به جرات میتوان گفت آلبرت انیشتین معروفترین دانشمند سدهی بیستم و جزو مشاهیر تاریخ علم است. او زندگی پرفراز و نشیبی داشته و داستانها و شایعات زیادی پیرامون زندگی شخصی او وجود دارد. اکنون زندگیاش موضوع رمان جدیدی قرار گرفته. با بنیتا همراه باشید تا نگاهی به این رمان داشته باشیم.
زندگینامهی افراد مشهور دستمایهی نویسندگان برای خلق رمان میشود. انیشتین یکی از این افراد است. در زمینهی هنر نیز مشاهیر بسیار هستند که زندگینامهی آنها دستمایهی رمان میشود. چندی پیش نیز رمان هیاهوی زمان جولین بارنز در ایران نیز منتشر و توسط مترجم آن پیمان خاکسار امضا شد. مطلب مربوط به این خبر را میتوانید در بنیتا بخوانید. این رمان در مورد زندگی شوستاکوویچ، موسیقیدان معروف روسی است.

ماری بندیکت
نام کتاب «انیشتین دیگر» است. نویسندهی کتاب، «ماری بندیکت» است. یک وکیل باسابقه و فارغالتحصیل دانشگاه بوستون. او در رمانش عنوان کرده که اساس ادعاهایش محل زندگی «آلبرت» و «میلوا» و همچنین محل کار آنها بوده و از هیچ مطلب شخصیای استفاده نکرده است. داستان کتاب حول محور اطلاعات نادری میچرخد که از زندگی این دو در دسترس است. بندیکت تلاش کرده تا مفاهیم علمی مختص انیشتین را در داستانش بگنجاند. اما به دلیل تسلط نداشتن روی این موضوع، مفاهیم علمی انیشتین به شکل ضیفی در این اثر بازتاب پیدا کرده. نویسنده میتوانست که با مراجعه به فردی آگاه در این زمینه، این مشکل را تا حدودی برطرف کند.

رمان با آغاز رابطهی آلبرت انیشتین و دختری به نام میلوا ماریک شروع میشود. میلوا دانشجوی ریاضیات بود. بدیهی است که در رابطهی این دو ریاضیات و فیزیک با عشق درآمیخته است. انیشتین مردی است که برخلاف بسیاری از مردان زمان خود سرخوش و البته غیرعادی بود؛ نه از آنهایی که در برابر زنان باهوش جبهه میگیرند، بلکه کاملاً بالعکس.
بر اساس کتاب اولین اختلافی که بین آلبرت و میلوا زمانی به وجود میآید که انیشتین در اولین مقالهی مهم خود نام میلوا را درج نم کند. در حال که میلوا پا به پای انیشتین در این مقاله کار کرده و حتی در جایی تلاش و نقش او بیشتر از انیشتین بوده. البته به نظر نمیرسد که این ادعا صحت داشته باشد. در این که میلوا در زمینهی ریاضیات بسیار باهوش بوده ولی این را باید در نظر گرفت که او در کنار مردی قرار دارد که تواناییهای ذهنیاش بسیار بیشتر از بسیاری از انسانها در طول تاریخ است. به نظر نمیرسد که میلوا توانایی درک مفاهیم پیچیده را در حد انیشتین داشته باشد.
خوانندگانی که این کتاب را میخوانند اگر با زندگی انیشتین آشنایی نداشته باشند، او را مردی خواهند یافت حق و حقوق میلوا را نه تنها در این مقاله و مقالات دیگر، که حتی در جایزهی نوبل نیز نادیده گرفته است که پذیرفتن چنین چیزی در مورد انیشتین تقریباً ممکن نیست. هر چه در رمان جلوتر میرویم، رفتار آلبرت با میلوا در گذر زمان و همزمان با افزایش شهرت جهانی او بدتر نشان داده میشود؛ میلوا بهعنوان مادری مهربان در قبال فرزندانش تصویر میشود. در حالی که رفتار انیشتین و تحقیرهایش نسبت به میلوا خواننده را شوکه میکند.خوانندهای که فراموش میکند آن رمان صرفاً یک خیالپردازی است، نمیتواند به این باور برسد که باید دیدگاه مثبت و یا حتی خنثی خود نسبت به انیشتین را کنار بگذارد، چرا که انیشتین را میتوان در کنار داروین به عنوان مشهورترین دانشمندان تمام تاریخ دانست
با توجه به اطلاعاتی از زندگی انیشتین و شخصیت او در دست است، نمیتوان این سویهی تاریک را در مورد او متصور شد. در واقع ادعای رمان با آنچه از دوستان انیشتین در مورد او نوشته شده مغایرت دارد. البته آن ادعاها میتوانند کامل یا ناقص صحت داشته باشند ولی هرگز به طور حتم نمیتوان در مورد آن نظر داد. یقیناً نمونههای زیادی وجود دارد که یک مرد موفق در خلوت خود با زنش به شکل بدی برخورد کند اما از بیرون از ازدواج، همه فکر کنند که چه زندگیِ شیرینی در کنار هم دارند.
انیشتین از مدتها قبل با یکی از بستگان نزدیکش رابطه داشت و سرانجام با او ازدواج کرد. شواهدی نیز در دست هست که نشان میدهد آلبرت اینشتین و همسرش میلوا به صورت توافقی طلاق گرفته و آلبرت تمام مبلغ جایزه نوبلش را برای نگهداری دو پسرشان به میلوا داد که نشان میدهد که هیچ یک از این ادعاها در برخورد نامناسب آلبرت و میلوا در رمان ، همخوانی ندارد. اما بحث اصلی من این است که آلبرت انیشتین یک شخصیت خیالی نیست و حتی نباید در رمان نیز تا این حد به او تاخت.
درست است که این رمان در مورد آلبرت انیشتین و همسر اولش میلوا نوشته شده است، اما خوانندگان باید بدانند که مدارک و شواهد کافی و یا حتی ناکافی برای اثبات آن ادعاها وجود ندارد.
یکی از عمده نواقصی که به این کتاب گرفته میشود این است که نویسنده هیچ توضیحی به خوانندهاش نمیدهد که این یک رمان خیالی است.