خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ: هفت سال فعالیت پایگاه اینترنتی شاعران فارسی زبان و تلاش گردانندگان این پایگاه برای گردهم آوردن شاعرانی از ایران و تاجیکستان و افغانستان و سایر کشورهایی که شعر فارسی در آن تولید میشود به اندازهای موفق بوده که بنا بر اذعان مدیران این پایگاه اینترنتی که بدون هر گونه بودجه دولتی اداره می شود توانسته مرز هشتاد و پنج میلیون بازدید کننده را در این مدت پشت سر بگذارد.
این مساله بهانهای بود تا با جمعی از گردانندگان این پایگاه در کنار مرور برخی دغدغهها در زمینه حضور و عرضه ادبیات به ویژه شعر در فضای مجازی به فعالیتهای این پایگاه نیز نگاهی بیاندازیم.
در این نشست علیرضا قزوه از مدیران این پایگاه، عبدالرحیم سعیدیراد سردبیر سایت و رضا اسماعیلی از نویسندگان و مدیران این پایگاه حضور داشتند که متن این نشست در ادامه از نگاه شما میگذرد.
اجازه میخواهم بحث را با نگاهی تاریخی به عرضه ادبی در سالهای پس از انقلاب آغاز کنم. در سالهای دهه شصت و یا هفتاد به طور مشخص شتابزدگی دهه هشتاد و نود برای عرضه آثار ادبی در میان شاعران و نویسندگان دیده نمیشود. شاعر شعرش رامیسرود و مدتها کار میکرد بعد برای مجلهای ارسال می شد و پس از مدتی شعرش منتشر میشد و اگر خوش شانس بود نقد و نظری در شمارههای بعدی روی آن اثر منتشر میشد. اما امروزه این مساله تغییر کرده. شاعر بلافاصله پس از سرایش اثر آن را در مدتی کوتاه در اختیار مخاطبانی به اندازه شمارگان یک یا دو چاپ از کتابش میگذارد. این هم مایه آسیب است و هم مزایایی دارد. میخواهم بدانم که کدام بخش از این دو مساله بیشتر به چشم آمده است؟
اسماعیلی: در دهه اخیر فضای مجازی و اینترنت باعث شده بسیاری از شاعران از صفحات روزنامه روگردان شوند و ذهنشان را معطوف به این فضای تازه کنند. امکانی که فضای مجازی برای ادبیات ایجاد کرده بیش از تهدید یک فرصت را برای ما ساخته است. فضای مجازی توانسته به تقویت تعامل میان جامعه ادبی کمک بسیاری کند، سرعت را بالا ببرد و حجم زیادی از آنها را به هم متصل کند.
از سوی دیگر فضای مجازی در عین حال که باعث سرعت عمل در انتشار آثار است، نقطه ضعفهایی دارد که اگر کارشناسان به آن توجه نکنند خسارت هم وارد میسازد. به عبارت دیگر فضای مجازی سازنده موقعیتی است که اگر با نگاه کارشناسی به آن توجه میشود میتواند یک کارگاه آموزشی در زمینه ادبیات باشد. مثلا شاعری کانالی در تلگرام راه میاندازد و با اداره تخصصی آن تاثیرگذاری زیادی را در سطح دانش اعضا ایجاد میکند و افراد متوسط و ضعیف را در کنار شاعران درجه یک با خود میپروراند.
البته سرعت عمل در فضای مجازی موضوعاتی مانند اشتباه نویسی را نیز دامن میزند اما باید بدانیم که سرعت این اتفاق را اجتناب ناپذیر کرده است. سابق بر این شاعر مدتها روی اثرش تامل میکرد و به اصطلاح چکش کاریش میکرد و با عبوردادنش از چند فیلتر آن را اصلاح جدی میکرد و ماحصل کارش را مبدل به اثری فاخر میکرد اما امروزه به خاطر سرعت، آثار به ویژه آثار جوانان خام عرضه میشود. من معتقدم حضور هوشمندانه ادبیات در فضای مجازی میتواند جلوی چنین اتفاقاتی را گرفته و نوع شرکت ما توام با مدیریت میتواند از این فرصت زمینه بهرهبرداری بیشتری را فراهم سازد.
با توضیحات شما میخواهم این سوال را هم بپرسم که فعالیت ادبی در فضای ادبی چقدر روی تخیل و ذهن شاعر و نویسنده برای تولید اثر تاثیر میگذارد؟
قزوه: فضای مجازی این روزها همه ما را درگیر خود کرده است. این فضا جدای از ایفای نقش مثبت و یا منفی و تخریبی برای ادبیات، یک مشکل برای جامعه ما ایجاد کرده است.
فضای مجازی ما را از خانواده و جامعه دور کرده است وسر همهمان را در لاک خودمان فرو برده است و مهمتر از آن به سرعت در حال تغییر دادن سلیقه ما هم هست. ما یادمان هست در روزهای اول گوشیتلفنهای همراه چه اندازه بود و امروز چقدر و یا یادمان هست تب وبلاگ و سایت و فیس بوک را و اینهمه چطور در عرض یک دهه از فضای ذهنی ما خارج شد. فضای مجازی و دور پرشتابش معلوم نیست فردا برای ما چه به ارمغان میآورد. پس باید به این موضوع حساس شد که قرار است به کدام سو هدایت شویم. باید حساس باشیم به میزان اسلامی و ایرانی بودن فضای مجازی . چقدر میشود در آن اهداف انقلاب اسلامی را جستجو و یا یادآوری کرد. به نظرم ما تب زدگانی هستیم که هنوز خیلی راجع به بیماریمان فکر نکردهایم.
سابق بر این اما در فضای حقیقی و در کار مجله و روزنامه فضای بیشتری برای تامل وجود داشت. اما امروز انتخاب مدیر صفحه ادبی و ...کنار رفته و طرف هر چه بخواهد را منتشر میکند و برای خودش لایک و هوادار هم کسب کرده است. به نظر من خیلی از این استقبالها در فضای مجازی واقعی نیست. مثلا شاعری درجه چندم یک بیت ضعیف میگذارد و برای خودش ده هزار لایک میگیرد و در مقابل شاعر خوب دیگری اثری در این فضا منتشر نمیکند و رفته رفته مهجور میشود. فضای مجازی و وقتی که از هنرمند میگیرد به او چیزی یاد نمیدهد. زمانی را که شاعر برای اینستاگرام میگذارد اگر صرف خواندن یک کتاب تذکره یا شرح شعر بکند برایش آورده بیشتری دارد اما این اتفاق رخ نمیدهد.
همه سرمایه شعر ایران را نباید در لایک و فالوئرهای فضای مجازی دنبال کرد و از آن انتظار داشت. الان ما شاعری داریم که حدود 13 هزار نفر برای یک بیت از او لایک گذاشتهاند اما آن بیت را هر طور نگاه میکنی از یک بیت درجه سه سبک هندی هم ضعیف تر است. اینها یعنی اینکه سلیقه ادبی جامعه خراب شده است و تقلیل یافته است.
قبلا اگر شعر بیژن نجدی در روزنامه اطلاعات چاپ میشد یا شعرهای محمد علی بهمنی و سهیل محمودی و قیصر امینپور، مخاطب شاهد یک نوگرایی و حس تازه در آن بود و حرفهای جدید را میشد در آن جستجو کرد اما امروز متولی صفحات انتشار مطالب نه یک سردبیر و منتقد که خود شاعر است و هدف هم تنها مطرح کردن خودش است.
ما در دوران جنگ به خاطر داریم که حتی اشعاری از جهان عرب در نشریات ما منتشر میشد. چرا؟ چون نفسانیت بر کار ما غلبه نمیکرد اما امروز در فضای مجازی نفسانیت بیداد میکند و اگر نقدی هم باشد خیلی سریع پاک میشود.
من هم اگر در فضای مجازی حضور دارم تنها به خاطر تعدیل این فضا و شکستن این فضای نفسانی است.
در یک کلام رصد ما نشان میدهد جریان شعر انقلاب از فضای مجازی فعلی پیرامون ادبیات خلق نمیشود. قلههای ما در دهه شصتی ظهور کردهاند که در آن اینترنت و تلگرام نیستند. بحران پیش رو این است که آینده جریان انقلاب در فضای امروز ادبی ما که با فضای مجازی آمیخته شده است، به چه مسیری خواهد رفت و فرجامش چه خواهد بود.
نگاه هوشیارانه به حضور ادبیات در فضای مجازی به معنای عقب نشینی از وضعیت جاری آن است؟
اسماعیلی: البته من معتقدم عقبنشینی از این فضا باعث غلبه جریان معاند شده و وضعیت از شکل فعلی بدتر خواهد شد. به نظرم باید از اینکه شاعران بهنام معاصر و جریان انقلاب مدیریت جریانهای ادبی را در فضای مجازی بر دست بگیرند، حمایت شود. مثلا از اینکه یک کانال تلگرامی شخصی راه انداخته و در آن به تولید محتوا بپردازند، حمایت کنیم و به آن به مثابه یک چراغ راه نگاه کنیم. فرو رفتن در پیله انزوا و انفعالی عمل کردن به نظرم وضع را از این بدتر میکند.
