تاریخچه و نظر پزشکان ایران و اسلام درباره بیماری آسم

کنکره بین‌المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران این فرصت را فراهم آورد که به خویشتن خویش برگردیم و تاریخ پرافتخار کشور اسلامی‌مان را گشوده و برگهای زرین آن را در معرض دید پژوهشگران و اندیشمندان عالم قرار دهیم

تاریخچه و نظر پزشکان ایران و اسلام درباره بیماری آسم
کنکره بین‌المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران این فرصت را فراهم آورد که به خویشتن خویش برگردیم و تاریخ پرافتخار کشور اسلامی‌مان را گشوده و برگهای زرین آن را در معرض دید پژوهشگران و اندیشمندان عالم قرار دهیم. دنیای غرب و اروپا که قرون متمادی ریزه‌خوار سفره علم شرق بوده و از دریای بیکران علم و اندیشه بزرگان این مرز و بوم استفاده می‌نمود. در کتابهای خود هیچگاه یادی از این فرزانگان نمی‌کند. یکی از بیماریهایی که در نوشته‌های بزرگان و پزشکان اسلامی به خوبی بیان شده و سالها قبل از علم نوین پزشکی آن را تفسیر نموده‌اند، بیماری آسم است. اکنون با در نظر گرفتن اختصار شمه‌ای از تاریخچه آن را بیان نموده و سپس نظر دو تن از حکیمان اسلامی یعنی بوعلی سینا و سیداسماعیل جرجانی را در این مورد ذکر خواهد شد.

1- تاریخچه آسم

آسم برنشیک (2) بدون شک یکی از قدیمترین بیماریهایی است که از نظر تاریخی جنبه باستانی پیدا کرده است. از 2000 سال قبل از میلاد مسیح این بیماری شناسائی شده و فقط در دهه‌های اخیر است که بعنوان یک بیماری با شخصیت مستقل به توصیف درآمده. لغت Asthma کلمه‌ای است یونانی و مفهوم آن Panting یعنی نفس زنان است. سقراط که 460 سال قبل از میلاد مسیح می‌زیسته است از این بیماری آگاهی داشته ولی نوشته مدونی از وی در این مورد جا نمانده است. نوشته روشنتری از آسم توسط ارسطو بیان شده و حاکی است که نسبت به بیماریهای ریه حکیمی دانا بوده است.
جالینوس (3) که در سال 131 قبل از میلاد دیده به جهان گشود، تصویر غلطی از آسم به جهان پزشکی ارائه داد. او معتقد بود که علت آسم مکانیکی است و به خاطر جمع شدن مواد زائدی است که از مغز سر سرازیر شده و در قسمت فوقانی و تحتانی دستگاه تنفس جمع می‌شود. جالینوس بین تنگ نفس و آسم تشخیص افتراقی قائل نبود. در قرن هفتم پاولوس آجینتا (4) با خواندن نوشته‌های یونانی و نظرات سقراط، ارسطو و جالینوس در مورد آسم و استمداد از نوشته‌های دانشمندان عالم اسلام نظیر ابوعلی سینا، محمدبن زکریای رازی و علی بن عباس مجوسی اهوازی توانست تصویر روشنتری از این بیماری بیان نماید.
در قرون وسطی که چراغ علم در اروپا و روم باستان رو به خاموشی رفت و تحقیق و تتبع علمی دچار رکود شد؛ مسلمانان برای علم و دانش ارزش خاصی قائل بودند و با توجه به ارزش والایی که اسلام برای علم قائل است حفظ آثار علمی در دوران ظلمت اروپا توسط مسلمین انجام شد که بعدها این آثار به اروپا راه یافت. ابوعلی سینا، رازی و ابن عباس برای اولین بار تصور جدیدی از آسم را به دنیای پزشکی عرضه داشتند و آن را به عنوان یک بیماری جداگانه معرفی نمودند.
ابن‌میمون (1204-1135 میلادی) یکی از دانشمندان نامی عالم اسلام و یکی از بزرگترین پزشکان قسمت غربی امپراطوری اسلامی و پزشک قانونی صلاح الدین ایوبی علاوه بر این که راجع به سل تألیفاتی دارد در مورد آسم هم رساله‌ای دارد به نام Tractus Contrapassioneum Asthmatis که آن را به یکی از اعضاء امپراطوری آن زمان که از بیماری آسم رنج می‌برده، اهداء کرده است. ابن‌میمون در این رساله علائم بالینی آسم و درمان آن را به تفکیک شرح داده است.

