ماهان شبکه ایرانیان

سفر و مسافرت در اسلام و فقه

سفر و حضر، دو بخش از زندگی انسان ها هستند که برای خود، احکام و مسائلی جداگانه دارند. هیچ مسلمانی در هیچ مرحله ای از زندگی خود، رها شده و بی تکلیف نیست و از این قاعده، سفر را نیز نمی توان استثنا کرد.

سفر و حضر، دو بخش از زندگی انسان ها هستند که برای خود، احکام و مسائلی جداگانه دارند. هیچ مسلمانی در هیچ مرحله ای از زندگی خود، رها شده و بی تکلیف نیست و از این قاعده، سفر را نیز نمی توان استثنا کرد.

سفر و مسافرت را نمی توان بهانه گریختن از احکام خداوندی قرار داد؛ زیرا آن چه بر انسان ها واجب است، جز به انجام تکلیف، ساقط نمی شود. پیشوایان دینی ما، آن چنان به انجام فرایض و اهتمام به احکام الهی، چه در سفر و چه در حضر، سفارش کرده اند که راه را بر هرگونه فرار و بهانه جویی بسته اند. این روایات و سفارش ها به اندازه ای است که نقل اندکی از آن ها نیز رساله ای جداگانه می طلبد.[1] از این رو، از نقل روایات احکام، برای رعایت اختصار صرف نظر می کنیم و تنها به ذکر مسائلی ضروری[2]برای مسافر بسنده می کنیم.

مسافر کیست؟

مسافر در فقه اسلامی به کسی گفته می شود که حداقل هشت فرسخ از وطن خود دور شده باشد، و یا چهار فرسخ راه از دیار خود دور شود و چهار فرسخ برگردد، بدون اقامه ده روز در مقصد. چنین شخصی مسافر نامیده شده و احکام ویژه ای دارد.

پاره ای از احکام مسافر بدین قرار است:

- تبدیل نمازهای چهار رکعتی به دو رکعتی.

- اسقاط نافله های ظهر و عصر و نیز عشا (بنا به قولی).

- افطار روزه، هر چند در ماه مبارک رمضان.

موارد استثنا در احکام مسافر

الف) کسی که برای کار حرام سفر کند، باید نماز را تمام بخواند و روزه اش را (در ماه رمضان) بگیرد. هم چنین کسی که سفر او حرام است؛ مانند کسی که سفر برایش ضرر دارد یا زنی که بدون اجازه شوهر سفر رود (در غیر سفر واجب) و یا فرزند، سفرش سبب اذیت پدر و مادر باشد (در غیر سفر واجب). در چنین سفری نماز تمام است و روزه اش را در ماه رمضان باید بگیرد.

ب) کسی که شغل او سفر باشد، مانند راننده و خلبان، در غیر سفر اول باید نماز را تمام بخواند و روزه اش را (در ماه رمضان) بگیرد و در سفر اول، اگر چه طول هم بکشد، نمازش شکسته است.

ج) کسی که شغلش سفر نیست، ولی محل کارش در شهر دیگری است و همواره در محل خود آن شهر رفت و آمد می کند، مثل پیشه وران سیار، معلمانی که محل کارشان ثابت نیست و کارگرانی که به شهر دیگری برای کار سفر می کنند. نمازشان تمام و روزه شان را باید بگیرند (امام خمینی (قدس سره) در این باره می فرماید: نمازشان را شکسته بخوانند و روزه شان را نگیرند).

د) مسافری که قصد دارد ده روز پشت سر هم، در یک محل بماند، باید نمازهای خود را در آن محل، تمام بخواند و روزه اش را (در ماه رمضان) بگیرد.

ه) کسی که بعد از رسیدن به هشت فرسخ و بیش تر، سی روز در محلی بماند و مردد باشد، باید نماز را شکسته بخواند؛ ولی پس از سی روز باید نماز را تمام بخواند و اگر ماه رمضان است، روزه اش را بگیرد.[3]

مسائلی درباره نماز مسافر

1.اگر شخص می داند مسافر است و می داند که نماز مسافر، شکسته است، در عین حال، نماز را عمدا یا سهواً، تمام خوانده است، نمازش باطل است و باید آن را به صورت شکسته (یعنی دو رکعتی) اعاده کند (دوباره بخواند)، و اگر خارج از وقت متوجه شد، باید به صورت شکسته قضا کند.

