نمی توانید برای حذف آن از چرخه حیات کاری از پیش ببرید. آیا این همه استادان دانشگاه و متخصصان در ایران و کشورهای دیگر جهان، همه شعار داده و اظهار نظر غیرعلمی کرده و می کنند؟ احتمال اینکه جناب عیسی کلانتری که زمانی وزیر کشاورزی این کشور بوده اند خبر از مقالات علمی و همایش ها و نشست های دانشگاهی و کتاب های معتبر متعددی که در مخالفت با تراژن ها در دنیا منتشر و برگزار شده نداشته باشید، بسیار بعید است. اما علت چیست که ایشان مخالفت ها را به چند شعار از سوی افراد غیرمطلع تقلیل می دهند؟ مباد که آگاهانه در این راستا قدم برداشته باشند که وجدان بیدار جامعه محیط زیست ایران آن را تاب نخواهند آورد.
دوم : استدلالی که ایشان برای موافقت با تولید این محصولات آوردند، عذر بدتر از گناه است. اینکه فرمودند: « بخش عمدهای از واردات روغن، سویا و...همین نوع محصول است که در حال حاضر مردم ایران در مصرف گوشت، مرغ،ذرت و سویا ازآنها استفاده میکنند» به هیچ عنوان دلیل بر درست بودن تولید آن در کشور و قرار دادن آنها بر سفره شهروندان نیست. اگر متولیان واردات توانایی مدیریت و ساماندهی درست کالاهای وارداتی به کشور را ندارند و یا می خواهند چشمان خود را بر برخی تخلف ها ببندند به هیچ عنوان دلیل درستی برای کشت این محصولات غیرمطمئن در داخل نیست. انگار که بگوییم «حالا که مواد مخدر دارد وارد می شود بیاییم در داخل آنها را کشت کنیم و ...» آیا این راهکار مناسبی برای سامان دادن به یک موضوع مورد مناقشه است؟ آنهم هنگامی که از سوی رییس سازمانی که متولی حفاظت از تنوع زیستی طبیعی است ابراز می شود؟
سوم : نزدیک به نیم قرن است که بشریت به زیانبار بودن سموم و آفت کش های شیمیایی پی برده و هنوز نتوانسته برای حذف آنها و آثار کشنده شان بر چرخه حیات و اکوسیستم ها کاری کند. سمومی که وقتی تولید شد و در کشاورزی به کار گرفته شد از فرط ذوقزدگی به دلیل آثار مطلوبش در کنترل آفات و میزان تولید محصولات زراعی، نام « انقلاب سبز » را به آن دادند؛ اما دیدیم که همین بی احتیاطی و تولید پرریسک، علاوه بر تولید محصول بیماری زا، آب ها را آلوده کرد؛ خاک را تباه ساخت و میلیون ها نفر از افراد بشر را تا هم اکنون به انواع سرطان ها مبتلا کرد و به کام مرگ کشید. بر ماست که علاوه بر پاسداشت قانون، با دقت سخن بگوییم و حواسمان باشد سیاست هایی را که یک سازمان پیشه می کند، نمی توان و نباید بدون ارزیابی صحیح و استفاده از نظرات مخالفان و منتقدان متخصص، مصوب و اجرایی کرد. چرا که آثار نامطلوب این سیاست ها تا سال ها و بلکه قرن ها بر این آب و خاک و حتی زمین، تاثیر می گذارد و نمی توان به راحتی آن را اصلاح کرد. نمونه اش هم سیاست های نادرستی که سال ها پیش توسط جناب کلانتری در بخش های کشاورزی، طراحی، مصوب و اجرا شد و تا هنوز باقی است؛ باوجود اینکه خودشان به اشتباه بودن آن بارها اعتراف کرده اند .