آسم در دوره رنسانس:

در قرن شانزدهم کاردانو (5) پزشک نامی شهر میلان ایتالیا در سن 74 سالگی تجربیات پزشکی خود را به صورت کتابی تدوین کرد که در یکی از فصول این کتاب خاطرات خود را در مورد درمان بیماری آسم اسقف اسکاتلند بنام همیلتون (6) به رشته تحریر در آورده است.
کاردانو مدت 75 روز اسقف اسکاتلند را تحت نظر می‌گیرد. از روز چهلم این پزشک اسقف را از اسب سواری، گرفتن حمام هفتگی، نوشابه و غذا منع می‌نماید و همچنین به او توصیه می‌کند که هنگام خواب از بالش پر استفاده ننماید. این دستورها مؤثر واقع شده و آسم اسقف درمان می‌شود و او اولین کسی بود که اعتقاد به محرکهایی برای بروز این بیماری داشت. سینر (7) پزشک نامی قرن هفدهم علت آسم را هجوم موادی از کبد به داخل ریه می‌پنداشت و بر این تصور بود که این مواد چسبنده باعث انسداد تراشه و برنشها می‌شود و این دانشمند تصور جالینوس را در مورد آسم مردود دانست. توماس سیدنهام (8) که به سقراط انگلیسیها معروف است یک پزشک عمومی بود که نه دکترای پزشکی داشت و نه تجربیات بیمارستانی، بلکه کارهای او بر تجربیات شخصی استوار بود و در آن زمان کالج سلطنتی پزشکان قرار گرفته است. تصور سیدنهام از آسم بر این اصل استوار است که: آسم، علامتی از یک بیماری نهفته دیگری است و او دیسپنه و ارتوپنه را همطراز آسم می‌پنداشت و برای درمان آسم خون گرفتن و تمیز کردن راههای هوائی را توصیه می‌کرد. اولین کتاب نسبتا ًجامع در مورد آسم در سال 1698 توسط جان فلویر (9) به رشته تحریر درآمد که مجدداً در قرن هیجدهم در لندن تجدید چاپ شد و نویسنده این کتاب از افکار قدما و متأخرین متأثر بود. ویلیس (10) توصیف جدیدتری از آسم بیان داشت و دوره‌ای (پریودیک) بودن آن را شرح داد. در سال 1767 کاستی (11) پزشک پاریسی کتابی درباره بیماریهای ریه و از جمله آسم به رشته تحریر درآورد. در سال 1802 فیتزجرالد (12) کتابی درباره آسم نوشت و برای اولین بار مسئله اتوپی (13) و ژنتنیک بودن آسم را بیان داشت.

آسم در دوره نوین:

لاینک (14) در سال 1819 گوشی را اختراع کرد و در نتیجه پزشکان به شنیدن صداهای ریه موفق شدند و در شناخت بیماریهای تنفسی از جمله آسم پیشرفت قابل ملاحظه‌ای حاصل شد. لاینک آسم را به دو گروه عمده تقسیم نمود:
1- آسم مزمن بر اثر تجمع موکوس در راههای هوائی
2- آسم اسپاسمودیک
این تقسیم‌بندی پایه و اساس گروه‌بندی جدید آسم را به همراه داشت.
جان فاربس (15) که ترجمه تمام آثار کلاسیک را به انگلیسی به عهده داشت فرضیه جدیدی از آسم بیان نمود مبتنی بر این که آسم یک بیماری عصبی است و بر اثر انقباض عضلات برنشی ایجاد می‌شود.
ابرلس (16) دانشمند آمریکائی طی مقالات متعددی که در مجله Practice of Medicine در سال 1830 منتشر کرد حمله‌ای بودن آسم را بیان داشت و همچنین مواد محرک و تحریکات عصب واگ را در پاتوژنز این بیماری بیان نمود.
در سال 1850 جرهارد (17) در کتاب بیماریهای ریه خود از آسم به عنوان یک بیماری مستقل ذکر نموده است و از آسم عصبی بدون ضایعات خاص نام می‌برد.
سالتر (18) در سال 1864 رساله‌ای مونوگرافی درباره آسم در 256 صفحه منتشر نمود که حاوی اتیولوژی، پاتولوژی و اختصاصات کلینیکی این بیماری است.
در قرن نوزدهم معتقد بودند که آسم و زکام بهاره هر دو یک گروه بیماری را تشکیل می‌دهند. در سال 1900 مولر (19) اصطلاح ازدیاد حساسیت را برای آسم بیان نمود. و او بر نقش سیستم عصبی بعنوان اتیولوژی آسم خیلی تأکید داشت و وجود ائوزینوفیلهای خلط بیماران آسماتیک را برای اولین بار نشان داد.
کورویزار (20) دانشمند مشهور فرانسوی در اوائل قرن نوزدهم و پزشک مخصوص ناپلئون اول تشخیص افتراقی آسم را بیان داشت و او بر آن تأکید داشت که با علائم فیزیکی و معاینه دقیق می‌توان تنگی نفس به علت آسم را از تنگ نفس کاردیوژنیک باز شناخت.
در سال 1872 لیدن (21) به کشف کریستالهای شارکوت- لیدن در خلط بیماران آسماتیک موفق شد.
با ورود به قرن بیستم دانشمندان منشاء حساسیت یا آلرژی را برای بیان علائم بالینی آسم بیان داشتند؛ چنانکه در سال 1918 والکر (22) طبقه‌بندی آسم را به دو گروه عمده به نام آسم با منشأ داخلی و آسم با منشأ خارجی بیان نمود. کلین (23) در سال 1932 توانست با تزریق پروتئینهای خارجی یک واکنش پوستی ایجاد نماید. او بر این عقیده بود که آزاد شدن مواد توکسیک واکنشهای شبیه هیستامینی را ایجاد می‌نماید و در مورد اسم هم ماده‌ای به نام H بر روی برنشها اثر می‌گذارد و منجر به برونکو اسپاسم می‌شود.
اکنون به نظریات حکیم فرزانه ابوعلی سینا درباره بیماری آسم می‌پردازیم. نظریات این پزشک نامی دارای نکاتی است که قرنها بعد از ابن‌سینا در مورد این بیماری روشن شده است و چنان است که گوئی ابن‌سینا در قرن حاضر می‌زیسته است. گفتاری خلاصه درباره ربو (آسم).
ربو یکی از بیماریهای ریوی است. کسی که به این بیماری مبتلا است ناچار است که نفسش پیاپی باشد همانند کسی که دارد خفه می‌شود یا کسی که بسیار خسته است و به هِن هِن می‌افتد. بیماری آسم که به سراغ جوانان رود. علاجش دمی‌شوار است تا چه رسد به پیران که به زحمت شفا یابند و ماده بیماری در پیرامون به پختگی نمی‌رسد. اکثراً در هنگام بر پشت دراز کشیدن درد آسم شدت می‌یابد. این بیماری از بیماریهائی است که به درازا می‌کشد و به زودی دست بردار نیست و با این که به درازا می‌کشد نوبتهای شدید هم همراه دارد. نوبتهایی همانند صرع و تشنج.

سبب بیماری ربو چندین احتمال دارد:

1- خود ریه و آنچه با ریه پیوند نزدیک دارد، آسیب دیده باشند به طوری که خلط غلیظ در شریانها و شاخه رگهای ریز شریانها و پرزه رگهایی که از شریانها می‌مکند خزنده و بیرون نمی‌آید.
2- خلط که مایه بیماری- در خود قصبه باشد.
3- خلط در قسمت گوشتین متخلخل ریه و مکانهای خالی باشد.
4- رطوبتهای نایاب از سوی سرآمده و به ریه ریزش کرده است که این نوع بیماری آسم در کشورهای جنوبی و در هنگام وزیدن بادهای جنوبی زیادروی می‌دهد.
5- یا این که ماده بیماری از جاهای دیگر، نه از سر- به ریه ریزش کرده است.
6- سرد مزاجی ریه، خلط مایه بیماری را در خود ریه به وجود آورده است کم‌کم شروع می‌کند.
7- یا سبب در ریه و شریانهای ریه نیست در معده است که یا خلط در معده به وجود آمده یا این که از سوی سر و کبد آمده و به معده ریخته است.
8- منقطع شدن نفس از خستگی در هنگامی که نفس برمی‌کشند سببش این است که معده بر حجاب فشار می‌آورد و حجاب بنوبه خود مزاحم ریه می‌شود.
9- اگر ریه سرد گردد یا غلیظ و ستبر می‌شود به بیماری ربو کمک می‌نماید. خلطهائی که سبب بیماری آسم می‌شوند گاهی از چگونگی آزار می‌رسانند و گاهی از چندی که در اندازه زیاد باشند.
10- گاهی- اما به ندرت- روی می‌دهد که ربو از خشکی و خشکیدن ریه و ترنجیدن و برهم آمدن ریه روی می‌دهد.
11- شاید از سرد مزاجی ریه پیدا می‌شود.
12- آسیبی به منشأ اندامان نفس‌کش رسیده باشد که خلط مایه بیماری از عصب و نخاع و مغز بر آنها تأثیر گذاشته باشد.
13- مایه بیماری به صورت نزله (ماده آبکی) از منشأ آمده و راندمان نفس‌کش را در برگرفته است.
14- از اندامان همجوار اندامان نفس‌کش است که برای اندامان نفس‌کش مزاحمت ایجاد کرده‌اند و از گسترش باز می‌مانند مانند معده که مزاحمت برای حجاب ایجاد می‌کند.
15- شاید از جمع شدن و بند آمدن بخار دودی ریه باشد یا بخار دودی به ریه رسیده باشد.
16- شاید از حبس شدن باد در اندامان نفس‌کش باشد و مزاحم نفس کشیدن باشد.
17- یا از کوچکی سینه باشد که نمی‌تواند نیاز را از نفس برآورد.
18- آسیبی سرشتی و در خلقت برای نفس ایجاد شده است، همچنان که از کوچکی معده آسیب بر غذا وارد آید.
گاهی بیماری ربو شدت می‌یابد و بیماری نقش انتصابی (نفس راست) می‌شود و بسیار روی می‌دهد که ربو تبدیل به ذات‌الریه می‌شود.

نشان از چگونگی حالت بیماری ربو:

1- اگر سبب ربو خلط و رطوبتهایی است که در قصبه هستند در اوایل نفس کشیدن نفس تنگ است سرفه کم است صدای سینه صاف کردن (تنحنح) خرناسه از بینی شنیده می‌شود تو گوئی چیزی در راه نفس‌ گیر کرده است. تا اندازه‌ای گرانی در سینه حس می‌شود، تف کردن خلط هست که از جای نزدیک برنمی‌آید.
2- اگر سبب خلطی است که از بالا ریزش کرده است نشانش این است که ربو یکدفعه ربوی آورد. وگرنه ربو به تدریج و اندک اندک پدید آید.
3- اگر سبب موجود بودن خلط در رگهای درشت باشد نبض بیمار مختلف و خفقانی است و اگر این حالت خفقانی نبض ریشه دواند و محکم گردد به مرگ بیمار می‌انجامد. در اکثر حالات نبض بیمار ربو خفقانی است.
4- اگر خلط انگیزه ربو در خارج از جاهای تهی باشد هر کیفیتی داشته باشد فرقی نمی‌کند. نشانه‌اش این است که سرفه در کار نیست.
5- اگر بیمار ربو از شراکت اندامان منشأ گرفته است سابقاً علامتها را برایت گفته‌ایم.
6- اگر در شراکت اندامان همجوار ابراز نفس هستند. نشانه‌اش برانگیختگی ماده بیماری است از سوی آنها و پر شدن ابراز نفس از ماده است.
7- اگر سبب از نزله‌هاست چگونگی نزله‌ها نوعیت خود را می‌نمایانند.
8- اگر از ترکیدن ورم و چرک یکباره هجوم آورده و در جایی در ابراز نفس جمع شده است. سابقاً بحث شده است و همچنین حالت بعد از ورم را شرح داده‌ایم.
9- اگر سبب سرایت خشکی به ابراز نفس است تشنگی و نبودن تف کرده ناباب نشان آن است که در این حالت بیمار را از خوردن چیزهای رطوبی و بکار بردن نمین‌ها احساس سبک شدن و کاهش در بیماری می‌کند.
10- اگر سبب بیماری ربو باد است، نشانش را در سبک شدن سینه بجوی گاه به گاهی سینه تنگ می‌شود و این برحسب چیزی است که بیمار تناول کرده است. مثلاً چیزهای بادزا، یا چیزهایی که سبب باد نمی می‌شوند.
11- اگر سبب ربو سرد مزاجی ریوی است- چنان که پیران را مبتلا سازد- ربو کم‌کم و به تدریج در آید و در نتیجه محکوم می‌شود.