2.اگر شخص می داند مسافر است، اما نمی داند که نماز مسافر شکسته است، اعاده آن واجب نیست، نه در وقت و نه در خارج از وقت.

3.اگر شخص، مسافر است و می داند حکم مسافر، قصر است، اما خصوصیات آن را نمی داند، مثلاً نمی داند که اگر شغلش سفر باشد، وقتی در وطن ده روز بماند، باید در سفر اول شکسته بخواند، در این صورت اگر نمازش را تمام خوانده است، باید به صورت شکسته در وقت اعاده و در خارج وقت قضا کند.

4.اگر حکم نماز مسافر را می داند، اما نمی داند که هشت فرسخ را طی کرده و نمازش را تمام خوانده است، سپس متوجه شود که مسافر بوده و هشت فرسخ را طی کرده است، در این صورت باید نمازش را شکسته در وقت، اعاده و در خارج وقت، قضا کند.

5.اگر شخص می داند که نماز مسافر شکسته است، اما فراموش کرده که خودش مسافر است و به این خیال که در سفر نیست، نمازش را تمام خواند، بعد متوجه شد که مسافر است، در این صورت اگر در وقت است، باید نمازش را به صورت شکسته اعاده کند؛ ولی اگر بعد از وقت، به یاد آورد که مسافر است، قضا ندارد.

6.کسی که در وطن، نمازش را نخوانده است، باید قضای آن را تمام به جا آورد، هر چند در سفر باشد و کسی که در مسافرت، نماز را به جا نیاورده، باید قضای آن را شکسته بخواند، هر چند در وطن خود باشد.

7.اگر کسی نمازش را در وطن به جا نیاورد تا وقت گذشت و نماز قضا شد، سپس با هواپیما به نقطه ای سفر کند که در آن جا هنوز وقت آن نماز باقی است - مثل کسی که نماز صبح او در تهران قضا شده باشد و با هواپیما قبل از طلوع آفتاب به ترکیه برسد - نماز قضای این شخص به ادا تبدیل می شود و باید نماز صبح را در ترکیه به قصد ادا به جا آورد.

8.اگر کسی نماز ظهر و عصر را بخواند و بعد با هواپیما به نقطه ای برسد که هنوز ظهر نشده است، لازم نیست دوباره نماز ظهر و عصرش را بخواند.

9.اگر کسی با هواپیما به طور عمودی، به اندازه چهار فرسخ پرواز کند، نماز و روزه اش قصر می شود.

10.اگر کسی با سفینه فضانورد، مسافرت کند و از حوزه جاذبه زمین خارج گردد و بی وزن شود، در صورتی که بتواند بر سطح داخلی سفینه یا موشک قرار گیرد و پاهای خود را به کف آن بگذارد، باید با رعایت جهت قبله، نمازش را بخواند و در هیچ حالی نماز و جهت قبله، یا جهت نزدیک به قبله، نباید ترک شود.

11.مسافران فضایی که ممکن است در یک شبانه روز چندین بار به دور زمین گردش کنند و در هر دور، یک شبانه روز برایشان تحقق یابد، تنها پنج نماز، مطابق شبانه روز زمین بر آنان واجب است؛ ولی باید طلوع و غروب را نسبت به طلوع و غروب خود رعایت کنند؛ یعنی نماز صبح را قبل از یکی از طلوع ها و ظهر و عصر را بعد از نیمه روز یکی از روزها و مغرب و عشا را در یکی از شب ها بخوانند.

یا می توانند نماز ظهر را بعد از ظهر یک روز و نماز عصر را بعد از ظهر روز دیگر و هم چنین نماز مغرب را در یکی از شب ها و نماز عشا را در شب دیگر بخوانند.

