به گزارش ایسنا، در این کتاب که به دلیل طرح مفاهیم و بنیانهای نظری در مطالعات شهری با نگاهی بر مساله مدیریت شهری ایران از نوآوری برخوردار است، آمده است: "طی دهههای اخیر، وابستگی و حمایت گسترده از فنسالاری و تکنوکراسی علمی، در مطالعات و پژوهشهای شهری کشور، به طرز چشمگیری رشد یافته، به طوری که در آن، رقابت در امتیازاندوزی علمی، احترامبرانگیز و مقدس شناخته شده است. این جهت گیری، پژوهشگران را از شناخت منطق بنیادین پدیدههای شهری بازداشته و در نتیجه، مفاهیم و رویکردهای نظری به موضوعی فرعی و حاشیهای در تولید پژوهشهای علمی، بدل شده است.
در چنین بستری، شاخههای مختلف مطالعات شهری اعم از جغرافیای شهری، مدیریت شهری، برنامهریزی شهری، جامعهشناسی شهری، اقتصاد شهری، محیط زیست شهری و ... نه به صورتی پویا و زمینهساز آگاهیهای پایهای و محیطی، بلکه به حالتی خنثی و حقیقتستیزی مودبانه درآمدهاند. روی این اصل، در کشورهای جهان سوم و کشور ما، این عملگرایی تکنوکراتیک که گسستگی آشکاری با اجتماع، اقتصاد و محیط زیست شهرها دارد، نه تنها در تغییر محیط زندگیمان کارساز نبوده، بلکه به عنوان یکی از موانع فهم واقعیت مسائل جامعهمان نیز محسوب میشود.
هر چند که استفاده از مدلها و تکنیکها به عنوان ابزاری در جهت اندازهگیری موضوعات و پدیدههای مختلف علمی میتواند مفید واقع شود، ولی تاکید بیش از حد به فن محوری، مانع از دستیابی به بینش و بصیرت الزام در فعالیتهای علمی شده است. به راستی این مسابقه سرعت مقالهنویسی با رویکرد فن سالارانه، در بستر نظام آموزشی کنونی پشتیبان که همچون نظام سرمایهداری، به دنبال کسب سود و امتیاز تا مرز بی نهایت در جریان است، چه زمانی متوقف خواهد شد؟ این مقالات تا چه اندازه توانستهاند از دایره مجهولاتمان کاسته و به جای فریب، ما را مجهز به بینشی اثربخش در اداره امور شهرهایمان کنند؟ چه ارتباط معناداری بین تولید روزافزون این پژوهشها و کاهش مشکلات شهرهای کشور وجود دارد؟ این مطالعات، تا چه اندازه توانستهاند در بهبود کیفیت زندگی و رستگاری مردمانمان تاثیرگذار باشند؟
در روزگار آشفته و پریشان جهان سوم و از جمله ایران، ما بیشتر از هر فرمول و تکنیکی، به مفاهیم و دیدگاههای نظری در دانشگاهها و مراکز علمی نیازمندیم. زیرا همسویی با این مفاهیم، ما را با تشابهات و تضادهای فضاهای شهری مختلف، عمیقاً آشنا کرده و هر فضای شهری را به صورت نمادی از عملکردهای نظامهای سیاسی و اقتصادی به نمایش میگذارد. به بیانی دیگر، شکلدهی فضاها و سیر تکوینی پدیدههای شهری، همواره از اندیشههای سیاسی- اقتصادی و تفکرات فلسفی تاثیر میپذیرد. روی این اصل، این کتاب، تلاشی است مقدماتی در جهت طرح مفاهیم و بنیانهای نظری مطالعات شهری، تا از این طریق، نوعی بازاندیشی و تامل انتقادی در تغییر روال کنونی تکنوکراسی علمی جاری در کشور اتفاق افتد.
جلد اول این مجموعه که به نویسندگی دکتر حسن اسماعیلزاده، عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی تالیف شده است، به موضوع مدیریت شهری اختصاص دارد. در تدوین فصلهای مختلف کتاب، تلاش شده است تا از برجستهترین اساتید داخلی و خارجی ایرانی در رشتههای مختلف جغرافیا، جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی، شهرسازی، طراحی شهری، اقتصاد، برنامهریزی شهری و منطقهای و حملونقل که سوابق علمی و تجربی متعددی در مطالعات شهری و مدیریت شهری داشتهاند، استفاده شود.
رویکرد کلان کتاب به موضوع مدیریت مطلوب شهری (حکمروایی خوب) اختصاص دارد. در بخشبندی مقالات کتاب، سعی بر این بود که پس از طرح مساله مدیریت شهری ایران در هر فصل، رویکردهای نظری موضوع مورد مطالعه در آن فصل مطرح شده و از این طریق، راه چارههای پیشنهادی براساس شرایط کشور تدوین و ارائه شود".