معالجه ربو، تنگ نفسی و سایر اقسام آن:

1- اگر سبب ربو رطوبت است. باید به نرمی و یواشکی رطوبتی‌ها را از ریه برچید. اگر دانستی که آسیب وارد بر ریه سببش گرد آمدن ماده زیاد است. همگی بدن را پاکسازی کن و مسهل به کار ببر! داروهای نرمش‌آور و پخته گردانده مورد نیاز است اما دقت کن دارو آن قدر گرمی‌آور نباشد که ماده را در ریه غلیظ نماید و بخشکاند و از این‌ روست که پیشینیان در چنین حالتی افیون، بنگ، مهرگیاه را با داروهای معالج قاطی نمی‌کردند. مگر در حالتی که یک ماده نزله‌ای زیاد ریزش می‌کرده و می‌خواسته‌اند آن را از ریزش باز دارند و حتی اسفرزه را به کار نمی‌گرفتند مگر در صورت بسیار لازم و از روی ناچاری.
پس باید ماده غلیظ یا لزج را نمناکتر کرد و کوشش کنی که برسد و آمادگی بیرون دادن داشته باشد. نباید تنها به نرم کردن یا پارچه پارچه کردن ماده به سادگی اکتفا نمایید. زیرا ممکن است ماده به حالتی درآید که از بیرون آمدن سرپیچی کند و شدت یابد و زخم ریه را سبب گردد.
نباید داروهای ادرارآور به کار ببری! زیرا تنها ماده رقیق را بیرون می‌ریزند و با غلیظ برنمی‌آیند. اگر تشخیص دادی که همراه بیماری ریوی غلیظی در کبد پیدا شده است. داروهایی از قبیل مشکانیه. خاراگوش، داروهایی که برای هر دو حالت آسم و غلظت کبد مفیدند از قبیل روناس و زرآوند را استعمال کن!
2- اگر بیمار مبتلا به ربو کودک باشد باید دارو را با شیر مادر قاطی نمود و داروها معتدل باشند مثلاً رازیانه سبز را با شیر مادر مخلوط کن!
غذائی که در پخته گردانیدن ماده و بیرون دادن آن از راه دهان کمک کند: آبگوشت خروس پیر است.
3- اگر بیمار ربو نفس انتصاب (نفس راستا) هست. تا ممکن است به وسیله پارچه قماش زبر وگرنه با دست بدون پارچه زبر، سینه و نزدیکی‌های سینه را به اعتدال ماساژ ده! و ماساژ بدون روغن باشد مگر این که خستگی زیاد را در بیمار احساس کنی. اگر دیدی که خستگی زیاد روی آور است. روغن را در ماساژ به کار ببر!
در بعضی حالات ماساژ را وسیله مشک چوپان و با وره قرمز باید انجام داد و ماساژ تند باشد.
4- اگر دیدی که ماده‌ی سبب بیماری ربو زیاد است. حتماً باید آن را وسیله مسهلی که از برزگزنه، بسپایک، سیماهنگ، پیه حنظل درست می‌کنند ماده را پاکسازی کنی.
بهتر است که بعد از پاکسازی وسیله اسهال و قی، بیمار ورزش صدا انجام دهد، به تدریج صدای بلند سر دهد تا به صدای قوی و دراز می‌رسد.
یکی دیگر از معالجات ربو، قی کردن پیاپی است و به ویژه بعد از خوردن ترب قی کند.
اگر بیماری شدت یافت و معالجه به اشکال برخورد، زهار درهم پورک را با پنج اوقیه شربت عسل تناول کند. خربق سفید نیز در علاج ربو بسیار مفید است. استفاده از خربق در بیماریهای سینه هیچ جای بیم نیست و نباید گمان بد درباره آن داشته باشی! طرز استعمال خربق برای معالجه ربو آن است که پارچه‌های از خربق را از ترب بیرون آورند ترب را بخورند.