12.از آن جا که معمولاً برای هر حکمی، استثنایی هست، وجوب قصر نماز مسافر نیز از این قاعده مستثنا نیست، به طوری که دانشمندان و فقهای شیعی، همگی بر این عقیده هستند که هر مسافری در چهار مکان، مختار است که نماز خود را به قصر یا تمام بخواند:

1.مسجدالحرام؛ 2. مسجدالنبی در مدینه؛ 3. مسجد کوفه؛ 4. نزد قبر مطهر حضرت سیدالشهداء (علیه السلام).

روزه مسافر و احکام آن

یکی از واجبات بسیار مهم در شریعت اسلام، روزه ماه مبارک رمضان است.

خداوند در قرآن می فرماید:یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم.[4]

یعنی نوشته شده است (واجب است) بر شما مؤمنان، روزه، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند، نوشته شد. با همه اهمیت و ویژگی روزه، در میان احکام شرعی، مسافر نه تنها از این تکلیف سنگین معاف است، بلکه روزه بر او حرام شمرده شده است. کسی که به علت سفر، از انجام این فریضه بزرگ الهی، محروم شده است، باید پس از آن که مسافرت خود را به اتمام رساند، قضای آن را به جا آورد. حتی می توان از سفر برای فرار روزه نیز استفاده کرد؛ زیرا روزه یک واجب شرعی است و تنها از طریق شرعی می توان از آن معاف شد. این نوع افطار، که جنبه شرعی دارد، برای کسانی که به عللی نمی توانند یا نمی خواهند همه ماه مبارک رمضان یا بعضی از روزهای آن را روزه بگیرند، هیچ منع شرعی ندارد.

مسائل روزه در سفر

مسائل مهمی که مربوط به روزه مسافر است، غیر از آن چه در مسائل قبل گذشت، بدین قرار است:

1.مسافری که باید نمازش را شکسته بخواند، اگر پیش از ظهر، از شهر خارج شده باشد، بعد از حد ترخص، باید روزه اش را نیز افطار کند و پس از ماه مبارک و اتمام سفر، آن را قضا کند؛ اما اگر مسافری در ماه مبارک رمضان، بعد از ظهر سفرش را آغاز کند، دیگر نمی تواند افطار کند، بلکه باید آن روز را هم چنان روزه باشد؛ زیرا این رخصت و مجوز، مخصوص کسانی است که قبل از زوال ظهر، از موطن خود خارج می شوند. از این رو، کسانی که بعد از ظهر، از شهر خارج می شوند، اگر قبل از غروب افطار کنند، علاوه بر قضای آن، باید کفاره آن را نیز بپردازند.

2.اگر مسافری پیش از ظهر، به وطن یا محلی که می خواهد ده روز در آن جا بماند، رسید، باید آن روز را روزه بگیرد، البته اگر قبل از آن، عملی که مبطل روزه است، از وی سرنزده باشد؛ اما اگر قبل از رسیدن به مقصد، کاری که روزه را باطل می کند (مانند خوردن و آشامیدن) از او صادر شده باشد، دیگر نمی تواند آن روز را روزه بگیرد، بلکه باید پس از ماه مبارک، آن را قضا کند.

3.اگر کسی پس از رؤیت هلال شوال (شب عید فطر) در شهری، به شهر دیگری سفر کند که در آن جا هلال ماه رؤیت نشده و شب آخر ماه رمضان محسوب می شود، در آن جا باید مطابق مردم آن دیار، این روز را روز آخر ماه مبارک محسوب کرده و روزه بگیرد.

4.در مواردی روزه برای مسافر، نه تنها حرام نیست، بلکه واجب یا جایز است؛ از جمله:

الف) روزه نذری که مقید به سفر باشد. لذا واجب است در سفر، طبق نذر خود، روزه بگیرد.

ب) سه روز روزه بدل از قربانی حج؛ یعنی کسی که در حج، قربانی نداده است، واجب است در سفر حج، سه روز و پس از بازگشت به وطن، هفت روز روزه بگیرد.