آیا نمیشود فضای مجازی را جدای از تهدید یک فرصت نیز برای جریان شعر و ادبیات امروز کشور دانست؟
سعیدی راد: فضای مجازی به نظر من خالق فرصتهای خوبی برای ماست. مثلا قالبی به نام عکس شعر در جریان ادبی ما، خالق فضای مجازی است، منظورم جریانی است که در آن برای یک عکس بیت شعری سروده شده و به همراه آن عرضه میشود در حالی که آن بیت به تنهایی بدون عکس معنایی ندارد.
این یک نمونه از شرایط تازهای است که فضای مجازی برای ادبیات خلق کرده است. در کنار این مساله فضای مجازی برای ما قابلیت دسترسی سریعتری نسبت به قبل به شعر ایجاد کرده است. مثلا به جای اینکه هفتهای منتظر بمانیم برای استفاده از شعر اساتید، میشود از آثاری که در صفحات مجازیشان منتشر میکنند استفاده کرد و این موضوع میتواند کانالی برای ارتباط میان شاعران جوان و اساتید باشد و قدمی در راه برگزاری یک انجمن ادبی مجازی برداشته شود.
از طرف دیگر فضای مجازی قابلیت دربرگیری اشعار شاعران را بسیار بیشتر کرده است و امکانی ساخته تا مخاطبان بیشتری به یک قطعه شعر دسترسی داشته باشند.
اینها اتفاقات خوبی است که فضای مجازی رقم زده است ولی نمیشود منکر مصیبت های فضای مجازی برای شعر نیز شد مثلا نمیشود تسهیل در دزدی ادبی و یا کپی برداری از تولیدات دیگران را در فضای مجازی نادیده گرفت. متاسفم که در کشور ما این دست موضوعات هنوز جدی گرفته نمیشود و کسی با این سارقان کاری ندارد.
از طرف دیگر فضای مجازی امکان حرمتشکنی اساتید را نیز تسهیل کرده است و حتی باعث شده یک فرد با اسم مستعار و یا اسم شاعری دیگر به بدگویی بپردازد و موجبات دلسردی و دلگیری را فراهم کند. مثلا خود من کاربری داشتم که مدتها با نام شاعری مشهور به من فحش میداد.
برخی هم البته در فضای مجازی توهم شاعری پیدا کردهاند و از راه اصلی شعر که نقد پذیری است دور شدهاند. خو کردهاند به تعریف تمجیدهای رایج در این فضا.
مشکل دیگر فضای مجازی عادت دادن شعرا به کوتاه نویسی است. این به خودی خود ایرادی ندارد اما مثلا جایگاه قصیده یا مثنوی در این فضا درک نمیشود و شعرهای بلند خوب در آن دیده نمیشود. فضای مجازی این را از ما گرفته است.
رضا اسماعیلی: به باور من فضای مجازی به مردمی کردن ادبیات ما کمک بسیاری کرده است. در گذشته نویسنده یا شاعر برای خودش اثری تولید و منتشر میکرد و قشر خاصی هم مخاطبش بود و با تایید آنها به راهش ادامه هم میداد بی آنکه قضاوتی جدی درکارش شده باشد. این همان نقشه راهی بود که جریان ادبی روشنفکر در ایران پیموده و هنوز هم میپیماید اما امروز نویسنده و شاعر وقتی در فضای مجازی کارش را به قضاوت میگذارد، جدای از آن بخش خاص، مردم هم به قضاوت آن میپردازند و این به مردمی کردن ادبیات در کشور ما به صورت تدریجی منجر میشود در نگاهی بلندتر میشود گفت که با مدیریت حضور ادبی در فضای مجازی می شود رفته رفته ادبیات انقلاب اسلامی را به واسطه مطالعه و اطلاع مردمانی در سایر قارهها به سمت جهانی شدن، ترجمه و موضوعاتی از این دست پیش برد.
در بخش پایانی نشست تمایل دارم که کمی درباره سایت شاعران فارسی زبان به عنوان یک نمونه موفق در استفاده از فضای مجازی برای ترویج ادبیات انقلاب اسلامی بپردازم. به همین خاطر میخواهم درباره ایده شکل گیری این سایت و خدماتی که امروز ارائه میکند بیشتر بدانم.
سعیدی راد: چندی قبل با آقای قزوه درباره فراهم کردن فضایی در اینترنت برای کار در عرصه شعر صحبت میکردیم. ایشان هنوز به هند سفر نکرده بودند. ایده ما بازسازی دوباره صفحه ادبی مشهور «بشنو از نی» روزنامه اطلاعات به مدیریت ایشان اما در فضای مجازی بود. آقای قزوه پیشهاد تشکیلی وبلاگی به همین نام را دادند. این وبلاگ به صورت دو نفره احداث شد. کسی پیدا شد که امور فنی آن را انجام دادو خیلی زود این وبلاگ مخاطبان بسیاری پیدا کرد و از سراسر کشور مراجعه زیادی به آن شد. وقتی حس کردیم باید این فضا وسعت پیدا کند، از این وبلاگ به سایت شاعران فارسی زبان رسیدیم. فکر کنم حدود هفت سال قبل بود.
قزوه: وقتی سایت به راه افتاد ما انجمن ادبی بیدل را در هند داشتیم که از شکلگیری سایت حمایت زیادی کرد هرچند که همزمان در هندوستان سایتی با عنوان «هندیران» داشتیم که محل رجوع و پیوند شعر و شاعران ایران و هندوستان بود و بیشتر استادان دانشگاه در آن حضور داشتند و چند انجمن ادبی مجازی و حقیقی را به هم پیوند میداد.
سعیدی راد: کم کم دوستانی که میتوانستند در سایت کمکی کنند را در گوشه وکنار پیدا کردیم و بخشی از سایت را برای اداره در اختیار آنها قرار دادیم. همه دوستان عاشقانه و رایگان کار کردند. ما هم موسسهای نداشتیم و تشکیلاتی که بخواهیم حق الزحمهای پرداخت کنیم همه تنها و تنها دلی کار میکردند. امروز سایت ما هم بخش خبری مستقل دارد . هر شاعری میتواند دفتر شعر اختصاصی مجازی خود را داشته باشد و نفراتی هم هستند که از دفاتر شعر شاعران آثار برگزیده را به صورت هفتگی انتخاب و منتشر میکنند.
قزوه: البته فضای مجازی در دورهای در دست جریان مخالفان انقلاب بود. در دورهای سایتها و وبلاگ های ادبی با مخاطب چها پنج هزار نفری در دست آنها بود. حس کردیم که این اتفاق برای مخاطب جوان جذابیت دارد و از قضا در میان شاعران و ادیبان جبهه انقلاب هم این اتفاق مهجور مانده است. به همین خاطر ایده شکلگیری پایگاه اینترنتی «شاعران فارسیزبان» به ذهنمان خطور کرد و با حضور پانزده شانزده نفر از بچههای همراه این پایگاه شکل گرفت.
در این سایت نشان دادیم که همه سرمایه شعر فارسی در ایران نیست. ما نباید تنها خودمان را متولی شعر فارسی بدانیم، افغانستان هم در این جمع وارد است و همچنین تاجیکستان. حالا بگذریم از آنچه ما را جدا کرده است. در این سایت فکر کردیم و تلاش که شاعران سه کشور را کنار هم قرار دهیم و تا حد زیادی هم در این زمینه موفق شدیم تا بر اساس ظرفیتهای ادبیات انقلاب، طرح نویی درانداخته شود.
خوشحالیم که این سایت امروز به جایی رسیده که روزانه تا صد هزار کلیک داریم و تعداد بازدیدهای ما از جمعیت ایران بیشتر شده یعنی بیش از 85 میلیون بازدید در طول پنج شش سال گذشته داشتهایم.
الان تقریبا تمامی شاعرانی که در کشورهای مختلف پیرامون ما اعم از هند و اوکراین و روسیه و اروپا و سایر کشورها به زبان فارسی شعر میگویند با سایت ما همکاری دارند. ما در تمامی حوادث پررنگ اخیر کشور حضور داشتهایم از بزرگداشت آتشنشانان شهید تا موضوعاتی فراملی مانند استکبارستیزی.
سعیدیراد: این سایت امروزه با بیش از 4 هزار عضو و با تخصصهای مختلف شغلی را در خود گردآوری کرده است. جدای از آن همه شاعران در این سایت با شناسنامه شعر منتشر میکنند و اشعار منتشر شده نیز همیشه دارای کیفیت مطلوبی هستند.
قزوه: نکته دیگری که مایلم به آن تاکید کنم این است که این سایت برای اداره خود دستش در جیب خودش است و گردانندگان هم برای خود سهم و مبلغی انتظار ندارند. اگر مبلغی هم در میان باشد تنها برای هدایت سختافزاری سایت است. من دیدهام چه جاهایی دارند بودجه میگیرند اما ما به عنوان سایتی که موضعمان در خط ولایت و رهبری و ضداستکباری است دنبال بودجه گرفتن نرفتهایم. در عین حال اعلام هم کردهایم که سایت ما پذیرای همه هست و همه با هر سلیقهای میتوانند در آن عضو شوند و شعر به اشتراک بگذارند.