اینک داروی دیگر:

خردل و نمک هر یک، یک درهم، بورک ارمنی نیم درهم، بوره قرمز یک دانه با پنج استار آب و عسل مخلوط کنند و تناول نمایند و باید عسل را در این دارو یک اوقیه باشد.
نرمی شکم بیمار در طول بیماری، یکی از بایسته‌های علاج است و بدین منظور بهتر آن است بیمار قبل از غذا خوردن کبر نمک سود بخورد. گوشت شاه ماهی کهنه (تازه از آب بیرون نکشیده)، آبگوشت خروس پیر با مغز دانه کاجیره، لبلاب و سلق در نرمی شکم کمک می‌نمایند.
اگر از این معالجه شکم نرم نشد، آب جو بسیار جوشیده را با کمی فریبون (گیاه شیرسگ) و سس صغیر بخورند. اگر با آبی که سس صغیر در آن پخت است عسلاب درست کنند و بنوشند بسیار فایده ببینند.
اگر مقدار یک مثقال از سس صغیر را با شراب سیکی بخورند خوب است.
آب‌پز انجیر و پونه و سداب را با عسل مخلوط کنند و بنوشند داروی خوبی است.
آب‌پز شنبلیله را با انجیر چاق و چله همراه عسل زیاد بارها قبل از غذا بخورند و مدت خوردن دارو قبل از غذا زیاد باشد. آب‌پز مویز و شنبلیله با آب باران قاطی کنند یکی از داروهای مفید می‌باشد.
یک نوع معالجه ربو ورزش است. از ورزش سبک شروع کنند و به تدریج آن را سرعت بخشند که مبادا شتاب در سرعت بخشیدن به ورزش به شدت ماده را به حرکت در آورد و خفگی در ابزار نفس روی دهد.

غذای بیماران ربو:

باید غذا را هم چنان که درباره ورزش گفتیم از کم و سبک شروع کنند و به تدریج به غذای نیروبخش‌تر برسند. نان برشته با دیگ ابزار خوشبو شده که از خمیر برآمده باشد، آجیل (نقل) از آن نرمی بخشها باشد که بزر تیزک، مرزه کوهی، پونه در داخل آن باشد.

نظریات جرجانی درباره آسم:

سیداسماعیل جرجانی پزشک نامی قرن هشتم هجری در کتاب باارزش خود که به یادبود مؤسس سلسله خوارزمشاهیان نگاشته است درباره بیماری آسم نظریات جالبی دارد که بطور اختصار به برخی از نکات آن می‌پردازیم.
این مطالب از نسخه خطی کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» که در مخزن باارزش کتابخانه آستان قدس موجود است نگاشته شده، لازم به یادآوری است که جرجانی شاید اولین کسی باشد که تشریح دستگاه تنفس را در کتاب نهم باب پنجم ذخیره خوارزمشاهی بیان نموده است.
امید آنکه به همت اساتید و فضلای علم پزشکی، انتشار آثار این فرزانگان علم و ترجمه آنها به زبانهای زنده دنیا خدمتی به تاریخ پزشکی باشد.
آسم که قدما به آن ربو- ضیق النفس و نفس انتصاب می‌گفتند، نوعی از بیماری است که انسان در حالت آسوده به آسانی نمی‌توانند تنفس کند و تنفس او مانند کسی است که دویده باشد و علت آن بنظر قدما گرفتگی منفذ هوا می‌باشد و این نوع از بیماری از انواع سخت بیماریها است که هم جوانان و هم مردمان مسن به آن دچار خواهند شد و در مردان مسن شدیدتر و به مراتب از جوانان صعب‌العلاج‌تر می‌باشد از اینکه نیروی پیران کاهش یافته و قوت آنها به ضعف گرائیده است و بدن نمی‌تواند ماده علت بیماری را از شش‌ها پاک و پراکنده سازد و هرگاه اینگونه بیماران به پشت بخوابند به سختی نفس خواهند کشید و سبب آن نیز بعلت غلیظی و رقیقی نوع ماده بیماری است که غلیظ به مراتب از رقیق صعب‌العلاج‌تر می‌باشد و انواع تنگی نفس به نه قسم یکی آنکه سینه در اصل آفرینش تنگ باشد دوم آنکه در رگها و شریانها خلطی باشد غلیظ یا رقیق سوم آنکه به شش آسیب رسیده باشد چهارم بیماری در دیگر اعضاء و احشاء مانند معده و جگر و غیره آن بوده باشد و بدان سبب حرکت انباسط را جای تنگ باشد پنجم آنکه ماده بیماری در پشت و سینه انباشته شده باشد همانند بیماری آب آوردن شکم «استسقاء» ششم زیاد بودن بخار دخانی در شش، هفتم انباشته شدن هوای زیاد در شش هشتم غلبه خشکی بر شش نهم غلبه سرما بر شش سبب هوای سرد و اغذیه و اثر بخ سرد دهم بیماری حاد و این بیماری بیشتر در فصل پائیز و زمستان افتد و هرگاه که در فصل پائیز باران بسیار آید و تابستان خشک و شمالی بوده باشد در زمستان بیماریهای شش بسیار می‌باشد و فی‌الجمله هوای سرد شش را زیان دارد مگر کسی که زیاد در جای گرم بوده باشد و از گرما در اذیت بوده باشد و بسیار هم اتفاق می‌افتد که بیماری تنگی نفس به بیماری جگر بازگشت می‌کند همچنانکه بیماری جگر به بیماری آب آوردن شکم منجر می‌گردد.