ج) سه روز روزه در مدینه، برای قضای حاجت، برای مسافر، مستحب است.[5]

مستحبات سفر

اسلام برای آن که از رهگذر سفر، روح و فرهنگ انسان ها را شکوفا کند، احکامی را مقرر فرموده که برخی از آن ها واجب و بعضی مستحب است. از جمله واجبات سفر، همان قصر نماز و افطار روزه است که به تفصیل درباره آن دو، سخن گفتیم. آن چه اینک یادآور می شویم، این نکته ظریف است که برخی از مستحبات، در سفر اهمیت ویژه ای می یابند؛ از جمله، نماز شب. روایات و سفارش های بی شماری که درباره اهمیت این امر مستحب وارد شده است، به قدری است که خود نیاز به تألیف جداگانه ای دارد؛ اما در این نوشتار، به این مقدار اکتفا می شود که حضرت زینب (علیها السلام) در همه مدتی که با کاروان کربلا در راه بودند، حتی پس از شهادت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) هیچ شبی، نماز شب خود را ترک نفرمودند. نقل شده است که حضرت، در راه کوفه و شام نیز، پس از تحمل آن همه مصیبت و مرارت، نماز خود را نشسته اقامه کردند، و هرگز ناملایمات راه، ایشان را از انجام این مستحب ویژه باز نداشت.

خفتگان را خبر از زمزمه مرغ سحر               حیوان را خبر از عالم انسانی نیست

به هر رو، هر امر مستحبی که در حضر، وارد شده است، در سفر، اهمیت و پاداش ویژه ای خواهد داشت؛ زیرا انسان مسافر، با پرداختن به مستحبات نشان می دهد که در همه حال و هماره به یاد خدا و احکام نورانی اسلام است. در واقع سفر، محک و معیار روشنی است برای آن که انسان پایبندی و تعهد خود را به تکالیف دینی، اعم از واجب و مستحب نشان دهد.

در باب مستحبات سفر، بیش از این نمی توان گفت که بسیاری از امور مستحب، در سفر نیز به استحباب خود باقی است و قطعاً اجر و پاداش بیش تری خواهند داشت؛ زیرا آن چه در حضر صورت می گیرد، با امکانات بیش تری است و در سفر، وقت و موقعیت برای انجام دادن، کم تر می شود. پس اگر مسافر از همین وقت اندک و موقعیت ویژه، سود جوید و از انجام مستحبات باز نماند، نشان خواهد داد که برای او وطن و غربت، از این جهت تفاوت نمی کند و همه جا را خانه دوست و دیار یار می داند:

همه جا خانه یار است چه مسجد چه کنشت                       همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست

دعای سفر

اللهم انی أعوذ بک من و عثاء السفر،

و کآبة المنقلب، و سوء المنظر فی الأهل و المال و الولد.

اللهم أنت الصاحب فی السفر و أنت الخلیفة فی الأهل و لا یجمعهما غیرک؛

لأن المستخلف لا یکون مستصحبا و المستصحب لا یکون مستخلفا[6]

نهج البلاغه، خطبه 46.

پی نوشت ها

[1] ر.ک: وسائل الشیعه، ج 11، ص 206، باب 24، ح 8 و 9.

[2] مسائلی که در این فصل ذکر شده، نوعا مورد ابتلا بوده و با نظر مراجع عنطام منطبق است.

[3] توضیحات بیش تر را در رساله های عملیه مراجع تقلید ملاحظه فرمایید.

[4] بقره (2) آیه 183.

[5] برای اطلاع، ر.ک: رساله های عملیه مراجع تقلید.

[6] یعنی بار خدایا! از رنج سفر و ناکامی در بازگشت و نیز از نگاه مردم به خانواده و مالم به تو پناه می برم. بار خدایا! تنها تویی که همراه منی و تویی نگاهبان خانواده بر جای مانده ام، که این جامعیت، تنها ویژگی خاص تو است؛ زیرا جز تو هر که در خانه ماند، مسافر را همراهی نتواند، و اگر همراه شود، نگهبان خانه نشود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان