خداوند بزرگ! این پسران ... پسران مایه غرور این ملت، در این روز تلاش بزرگی خواهند کرد. یک مبارزه برای حفظ جمهوری، برای حفظ مذهبمان و برای حفظ تمدنمان خواهند داشت و انسانیت را از یک عذاب رها خواهند ساخت. آنها به شدت زخمی خواهند شد، در شب و در روز، بدون استراحت تا زمانی که پیروزی به دست آید. تاریکی با توپ و آتش چیره خواهد شد و روح بشریت از خشونت جنگ به لرزه خواهد افتاد. و برای ما که در خانه ایم... پدران و مادران، فرزندان، خواهران، همسران و برادران مردهای شجاعی که در آن سوی دریاها خواهند جنگید و برای همیشه دعای ما را پشت سر خود خواهند داشت، کمکمان کن. خداوند بزرگ کمکمان کن تا در زمان فداکاری، دوباره خودمان را برای تمدید ایمان به تو فدا کنیم و به لطف و برکت تو، ما بر نیروهای کافر پیروز خواهیم شد.
_فرانک دی. رزوولت؛ رئیس جمهور اسبق آمریکا، ششم ژوئن 1994 در روز نبرد نرماندی
استودیو Sledgehammer Games ابتدای تریلر بازی را با بخشی از سخنرانی فرانک دی رزوولت، رئیس جمهور اسبق آمریکا، آغاز کرد. چنین روندی برای معرفی بازی و تمرکز روی عباراتی مثل «تلاش بزرگ»، «فداکاری»، «به لرزه افتادن روح انسان بر اثر خشونت جنگ» و «ضرورت پیروزی» هدف اصلی ساخت بازی Call of Duty: WWII را روایت می کند؛ آن هم در زمانی که قرار است نبرد نرماندی رخ دهد.
در نبرد معروف نرماندی نیروهای آمریکایی، بریتانیایی، فرانسوی، کانادایی، نروژی و بلژیکی با بیش از 150 هزار نیروی پیاده و 60 هزار نیروی هوایی به سواحل نرماندی نزدیک شده و بزرگترین نبرد هوایی - زمینی تاریخ را شکل می دهند تا فرانسه را از چنگ هیتلر خارج کنند؛ نبردی که با توجه به موقعیت طبیعی نرماندی تلفات زیادی برای هر دو طرف به جای گذاشت و این دقیقاً نقطه عطفی است که سازنده بازی روی آن مانور خواهد داد. تقابل بین تفکری که جان انسان را در اولویت قرار می دهد و تفکری که پیروزی در جنگ را.
بازی از جایی شروع می شود که در سال 1944 مقدمات اتحاد بزرگ متفقین چیده می شود و تصمیم برای نابودی نازی ها به مرحله اجرایی می رسد. تا به الان جنگ های تاریخی و بزرگی مثل نبرد نرماندی، نبرد آخن و نبرد جنگل هورتگن تایید شده و در جریان بازی آنها را خواهیم دید؛ جنگ هایی که فقط بیش از 30 هزار نیروی آمریکایی کشته و یا زخمی شده اند.
آقای گلن اسکافیلد، تایید کرده که برای هر چه دقیق تر نشان دادن اتمسفر جنگی بازی از اطلاعات آقای مارتین مورگان، از تاریخ شناسان معروف، بهره بردند. همانطور که اشاره شد، سازندگان به دنبال نشان دادن عناصری در بخش داستانی بازی هستند که شاید هیچ وقت قبل از این مورد توجه توسعه دهندگان سری ندای وظیفه نبوده؛ به طور مثال در این بازی سعی شده تا تفاوتی بین اعضای ارتش ملی آلمان و مردم آلمان با ارتش آلمان نازی نشان داده شود.
سازندگان بازی اعتقاد دارند اعضای ارتش ملی آلمان فقط در صدد حفظ تمامیت کشور بوده و عقاید فاشیستی را دنبال نمی کردند. آن ها اعتقاد دارند چیزی که باعث شده مردم امروز آلمان مثل نازی ها نباشند دقیقاً همین وجه تفاوت است.
آقای اسکافیلد تایید کرده که یکی از مراحل بازی شما باید در بحبوحه نبرد، در یک صحنه ی احساسی خانواده ای آلمانی و جنگ زده را از مرگ نجات دهید. در این جنگ داستان حول شخصیتی به نام رانلد دنیلز می گردد که از خانواده ای آرام و مذهبی در تگزاس به این جهنم پا می گذارد.
بیش از 6 سال از آخرین باری که سری ندای وظیفه را با طعم جنگ های جهانی چشیدیم می گذرد. در چند سال اخیر این سری به آینده سفر کرده و تجربیات تازه ای از این سری را برای ما به جای گذاشته است. از اسلحه های پیشرفته، تانک های عجیب و غریب و ربات ها گرفته تا لباس هایی که پرش های بلند و راه رفتن روی دیوار ها را ممکن می ساختند.
سازندگان بازی اعتقاد دارند اعضای ارتش ملی آلمان فقط در صدد حفظ تمامیت کشور بوده و عقاید فاشیستی را دنبال نمی کردند. آن ها اعتقاد دارند چیزی که باعث شده مردم امروز آلمان مثل نازی ها نباشند دقیقاً همین وجه تفاوت است.
اکتیویژن در سال های اخیر به درخواست های زیاد مردم مبنی بر دمیدن روح تازه ای به این سری را با این گونه ربات ها و اسلحه ها پاسخ داده است. چیزی که در ابتدا جذابیت و رضایت نسبی مخاطبان را همراه داشت اما به سرعت این متد هم مورد نقد عموم مردم قرار گرفت؛ به طوری که آخرین نسخه ی این سری رکورد دیسلایک و نظرات منفی در یوتوب را جابجا کرد.
کاهش نرخ فریم بازی یکی از خط قرمزهای اکتیویژن در نسل هفتم بود که هیچوقت از آن گذر نکرد و با این سیاست، پیشرفت بسیار کندِ کیفیت بصری بازی را به جان خرید. با پیشرفت کنسول های امروزی، شرکت های سازنده این سری آزادی بیشتری داشته و برای تحقق انتظارات طرفداران و ایجاد تنوع در این سری، با حفظ نرخ فریم و افزایش کیفیت بصری توانستند رضایت نسبی به وجود بیاورند.
اما گویا مشکل فقط در اینجا تمام نمی شد؛ تغییرات به اندازه ای زیاد بود که بسیاری از طرفداران قدیمی این سری نسخه های جدید را دیگر یک «ندای وظیفه» نمی دانستند. اینکه در بخش چند نفره به کرّات شاهد پرش های بلند و درگیری های غیر ملموس باشیم، چیزی نبوده که سری ندای وظیفه را به شهرت و محبوبیتی که امروزه به دست آورده، رسانده باشد. آیا بازگشت به ریشه ها جواب انتظارات طرفدارانی است که سال ها است منتظر تغییر ملموس و دلنشینی هستند؟
با وجود اینکه سازندگان تصمیم گرفتند به گذشته موفق این سری بازگردند اما این نسخه هم به نوبه خود به دنبال نوآوری هایی خصوصاً در بحث روایت داستانی است. شاید تا به الان هیجان جنگ، زد و خوردهای ساده و لذت بردن از صحنه های سینماتیک نبرد در این سری حرف اول را می زد.
امروز در بازی WWII، درک میزان سختی یک نبرد بزرگ و دیدن صحنه های دلخراش و واقعی جنگی از اهداف اصلی سازندگان است؛ به طوری که مدیر استودیو سازنده این بازی با افتخار اقرار می کند که می خواهد یک «نجات سرباز رایان» در دنیای بازی های رایانه ای باشد. این فیلم از دیدگاه منتقدین یکی از بهترین فیلم های رئالیست در بحث جنگ بوده و به شدت مورد تحسین واقع شده است.
یکی از دلایلی که می توان این ادعای سازندگان را باور کرد، سیستم نوار سلامتی است که به طور کلی متحول شده است و دیگر به صورت خودکار پر نخواهد شد و شما همانند نسخه ی اول این بازی باید به دنبال بسته های سلامتی باشید و تا آنجایی که می توانید از زد و خوردهای بی فکر و پر خطر دوری کنید.
این بازی سعی کرده یک سری جزییات را مثل پرش دو برابر، راه رفتن روی دیوار و دویدن نامحدود را حذف کند و با حفظ فرمول کلی و موفق این سری بازی را به سمتی رئالیستیک سوق بدهد.
قطعاً مهمترین چیزی که سری ندای وظیفه را به این میزان شهرت و محبوبیت رسانده بخش چند نفره آن است که سالیانه میلیون ها نفر را میلیاردها ساعت درگیر خود می کند. در این نسخه بخش چند نفره بازی هم دستخوش تغییراتی شده اما همانند گذشته با قدرت و صلابت، در عرصه بازی های آنلاین جولان می دهد. دیگر مانند گذشته چیزی به نام «یک کلاس بسازید» وجود ندارد و باید بین کلاس ها، یکی را انتخاب کنید. لیست کلاس های بازی به شرح زیر هستند:
Infantry: پرکاربرد ترین کلاس بازی است که سربازان در آن می توانند از مسلسل های تهاجمی یا Assault Rifle، یکی را انتخاب کرده و سرنیزه به سلاح هایشان وصل کنند تا در نبردهای نزدیک هم به خوبی عمل کنند.