تعریف ربو:

ربو بیماری است که انسان را در حالت راحت نفس زدن او شبیه به نفس زدن کسی باشد که دویده باشد و سبب آن دمی‌شوار رسیدن هوا به شش باشد.
نفس انتصاب نوعی از تنگی نفس است که از ربو صعب‌تر و تا بیمار راست ننشیند و یا برپا ایستاده نباشد نتواند که تنفس کند.
علامات اگر سبب در عضله‌ها انبساط کننده باشد صدا صاف بوده و اگر اندر عضله‌های انقباض کننده باشد صدا گرفته می‌باشد و اگر در عضله‌های شش بوده باشد سینه گران و سنگین بوده باشد و صورت سرخ می‌شود و اگر اندر غشاء شش و غشاء عضلها باشد در سینه دردی خلنده و سوزاننده وجود دارد و اگر در نای و قصبه شش باشد بزاق به راحتی با سرفه بیرون آید و اگر بدمی‌شواری بیرون آید ماده بیماری در مجراهای خالی و سوراخهای شش وجود دارد واگر علت در حجاب (دیاغرما) باشد تنگی نفس با برگشتن باشد به سبب مشارکت مغز و اگر ماده بیماری اندر فضای سینه ریخته می‌شود هرگاه که بیمار پهلو به پهلو می‌شود ماده به این پهلو و آن پهلو ریزد و از آن آگاه می‌باشد و سرفه کمتر بود ولی بدمی‌شواری بود و ماده این علت یا نزله باشد که از سر فرود آمده باشد یا از عضوی دیگر به شش منتقل شده است یا در خود شش به وجود آمده است و انتقال اندک اندک می‌بوده باشد و نزله به یکبار می‌باشد و هیجان صورت نشان آن خواهد شد.

علاج:

روش علاج در این است که ماده اصلی بیماری را نرم کنند و مرطوب به داروهای معتدل و پخته کننده زیرا داروی گرم و حرارت بخش ماده را گرم کند و از آن ورم بوجود خواهد آمد یا حرارت ماده لطیف آن را تحلیل کند و غلیظ آن باقی بگذارد و به بیماری بدل گردد اما اگر ماده در نایژه‌ها و تخلخل شش باشد یا در رگها و شریانها باید از اول خون گرفته می‌شود از رگ بازوی دست چپ (باسلیقه) یا از هر دو دست و این بیماری بیشتر کودکان را می‌باشد تخم بادیان تر اندر شیر پخته یا آب بادیان با شیر مادر آمیخته کفایت باشد و در بیشتر حالتها باید شکم بیمار ملین بوده باشد و ماهی می‌شور پیش از غذا خوردن و ترشی کبر می‌شور شکم را ملایم کند و چغندر و می‌شوربای خروس پیر و مغز تخم کاکیان در وی پخته و آش جو با مقدار کمی فرفیون و مینچته با یک مثقال افتیمون و ماءالعسل از طینح کلبه و انجیر ساخته و انجیر ساخته و جلو میویز در آب خالص پخته در این مرض سود دارد و پیش از طعام خوردن شکم را نرم می‌کند و شراب رقیق ریحانی مقدار کم نیز سودمند است.
* آنچه از نویسنده دانشمند انتظار می‌رفت آن که در نوشته خود انطباق را به دقت انجام می‌دادند تا دانش‌پژوهان استفاده بیشتری می‌بردند.

پی‌نوشت‌ها:

1- استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد
2- Bronchial Asthma
3- Galens
4- Paulus Aegeneta
5- Gardano
6- Hamilton
7- Senner
8- Thomas sydenham
9- John Floyer
10- Willis
11- Caste
12- Fitzgerald
13- Atopy
14- Laennec
15- John Forbes
16- Aberles
17- Gerhard
18- Salter
19- Muller
20- Corvisar
21- Leyden
22- Walker
23- Kline

منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان