در سریالها و فیلمهایی که با اقبال عامۀ مردم روبهرو میشوند، خاصه آنهایی که با ابتنا و اقتباس از داستان شناختهشدهای ساخته شدهاند، مرسوم است که معمولاً لباسها و وسایل قهرمانان سریال ساخته میشوند و به فروش میرسند. همچنین اگر فیلم یا سریال براساس کتاب یا واقعهای تاریخی ساخته شده باشد، ممکن است مشخصات قهرمانها یا ضدقهرمانهای داستان از میان خروارها گردوغبار و خاطرات، مجدداً احضار شوند و از نو مورد بررسی قرار بگیرند. حال که عکس شناسنامه قباد در شبکههای مجازی به اشتراک گذاشته میشود، بد نیست به موضوعی مهم اشاره شود، موضوعی که معمولاً مورد غفلت واقع میشود.
تاریخچۀ بسیاری از خاندانها و شخصیتهای سریال بازی تاج و تخت بارها و بارها توسط کاربران مختلف یا تیمهای طرف قرارداد با تیم تولید، تهیه شده و روی اینترنت قرار گرفته است تا مخاطبان سریال Game of Thrones بتوانند ارتباطی دقیقتر و بهتر با کاراکترهای محبوبشان برقرار کنند. در مورد فیلمهایی چون یا فیلمی چون تروا، هم داستان زندگی نویسندهها دوباره در معرض توجه قرار گرفت و هم (درمورد ) سرگذشت تاریخی آن سرزمین مجدداً مرور شد.
جای خالی چنین روالی درمورد سریال شهرزاد هم حس میشود.
حکایت عکس شناسنامه قباد دیوانسالار
بهتازگی عکسی از شناسنامه قباد دیوانسالار منتشر شده است و واکنشهایی را در فضای مجازی برانگیخته است. تاریخ تولد قباد در شناسنامۀ مدنظر، سال 1307 درج شده است که طی رخدادهای سال 32، قباد 25 ساله است! عدهای فقدان تطابق ظاهر قباد دیوانسالار با سن ذکرشده را محل مناقشه میدانستند. عدهای هم به پنهانبودن نام پدر او ایراد وارد کردند. در هر صورت، همین استقبال کمنظیر از عکسی که همچنان مشخص نیست که از کجا آمده، نشان میدهد که مخاطبین تا چه حد تشنه چنین اطلاعاتی هستند.
نکتۀ مهم دیگری وجود دارد که در بسیاری از سریالها و فیلمهایی که بدانها اشاره کردیم رعایت میشود و در ایران چندان جدی گرفته نمیشود. با دادن اطلاعات جانبی از وضعیت کاراکترها، شرایط محیطی و تاریخی روایت داستان، در دورههای زمانی مشخص، میتوان مخاطبان سریال را آماده نگاه دشت تا از تمایل ایشان به ادامه سریال کاسته نشود.
در وضعیت کنونی، که سریال شهرزاد فصل دوم چندان موفقی نداشت و حرفهایی از زمان آمدن فصل سوم آن به میان است، میشد با اتکا به ارائه مجراها و بسترهایی اطلاعاتی، امکان تبادل اطلاعات نزد مخاطبان سریال را چه با عوامل فیلم و چه با دیگر مخاطبان فراهم کرد تا تنوری که به زحمت طی دو سال گرم نگاه داشته شده، سرد و سردتر نشود.
در سریالهایی که فصلهایی پیاپی آیند و روند (مانند بازی تاج و تخت)، چنین تمهیداتی عملاً بر تشنهبودن مخاطبان میافزاید، درحالیکه در این دیار تقریباً زمانی که سریالها در سیمای وطنی یا پخش کشوری ارائه نمیشوند، نوعی سکوت ناخوشایند را سپری میکنند؛ روالی که البته میتواند تغییر کند.