Airborne: به سربازان اجازه می دهد که به سرعت و در عین حال با صدای کمی حرکت کنند. اسلحه مخصوص این کلاس از انواع مسلسل های دستی یا Submachine Gun، انتخاب می شود و می توان از صدا خفه کن نیز استفاده کرد.
Armored: این کلاس بازی سنگین ترین قدرت آتش را در اختیار دارد. شما می توانید با انتخاب تیربارهای قابل حمل و موشک پران های مختلف به جنگ با دشمنان خود بروید.
Mountain: با انتخاب این روش روی جنگ های از راه دور تمرکز می کنید و کسانی که این بخش را برای مبارزه انتخاب می کنند، می توانند از تفنگ های دوربرد استفاده کنند و دوربین های مختلفی روی اسلحه بگذارند.
Expeditionary: این کلاس مخصوص گیمرهایی است که در طول بازی کل نقشه را با سرعت دور می زنند و علاقه ای به پنهان کردن خود در یک مکان به خصوص ندارند. از قابلیت های این بخش می توان به استفاده از شات گان ها و سرعت دویدن بالا اشاره کرد که در نبردهای نزدیک، مرگ بار خواهند شد.
اما تازه ترین قابلیت آنلاینی که در این بازی معرفی شده، بخش Headquarter است. HQ یک لابی است که تا سقف 48 بازیکن را در خود جای می دهد و گیمرها در این فضای مجازی به ماموریت های مختلف می پردازند. ماموریت هایی که هر روز، هر هفته و هرماه به روز می شوند. در بعضی مواقع مراحل داینامیک در داخل لابی اجرا می شود؛ مثلاً به یک باره حملات هوایی صورت می گیرد که خیلی سریع باید این تهدید را بر طرف کنید.
در HQ می توانید کارهای مختلفی انجام دهید؛ به طور مثال در مد «زمین مبارزه» شما می توانید با دوستتان نبرد یک به یک داشته باشید، در بخش تمرینات می توانید به تیراندازی بپردازید و به توانایی های خود بیافزایید و برای گرفتن امتیاز و تجربه با دوستانتان رقابت کنید. البته استودیو اسلِجهَمر گیمز با خلق یک مد جدید به اسم War Mode هم ما را سورپرایز کرده است.
در این بخش مراحل سختی مثل ساخت و حفاظت از یک پل، تسخیر یک دژ، اسکورت کردن یک تانک، حمله به یک پناهگاه دشمن و ... وجود دارد و از آنجایی که دیگر کیل استریکی در کار نیست، باید روی همکاری با دوستانتان تمرکز بیشتری کنید و گرنه قطعاً ماموریت را خواهید باخت یا مجبور به عقب نشینی و انجام یک ماموریت دیگری خواهید شد.
این بخش به راحتی قابلیت این را دارد که ساعت ها گیمر را جدا از بخش های دیگر، درگیر کند. فرمول کلی اتفاقات WM شباهت های زیادی به بخش Operations در بازی بتلفیلد 1 دارد.
یکی دیگر از بخش هایی که از قسمت پنجم این سری یعنی World at War اضافه شد، قسمت زامبی است که به شدت مورد استقبال هواداران بوده و یکی در میان در نسخه های مختلف این سری گنجانده می شود. آقای اسکافیلد ادعا کرده که ما برای بخش «زامبی های نازی» دقیقاً به اندازه دیگر بخش های چند نفره و تک نفره وقت صرف کردیم و در این سه سال برای آن کار کردیم.
داستان کلی این بخش از این قرار است که رایش سوم در اواخر دوران جنگ، زمانی که شکست نازی دیگر قطعی به نظر میرسید، بسیار مستاصل عمل کرده و به دنبال پیشبرد هر راهی برای پیروزی است. من جمله استفاده از ارتش سربازان مرده؛ آقای اسکافیلد در این بخش قول نوآوری های مختلف و استفاده از قابلیت های جدید و هیجان انگیز را داده که نوید یک بخش جذاب را می دهد که به صورت دو نفره آنلاین و آفلاین نیز قابل بازی خواهد بود.
بعد از تجربه نسخه بتا باید اعتراف کنم که استودیو اسلِجهَمِر گیمز توانسته انتظارات طرفداران قدیمی خود در بخش چند نفره را به طور موفقیت آمیزی برآورده کرده و نوید یک بازی به یاد ماندنی را به مخاطبین شوتر اول شخص بدهد. چیزی که مخاطبان بازی را بیش از هر چیز دیگری هیجان زده کرده بخش کمپین بازی است که با توجه به اطلاعات ارائه شده، به احتمال زیاد شاهد یک بخش تک نفره حماسی، احساسی و زیبا را شاهد خواهیم بود.
*این متن توسط نویسنده مهمان، مصطفی سربخش، به رشته تحریر درآمده است.
